تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2141 از 2734 اولاول ... 114116412041209121312137213821392140214121422143214421452151219122412641 ... آخرآخر
نمايش نتايج 21,401 به 21,410 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #21401
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    ز چای که می ريزم نصيب نمی يابم، خيال پريشانم به جای دگر مانده
    پر از شکرش کردم، حواس کجا دارم، دقايق معدودی به وقت خبر مانده

    خبر همه وحشت بود، سياهی مواجش فشرده چو کابوسی به پيش نظر مانده
    هجوم خبر در سر، هراس خطر در دل، چنان که به فنجانم رسوب شکر مانده

  2. #21402
    کـاربـر بـاسـابـقـه befermatooo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    4,188

    پيش فرض

    هر دو نشسته بودند زير درخت سيب
    دو كاشف بزرگ
    دو مرد بي رقيب
    آن ، بيخبر از اين،
    اين، بيخبر از آن!
    درياي مانش بود
    اندر ميانشان.
    آنگه،
    سه قرن پيش،
    آن،
    كشف كرد:
    نيروي گيرائي زمين.
    وآنگه،
    سه قرن بعد،
    اين،
    كشف كرد:
    نيروي گيرائي فريب!
    هر دو نشسته بودند زير درخت سيب

  3. #21403
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    به روي جاده ي كاغذ دل غزل تنگ است
    كه پاي هرچه قلم تا رسيدنت لنگ است

    هزار مرتبه تا تو دويده ايم اما
    ميان ما و رسيدن ، هزار فرسنگ است

    چه دلخوشم كه تو از راه مي رسي و ... نه
    چه جاي وحدت خورشيد با شباهنگ است

    پرنده مي شوم اما بدون تو ... آري
    به هر كجا بپرم آسمان همين رنگ است

  4. #21404
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
    من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم

    ازین پس شهریارا، ما و از مردم رمیدن ها
    که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم

  5. #21405
    حـــــرفـه ای Asalbanoo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    10,370

    پيش فرض

    من در انتظار تو ام، اما
    در باغ زیر گیلاس، تنها!

    پشت به تنه سرد استوانه‌اش
    در دست لاله و سوسن و گل سرخ
    بر لب نام جادو و سکرآورت!
    در قلب طپش عشق بی‌قرار.

    دخیل بر این مجموعه روا
    با زوج طوق بازو و پا.

    الوان نامرتب شلیته بر چمن
    کفش بلند پاشنه کرم کنار گل.
    شلوارک و شلوار در نسیم
    باغ در دوار رایحه تداوم حیات.

  6. #21406
    کـاربـر بـاسـابـقـه Behroooz's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    6,210

    پيش فرض

    تا توانی دلی به دست اور

    دل شکستن هنر نمی باشد .

  7. #21407
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    درس این زندگی از بهر ندانستن ماست
    این همه درس بخوانیم و ندانیم که چه

    خود رسیدیم به جان نعش عزیزی هر روز
    دوش گیریم و به خاکش برسانیم که چه

  8. #21408
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2008
    محل سكونت
    Ceaf.ir
    پست ها
    2,661

    1

    شیخی به زنی فاحشه گفتا مستی
    هر دم تو به دام دگران پایبستی
    گفتا شیخا ! هر آنچه گویی هستم
    اما تو هرآنچه می نمایی هستی؟

  9. #21409
    کـاربـر بـاسـابـقـه befermatooo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    4,188

    پيش فرض

    ياران من به بند
    در دخمه هاي تيره و نمناك باغشاه
    در عزلت تب آور تبعيدگاه خارك
    در هر كنار و گوشه اين دوزخ سياه

  10. #21410
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    هميشه همين طور است کمی به سحر مانده که دلهره می ريزد در اين دل درمانده
    چگونه؟ چه می دانم! يکی مثلاً اينکه از آنچه که بايد کرد هزاره دگر مانده

    يکی مثلاً اينکه چگونه نگه دارم امانت ياران را به چنگ خطر مانده
    يکی مثلاً اينکه به خاک فرو خفتند و خون قلم هاشان به کوی و گذر مانده

    چه سرخ و چه عطر آگين، شکفته ولی خونين، گلی که جدا از بن کنار تبر مانده
    خشونت اين آزار، اگر کم اگر بسيار، چو خنجرتان سوزند ميان جگر مانده

    بود که برآرد سر قيامت از اين مجمر، که در دل خاکستر هنوز شرر مانده
    دريچه که روشن شد اميد کرم دارم، ز کتری جوشانی که زمزمه گر مانده

    ز چای که می ريزم نصيب نمی يابم، خيال پريشانم به جای دگر مانده
    پر از شکرش کردم، حواس کجا دارم، دقايق معدودی به وقت خبر مانده

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •