تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 213 از 2734 اولاول ... 1131632032092102112122132142152162172232633137131213 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,121 به 2,130 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #2121
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    تمام عمـر بسـر بـردم آرمـيــدن را
    چـو كـرم پـيله,قفـس بافتم پريدن را
    حيات گفتمش_آوخ جوانه سوزم كرد!
    درآتـش نفـس آسمـان,دمـيـدن را
    به باغ خلقت آدم چو سيب حوّايـي,
    چـه انتظار كشيـدم-به تو رسيـدن را
    به غنچه دهنت دست برد حسرت وحيف
    شميـم شرم تو رخصت نداد چيـدن را
    بـه جرم آينه بودن-ستاره ي چشمـت
    نداده اسـت بـه مـن,بخت آرميـدن را
    سپـيده وار شكيبم شمرده دم زدن است
    بـه پرسه گاه تنت,يك نفس كشيـدن را
    تويي كه ميگذري,كوچه ديدني شده است
    هــزار پنجـره ام لحـظه هاي ديـدني را
    پلـنگ دشت تـوام گوشه اي نخواهد داد
    بـه بـره هـاي خيـال كسـي چـريدن را

    شيون فومني
    Last edited by amir 110; 11-07-2006 at 09:46.

  2. #2122
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    آقايان، خانمها:
    من حکايت خاموشی را،
    بی هوا،
    بی صدا،
    برايتان نقل می کنم.

    اجساد خواب می بينند
    خواب مردگان آينده را.

    آقايان، خانمها:
    من نيز می دانم
    شما که در پارکها قدم ميزنيد
    - خوش پوش و مغرور و مغموم-
    و در چشمهايتان
    بر سبزه های زيبای پارک
    زير درختان تنومند همراز هزار عاشق سر شکسته.
    زير پای کودکان ،
    آنجا که بدون توپ جنگی
    با يکديگر بازی می کنند
    سنگ قبرتان را سفارش ميدهيد
    و بی آنکه دانسته باشيد
    خواب مردگان آينده را می بينيد.

    اجساد خواب می بينند
    خواب مردگان آينده را.

    آقايان، خانمها!



    شاهرخ ستوده فومنی

  3. #2123
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    امســال بهـارم همه پائيـز دگر بــود
    پائيز كه خوب است غم انگيز دگر بود
    در هيـچ دلي سوز مرا خوش ننشاندم
    ايـن غمـزده را با همه پرهيـز دگر بود
    گل,بـي تو_دماغ چمني تازه نمي كرد
    انگار پــس پنجـره پائيـز دگر بــود
    چون باد_من از غنچه دهاني نگذشتم
    بـي پرده!_گل بوسـه تو چيز دگر بود
    بـزمي نتوانست بگيـرد عطش از مـن
    اين جام تـهي آمده لبـريـز دگر بـود
    شورم همه شهناز و عراقم همه عشاق
    با باربـدم ماتـم شبـديـز دگر بــود
    غم با سر پا بود و به ميدان صبـوري
    دستـم بـه گريبـان گلاويـز دگر بود
    شمسم همه تنهائي و من,رومي اندوه
    گيـلان مصيبت زده,تبـريز دگر بـود

    شيون فومني

  4. #2124
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M.B.M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    اصـــــــــــــــــفهان
    پست ها
    771

    پيش فرض

    دشت ها را ، كوه ها را ديدم.
    آب را ديدم ، خاك را ديدم .
    نور و ظلمت را ديدم.
    و گياهان را در نور ، و گياهان را درظلمت ديدم.
    جانور را در نور ، جانور را در ظلمت ديدم.
    و بشر را در نور ، و بشر را در ظلمت ديدم.

  5. #2125
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    می‌خواهم اعتراف کنم هر غزل که ما
    با هم سروده‌ايم جهان کرده از برش


    خواهر! زمان، زمان برادرکشی‌ست باز‌
    شايد به گوش‌ها نرسد بيت آخرش‌


    با خود ببر مرا که نپوسد در اين سکون
    شعری که دوست داشتی از خود رهاترش

  6. #2126
    اگه نباشه جاش خالی می مونه M.B.M's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    اصـــــــــــــــــفهان
    پست ها
    771

    پيش فرض

    شد غم عشقِ حيرت افزايش
    چاشني بخش نغمه ي نابش
    دل آسوده اش چو شيدا گشت
    ناله هاي ني اش غم افزا گشت
    بر دلش تا شعاع مهري تافت
    زير و بم هاي نغمه اش جان يافت
    ني لبك با لب آشنا مي كرد
    شوري از هر نوا به پا مي كرد

  7. #2127
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    دريا! منم! هم او که به تعداد موج‌هات
    با هر غروب خورده بر اين صخره‌ها سرش


    هم او که دل زده‌ست به اعماق و کوسه‌ها
    خون می‌خورند از رگ در خون شناورش
    ---------------
    کل کل با M.B.M

  8. #2128
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    شب درازیست
    نه شب بیدلی
    صدای پای بی صدایی است و
    چهار هزار شاخه ی گل *ل
    که بار تبر به دوش می کشند

  9. #2129
    آخر فروم باز Monica's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2005
    پست ها
    1,817

    پيش فرض

    دستی که زخم می زند ٬ نا پيداست

    اما زخم٬

    عريان تر از طلوع آيينه در روز است

    شايد که تن به تيغ دوست سپردن

    راهی به سوی توست...

  10. #2130
    داره خودمونی میشه amir 110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    پست ها
    203

    پيش فرض

    تاز چشم دشمنم آيينه دار خويشتن
    در جهان,چون من عزيزي نيست,خوار خويشتن

    پيش رو دارم خزان را چون درخت ميوه دار
    زرد روئي مي كشم از برگ وبار خويشتن

    صبر سنگم نيست ورنه اين سپهر پست را
    چاك مي كردم گريبان از شرار خويشتن

    نيستم موج سبكسر,خارو خس آرم بكف
    گوشه گيرم همچو ساحل در كنار خويشتن

    هر كه باشد در پي آزار كس,چون عنكبوت
    ميشود در بند تنهايي,شكار خويشن

    بس كه عطر افشان غيرم درسفال خشك خاك
    همچو ريحانم مصون از زخم خار خويشتن

    پير بازي بازي خورده ام در كوي رندي ها هنوز
    درس ميگيرم ز طفل ني سوار خويشتن

    غنچه ام را چون سر دلتنگي ياران نبود
    رخت خود بيرون كشيد از نوبهار خويشتن

    رفتم از دنيا و دستم ماند بيرون از كفن
    تا مگر گل چينم از شمع مزار خويشتن

    شيون از سرخي چشم آسمان همچون عقيق
    از غريب افتادگانم در ديار خويشتن

    شيون

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •