تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 21 از 421 اولاول ... 111718192021222324253171121 ... آخرآخر
نمايش نتايج 201 به 210 از 4206

نام تاپيک: آداب معاشرت

  1. #201
    پروفشنال 775e's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2012
    محل سكونت
    خوزستان
    پست ها
    771

    پيش فرض

    راست میگی...به نظر منم پدرامون همیشه از ما جلوتزن...پدری که ما از وجودشیم . مارو به وجود آورده ..یه جوری همیشه دست ما رو می خونه...ولی یه جورایی میشه سر پد رمادر رو کلاه گذاشت....مثلا یه چیزی احتیاج داری که بخرن...باید بهشون محبت کنی..محبت سرشون رو کلاه میزاره....

    مثلا می خوای مادرت بهت 10 تومن پول بده...من خودم اینکارو میکنم...یه ظرف می شورم..بعدش جاروبرقی میزنم خونرو بعدش سرامیکارو با دستمال تمیز میکنم زیر مبلارو هم قشنگ جارو میزنم...توالت رو با وایتکس می شورم .....آخرش میگم مامان پول میدی با بچه ها می خوایم شب بریم بیرون

    درمیاره 10 تومن میده...ولی وقتی کار نکنم میگه نه نمیدم.....

    سر پدرمم اینجوری سیره میمالم...کثلا صبح پامیشه داره صبحونه میخوره منم میرم ظرفهارو می شورم جلوبابام که قشنگ ببینه...مخصوصا وقتی شب قبلش مهمون داشتیم و ظرفها زیاده ...بابام همینجوری 1 ساعت جلو تلوزیون داره تلوزوین میبینه من هم تو آشپزخونه دارم ظرف می شورم...

    ااین هی هر 5 مین 1 بار بیه نگاهی به من میکنه تو دلش میگه به چه پسری....خلاصه وقتی ظرفها تموم میشه میرم پیشش میگم بابا یه خرجی داری بدی 5 تومن ...هنوز نگفتم میگه آره ..برو از جیبم بردار..

    وگرنه جوری دیگه ای نمیشه سر پدر مادر رو کلاه گذاشت..
    سلام البته که باید این کار ها رو انجام بدیم چون وظیفمونه نمیشه همه ی کار های رو رو دوش پدر ومادرمون انداخت
    من همین که پدرو مادرم خوشحال باشن
    خیلی خوشحالم و لذت می برم

  2. 5 کاربر از 775e بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #202
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,788

    پيش فرض

    دوستان یه سوالی دارم...مثلا من میر تو یه جمعی مهمونی میرم ...بعد یهویی همه جمع میشن منو نصیحت م یکنند برو مثلا سر فلان کار...نقل جمع میشم ..می خوستم بدونم چه طوری با این افراد برخورد کنم؟

    شما نارحت نمیشید تو جمع دربارتون حرف بزنن؟ بگن مثلا برو سر فلان کار یا درس رو بیخیال شو؟ همه هم با هم بگن متفق القول؟ ناراحت نمی شید؟ چی مگید بهشون؟

  4. این کاربر از Saeed System بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #203
    آخر فروم باز anti-military's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    1,415

    پيش فرض

    راست میگی...به نظر منم پدرامون همیشه از ما جلوتزن...پدری که ما از وجودشیم . مارو به وجود آورده ..یه جوری همیشه دست ما رو می خونه...ولی یه جورایی میشه سر پد رمادر رو کلاه گذاشت....مثلا یه چیزی احتیاج داری که بخرن...باید بهشون محبت کنی..محبت سرشون رو کلاه میزاره....

    مثلا می خوای مادرت بهت 10 تومن پول بده...من خودم اینکارو میکنم...یه ظرف می شورم..بعدش جاروبرقی میزنم خونرو بعدش سرامیکارو با دستمال تمیز میکنم زیر مبلارو هم قشنگ جارو میزنم...توالت رو با وایتکس می شورم .....آخرش میگم مامان پول میدی با بچه ها می خوایم شب بریم بیرون

    درمیاره 10 تومن میده...ولی وقتی کار نکنم میگه نه نمیدم.....

    سر پدرمم اینجوری سیره میمالم...کثلا صبح پامیشه داره صبحونه میخوره منم میرم ظرفهارو می شورم جلوبابام که قشنگ ببینه...مخصوصا وقتی شب قبلش مهمون داشتیم و ظرفها زیاده ...بابام همینجوری 1 ساعت جلو تلوزیون داره تلوزوین میبینه من هم تو آشپزخونه دارم ظرف می شورم...

    ااین هی هر 5 مین 1 بار بیه نگاهی به من میکنه تو دلش میگه به چه پسری....خلاصه وقتی ظرفها تموم میشه میرم پیشش میگم بابا یه خرجی داری بدی 5 تومن ...هنوز نگفتم میگه آره ..برو از جیبم بردار..

    وگرنه جوری دیگه ای نمیشه سر پدر مادر رو کلاه گذاشت..

    واقعا جدی تو واسه 5 هزار تومن میری ظرف میشوری و کلی کار میکنی که بتونی 5 هزارتومن بگیری ؟
    اینجور که معلوم روحیه خیلی خوبی داری و زندگی خیلی خوبی داری که واسه یه مقدار پول اینطوری با شور و شوق کار میکنی

    منم تو بچگی واسه 500 تا تک تومنی حاضر بودم کل خونه رو تمیز کنم و وقتی پولو میگرفتم انگار بهترین ماشین دنیارو بهم دادن

    اما الان با اینکه از نظر مالی تقریبا وضعیتم خوبه اما دل و دماغ خرج کردنشو ندارم
    الان یک هفته است هیچی نخوردم و همش نون و گوجه و کنسرو لوبیا میخورم و دل دماغ اینکه چیزی بخرم ندارم

    الان که فکر میکنم می بینم من واقعا همون کسی هستم که یه پفک میخرید و آروم آروم گاز میزد که دیرتر تموم بشه ؟
    واقعا من همونی آدمی هستم که واسه خرید یه چیپس و ماست موسیر 1 کیلومتر پیاده روی میکرد ؟
    کجاست اون همه امید و شور و شوق ؟

    دنیا عجیبی هست تا وقتی یه چیزی رو نداری فکر میکنی اگه داشتی چقدر خوشبخت بودی ولی وقتی بهش میری می بینی آش دهن سوزی نبوده

  6. 7 کاربر از anti-military بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #204
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,788

    پيش فرض

    واقعا جدی تو واسه 5 هزار تومن میری ظرف میشوری و کلی کار میکنی که بتونی 5 هزارتومن بگیری ؟
    اینجور که معلوم روحیه خیلی خوبی داری و زندگی خیلی خوبی داری که واسه یه مقدار پول اینطوری با شور و شوق کار میکنی

    خوب منم اگر مثل شما پولدار بودم اینکارارو نمی کردم یا مشغول کاری بودم و درآمد داشتم اصلا تو خونه نمی بودم که اینکارارو بکنم....وقتی آدم جیبش خالیه..

    اتفاقا من به مشاور روانشناس تو شبکه من و تو تو فیس_________بوک پیغام گذاشتم اومد تو تلوزیون جواب هم داد ...بابام اینا کف کردن..

    بهش گفتم من پد رمادرم روزی هزا رتومن بهم خرجی میدن خیلی کمه هیچی نمیشه باهاش خرید ...ولی من تو خونه دارم خیلی کمکشون می کنم ظرف می وشرم بعضی وقتها شام می پزشم کوکوسبزی و ... . ولی اینا هزا رتومن هم بزرو میدن...

    والله قسم برگشت 2 هفته بعدش تو برنامه من و تو پلاس ..جواب داد
    گفت: یه عزیزی واسه من پیغام گذاشته که فلان و.....

    بعد خطاب به پدر مادر گفت: ای پد رمادر اگر پول دارید به بچه نوجوانتون بدید ..شما با پول ندادن به این بچه کمپلتی اعتماد به نفسش رو ازش می گیرید و یا اصلا دزدش م یکنید این بچه بعدا بدون اجازه میره سر جیب پدر مادرش ولی این نشون نمیده که این بچه دزده ...ان بلایی که شما سرش آوردید.....

    به جان خودم قسم این کلماتش بود پاراگراف بلا...که من usb زدم به رسی----ور و نکرارش رو ظطب کردم ...و ریختم تو هاردم ..اما چند روز پیش که ویندوز عوض کردم هاردم رو دوباره پارتیشن بندی کردم هر چی داشتم پاک شد ورگنه الان صداشو براتون آپ لود م یکردم فقط صداشو..

  8. 6 کاربر از Saeed System بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #205
    حـــــرفـه ای ملا نصرالدین's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    پایتخت
    پست ها
    2,056

    پيش فرض

    واقعا جدی تو واسه 5 هزار تومن میری ظرف میشوری و کلی کار میکنی که بتونی 5 هزارتومن بگیری ؟
    اینجور که معلوم روحیه خیلی خوبی داری و زندگی خیلی خوبی داری که واسه یه مقدار پول اینطوری با شور و شوق کار میکنی

    منم تو بچگی واسه 500 تا تک تومنی حاضر بودم کل خونه رو تمیز کنم و وقتی پولو میگرفتم انگار بهترین ماشین دنیارو بهم دادن

    اما الان با اینکه از نظر مالی تقریبا وضعیتم خوبه اما دل و دماغ خرج کردنشو ندارم
    الان یک هفته است هیچی نخوردم و همش نون و گوجه و کنسرو لوبیا میخورم و دل دماغ اینکه چیزی بخرم ندارم

    الان که فکر میکنم می بینم من واقعا همون کسی هستم که یه پفک میخرید و آروم آروم گاز میزد که دیرتر تموم بشه ؟
    واقعا من همونی آدمی هستم که واسه خرید یه چیپس و ماست موسیر 1 کیلومتر پیاده روی میکرد ؟
    کجاست اون همه امید و شور و شوق ؟

    دنیا عجیبی هست تا وقتی یه چیزی رو نداری فکر میکنی اگه داشتی چقدر خوشبخت بودی ولی وقتی بهش میری می بینی آش دهن سوزی نبوده
    خوب منم اگر مثل شما پولدار بودم اینکارارو نمی کردم یا مشغول کاری بودم و درآمد داشتم اصلا تو خونه نمی بودم که اینکارارو بکنم....وقتی آدم جیبش خالیه..

    اتفاقا من به مشاور روانشناس تو شبکه من و تو تو فیس_________بوک پیغام گذاشتم اومد تو تلوزیون جواب هم داد ...بابام اینا کف کردن..

    بهش گفتم من پد رمادرم روزی هزا رتومن بهم خرجی میدن خیلی کمه هیچی نمیشه باهاش خرید ...ولی من تو خونه دارم خیلی کمکشون می کنم ظرف می وشرم بعضی وقتها شام می پزشم کوکوسبزی و ... . ولی اینا هزا رتومن هم بزرو میدن...

    والله قسم برگشت 2 هفته بعدش تو برنامه من و تو پلاس ..جواب داد
    گفت: یه عزیزی واسه من پیغام گذاشته که فلان و.....

    بعد خطاب به پدر مادر گفت: ای پد رمادر اگر پول دارید به بچه نوجوانتون بدید ..شما با پول ندادن به این بچه کمپلتی اعتماد به نفسش رو ازش می گیرید و یا اصلا دزدش م یکنید این بچه بعدا بدون اجازه میره سر جیب پدر مادرش ولی این نشون نمیده که این بچه دزده ...ان بلایی که شما سرش آوردید.....

    به جان خودم قسم این کلماتش بود پاراگراف بلا...که من usb زدم به رسی----ور و نکرارش رو ظطب کردم ...و ریختم تو هاردم ..اما چند روز پیش که ویندوز عوض کردم هاردم رو دوباره پارتیشن بندی کردم هر چی داشتم پاک شد ورگنه الان صداشو براتون آپ لود م یکردم فقط صداشو..
    پدر من هم اینطوری بود.و چون من دختر بودم با کار خانه کردن بهم پول نمیداد.برای برادرانم هم همین طور بود.کلا بعضی پدر و مادر ها اینجورین.هیچ کاریشون نمیشه کرد.باز 100 رحمت به پدر شما که حداقل با کار خانه بهتون پول میده
    ولی از طرفی جنبه ی مثبت قضیه اینه که برادرهای من الان روی پای خودشون ایستاده اند.و خدا رو شکر هر کدام مدیری شده اند و واقعا درامدهایشان خوب هست.اینها همان ادم هایی بودند که اول ازدواجشان 1 کیلو 1 کیلو برنج میخریدند برای خانه ولی به کسی نمیگفتند به ما پول بده
    از طرفی یکی از دوستان ما که همیشه کلی پول تو دست و بالش بوده.و پدرش نمیذاشته بره سره کار.الان که کاسب بازار شده میگه کاش پدرم به من پول نمیداد من به جای درس خواندن میرفتم یه جا شاگردی الان کلی تجربه داشتم
    من نمیگم کار پدرم درست بوده.ولی کسی که 50 سال اخلاقش ثابت بوده روانشناس که هیچ .خدا هم بیاد بگه کارت غلط هست قبول نمیکنه
    فقط به انهایی که پدرشان بهشان سخت پول میده یا نمیده میگم حالا که تابستان هست برید سر کار.اگه ادم غرورش رو یه ذره بذاره پایین کار پیدا میشه.

  10. 10 کاربر از ملا نصرالدین بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #206
    حـــــرفـه ای Mohammad Yek110's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2006
    محل سكونت
    اصفهان زیبا
    پست ها
    2,707

    پيش فرض

    من نمیگم کار پدرم درست بوده.ولی کسی که 50 سال اخلاقش ثابت بوده روانشناس که هیچ .خدا هم بیاد بگه کارت غلط هست قبول نمیکنه
    کاملا باهاتون موافقم
    خیلی چیزا رو به هیچ وجه نمیشه تغییر داد

  12. این کاربر از Mohammad Yek110 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #207
    Banned
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    1,788

    پيش فرض

    البته من پسرم و فکر نمیکنم زیاد باشن پسرایی که روزری 2 بار ظرف بشور تو خونه ..ظهر برنج درست کنن واسه نهار و شب هم شام بپزن ..صبح نون بخرن...همیشه سفره رو پهن کنن و جمع کنن..صبح نون تازه بخرند ..چایی بریزن راه به راه واسه باباشون ...هنوز بابا نگفته مثل جت بپرن و کارو انجام بدن..

    حالا کاری ندارم به اینکه دوستشون دارم و میکنم.اون که جا یخود..ولی از لحاظ مال یچون وابستم ..مجبورم. اگر نکنم یهوی دیدی گفت برو بیرون از خونه...خب کجا برم بریم تو خیابون بخابم شب؟ از گشنگی می میرم...

    بیشتر بخاطر استیبل نگه داشتن موقعیتم مجبورم کمک کنم و ه رکار یکه بشه بکنم وگرنه برام بد میشه...و دوست ندارم دچا رتشنج بشه خانواده..بیشتر فکر م تو استیبل نگه داشتن خانوادست..

    من منظورم از لحاظ مال یوابستم این نیستکه پدرم بهم پول میده. و واسه این کا رمیکنم..نه اینه که....همین جای خواب. و غذا و اینترنت و کامپیوتری که دارم رو ازم نگیره....پول نمی خوام.
    Last edited by Saeed System; 24-07-2012 at 13:33.

  14. 8 کاربر از Saeed System بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #208
    کاربر فعال انجمن شعر و داستان نویسی Mr_100_dolari's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    محل سكونت
    ----Balance(3%)Spot----
    پست ها
    1,410

    پيش فرض

    البته من پسرم و فکر نمیکنم زیاد باشن پسرایی که روزری 2 بار ظرف بشور تو خونه ..ظهر برنج درست کنن واسه نهار و شب هم شام بپزن ..صبح نون بخرن...همیشه سفره رو پهن کنن و جمع کنن..صبح نون تازه بخرند ..چایی بریزن راه به راه واسه باباشون ...هنوز بابا نگفته مثل جت بپرن و کارو انجام بدن..

    حالا کاری ندارم به اینکه دوستشون دارم و میکنم.اون که جا یخود..ولی از لحاظ مال یچون وابستم ..مجبورم. اگر نکنم یهوی دیدی گفت برو بیرون از خونه...خب کجا برم بریم تو خیابون بخابم شب؟ از گشنگی می میرم...

    بیشتر بخاطر استیبل نگه داشتن موقعیتم مجبورم کمک کنم و ه رکار یکه بشه بکنم وگرنه برام بد میشه...و دوست ندارم دچا رتشنج بشه خانواده..بیشتر فکر م تو استیبل نگه داشتن خانوادست..

    من منظورم از لحاظ مال یوابستم این نیستکه پدرم بهم پول میده. و واسه این کا رمیکنم..نه اینه که....همین جای خواب. و غذا و اینترنت و کامپیوتری که دارم رو ازم نگیره....پول نمی خوام.
    خداییش خیلی مردی که این همه تو خونه کار میکنی من که هر وقت بخوام مرام بزارم شاید یه سفره ای جمع کنم وگرنه حوصله تمیز کردن اتاق خودم هم ندارم چه برسه به اینکه بخوام ظرف بشورم
    مادرم بعضی وقتا می بینه اتاقم خیلی به هم ریختست البته همیشه بهش میگم بیخلش خودم تمیز میکنم اما بعضی وقتا مرام میزاره اکی میکنه منم یادمه قبلا ها بعضی وقتا ظرف میشوستم تا بلا خره این ماشین ظرف شویی اومد و کلی به همه حال داد اما دوست من حالا شما که میگی مجبوری که این کارا رو میکنی اما اگه واقعا از روی عشق علاقه باشه باید به خودت افتخار کنی اینا کارایی نیستش که بخوای فکر کنی انجام دادنشون باعث بشه که کوچیک شی من همیشه به مادرم میگم میدونم که هیچ کدوم از این کارایی که انجام میدی وظیفه تو نیستش و فقط این کارا رو از رو عشق علاقه به ما انجام میدی برا هیمن سعی میکنم همیشه ازش تشکر کنم یا بعضی وقتا که خسته میشه میگم اصلا غذا درست نکن چون وظیفه ای نداری که این کارو کنی یادمون باشه که پدر و مادر تا یه سنی در قبال بچه هاشون مسولا از اون سن به بعد اگر کاری هم برامون میکنن به نظرم همش از رو عشق و دوست داشتن هستش و به نظرم این سن برای یه پسر میتونه 20 -21 سالگی باشه (نظر شخصی خودم هستش)
    من نمیدونم شما چند سالته و تو کدوم شهری ولی اگرم میخوای از نظر مالی وابستگیت کم بشه بهتر بری سر کار من شما رو نمیدونم اما خیلی از دوستام رو میبینم با اینکه سنشو رفته بالا هنوزم تن به هر کاری نمیدن و هر کاری مناسب خودشون نمیدونن (کلاس میزارن) اون وقت به خاطر هزار تومن دستشون جلو پدر و مادر درازه تازه اگر بهشون چیزی هم بگن بهشون بر میخوره که آی مارو درک نمیکنند و از این حرفا
    فکر الان رو نکن چند سال دیگه که سنت بره بالا تر اگه از نظر مالی کمی مستقل نشده باشی برا پدر مادر خیلی سخت تره همون پولی که الان بهت میدن رو اون موقعه هم بهت بدن پس اگر از الان بری سر کار و بتونی پولاتو جمع کنی شاید تا چند سال دیگه بتونی کمی مستقل تر بشی که دیگه مجبورم نباشی که کاری رو یا حرفی رو به اجبار انجام بدی یا تحمل کنی
    موفق باشی دوست عزیز

  16. 8 کاربر از Mr_100_dolari بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #209
    پروفشنال solo8's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    ایران-گرگان
    پست ها
    933

    پيش فرض

    البته من پسرم و فکر نمیکنم زیاد باشن پسرایی که روزری 2 بار ظرف بشور تو خونه ..ظهر برنج درست کنن واسه نهار و شب هم شام بپزن ..صبح نون بخرن...همیشه سفره رو پهن کنن و جمع کنن..صبح نون تازه بخرند ..چایی بریزن راه به راه واسه باباشون ...هنوز بابا نگفته مثل جت بپرن و کارو انجام بدن..

    حالا کاری ندارم به اینکه دوستشون دارم و میکنم.اون که جا یخود..ولی از لحاظ مال یچون وابستم ..مجبورم. اگر نکنم یهوی دیدی گفت برو بیرون از خونه...خب کجا برم بریم تو خیابون بخابم شب؟ از گشنگی می میرم...

    بیشتر بخاطر استیبل نگه داشتن موقعیتم مجبورم کمک کنم و ه رکار یکه بشه بکنم وگرنه برام بد میشه...و دوست ندارم دچا رتشنج بشه خانواده..بیشتر فکر م تو استیبل نگه داشتن خانوادست..

    من منظورم از لحاظ مال یوابستم این نیستکه پدرم بهم پول میده. و واسه این کا رمیکنم..نه اینه که....همین جای خواب. و غذا و اینترنت و کامپیوتری که دارم رو ازم نگیره....پول نمی خوام.
    داداش اتفاقا کار خیلی خوبی میکنی که دل اونارو بدست میاری...هیچی ارزش این محبت هارو نداره...من تجربشو داشتم...حاضرم یه میلیون و خوردی پول نمیگرفتم ولی روابطم در حد شما خالص بود....

    کلا من با اینکه تازه 18 سالمه دارم مفیهمم که پول هیچی نیس.این محبت ایناس که آدمو شاد میکنه نه پول....

    قدر خونوادتو بدون و از این که بهشون محبت میکنی احساس نکن کار شاقی میکنی...وظیفته همه اینا...

  18. 3 کاربر از solo8 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #210
    آخر فروم باز anti-military's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2010
    پست ها
    1,415

    پيش فرض

    کلا من با اینکه تازه 18 سالمه دارم مفیهمم که پول هیچی نیس.این محبت ایناس که آدمو شاد میکنه نه پول....
    .
    پول مثل اسکیژنه که از بودنش لذت نمی بری اما اگه نباشه زجر کش میشی

    یا مثل سلامتی میمونه که اگه باشه ازش لذتی نمی بری اما اگه سلامتی نباشه عذاب میکشی
    Last edited by anti-military; 25-07-2012 at 06:20.

  20. 13 کاربر از anti-military بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •