تجربیاتی که داشتید و می تونه به بقیه توی زندگی کمک کنه اینجا بیان کنید(نقل قول ممنوع)

[ساره38]

من تو تجربه ای که داشتم در نهایت به این نتیجه رسیدم که

1.باید طرف مقابل رو بشناسیم بعد کاری براش انجام بدیم

2.اگر شناختمون از طرف درست نبود ، سریع متوجه بشیم و نگذاریم بهم توهین کنه (مثلا همینی که شما گفتی سواری بکشه)

تو صفحات قبلی این تاپیک هم نوشتم هرکاری که میکنیم نباید اخلاقمون رو ببازیم ...

مرسی امیر رضا
البته منو اونقدر کفری کردن که دیگه منم مثل سابق نیستم البته نه واسه همه . فکر کنم خودشون هم متوجه شدن چند وقتیه دیگه کمتر دور و ورم می پلکن یعنی من محل نمی ذارم.
ممنونم

[Ezel]

دوستان گرامی

لطفا قانون اصلی تاپیک که ممنوعیت هرگونه نقل گرفتن در این تاپیک هست رو رعایت کنید و اجازه بدید محیط تاپیک تنها به بیان تجربیات شخصی اختصاص داشته باشه .

ممنون از توجه و همکاری شما

[ساره38]

یک تجربه:
تجربیات خود را درقالب جملات کوتاه بیان کنید اگه زیادی کشش بدین در اسرع وقت حالتونو می گیرن و از صفحه روزگار محوتون می کنن.
به جان خودم .بعدا نگین نگفتی ها

[anti-military]

هیچ وقت از جمع کردن و زیاد کردن پولتون دست نکشید که دنیا خیلی بی رحمه
تو این دنیا کسی که پول نداشته باشه محکوم به مرگه

دنیا خیلی بدی شده. کاری به درک و سواد و دانش و عقل کسی نداره و از همه یه امتحان میگیره و اگه رد بشی بد بلایی سرت میاره

[hovo]

احترام پذیر باشید
هر وقت یکی بهتون احترام میزاره دلیلش این نیست که از شما کوچیکتره یا کمتره دلیلش اینه که بافهم و شعوره

البته اگه این از حدش گذشت (بادمجون دور قاب چینی) شک کنید که نکنه کاسه ای زیر نیم کاسه باشه طرف (به قول معروف البته ببخشید عامیانه میگم)خرتون نکنه

اگه کسی هم بهتون احترام نمیزاره مشکل از شما نیست مشکل از خودشه بلد نیست ویا شعورش نمیرسه موضوع کوچیک یا کمتر بودن شما نیست

اما اگه توی یه جمع کلا بهتون احترام گذاشته نمیشه مشکل خودتونید توی رفتار های گذشتتون یه تجدید نظری بکنین

[pro_translator]

این‌ها رو از روی اشتباه‌هایی که کرده‌ام می‌گم و نه از شنیدن و حتی تجربه...

همیشه قبل از حرف و عمل فکر کنید. از خودتون سوال کنید:
این حرف من اینجا جاشه؟ اگه این حرفو بزنم طرف مقابل چه فکری می‌کنه؟ اگه حرف خوبی نباشه برنمی‌گرده بگه: خوب مشتلق می‌خوای؟! الان که چی؟ این حرفو زدی که چیو ثابت کنی؟ خوب چی کار کنم؟ اگه اون همچین حرفی بزنه من چه فکری راجع بهش می‌کنم؟ از کجا معلوم به این حرف من توجه بشه؟ اگه این حرفو بزنم فکر نمی‌کنه من احمقم؟! اگه این حرف من بد برداشت بشه اونوقت چی؟ به این فکر کنید که اگه یه دفعه طرف برگرده و به من خیره بشه و نگاه عاقل اندر سفیه به من بکنه و توضیح بیشتر بخواد، من چی دارم که بگم؟

این تجربه‌ی من:

استاد فیزیکمون یه امتحان سخت از ما گرفته بود... جلسه‌ی بعدش سر حل سوال‌ها خودش هم شک داشت... کلاس تموم شد ولی بعضی‌ها هنوز دورش حلقه زده بودن و تماشا می‌کردن که سوال‌ها رو چطوری حل می‌کنه... بعد من رفتم جلو می‌خواستم بگم: استاد حالا فرض کنین این سوال سخت رو ما باید سر امتحان حل می‌کردیم!!! به جاش گفتم: استاد این سوال رو باید توی کلاس حل می‌کردیم! (که اینطوری برداشت می‌شد = و نه الان که کلاس تموم شده!!! شما داری وقت ما رو می‌گیری!!!)دانشجوها می‌دونن اگه استاد لج باشه دیگه باید بری مستقیم واحدو حذف کنی!!!

شاید فکر کردن قبل از هر چی دفعه‌های اول سخت باشه، ولی کم‌کم خودتون عادت می‌کنید و از خودتون خوشتون می‌آد و حسرت می‌خورین که چرا قبلا این کارو نمی‌کردین... این سوال‌ها قبل از هر چیزی به سرعت از ذهنتون می‌گذره...

با کسی که ظرفیت نداره شوخی نکنید... مخصوصا شوخی‌های سنگین (مثلا یه دفعه از پشت هولش ندین و...)...

با خودتون روراست باشین، اگه دست و پا چلفتی هستین و با هر حرکتتون یه چیزی رو خراب می‌کنین، عیب نداره، سعی کنین همیشه آروم باشین، اگر می‌خواین کاری رو انجام بدین (هر چند کوچیک) آروم و آهسته انجامش بدین و حواستون حتی به تک‌تک گام‌هایی که برمی‌دارین باشه... به خصوص در حضور مهمان... عزرائیل که دنبالتون نکرده!!! به تدریج اعتماد به نفستون می‌ره بالا... آرامش این مشکل رو راحت حل می‌کنه...

اینم یادتون باشه که سعی نکنین هر دفعه روی شکست‌هاتون برچسب تجربه رو بزنین... تجربه‌ی بیش از اندازه دیگه اسمش اشتباه می‌شه... مگه آدم چقدر زنده می‌مونه که از این همه تجربه استفاده کنه؟ مگه آبروی آدم چه مدت می‌مونه که این همه اشتباه رو از حافظه‌ها پاک کنه؟!

[setare.paria]

بعضی وقتا برخوردهایی باهاتون میشه که امکان داره خیلی روحیه تون خراب بشه و فکرتون کلی مشغول بشه اما وقتی با آرامش فکر کنید میبینید که تجربه ی خوبی کسب کردین اینکه با افراد مختلف چه برخوردهایی داشته باشید هر کس جنبه ی شوخی نداره و با هرکس نمیشه راحت بود چند وقت پیش توی یه جمع یه بنده خدا از مشکلش حرف زد من بطور خصوصی یه راه حل بهش پیشنهاد دادم چون خودم از این راه حل نتیجه گرفته بودم اما بهم گفت که خوشم نمیاد غریبه ها منو راهنمایی کنن خب مسلما اولش ناراحت شدم هرچند که چیزی هم نگفتم اما بعد با خودم گفتم این یه تجربه باشه برام تا همه رو مثل خودم فرض نکنم من فقط از روی دلسوزی گفته بودم ولی خب هرگز از یاد نخواهم برد که اکثر آدما خودخواه و مغرورن و هرگز نمیفهمن که برخوردشون چه تاثیری بر طرف مقابل داره و من هم هرگز روحیه خودمو بخاطر این آدما خراب نمیکنم

[ساره38]

بعضی وقتها مجبور هستی کسایی رو واسه همیشه کنار خودت داشته باشی اونارو همیشه ببینی باهاشون زندگی کنی که از نظر اجتماعی و فرهنگی خونواده و کلا (شاید اصطلاح درستی نباشه ببخشدولی بهترشو پیدا نکردم)از شما در سطح پایینتری هستن اونوقت شما که وجدانتون طلاییه به خودتون میگین واسه اینکه طرف احساس حقارت نکنه خودمو همسطح اون جلوه بدم یه جور رفتار کنم که فکر نکنه بهش فخر می فروشم . تا اینجاش عالیه.
اما امان از روزیکه همین ادم یه پله فقط یه پله کوچیک بالاتر بره یانره اونم شاید به لطف شما مگه دیگه شما رو قبول داره با وجود اینکه شما هنوز هم اون بالایید ها به خدا قسم واسه چند نفر تو زندگیم اینکاروکردم اما عین چی پشیمونم پشیمون .
از من به شما نصیحت هیچ وقت هیچ وقت واسه دلخوشی و دلسوز ی یکی دیگه خودتون رو کمتر از اونییکه هستین جلوه ندین اول میگین طرف ادم خوبیه .اما بعدشو نمی دونین چی میشه......

[hosein_a]

اگه میخواین یه زندگیه خوبی داشته باشین وبه قولی لیلی و مجنون باشین در زندگیه مشترکتون سعی کنین عشقتونو آک نگه دارین و همشویکجا به همسرتون تقدیم کنین این جوری جفدتون از این زندگی لذت میبرین

[hamid_diablo]

وقتی از این دست فروشها cd یا dvd میگیرین همونجا یه نگاهی بهش بندازید.من دیروز چند تا فیلم گرفتم که فکر کردم کیفیتش خوبه اما همشون داغون بودن