تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 214 از 397 اولاول ... 114164204210211212213214215216217218224264314 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,131 به 2,140 از 3966

نام تاپيک: مشکلات نصب و اجرا - Assassin's Creed II

  1. #2131
    آخر فروم باز matrix_3s's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2009
    محل سكونت
    IRAN - CKNDHI
    پست ها
    1,214

    پيش فرض

    بعضی از عکساش چقدر ضاین
    دیگه هیچ بازییرو نمیشه راحت تو خونه بازی کرد

  2. #2132
    داره خودمونی میشه Loaded_nigga's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    i.n.t.e.r.n.e.t
    پست ها
    122

    پيش فرض

    خوب دوستان این هم داستان بازی همراه با مقدمه ای راجع به موضوع و پیام اصلی سری شاهکار " اساسینز کرید " :

    ترجمش کار خودم هست و اگه استقبال بشه و موافقت بشه می تونم ادامه بدم . . .[

    البته دوستانی که هنوز بازی رو تموم نکردن و می خوان خودشون از ماجرای بازی سر در بیارن بهتره که نخونن !

    امیدوارم برای اونایی که نسخه 1 رو بازی نکردند و یا از دیالوگ ها و موضوع بازی سر در نمیارن مفید باشه :

    قسمت اول : {{ فلسفه ی فرقه ی " اساسینز" }}

    " Nothing is True , Everything is Permitted " ((هیچ چیز حقیقت ندارد ، و همه چیز آزاد است ( اجازه گرفتن نمی خواهد!) ))

    این شعار اصلی و اعتقاد و باور فرقه ی " اساسینز " هست که در نسخه ی اول بازی بارها از زبان " الطاهر " و استادش " المعلم " و در این

    نسخه از زبان " اتزیو " و دوستانش شنیده می شود .

    فلسفه و مفهوم این شعار تکیه بر اطلاعات و دستنوشته هایی دارد که از اجداد بزرگ " اساسینز " یا همان " اولین اساسین ها " به ارث رسیده

    است تا پرده از ابهامات و جهالت انسان ها بردارد و مردم را از خطرات بزرگ
    " اطاعت و بردگی و پرستش کورکورانه " آگاه کند...به عبارت

    دیگر جوهره و هستی بخش فلسفه و مکتب " اساسینز " تنها یک حقیقت واحد است و حقیقت دیگری به غیر از آن وجود ندارد، بنابراین فرقه ی

    " اساسینز " که به این حقیقت یکتا آگاه است ، وظیفه ی خود می داند که تمام انسان ها را از این حقیقت آکاه کند و جلوی سوء استفاده ی دیگران

    از این جهالت را بگیرد...

    مشکل بزرگی که وجود دارد این است که این حقیقت به قدری تکان دهنده و بهت آور است که در وحله ی اول باور کردن آن بسیار مشکل و غیر

    ممکن است ، اما تمامی شواهد و آثار مکتوب به جا مانده از اجداد بزرگ " اساسینز " این حقیقت اعجاب انگیز را به این صورت بیان کرده و حتی به

    اثبات رسانده اند :


    قسمت دوم : {{ موجوداتی که قبلا آمده بودند }}

    قبل از انسانها موجودات پیشرفته تری روی زمین بودند (خدایان و ملائک یا موجودات فضائی) که با کمک " Piece of Eden " (قطعه ای از بهشت یا سیب بهشتی ) فکر و اندیشه انسان ها را تحت کنترل خود درآورده بودند بدون اینکه انسان ها متوجه این موضوع باشند ! " Piece of Eden " یا " سیب بهشتی" ساخته ی دست این خدایان یا موجودات بسیار پیشرفته بود که با تکنولوژی فوق العاده قدرتمند و ظریفی بوجود آمده بود و هدف از ساخت آن ، کنترل مغز انسانها و بکارگیری آنها به عنوان نوکر و برده برای خود و فرزندان و نوادگان بعد از خود بود !

    این در واقع ویژگی " پیس آف ایدن " یا سیب بهشتی است که شخصی که صاحب آن سیب بهشتی یا دارنده آن است (ارباب) ، تمام افکار و اندیشه و اعتقادات و باورهای انسانهای اطراف خود را تحت کنترل خود می گیرد بدون اینکه آنها (انسانها) متوجه شوند که کنترل میشوند ! رفتار این انسانهای تحت کنترل هم به گونه ای هست که کاملا از موقعیت خود راضی هستند و برای رئیس یا ارباب خود (شخصی که آنها را کنترل میکند) دعا میکنند و او را می پرستند حتی اگر به دستور او (ارباب) کشته شوند یا دستور بدهد که باید فرزند خودشان را به دست خودشان سر ببرند !!!

