تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 210 از 640 اولاول ... 110160200206207208209210211212213214220260310 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,091 به 2,100 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #2091
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    مى‌برم منزل به منزل چوب دار خويش را
    تا كجا پايان دهم آغاز كار خويش را


    در طريق عاشقى مُردن نخستين منزل است
    مى‌برد بر دوش خود منصور دار خويش را


    بر نمى دارد نگاه ازمن جنون سينه سوز
    مى شناسد چشم صيادم شكار خويش را


    رونق روشن دلان با منت خورشيد نيست
    مى كند روشن چراغم، شام تار خويش را


    در دل طوفانى‌ام از موج خونين باك نيست
    مى فشارد در بغل دريا كنار خويش را


    موج پر جوشم من از دريا نمى‌گيرم كنار
    مى‌نهم بر دوش طوفان كوله بار خويش را


    بس كه مى پيچد به خود امواج اين گرداب سخت
    ساحل از كف مى دهد اينجا قرار خويش را

  2. 2 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #2092
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سر زد به دل دوباره غم كودكانه اي

    آهسته مي تراود از اين غم ترانه اي

    باران شبيه كودكي ام پشت شيشه هاست

    دارم هواي گريه خدايا بهانه اي !




    قيصر امين پور

  4. 2 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #2093
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    كجاىزندگی ام را برایت تقربر کنم


    دلهره های دوریت یا آشوب دل بعد از رفتنت....


    کجای زندگی ام را برایت تقربر کنم


    وقتی که بین من و تو دریایی از آتش بود........


    وباز کجای زندگی ام را....


    که هنوز بین دو هیچ ایستاده ام


    وبه تو فکر میکنم که آیا باز می بینمت


    حتی در خواب

  6. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #2094
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تنهایی

    ذره ذره خودی نشان می دهد

    وقتی تو آن قدر کم پیدایی که

    سنگینی روزگارم را مورچه ها به کول می کشند و

    من تماشایشان می کنم

  8. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #2095
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    قول دادم دختر خوبی شوم

    که بمانی

    نماندی

    شاید اگر ببوسمت

    بوسیدمت

    نماندی

    گفتم اگر موهایم را باد بگیرد می مانی

    باد آمد و نماندی

    تو

    که دیگر نتوانستم ببینمت!

  10. 4 کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #2096
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    می گویند :
    دست بردار از این لجاجت ِ تنهایی
    و نمی دانند
    مدت هاست گرد ِ تنهایی ،
    رخنه کرده در تار و پود ِ نفس های ِ روزمَرْ گی های ِ دلم


    آنها نمی دانند
    اما
    تو که خوب می دانی
    چشم های ِ من ،
    شب ها با لالایی تو به خواب می روند
    و
    چشم های ِ تو ،
    روزها با صبح به خیر ِ من از خواب بر می خیزند


    آنها نمی دانند
    اما
    تو که خوب می دانی
    چه سخت
    دل
    محض ِ خاطر ِ حتی دقیقه ای بیشتر داشتنت ،
    سال ها تنهایی نیامده را
    ( که اگر نمانی می آیند
    و
    خراب می شوند روی ِ سر ِ عاشقانه های دلم ) ،
    ساده به جان خرید ...


    آنها نمی دانند
    اما
    تو که خوب می دانی ...



    راستی
    تو که تنهایم نمی گذاری ؟! هان ؟!

  12. 3 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #2097
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    تمامی بغض های نباریده ام
    اکنون
    به خونخواهی آمده اند
    خفه شدنشان را در گلو
    و دل را
    نه وکیلی هست برای وکالت
    نه شفیعی هست برای شفاعت
    نه پناهی هست برای امان
    نه ...

    1
    2
    .
    .
    شروع شد
    ببین
    دل بی وقفه دارد می بارد ، بی امان ...

  14. #2098
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    می خواستم
    فارغ از هر آنچه که درد می نامید
    تمام عمر
    سر بر شانه های او بگذارم و به خواب روم
    نشد

    می خواستم
    مبادای ِ زخم ماندن ِ تمام آن همه خراش را
    که ندانسته بر دل می کشید
    مدام مرهم گذارم که نماند
    نشد

    می خواستم
    در گذر آن روزهای بی اوی ِ بی شکیب
    نبودنش را به امید ِ بودن ِ دوباره اش
    خم به ابرو نیاورد صبوری ِ این دل ِ بیقرار
    نشد

    می خواستم
    در پس ِ تمام آن روزهایی
    که تنها گذاشت این دل ِ ناماندگار ِ بی درمان را
    تمام سهم ِ دل من ماندن باشد
    و چشم هایم را نبندم
    به روی ِ آن همه تنهایی اش بی من
    نشد


    می خواستم
    .
    .
    .
    نشد



    تقصیر او نبود
    چشم های تو بود
    که کار دست ِ این دل ِ لامُرُوَت ِ من داد


  15. 3 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #2099
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    چگونه می توانم چشم هایم را ببندم
    و دوستت دارد ِ کسی را برای دلم لالایی بخوانم
    که با شب به خیرهای ِ من
    به خواب می رود
    و در خواب هایش
    آرزوهای کسی دیگر را بر آورده میکند ؟؟؟!!!


    چشم هایم را می بندم
    لال می شوم
    و می گذارم ،
    دلم ، یک دل ِ سیر دوستش دارم را
    لالایی بخواند برای بی قراری ِ چشم هایم
    و بغض کند ...

    .
    .
    .

    شب به خیر عزیزم ...

  17. 6 کاربر از MaaRyaaMi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #2100
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من مرگ را زيسته ام
    با آوازي غمناك
    غمناك
    و به عمري سخت دراز و سخت فرساينده...





    احمد شاملو

  19. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •