تبلیغات :
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 21 از 109 اولاول ... 111718192021222324253171 ... آخرآخر
نمايش نتايج 201 به 210 از 1081

نام تاپيک: میزگرد علمی-فلسفی

  1. #201
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2009
    محل سكونت
    اقیانوس
    پست ها
    636

    پيش فرض

    محمد جان جالب بود
    و اضافه میکنم که اگر هم خدایی وجود داشته باشه کلآ فرق میکنه با ما!
    کجا شما میتونید خدا رو ببینید؟
    خداوند اگر هم وجود داشته باشه همه جا غایبه!

    محمد جان
    خب اصلآ زمانی وجود نداره!
    زمان یه حسه که ما نسبت به پدیده ها و یا بازه ها یا دوره ها داریم!
    اگر زمان یک حس نیست چرا بعضی وقت ها زود میگذره و بعضی وقت ها دیر!
    زمان یک حسه که ما این حس رو برای این داریم که همه چیز برای خودشون یک دوره دارن
    برای مثال ما نوزاد هستیم و بعد میشیم کودک و بعد نوجوان و بعد جوان و پیر و بعد مرگ
    یا خورشید طلوع میکنه و غروب یا هر چیزی که فکرشو بکنی اینطور هستش
    زمانی وجود نداره پس قبل و بعد هم برای ما یک معیار هستش
    در واقعیت چیزی به نام زمان وجود نداره که ما بگیم خدا اگر باشه قبلش هم یکی باید باشه...
    درسته !
    زمان فقط ساخته ي ماست ! مانند ترازو !
    گمانم راحت بشه فهميد كه چرا ترازو رو مثال آوردم!

    ---------- Post added at 03:39 PM ---------- Previous post was at 03:35 PM ----------

    حالا این عقیده های جناب خیام رو از کجا میتونم پیدا کنم؟
    تو كتاباي باخ و ماركس!

  2. 2 کاربر از Hasan.M بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #202
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    محمد جان جالب بود
    و اضافه میکنم که اگر هم خدایی وجود داشته باشه کلآ فرق میکنه با ما!
    کجا شما میتونید خدا رو ببینید؟
    خداوند اگر هم وجود داشته باشه همه جا غایبه!

    محمد جان
    خب اصلآ زمانی وجود نداره!
    زمان یه حسه که ما نسبت به پدیده ها و یا بازه ها یا دوره ها داریم!
    اگر زمان یک حس نیست چرا بعضی وقت ها زود میگذره و بعضی وقت ها دیر!
    زمان یک حسه که ما این حس رو برای این داریم که همه چیز برای خودشون یک دوره دارن
    برای مثال ما نوزاد هستیم و بعد میشیم کودک و بعد نوجوان و بعد جوان و پیر و بعد مرگ
    یا خورشید طلوع میکنه و غروب یا هر چیزی که فکرشو بکنی اینطور هستش
    زمانی وجود نداره پس قبل و بعد هم برای ما یک معیار هستش
    در واقعیت چیزی به نام زمان وجود نداره که ما بگیم خدا اگر باشه قبلش هم یکی باید باشه...
    اینم می تونه یه نظری باشه ... ولی به نظر من کاملا درست نیست. ما همه چیز رو با حواسمون درک میکنیم. در این بین ممکنه تغییراتی کنه. چه می دونیم ! ولی اینکه کلا زمان یه حس باشه مورد قبول نمی تونه باشه.

    بحث قبل و بعد هم نباشه ،بحث قانون علت و معلول که مذهبیون ازش استفاده میکنند که هست.



    اولا خود ماركس تحت تاثير ماترياليست قرار گرفت و از اون الگو گرفته و تمامي افكار ماده گرا هم به پوچي گرايش دارند يعني همه چيز بيخود و پوچه و هيچ برنامه و الگويي وجود نداره !
    دوما اصلا راحت ميتونيد بفهميد چون انسان رو با دشمنانش ميشه شناخت و اول كساني كه به دشمني با ماركس برخواستند خداباوران و كساني بودند كه برنامه ي منظم انسان و طبيعت رو قبول داشتند !
    گرچه در قرن اخير سعي شده به عقايدي مثل ماركيسيسيم نوعي لايه ي كمكي اضافي بشه تا تكميلش كنه و قابل استفاده باشه ولي باز هم براي من جدا كردن يك عقيده ي پوچ از عقيده ي جاودان سخت نيست !
    پوچ گرايي يعني اين كه هيچ مسيري نيست و همه چيز اتفاقه !حتي شما!پس به دنبال هيچ مسيري نگرد و فقط كارت رو بكن !
    شما و ديگر دوستان مطمئنا هيچ وقت به پايه هاي ايدئولوژي ها دقت نميكنيد ! پايان و هدف يك ايدئولوژي پوچ بودن يا نبود ن آن را نشان ميدهيد !

    مطمئنا به اين خاطر تعجب كرديد كه ديدتان با من فرق ميكند و به ماركيسيسم از ديد ديگري نگاه ميكنيد و يا اصلا عقيده داريد كه حرف هاي من هيچ ربطي به ماركيسيسم ندارد ! ولي مشكل اين جاست كه شما در حال بررسي ماركيسيسم هستيد نه درحال بررسي اين كه ماركيسيسم پوچ است يا نه !
    برعکس گفته های شما ، ما جایی ندیدیم یه ماتریالیست بگه همه چی پوچه و قانون و الگویی وجود نداره. بر عکس مادی گرایان تکیه قوی بر علم زدند. در حالی که ایده آلیست ها بیشتر به حرف شما گرایش دارند.
    چه ربطی داره. مگه مذهبیون از دماغ فیل افتادن که با هر کی دشمن باشن اونو باید بد دونست. خیلی ها مدعی هستن به نظم جهان معتقدند. همشون که راست نگفتند.

    شما شدیدا دارید منفی قضاوت میکنید. قبل از اینکه بگید این عقاید پوچه و اون عقاید جاودان ، کاملا دلایلتون رو توضیح بدید.

    تنها کاری که مادی گرایان کردند این بود که بجای اینکه بگویند روح بر ماده مقدم است ، گفتند ماده بر روح مقدم است. یعنی روحی که ما احساس میکنیم وجود دارد ، بر اثر وجود ماده ای به نام مغز ماست. بعد هم تمام عقاید خرافی و مذهبی و ... که نشانی از بررسی ها و تجربه های مادی درش نبود رو گذاشتن کنار. چون فهمیدند که این جور اسمون ریسمون ها رو نه میشه اثبات کرد و نه در اکثر موارد رد کرد!!

    حالا یکی به من بگه کجاش پوچه ؟ لطفا بی خدایی رو پوچی ننامید.
    اصلا فرض هم بکنیم ماتریالیسم میگوید جهان پوچ . یا هر فلسفه دیگری. بخاطر این نظر که نباید گذاشتش کنار. شاید اصلا جهان واقعا پوچ باشه.
    باز هم این اشکال که شما اول اثبات کردید و بعد رفتید طرف ماجرا دیده میشه.

    پوچ يعني بدون برنامه بدون هدف بدون دليل و بدون هرچيز ديگري كه بشه باهاش پي به يه برنامه ي ريخته شده براي جهان برد !
    مشكل سر وجود يا عدم وجود خدا نيست ! مشكل سر اينه كه ماركس براي 60سال من برنامه داره و بعد از اون من پوچ ميشم و خلاص ! اين مشكل فلسفه ي ماركس است و فلسفه هاي ديگري كه وجود دارد!
    درحال حاضر هم من هيچ فلسفه اي رو نميبينم كه چيزي براي گفتن در اين باره داشته باشه چون همشون اين مشكل رو دارند و اونهايي كه به پوچي هم گرايش ندارند به جبر گرايش دارند و حال چه اون جبر الهي باشه چه شيطاني!
    منظورت مرگه ؟ اگه اره که توضیح دادم. قرار نیست فلسفه ای بیاد که نشون بده جهان پوچ نیست. بلکه قراره فلسفه ای بیاد که ما رو به اون چیزی که هست نزدیک کنه. چه پوچی ، چه سعادت ، چه خدا و ... .


    درسته !
    زمان فقط ساخته ي ماست ! مانند ترازو !
    گمانم راحت بشه فهميد كه چرا ترازو رو مثال آوردم!

    ---------- Post added at 03:39 PM ---------- Previous post was at 03:35 PM ----------


    تو كتاباي باخ و ماركس!


    ساخته ی ماست رو توضیح بدید ... بالاخره یه عامل بیرونی بر شما تاثیر میزاره که یه چیزی رو می سازید. پس ساخته ما نیست.

    ---------- Post added at 06:44 PM ---------- Previous post was at 06:41 PM ----------

    منظور من هم همون فلسفه هایی هست که محور اصلی صحبتشون خدا هست...

    بنده هم برای اینکه نشون بدم ...این ایدها کامل نیستند..... این مطالب عنوان کردم و با نظر شما موافقم که حتما نباید اون چیزی که ذهن ما دنبالش هست دلیل و سوال باشه.....اتفاقا وجود خداوند با اون مشخصه هایی که عنوان میشه با عقل سالم جور در نمیاد و مخاطب اصلی صحبت بنده کسانی هستند که عقایدشون دنباله رو فلسفه های که پیرامون این موضوع شکل گرفته اند هست.....حتی نقص این ایدهها اینقدر هست که خداوند مثل بچه خوردسالی فرض کردند که از روی بیکاری برای خودش بازی راه انداخته ....مثل کشیدن خط دور لونه مورچه ....و برای بازیش شرط و شروط گذاشته که اگه مورچه ای از اون خط رد بشه ...اون مورچه خواهد کشت...خوب مگه بچه تو نونت نبود ابت نبود ...که چی بشه تو مگه کامل نبودی؟؟؟؟ حالا من گناه بکنم یا ثواب کنم و در اخر برم جهنم یا بهشت خوب که چی بشه...اینجوری خوشحال میشی سرگرم میشی یه 20 --30 میلیارد سال هم به این شکل وقت میگذرونی
    حقیقت فعلا مشخص نیست ....ولی من نظرم اینه که بدست میاد
    من فکر کردم شما اونوری هستی

    نگو خودی بودی

    بله موافقم ...

  4. 2 کاربر از Mohammad Hosseyn بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #203
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    تهرانـــــــ
    پست ها
    688

    پيش فرض

    اینم می تونه یه نظری باشه ... ولی به نظر من کاملا درست نیست. ما همه چیز رو با حواسمون درک میکنیم. در این بین ممکنه تغییراتی کنه. چه می دونیم ! ولی اینکه کلا زمان یه حس باشه مورد قبول نمی تونه باشه.

    بحث قبل و بعد هم نباشه ،بحث قانون علت و معلول که مذهبیون ازش استفاده میکنند که هست.
    تا اونجا که من اطلاع دارم
    طبق جدیدترین نظریه های فیزیک زمان وجود نداره!
    قانون علت و معلول یا همون برهان نظم خیلی راحت نقض میشه و شده
    نمیشه بهش استناد کرد گرچه تمام کتابهای دینی ما بر این اساس بنا شده
    به عقیده من ما و فلسفه باید بحث در این موارد رو بزاره کنار!
    برای مثال خدا وجودش اثبات شد
    چه سودی برای بشریت داره؟
    جز اینکه عامل تمام جنگهایی که میبینم و قبلآ بوده همین تضادها در دین و فرهنگ بوده!
    بیشتر دین...
    من قبول میکنم خدا یزدانه
    محمد حسین قبول میکنه خدا الله
    انیشتین قبول میکنه خدا یهوست
    تموم شد و رفت پی کارش
    ما باید در مورد موضوعاتی صحبت کنیم که به درد فرهنگ و جامعمون بخوره
    این فلسفه به درد میخوره
    فلسفه ای که داریم ازش صحبت میکنم و تا حالا کردیم امتحانشو پس داد و با نمره خیلی بد
    به نظر من دورش دیگه گذشته مثل هر چیزی که تاریخ انقضایی داره
    مثل تمام ادیان و مثل همه چیز!
    به نظر من دین در 3 جمله زرتشت خلاصه شده و بس
    پندار نیک
    کردار نیک
    گفتار نیک
    انسان امروز دیگه اینو میتونه تشخیص بده راه خودش رو پیدا کنه
    نیازی به اومدن پیامبر از طرف خدا نیست که اینم خودش جعلی و کلاه گذاشتن بر سر انسان ها در طول تاریخ بوده
    البته به عقیده کسی توهین نکردم و اگر کسی اینطور برداشت کرد پوزش منو بپذیره
    فقط چیزای دروغ قابل نقد نیستن که توو دورو ورمون هم میتونیم امثالشو زیاد ببینیم
    بتهای جدید و خنجر های جدید هم جای خودشون رو به قبلیا دادن...
    تنها قربانی های همیشگی انسانها هستن و عقاید
    علم امروز و فلسفه امروز میگه به تعداد هر انسان یک دین و تفکر وجود داره...
    Last edited by saeeddz; 26-10-2010 at 19:10.

  6. این کاربر از saeeddz بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #204
    پروفشنال bushido's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    nowhere
    پست ها
    959

    پيش فرض

    آقا من تازه وارد بحث شدم کلا اینجور بحثا رو خیلی دوست دارم و کمی از بحث های خوبتونو خوندم
    یکم از فلسفه مذهبیون هم چیز میدونم هرچند که با بعضی هاشون مشکل دارم
    مذهبیون بحث ها رو به چند دسته تقسیم میکنن جدل و خطابه و شعر و مغالطه و برهان و توی این ها تنها به نتیجه بخش بودن برهان تکیه میکنن و... رو برای عوام الناس میدونن
    برهانم یک قیاس استقرایی میدونن و رسنیدن کل به جزئ که در مورد اثبات خدا یک امر غیر ممکنه چون خداوند جزئی نیست و نمی شه از یک کل بالاتر از او پی بهش برد پس آوردن برهان برای اثبات وجود خدا غیر ممکنه در ضمن این بهتون بگم به گفته مذهبیون برهان جز یکی نمی تونه باشه و این هایی که ما به اسم برهان علت و نظم و .... برای وجود خدا میاریم هیچ یک برهان نیست
    در مورد شناخت خدا میگن باید راه دیگری رو پیمود حضرت علی در دعایی میگن که من تو _خدا_را با خودت شناختم و اونا میگن در این دعا حضرت علی بهترین راهو معرفی کرده که رسیدن بهش خیلی سخته

  8. #205
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    قانون علت و معلول یا همون برهان نظم خیلی راحت نقض میشه و شده
    نمیشه بهش استناد کرد گرچه تمام کتابهای دینی ما بر این اساس بنا شده
    ...
    با اجازه ما هم بیایم توی این تاپیک.
    شما برهان علت و معلول رو نقض کنید ببینیم چجوری نقض میشه؟ اگه می خوای بگی علت علت اول کیه یه مقوله دیگست. شما کل برهان علت و معلول رو نقض کنید.

  9. #206
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2009
    محل سكونت
    تهرانـــــــ
    پست ها
    688

    پيش فرض

    با اجازه ما هم بیایم توی این تاپیک.
    شما برهان علت و معلول رو نقض کنید ببینیم چجوری نقض میشه؟ اگه می خوای بگی علت علت اول کیه یه مقوله دیگست. شما کل برهان علت و معلول رو نقض کنید.
    برهان شر نقضش کرده نیاز به من نیست!

  10. #207
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    تا اونجا که من اطلاع دارم
    طبق جدیدترین نظریه های فیزیک زمان وجود نداره!
    قانون علت و معلول یا همون برهان نظم خیلی راحت نقض میشه و شده
    نمیشه بهش استناد کرد گرچه تمام کتابهای دینی ما بر این اساس بنا شده
    به عقیده من ما و فلسفه باید بحث در این موارد رو بزاره کنار!
    برای مثال خدا وجودش اثبات شد
    چه سودی برای بشریت داره؟
    جز اینکه عامل تمام جنگهایی که میبینم و قبلآ بوده همین تضادها در دین و فرهنگ بوده!
    بیشتر دین...
    من قبول میکنم خدا یزدانه
    محمد حسین قبول میکنه خدا الله
    انیشتین قبول میکنه خدا یهوست
    تموم شد و رفت پی کارش
    ما باید در مورد موضوعاتی صحبت کنیم که به درد فرهنگ و جامعمون بخوره
    این فلسفه به درد میخوره
    فلسفه ای که داریم ازش صحبت میکنم و تا حالا کردیم امتحانشو پس داد و با نمره خیلی بد
    به نظر من دورش دیگه گذشته مثل هر چیزی که تاریخ انقضایی داره
    مثل تمام ادیان و مثل همه چیز!
    به نظر من دین در 3 جمله زرتشت خلاصه شده و بس
    پندار نیک
    کردار نیک
    گفتار نیک
    انسان امروز دیگه اینو میتونه تشخیص بده راه خودش رو پیدا کنه
    نیازی به اومدن پیامبر از طرف خدا نیست که اینم خودش جعلی و کلاه گذاشتن بر سر انسان ها در طول تاریخ بوده
    البته به عقیده کسی توهین نکردم و اگر کسی اینطور برداشت کرد پوزش منو بپذیره
    فقط چیزای دروغ قابل نقد نیستن که توو دورو ورمون هم میتونیم امثالشو زیاد ببینیم
    بتهای جدید و خنجر های جدید هم جای خودشون رو به قبلیا دادن...
    تنها قربانی های همیشگی انسانها هستن و عقاید
    علم امروز و فلسفه امروز میگه به تعداد هر انسان یک دین و تفکر وجود داره...
    من اینقدر دیگه به روز نیستم ... در مورد این جدیدترین نظریه های فیزیک هم چیزی نخوندم ... و دلیلم رو هم گفتم . حس کردن یه چیز بدون وجود عامل خارجی معقول به نظر نمیرسه. هر چند اون عامل همون چیزی نباشه که حس میشه. ولی بالاخره یه چیزی هست.

    بله علت و معلول رو فیلسوفای معاصر زدن شلو پلش کردن رفت ...

    اما موافقم نیستم که اینجور بحث ها سوختن.
    بر عکس ... کشف حقیقت این بخش از فلسفه خیلی اساسیه.
    مشخصا شما گرایش به فلسفه در اخلاقیاتو اجتماع و ... دارید. ولی من به هر دو سمت علاقه نشون میدم. بخش مهمتر رو بخشی می دونم که سر کارش با علم و مذهب و مشخصا بحث خدا هست. همون پاسخ به سوالاتی مثل کی هستیم ؟ از کجا امده ایم ؟ و قراره چی بشه ؟

    از اون ور یعنی فلسفه اجتماعی و اخلاقی رو هم موافقم بحث کنیم.


    با اجازه ما هم بیایم توی این تاپیک.
    شما برهان علت و معلول رو نقض کنید ببینیم چجوری نقض میشه؟ اگه می خوای بگی علت علت اول کیه یه مقوله دیگست. شما کل برهان علت و معلول رو نقض کنید.
    کتاب فلسفه فیزیک (نوشته سر جیمز جینز) یه بحث خوبی در این مورد توش بود ... واقعا بحث علت و معلول یه بحث گسترده ای داره و ایرادات زیادی بهش گرفته میشه.

  11. #208
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sasha_h's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    عـــــــرش
    پست ها
    315

    پيش فرض

    سلام

    یادمه در تاپیک قبلی خیلی در شر بحث شد و پاسخهایی هم داده شد.
    در اون تاپیک شرها تقسیم بندی شد ، اختیار و آزادی انسان در به وجود آوردن شرهای انسانی و بخشهای زیادی از شرهای طبیعی و یا در امان بودن از شرهای طبیعی بیان شد.
    درباره زلزله سوال شد و گفته شد که تا زمانی که خانه ای (غیر مستحکم)نباشد آواری هم نیست که بعد از زلزله بر سر مردم بریزد و گفته شد که دانشمندان معتقدند که از زلزله انرژی های پاک و فراوانی را میتوان استخراج کرد.
    در آن تاپیک گفته شد که این عالم عالم مادی هست و عالم ماده (به علت محدودیت ماده) همراه با نقص و بطلان و زوال و ... هست. و به این نکته اشاره شد که وجود این امور در کنار سایر امور (که به مذاق ما خوش میاید) باعث به وجود آمدن نظم زیبایی در جهان شده و به قول فارابی وجود این آفات و شرها ضروری عالم مادی و طبیعی هست . در کنار شب هست که روز را میشناسیم ، درکنار سرماست که گرما را میشناسیم ، در کنار عشق است که نفرت را میشناسیم.
    در آن تاپیک گفته شد که در دنیایی که بر آن قانون علیت حاکم هست ، تمام پدیده ها ( چه خیر و چه شر) یک علت تامه دارد و علتها ، معلول ها را به وجود می آورد .
    گفته شد که لطف خدا سبب شده که در دنیای مادی که باید انتظار وقوع هر خیر و شری را داشت ، وقوع خیر خیلی خیلی بیشتر از شر هست و قابل قیاس نیست.
    بحث امتحان الهی مطرح شد و اینکه در کتاب الهی ( که تنها راه فهم ما از حقائق عالم هست) بیان شده که هدف از خلقت انسان امتحان است و تا زمانی که شرایط سخت وجود نداشته باشد امتحان بی معنی میشود.
    و جمله ای از ابن سینا :
    اگر بگویند چرا خدا مانع شر در عالم نشد تا جهانی محقق شود که خیر محض است، در پاسخ باید گفت: اگر عالم مادی که تلازم اجتناب‌ناپذیر با شرور دارد، به گونه‌ای خلق می‌شد که در آن شری محقق نمی‌شد، دیگر، مادی نبود؛ بلکه عالم دیگری می‌شد که خیر محض است؛ در حالی که خداوند، چنین عالمی را پیش از این خلق کرده است.

  12. #209
    حـــــرفـه ای Mohammad Hosseyn's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2005
    محل سكونت
    ...
    پست ها
    5,651

    پيش فرض

    سلام

    یادمه در تاپیک قبلی خیلی در شر بحث شد و پاسخهایی هم داده شد.
    در اون تاپیک شرها تقسیم بندی شد ، اختیار و آزادی انسان در به وجود آوردن شرهای انسانی و بخشهای زیادی از شرهای طبیعی و یا در امان بودن از شرهای طبیعی بیان شد.
    درباره زلزله سوال شد و گفته شد که تا زمانی که خانه ای (غیر مستحکم)نباشد آواری هم نیست که بعد از زلزله بر سر مردم بریزد و گفته شد که دانشمندان معتقدند که از زلزله انرژی های پاک و فراوانی را میتوان استخراج کرد.
    در آن تاپیک گفته شد که این عالم عالم مادی هست و عالم ماده (به علت محدودیت ماده) همراه با نقص و بطلان و زوال و ... هست. و به این نکته اشاره شد که وجود این امور در کنار سایر امور (که به مذاق ما خوش میاید) باعث به وجود آمدن نظم زیبایی در جهان شده و به قول فارابی وجود این آفات و شرها ضروری عالم مادی و طبیعی هست . در کنار شب هست که روز را میشناسیم ، درکنار سرماست که گرما را میشناسیم ، در کنار عشق است که نفرت را میشناسیم.
    در آن تاپیک گفته شد که در دنیایی که بر آن قانون علیت حاکم هست ، تمام پدیده ها ( چه خیر و چه شر) یک علت تامه دارد و علتها ، معلول ها را به وجود می آورد .
    گفته شد که لطف خدا سبب شده که در دنیای مادی که باید انتظار وقوع هر خیر و شری را داشت ، وقوع خیر خیلی خیلی بیشتر از شر هست و قابل قیاس نیست.
    بحث امتحان الهی مطرح شد و اینکه در کتاب الهی ( که تنها راه فهم ما از حقائق عالم هست) بیان شده که هدف از خلقت انسان امتحان است و تا زمانی که شرایط سخت وجود نداشته باشد امتحان بی معنی میشود.
    و جمله ای از ابن سینا :
    اگر بگویند چرا خدا مانع شر در عالم نشد تا جهانی محقق شود که خیر محض است، در پاسخ باید گفت: اگر عالم مادی که تلازم اجتناب‌ناپذیر با شرور دارد، به گونه‌ای خلق می‌شد که در آن شری محقق نمی‌شد، دیگر، مادی نبود؛ بلکه عالم دیگری می‌شد که خیر محض است؛ در حالی که خداوند، چنین عالمی را پیش از این خلق کرده است.
    البته این بحث زیاد ربطی به علت و معلول نداره ... حداقل مسائل مربوط به رد علت و معلول (همونطور که گفتم) گسترده تره.

    یکجایی شنیدم که گفته شده بود که شر یا همون بدی ، نبود خوبیست. یعنی هر جا خدا نباشه ف بدی و شر هست. مثل نور و تاریکی. خود تاریکی وجود خارجی نداره. بلکه ما به نبود نور میگیم تاریکی. همینو بسط دادند به خدا و شیطان.

    ولی به نظر من توجیه مناسبی نیست. چون خدا بعنوان خالق جهان هر آنچه هست و نیست از اوست . (فکر کنم خدا باوران به این اعتقاد دارن و جزو تعالیم مذهبی هم هست). اگر اینطور باشه بالاخره شر و بدی هم از خداست. و تعمیم قضیه نور و تاریکی به این مورد بی جاست. یعنی باید پذیرفت اگر خدایی باشه ، همش اسماء حسنه نیست ! بلکه این خدا هم ذات بد داره و هم خوب.
    البته بازم بد و خوب نسبی هست ، از دیدگاه من هیچ چیز بد یا خوب نیست. بلکه ما هستیم که برچسب بد و خوب رو میزنیم به چیزها.

    به نظر من دین در 3 جمله زرتشت خلاصه شده و بس
    پندار نیک
    کردار نیک
    گفتار نیک
    سعید جان اینطور هم نیست. زرتشت حرف خوبی زد. ولی به شرطی که این کلمه "نیک" رو برای ما تعریف کنه و همه ی انسان ها اونو بپذیرن. بازم بر میگرده به مشکل اصلی. یعنی بدون تعیین حدود و ... برای نیک و بد اجرا همچین جمله هایی ممکن نیست.

  13. #210
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sasha_h's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2009
    محل سكونت
    عـــــــرش
    پست ها
    315

    پيش فرض

    دین در 3 جمله زرتشت خلاصه شده و بس
    پندار نیک
    کردار نیک
    گفتار نیک
    آیا کسی که دین ندارد (انسانهای بی دین و غیر مذهبی)نمیتواند گفتاری نیک ، پنداری نیک و کرداری نیک داشته باشد.
    آیا این امور در سایر ادیان آسمانی وجود ندارد.
    آیا اینها اموری هستند که حتما" باید به وسیله دین و پیامبر به انسان منتقل شود و انسان خود هرگز نمیتواند ذاتا" گفتار و پندار و کرداری نیک داشته باشد.
    با این وجود کسی که فطرتا" و ذاتا" این 3 خصوصیت رو در زندگی داشته باشه دیگه نیازی به دین و پیامبر نداره.؟!

    از دیدگاه من هیچ چیز بد یا خوب نیست. بلکه ما هستیم که برچسب بد و خوب رو میزنیم به چیزها.
    دیدگاه شما محترمه ،اما شاید منظورت رو درست نرسوندی
    یعنی دروغ ، قتل ، غیبت و ... اموری هستن که ما به اینها برچسب بدی میزنیم و ممکنه که بد نباشن ؟
    شاید منظورت این بود که هر چه که بر ما واقع میشود زاده ی افعال خود ماست ( از ماست که بر ماست ) که من هم همین رو در پست قبلی گفتم.
    Last edited by sasha_h; 27-10-2010 at 13:00.

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •