طالبلو:رقابت ما با ذوبآهن، رقابتی نابرابر است.
استقلال یکی از حساس ترین مقاطع تاریخ خود را پشت سر میگذارد.حساسیتی که این روزها و در ایستگاه پایانی لیگ برتر بر پیکره این تیم سایه افکنده،تاثیرات ملموسی بر بازیکنان و بهویژه ستاره های آبی پوش گذاشته است.گل دقیقه ۹۳ سایپا حکم آب سردی را داشت که بر سر استقلال ریخته شد،اما آنها هنوز رگههایی از امیدواری را نزد خود زنده نگه داشته اند.وحید طالبلو سنگربان جوان استقلال علتالعلل رسیدن تیمش به این روزهای پر استرس را مسائل حاشیه ای می داند.این موضوع را طی هفته های اخیر تقریباً از زبان تمام اعضای باشگاه آبی شنیدهایم.
آفت سال گذشته استقلال "عادت کردن به باخت" بود
برخلاف نظر آنهایی که می گویند استقلال در بحرانی ترین شرایط ممکن بسر می برد،بنده معتقدم شرایط تیمی ما بد نیست و اتفاقاً خوشحالم که شخصیت تیمی این مجموعه احیا شده است. خوشبختانه تیم ما به مرحله ای رسیده که همه از آن توقع پیروزی دارند.امروز فضا به گونه ای شده که همه از تساوی ما مقابل سایپا ناراحت می شوند. این روزها وقتی در سطح جامعه حضور پیدا می کنیم،همه جا بحث تساوی استقلال و سایپا مطرح است. روز بازی وقتی گل مساوی را دریافت کردیم،از بازیکن و مربی گرفته تا تماشاگر همه ناراحت بودند که چرا موفق به پیروزی نشده ایم. همین اتفاق در دربی افتاد. آن روز کسی انتظار نداشت پرسپولیس از استقلال امتیاز بگیرد و وقتی ما بازی برده را مساوی کردیم،تماشاگرانمان به اندازه یک شکست ناراحت بودند و در مقابل،پرسپولیسیها خوشحالی خود از تساوی برابر ما را نشان دادند.
این مسائل نشان می دهد که شخصیت استقلال احیا شده است.سال گذشته تماشاگران ما و حتی بازیکنان به باختن عادت کرده بودند.نمی گویم آنها از باختن تیمشان خوشحال می شدند،اما وقتی تیم ما می باخت،بازیکنان راحت دوش می گرفتند و ساکشان را برمی داشتند و می رفتند.بدترین آفتی که سال قبل به آن دچار شده بودیم،همین مساله بود: "عادت به باخت"
در بازی روز پنجشنبه وقتی گل اول بازی به ثمر رسید و ما از سایپا جلو افتادیم، همه بچه ها در زمین اشک می ریختند، تماشاگران روی سکوها هم همین حال را داشتند. خدا را شکر می کنم که استقلال حالا یک تیم قابل احترام برای همه حریفان است. ضمناً باید خوشحال باشیم که تیم ما جواز صعود به مسابقات آسیایی را کسب کرده است.
افت ما از دربی شروع شد
تیم ما ۶ امتیاز از ذوب آهن بیشتر داشت و همه استقلال را مدعی اصلی قهرمانی می نامیدند،اما یک سری مسائل دست به دست هم دادند تا کارمان به امروز کشیده شود.
بنده دلایل مختلفی را ذکر می کنم که نشان می دهد ذوب آهن در شرایط برابری با استقلال قرار نداشت.
یکی از مواردی که ما با آن روبرو شدیم و ذوب آهن آن را ندید،دربی بود! تیم ما قبل و بعد از دربی پایتخت فشارهای زیادی را تحمل کرد،اما ذوب آهنی ها از این فشار دور بودند. افت روحی تیم ما در واقع از همان مسابقه دربی شروع شد.
نکته دوم اینکه ذوب آهن تیم آسیایی نبود و تمام تمرکز خود را روی لیگ گذاشته بود،اما دغدغه مهم مربیان و بازیکنان استقلال جام باشگاه های آسیا بود.
وقتی به مسابقات آسیایی قدم گذاشتیم، متاسفانه به رغم اینکه خوب بازی کردیم،بد نتیجه گرفتیم و این مساله ناخود آگاه بر تمام تیم تاثیر گذاشت.
تیم بزرگی چون استقلال را همواره حواشی تهدید می کنند. خودتان می دانید که طی ماههای اخیر و بهویژه هفته های اخیر چه حاشیه هایی را برای ما ساختند،اما در مقابل ذوب آهن دچار این حواشی نشد.
آقایان قلعه نویی و واعظ درایت به خرج دادند و در مقابل موج هایی که به راه افتاده بود،نقش موج شکن را بازی کردند؛اما باز هم تیم از حواشی تاثیر پذیرفت و تمرکزشان بهم خورد.
افت بدنی بچه های ما به دلیل فشردگی لیگ و مسابقات آسیایی وقتی با مسائل روحی و روانی ادغام شد،کارمان را دشوارتر کرد.
بحث مهم دیگری که باز هم بر روی تیم ما و بازیکنان ملی پوش تاثیر گذاشت، تیم ملی بود.ذوب آهن تنها دو بازیکن ملی پوش داشت،اما ما نفرات بیشتری را در تیم ملی داشتیم و بالطبع نتایج تیم ملی در روحیه ما تاثیرات عمیق تری داشت. حتی بنده که در بازی های تیم ملی بازیکن ذخیره بودم،از تساوی مقابل کره جنوبی و شکست برابر عربستان دچار افت روحی شدم و به معنای واقعی خرد شدن را احساس کردم.
ناگفته نماند که یک جاهایی هم بدشانسی کار ما را خراب کرد. در بازی برگشت مقابل پیکان باید برنده می شدیم،اما بدشانسی آوردیم. بعد از دربی به شیراز رفتیم و آن اتفاقات در بازی با مقاومت افتاد که شخصیت تیمی ما را خدشه دار کرد. همه این مسائل دست به دست هم دادند تا ذوب آهن امتیازات از دست رفته خود را جبران کند.
جالب اینکه در آن مقاطع حساس همه بازیهای ما بعد از بازی های ذوب آهن برگزار می شد و به گوش ما می رسید که آنها پیروز شده اند؛لذا با کوهی از فشار و استرس به میدان می رفتیم تا حتماً برنده شویم.همین فشارها بر روند حرکتی تیممان تاثیر می گذاشت.
با هیچ کس کتک کاری نکرده ام
متاسفانه حواشی همچنان در کمین تیم ما نشسته اند.بعد از بازی با سایپا برخی روزنامه ها نوشتند که طالبلو با قربانی درگیرشده،اما این خبر کذب بود؛زیرا بنده با هیچکس درگیر نشدم و ناراحتی ام از نتیجه بازی را سر خودم خالی کردم،هرچند اگر پیروز به عنوان کاپیتان تیم نکته ای را به من بگوید میپذیرم.
اگر صحنه های پایانی مسابقه استقلال – سایپا را با دقت نگاه کرده باشید، مرا دیده اید که پس از گل تیم حریف تک تک بچه های تیم را از زمین بلند کرده ام و از آنها خواسته ام ناامید نشوند.
قضاوت را به مردم بسپاریم
قضاوت واقعی درباره عملکرد استقلال را باید به هواداران سپرد. در روزی که ما پیروزی را با تساوی عوض کردیم،تماشاگران استقلال یک صدا تیم و سرمربی آن را تشویق می کردند. این مساله معانی بسیاری دارد.شما ببینید در شرایطی که شانس ما برای قهرمانی کمتر از ذوب آهن بود، بیش از چهل هزار نفر به ورزشگاه آمدند. تماشاگر خوب متوجه می شود که بازیکنان کم کاری کرده اند یا نه.
خود من سال گذشته قهر تماشاگران را به چشم دیدم،اما بعد از بازی با سایپا آنها تا نیم ساعت در ورزشگاه ماندند و ما را تشویق کردند.وقتی هوادار از عملکرد ما رضایت دارد،یعنی وظیفه مان را خوب انجام داده ایم و نانی هم که به خانه برده ایم،حلال است.
هنوز ناامید نشده ایم. اگر قسمت این باشد که استقلال قهرمان شود، قهرمان می شود.در بازی برگشت مقابل ابومسلم وقتی به مشهد مقدس سفر کردیم،با بچه های تیم به حرم امام رضا(ع) رفتیم و از ضامن آهو خواستیم کمک کند تا جشن قهرمانیمان را در شهر خودش بگیریم. الان هم خیلی امیدواریم در کنار حرم امام رضا(ع) جشن قهرمانی برپا کنیم. انسان ها به امید زنده هستند. مگر در دوره اول لیگ برتر استقلال شانس اول قهرمانی نبود؟ آنها به انزلی رفتند و در حالیکه فقط یک تساوی می خواستند تا قهرمان شوند، بازی را باختند و پرسپولیس در تهران قهرمان شد. زیبایی فوتبال به همین افت و خیزهایش است. توکلمان به خدا است و می رویم تا در مشهد پیام را شکست دهیم.
بحث مربیگری تیم ملی و بهم خوردن تمرکز قلعه نویی
وقتی یک تیم می بازد،همه مقصرند و وقتی هم می برد،تک تک عوامل باشگاه در آن دخیل هستند. این درست نیست که همه تقصیرات را گردن امیر قلعه نویی بیندازیم. عملکرد قلعه نویی در این سالها مشخص است. بنده را ایشان به استقلال آورد و در طول این چند سال دو مقام قهرمانی برای استقلال کسب کرد.
در ۶ دوره از ۸ دوره لیگ برتر استقلال در کورس قهرمانی بوده و یا اول شده و دوم و سوم.آقای قلعه نویی در تمام این دوره ها با استقلال همکاری داشت و حتی در آن سالی که ایشان به تیم ملی رفت و صمد مرفاوی سرمربی استقلال شد،تیم ما مدعی جدی قهرمانی به شمار می رفت و اگر از ۴ مسابقه پایانی فقط ۳ امتیاز می گرفتیم قهرمان شده بودیم،اما اتفاقاتی افتاد که اجازه نداد ما قهرمان شویم.
اتفاقات حاشیه ای هفته های اخیر بیشترین تاثیر را روی امیرخان گذاشت و تمرکز ایشان را برهم زد. بطور مثال وقتی بحث سرمربیگری ایشان در تیم ملی مطرح شد، تمرکزش بهم خورد؛ آنهم در کوران مسابقات لیگ برتر و جام باشگاه های آسیا.ایشان که حسابی با مسائل استقلال درگیر بود، با یک پیشنهاد مهم از سوی فدراسیون مواجه شد و می بایست همزمان با استقلال به شرایط حساس تیم ملی و راه سختی که تا جام جهانی دارد، فکر می کرد.
مدیریت اجازه نداد به بچه ها فشار وارد شود
خدا شاهد است که بچه های تیم به وظایف خود عمل کرده اند و هیچکدام شان کم کار نبوده اند.کادر فنی و مدیریتی باشگاه هم سنگ تمام گذاشتند.
جا دارد به یک مسئله مهم اشاره کنم که شاید کمتر کسی به آن توجه کرده باشد؛ مدیریت باشگاه امسال زمین تمرین مناسبی را پیدا کرد.ضمناً امکاناتی چون رختکن مناسب، استخر و سونا برای تیم فراهم شد که یکی از دلایل مهم عملکرد فنی خوب استقلال در لیگ امسال همین مساله بود. جا دارد از آقای واعظ آشتیانی و آقای انصاری تشکر کنم.
در این شرایط اقتصادی که تهیه بودجه دشوار است، مدیران باشگاه اجازه ندادند مشکلات مالی به بچه ها فشار بیاورد.
۲۰ درصد قراردادم را کم کنند!
هر چند بازیکن جوانی هستم،اما در این فوتبال بالا و پایین های بسیاری دیده ام.اتفاقات جام ملت ها، بحران های استقلال و قهرمانی با استقلال و ...، این اتفاقات به من آموخته که درشکست ها ناامید نشوم،اما یک مسئله هست که دیدنش آزارم می دهد و آن هم عذابی است که طرفدارانمان می کشند. شرمنده همه آنها هستم و حتی خجالت می کشم در کوچه و خیابان با آنها روبرو شوم.
باور کنید این حرف را از ته دلم می زنم. حاضرم همین الان ۲۰ درصد مبلغ قراردادم با باشگاه استقلال کم شود،اما تیم ماشانس اول قهرمانی لقب گیرد و این مردم باز هم شاد شوند. با این تفاسیر معتقدم تمام اتفاقات باشگاه استقلال خواست خداوند است و حتماً حکمتی وجود دارد که ما در ثانیه های آخر چند مسابقه پیروزی را با تساوی و شکست عوض کردیم. این مسئله در ذهن تمام بازیکنان تیم وجود دارد. وقتی ما به سایپا گل زدیم،ناخودآگاه این استرس در وجود بچه ها بوجود آمد که مبادا باز هم آن اتفاق لعنتی تکرار شود که متاسفانه تکرار شد.
جای پیتر چک بودم، اعدامم می کردند
فوتبال ما با فوتبال روز دنیا تفاوت های زیادی دارد. اینجا خیلی از مسائل را بیش از حد بزرگ می کنند. شما گلی که "پیتر چک" از لیورپول دریافت را دیدید؟ اگر آن گل را وحید طالبلو و یا یک گلر ایرانی دیگر خورده بود،اعدامش می کردند،اما در اروپا نه تنها اجازه ندادند روحیه پیتر چک خراب شود،بلکه با حرفه ای گری تمام گلی که او خورد را جبران کردند.