گرماي عشق
فرهاد گر با عشق شیرین گرم گردد
صد بیستون درزیر دستش نرم گردد
از سنگ خارا می تراشد پیکرش را
تا بلکه با رُخسار او سرگرم گردد
گرماي عشق
فرهاد گر با عشق شیرین گرم گردد
صد بیستون درزیر دستش نرم گردد
از سنگ خارا می تراشد پیکرش را
تا بلکه با رُخسار او سرگرم گردد
Last edited by محمد جاوید; 09-11-2006 at 01:34.
طواف
به طواف کعبه رفتی ،بزدی به پرده دستی
به لباس مُحِرمی لیک، بدو دلی نبستی
نشود قبول حجّت ،نبُوَد دوای دردت
که طواف و کعبه و حج، نبُوَد خدا پرستی
ــــــــلام
عرض شود حضور رفقای عزیز. باستحضار همگی برسونم از من میشنفید این کتاب گلستان جاوید رو تهیه کنید و بخونید. دوست عزیزمون جناب جاوید با زبانی بسیار روان و سلیس اشعاراین کتاب وزین رو سرودند. و برای تمامی اقشار و افراد در هر سنی قابل فهم و درک هست
من این کتاب رو توسط خود استاد جاوید تهیه کردم و دست خط ایشون رو در جلد این کتاب زیبا به یادگار دارم
اگه به سایت آوای خیال سر بزنید متوجه زیبایی و پختگی این اشعار میشید اگه خود کتاب رو تهیه کنید که فبه المراد
قیمت پشت جلد این کتاب 19/000 ریال هست ولی اگه به روشی که میگم عمل کنید با پرداخت 15/000 ریال این کتاب توسط پست و بدون پرداخت هزینه ارسال تقدیمتون میشه یعنی کمتر از قیمت پشت جلد !
یه حساب فراگیر در بانک تجارت هست که با مکاتبه با استاد جاوید اون رو میتونید دریافت کنید یا به هر شعبه ای از بانک تجارت مراجعه کنید و اسم " محمد جاوید" رو بدید و شماره رو درخواست کنید بشمامیدن. این مبلغ رو واریز کنید و در سایت آوای خیال به استحضار جناب جاوید برسونید و شماره حواله رواعلام کنید و یک هفته بعد کتاب رو بصورت سفارش با پست بدون پرداخت هزینه ارسال دریافت کنید
توصیه میکنم حتما این کتاب رو تهیه کنید چون هم کتاب بسیار جالبی هست و به زبان امروزی نوشته شده هم اینکه یه کار فرهنگی بالاخره در این سایت پی سی ورد انجام میشه !!! و مهمتر از همه اینکه حمایتی از عزیزان شاعر و زحمت کشان در این مقوله هست و مهمترین قسمت اینکه صاحب یک کتاب شعر بسیار زیبا میشید
از آقای محمد جاوید دوست عزیز شیرازی بخاطر ارسال این کتاب برای حقیر تشکر میکنم و قطعا دست خط ایشون در پشت کتاب وامضای ایشون بهترین یادگاریه حقیر از سایت پی سی ورد خواهد بود
زنده باشید و برقرار
.
ممنونم زينال عزيز از اين همه لطف و محبت شما و خوشحالم كه اين كتاب تا اين حد نظر شما را جلب كرده است .از مديران سايت p30world هم متشكرم كه باعث آشنايي من با شما دوستان ادب دوست گرديده. در حال حاضر طبق آمار گوگل بيشترين بازديد از سايت من (آواي خيال) از طريق سايت p30world است
نسیم از چاک پیراهن نوازش می کند تن را
دوگوی چون بلور ودانه های لعل وگردن را
پریشان می کند زلفش به مانند دل ریشم
زدست بی وفایی های او خسته تر از پیشم
****
دیــشب بــه خــواب نــاز بــدیــدم جــمــال دوســت
آن کس که مدتی است دلم پایمال اوست
گرداند رویش از من و از پیش من گریخت
قهرو ادا وناز همه از خصال اوست
***
Last edited by محمد جاوید; 10-11-2006 at 00:59.
جفاي دوست
ظلم و جور از دشمنان هرگز نمی باشد عجيب // دشمني از دوستان را باچه من سودا كنم؟
سست پيمانند ياران در وفا و دوستي// من زدست دوستان بي خرد غوغا كنم
مار چون برتن زند،زهرش مُداوا مي شود// ليك زخم نيش ياران را به دل تدبير نيست
« ما زياران چشم ياري داشتيم» *// ورنه با دشمن كه دل درگير نيست
دشمنان در دشمني خويشتن ثابت قدم// ليك ياران در وفاداري خود ناپايدار
جاي صد افسوس دارد گر كه تو باور كني// مهرباني را ازاين گردون وچرخ كج مدار
تابه جیبت پول باشد دوستانت صادقند // چون كه گل پژمرد كي بلبل براو زاري كند
مرحبا بر آنکه « جاويد» است در صدق و صفا // آن که در ایّام سختی ها تورا یاری كند
تضمين از حافظ «حافظ»
Last edited by محمد جاوید; 10-11-2006 at 18:34.
منقل نامه
رفيق بد به اين وضعم كمك كرد
ذغال خوب هم اورا يدك كرد
ولي لوطي گري ضعف اراده
مرا معتاد و آن دو را عنك كرد
***
به قربان تو اي همشيره ي خوب
بيا بنشين كنارم بر لب جوب
بچرتیم و زبعد آن خَماری
دوباره رو كنيم سوي نگاري *
***
« چه خوش باشد كه بعد انتظاري»
بيابد اشغري صبر و قراري
كنار منقل و همشيرۀ خود
زند بستي در آيد از خماري
***
«الهي خير از عمرت ببيني»
گل خشخاش از باغت بچيني
عجب بستي برايم كرده اي چاق
كه خارش مي كند هرلحظه بيني
چرندیات
جوانی دوش با گوشی همراه// سخن های خفن بلغور می کرد
تریپش ضایع امّا با اداهاش// برای خود کلاسی جور می کرد
بلوف میزد که من اِند مرامم// بدین گونه طرف را تور می کرد
وباحرف دومن یک غاز و بی خود // ازاو هرگونه شکی دور می کرد
گَهی می خواند آواز کلاسیک// گَهی وزوز چنان زنبور می کرد
وگاهی صحبت از قرص و کریستال// زمانی صحبت از وافور می کرد
چرندیات او از هر دری بود// وحتی صحبت از شیپور می کرد
طرف هم با کلامی عاشقانه// جوان را کاملاً کیفور می کرد
خلاصه هردو اهل بخیه بودند// یکی از دیگری مستور می کرد
به جز قبض تلیف آخر ماه// که قطعاً نطق اورا کور می کرد
نشد حاصل جوان را زین اراجیف// واورا رو به سوی گور می کرد
چرا که از نداری توی جیبش// شپش پینگ پنگ با یک مورمی کرد
وچون «جاوید» طنزش شد فراهم //دعا در حقشان بدجور می کرد
سلام آقای جاوید
دیشب تو خبر 20:30 سایتتون رو معرفی کردن
خیلی خوشحال شدم
به همه پزشو دادم که این شاعر تو پی سی ورلد از دوستان ماست
همه هم کلی کیف کردن و اومدم سایتتونو نشونشون دادم
انشاالله همیشه موفق باشید
نوشته شده توسط armin_goooodboy
ممنونم دوست عزيز /شرمنده نكنيد /باز هم منتظر حضور سبزتان هستم
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)