    این وضع تا رمانی که آن سیب بهشتی در دستان ارباب باشد ادامه خواهد داشت و فرزندان ارباب طریقه ی استفاده از سیب را یاد خواهند گرفت و جای پدر را پر خواهند کرد تا سلطنت را از دست ندهند.

    قسمت سوم : {{ آدم و حوا }} یا {{ Adam and Eve }}

    هر گونه ارتباط یا ازدواج خانواده ی ارباب ها با انسانها ممنوع است . . . ولی روزی می رسد که " آدم " و " حوا " از نتیجه ی یک ارتباط عاشقانه و مخفی بین یک مرد از انسانها و یک زن از اربابها به دنیا می آیند و به این دلیل که هم خون ارباب ها و هم خون انسانها در رگشان می چرخد، سیب بهشتی روی " آدم " و " حوا " اثر نمی گذارد و تحت کنترل ارباب ها قرار نمی گیرند...آن دو با مشاهده ی وضع غمناک انسان ها ، تصمیم می گیرند برای نجات انسان ها، سیب بهشتی را از ارباب ها بدزدند و انسان ها را آزاد کرده و فرار کنند که همین کار را می کنند ... در نتیجه " آدم " و " حوا " را " اولین اساسین " و ارباب ها را
    " اولین تمپلار "
    می شناسند که جنگشان از ابتدا تا امروز ادامه داشته و خواهد داشت.


    ارباب ها برای تسلط دوباره بر انسانها باید " آدم " و " حوا " و فرزندان آندو را که به فرقه ی "اساسینز " مشهور شده اند از بین ببرند، چون " حیله ی سیب بهشتی " دیگر روی آنها تاثیر ندارد، ولی نمی توانند خودشان مستقیم این کار را بکنند چون همه ی انسانها، ارباب ها را شناخته اند...پس ارباب ها اول تمامی آثار و نشانه های خود را از روی زمین پاک می کنند به جز بعضی از آنها (اهرام ثلاثه مصر، تقویم مایا...) و سپس با فرستادن بلایای طبیعی (طوفان، زلزله...) انسانها را مورد حمله قرار می دهند تا از تعدادشان کاسته شود و ارباب ها را در غم مرگ نزدیکانشان از یاد ببرند...

    سپس ارباب ها با مهاجرت به خارج از کره ی زمین، انسانها را از کهکشان های دور دست و غیر قابل دسترسی ، زیر نظر می گیرند تا نقشه ای حساب شده برای تصاحب " سیب بهشتی " یا " قطعه ای از بهشت " طراحی کنند...طبق این نقشه ، ارباب ها چند دهه یا سده صبر می کنند تا انسانها تولید مثل کنند و دوباره جمعیتشان زیاد شود تا تعداد بردگان آینده ی ارباب ها زیاد شود !

    قسمت چهارم " {{ جنگ تمپلار ها و اساسین ها }}

    ارباب ها با استفاده از سیبهای بهشتی باقی مانده ( که به اندازه ی سیب های دزدیده شده قدرت ندارند ) ، بعضی از انسان های صاحب قدرت و ثروت را با وعده ی ثروت و قدرت بیشتر تحت کنترل خود در آورده و آنها را برای به قتل رساندن " اساسینز " و فرزندان " اساسینز " راهنمایی می کنند بطوریکه سیب بهشتی را در دست این افراد صاحب قدرت قرار می دهند تا ذهن افراد و مقام های با نفوذ و تاثیر گذار آن شهر را کنترل و قانع کنند که " اساسینز " ها دزد و حیله کار هستند و باید اعدام شوند، " اساسینز " ها که تحت کنترل سیب بهشتی در نمی آیند با آگاهی از این موضوع همراه با دوستان و آشنایان و بعضی از شهروندان از شهر فرار کرده و در جای دیگری برای خود ویلایی می سازند تا نقشه ای بکشند و سیب های بهشتی باقی مانده را از چنگ ارباب ها و نمایندگان آنها روی زمین ( تمپلار ها ) درآورند و نابود کنند تا دست ارباب ها را برای همیشه از زمین کوتاه کنند.

    قسمت پنجم : {{ سیبهای دردسر ساز }} ( Pieces Of Eden )

    " الطاهر " شخصیت اصلی اساسینز کرید 1 موفق می شود که به همراه برادرانش یکی از سیبهای بهشتی را از چنگ " تمپلار ها " در آورده و در خدمت رئیس یا استاد خود " المعلم " قرار دهد تا آن سیب بهشتی را نابود کند ، ولی " المعلم " فریب زیبایی و " قدرت حیله گری " سیب را می خورد و نمی تواند نابودش کند و از آن استفاده می کند تا ذهن مردم خود را کنترل کند که " الطاهر " مجبور می شود با شکست دادن "المعلم " سیب را از چنگ او خارج کند...الطاهر که قسم خورده بود سیب را نابود کند اما او هم در مقابل زیبایی و " قدرت حیله گری " سیب دوام نمی آورد و سیب از دستش روی زمین می افتد و نقشه ای از درونش بیرون می آید که محل دقیق سیبهای دیگر باقیمانده روی کره ی زمین را نشان می دهد... این نقشه ، مکان سیبهای بهشتی دیگری را که قبلا توسط " اساسین "های نقاط مختلف دنیا (بخصوص خاور میانه) از چنگ " تمپلار" ها در آورده شده اند و در معابد مختلف مخفی شده اند را نشان می دهد. به دلیل این که آن " اساسین " ها هم بعد از تصاحب سیب بهشتی نتوانسته بودند نابودش کنند و در نتیجه در معابد و مکانهای مختلفی سیب ها را دور از دسترس انسان ها مخفی کرده اند.

    ((اگر آن نقشه را بخاطر دارید می دانید که نقاط قرمزی که روی کره زمین علامت گذاری شده بود مکان سیب ها بود ولی در نقشه ایران هم در مناطق جنوبی بوشهر و بندر عباس دو نقطه قرمز وجود داشت و نقاط دیگر روی کره زمین هم اکثرا جاهای نفت خیز و یا معادن با ارزش...را نشان میدادند. این توجه من رو جلب کرد به این موضوع که شاید سیب بهشتی مورد بحث در بازی سمبلی باشد برای نفت و منابع با ارزش قابل استخراج از اعماق زمین ، که بوسیله آن و درآمد هنگفت حاصل از آن میتوان بر مردم حکمرانی کرد.))

    قسمت ششم : {{ Desmond Miles }}

    دزموند که یکی از بازماندگان خاندان " اساسینز " هست ، توسط پدر و مادرش از همان بچگی به خارج از اجتماع رانده شده و در دهکده ای کو چک و دور افتاده ولی با امنیت کامل مشغول زندگی بود بطوریکه حتی شناسنامه هم برایش تهیه نشده بود تا هیچکس ، بخصوص تمپلارها از وجود او مطلع نشوند، ولی دزموند برای یکبار هم که شده دل به دریا زد و برای خرید موتور سیکلت از اسم و اثر انگشت خود استفاده کرد و چند روز بعد توسط تمپلار ها ربوده شد !!! . . . دزموند با همکاری با " تمپلار " ها موجب شد که نقشه ی مکان سیب های بهشتی باقیمانده ، که سالهاست توسط " اساسینز " مخفی نگه داشته شده بود، به دست تمپلار ها بیفتد... و در عین حال "دزموند" توانسته است بسیاری از مهارتهای جد بزرگ خود " الطاهر " را فرابگیرد...

    قسمت هفتم : {{ و بلاخره اساسینز کرید 2 }}

    همانطور که در اول اساسینز کرید 2 می بینید، " دزموند " با استفاده از مهارت " ایگل ویژن " (دید عقاب) به دیواری نگاه می کند که پر از نوشته ها و نشانه ها و اعداد و ارقامی است که همگی ذهن دزموند را به سمت همان آثاری که ارباب ها سالها پیش روی زمین باقی گذاشته اند و نابود نکرده اند (اهرام مصر، تقویم مایا، تئوری کائوس، تاریخ 21 دسامبر سال 2012، سوره ی الزلزله، فرمولهای اینشتین...) راهنمایی می کنند. این نشانه ها و نوشته ها توسط شخصی که در همان اتاق ، قبل از " دزموند " مورد آزمایش " تمپلار ها " قرار گرفته بود ( معروف به مورد 16 ) به جا گذاشته شده اند .

    در پایان اساسینز کرید 1 ، دزموند با دیدن این نشانه ها پی به نقشه ی شوم تمپلارها می برد که می خواهند با بدست آوردن سیبهای بهشتی باقی مانده روی زمین و فرستادن آنها توسط یک سفینه ی فضایی به سمت ارباب ها (موجودات پیشرفته ی فضائی) که تمپلار ها را با همین سیبها کنترل میکردند ، سلطنت و فرمانروایی را دوباره مثل سابق تقدیم ارباب ها کنند و انسانها را نوکر و برده ی ارباب ها و خودشان را نماینده ی ارباب ها روی زمین...! تاریخ 21 دسامبر سال 2012 نیز نشان دهنده ی زمان پرتاب این سفینه ی فضائی حاوی سیبهای بهشتی می باشد که در آن روز ارباب ها با تصاحب دوباره ی سیب های بهشتی و باز گشت به کره ی زمین ، از انسان ها انتقام خواهند گرفت بطوریکه خورشید در غم انسان ها نابود خواهد شد و تاریکی بر زمین غالب خواهد شد ...!!!

    قسمت هشتم : {{ Ezio Auditore Da Firenze }}

    دزموند تصمیم می گیرد با کمک لوسی فرار کند تا بتواند با دسترسی به خاطرات " اتزیو " ( ازیو ) مانع موفقیت تمپلارها شود. " اتزیو " که یکی دیگر از اجداد بزرگ دزموند است ( شاید یکی از با مهارت ترین اساسین ها ) در سال 1459 در دوران رنسانس در ایتالیا به دنیا آمد، و تا 17 سالگی از اینکه او هم مانند پدرش یک " اساسین " هست هیچ اطلاعی نداشت... " اتزیو " از خانواده ای بسیار نجیب و محبوب در فلورانس است که دو تا برادر و یک خواهر دارد . در شروع خاطرات ، " اتزیو " با گروهی درگیر می شود که به رهبری " ویری ده پازی " می خواهند شهرت و محبوبیت " اتزیو " و دوستانش را در فلورانس زیر پا بگذارند . " اتزیو " با کمک دوستان و برادر بزرگترش آنها را شکست میدهد ولی " ویری " فرار می کند و برادر اتزیو با دیدن لب زخمی " اتزیو " او را به دکتر راهنمایی میکند...

    قسمت نهم : {{ Uberto Alberti }}

    " اتزیو " بعد از اینکه با برادرش تا بالای کلیسا مسابقه می دهد، قبول نمی کند که به خانه برگردد و در عوض به سمت خانه ی دوست دخترش " کریستینا وسپوچی " می رود تا شب را با او بگذراند....صبح فردا به دفتر کار پدرش که کارمند محبوب یک بانک معروف در ایتالیا بوده، می رود و می بیند که پدرش با آقایی به اسم " اوبرتو " بطور خیلی صمیمی صحبت می کنند، سپس وارد اتاق می شود و پدرش او را با " اوبرتو " آشنا می کند و توضیح میدهد که چقدر به آقای " اوبرتو " اعتماد دارد...

    تا اینکه یک روز که به محل کار پدرش برمیگردد ، پدرش و برادرانش آنجا نیستند و مادر و خواهرش بهش میگن که آنها توسط ماموران دستگیر شده اند و در زندان هستند تا فردا در ملا عام اعدام شوند . اتزیو بلافاصله با آمدن شب به طور مخفیانه به سمت پنجره ی بالایی زندان میره تا پدرش رو ببینه که پدرش بهش میگه باید برگرده به دفتر کار پدر و وارد مکان مخفی داخل اتاق بشه تا در صندوق رو باز کنه و لباسهای " اساسین " پدر و همچنین نامه ای که داخل صندوق هست رو برداره و لباس ها رو بپوشه و نامه رو سریع به " اوبرتو " که نزدیک ترین دوست پدر و خانواده ی " اتزیو " هست برسونه تا " اوبرتو " با کمک اون نامه که مدرکی برای اثبات بی گناهی پدر اتزیو هست آنها رو از اعدام شدن نجات بده....

    قسمت دهم : {{ پای چوبه ی دار }}

    وقتی اتزیو نامه رو به " اوبرتو " میرسونه از او قول میگیره که فردا در میدان شهر همدیگر رو ملاقات کنند و همه چیز روشن بشه و پدر و برادر بزرگ و برادر کوچک " اتزیو " که هنوز به سن قانونی هم نرسیده بود، از اعدام نجات پیدا کنند. صبح فردا اتزیو به میدان شهر میره و میبینه که دور گردن پدر و دو تا برادرش طناب دار آویخته شده و " اوبرتو " که صمیمی ترین دوست پدر " اتزیو " باشه، داره از گناهانی که خودش برای پدر و برادر های " اتزیو " تراشیده برای مردم حرف می زنه و اونها رو دزد و تبهکار معرفی می کنه که از پولهای بانک دزدی کردند و مردم رو فریب دادند...پدر اتزیو اعتراض می کنه و میگه من مدرکی دارم که خلاف حرفهای تو رو ثابت میکنه ، " اوبرتو " می پرسه: مدرکت کجاست ؟ پدر میگه: همون نامه ای که دیشب پسرم برات آورد. " اوبرتو " میگه: کسی برای من نامه ای نیاورده !!!

    در این لحظه اتزیو وارد صحنه میشه و با صدای بلند اعتراض می کنه... مردم تعجب می کنند و با چشم دروغگو به اتزیو نگاه میکنند . . . سربازها که منتظر اومدن ازیو بودند ، به دستور " اوبرتو " زود دستگیرش میکنن تا بعد از اعدام کردن پدر و برادراش ، "ازیو " رو هم به جرم دروغگویی و همدستی با اونها اعدام کنند.

    در این لحظه " اوبرتو " در نهایت بی اعتنایی به حرفهای " ازیو " و با تهمت زدن به پدر و بردارهای بی گناهش ، جلوی چشمای " اتزیو " دستگیره رو

    پائین میکشه و پدر و برادرهای " اتزیو " که فقط سرشون از بالای سکو پیداست ، جلوی چشماش جون میدن و میمیرند...

    ادامه در این پست : http://forum.p30world.com/showpost.php?p=4867362&postcount=2037

    مترجم: Loaded_nigga

    منبع مورد ترجمه : giantbomb.com/forums

    لطفا در صورت استفاده از مطالب این پست ، منبع مورد استفاده و منبع مورد ترجمه ذکر شود ! دستتون درد نکنه . . .
    Last edited by Loaded_nigga; 21-04-2010 at 00:25.


  3. #2133
    آخر فروم باز farzan311's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    mostly Tehran and sometimes Isfahan
    پست ها
    2,091

    پيش فرض Assassin creed II

    سلام دوستان تو اسسین تومب اخریه انگار باید روی دیوار راه بری نوشته با کلید های جهات و اسپیس میتونید اینکارو بکنید ولی من نتونستم میتونید راهنمایی کنید؟
    .................................................. .......
    خوب خودم تقریبا یاد گرفتم ممنون
    Last edited by farzan311; 19-04-2010 at 15:14.

  4. این کاربر از farzan311 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #2134
    پروفشنال SHADEL's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    931

    پيش فرض

    حتما ادامه بده.

  6. #2135
    داره خودمونی میشه Mahdi_591's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2008
    پست ها
    86

    پيش فرض

    سلام دوستان تو اسسین تومب اخریه انگار باید روی دیوار راه بری نوشته با کلید های جهات و اسپیس میتونید اینکارو بکنید ولی من نتونستم میتونید راهنمایی کنید؟
    .................................................. .......
    خوب خودم تقریبا یاد گرفتم ممنون
    دوست عزیز این بازی های یوبی سافت مثل هم باید مثل بازی پرنس یه مقدار از دیوار که بالا میری
    دکمه سمت چپ یا راست یا هر طرفی که می خوای بزنی بعد دکمه پرش(space)

    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید

  7. این کاربر از Mahdi_591 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #2136
    آخر فروم باز farzan311's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    mostly Tehran and sometimes Isfahan
    پست ها
    2,091

    پيش فرض Assassin creed II

    بله این مرحله رو رد کردم و لباس التایر رو بدست اوردم واقعا قشنگه

  9. #2137
    پروفشنال hosein ati's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    اردبیل
    پست ها
    542

    پيش فرض

    سلام من هم بازی را تمام کردم خیلی زود تموم شد . در بخش stats من نوشته بود 14 ساعت . البته بدون ماموریت فرعی . خب شما چند ساعته تموم کردید (فقط محظ اطلاع می پرسم)

  10. #2138
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    24

    پيش فرض

    سلام
    من در ماموریت
    Venice – Visitazione’s Secret
    یعنی پیدا کردن سنگ آخر برای باز کردن لباس التایر
    بعد از باز کردن قبر
    میگه از در مخفی بیا بیرون
    وقتی من از اون در میام بیرون صفحه سفید میشه و هیچ اتفاقی نمیفته
    و به نوعی بازی باگ میده
    من value سایت رو هم دانلود کردم و فک نکردم مشکل از اون باشه



  11. #2139
    آخر فروم باز farzan311's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    mostly Tehran and sometimes Isfahan
    پست ها
    2,091

    پيش فرض Assassin creed II

    نه مشکل از ولیو هست این کارتو راه میندازه راستی اون مرحله که باید ماسکو بدزدی رد کردی؟
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    Last edited by farzan311; 19-04-2010 at 17:17.

  12. 3 کاربر از farzan311 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2140
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Jul 2008
    پست ها
    24

    پيش فرض

    برا ماسک هم باگ داده وقتی باید با مشت با بقیه مبارزه کنی
    الان ولیو رو امتحان میکنم نتیجه رو میگم

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •