آثار البالقيه ربع رشيدى
به خط ابن الكتبى به تاريخ 707 ق
كتابخانه دانشگاه ادينبورگ، شماره Arab161
علامه زاخائو در جايجاى متن مطبوع كتاب، با اجتهاد و فراست علمى، بر حسب سياق، دريافته است كه پاره هايى از متنِ اثر نسبت به اصل سـاقط ميباشـد، اين امر از براى دانشـمندانى كه در باب موضوعى از الآثار بيرونى تحقيق ميكردند، همواره اسباب دريغ و افسوس و ناخرسندى بوده است؛ چنان كه از جمله مرحوم سيد حسن تقى زاده در طى نامه هايى (به سال 1338 / 1339) به مرحوم عباس اقبال آشتيانى نوشته است :
"گمان ميكنم درطهران نسخه الآثارالباقيه مال بيرونى پيدا شود، زيرا كه مرحوم اعتضاد السلطنه در كتاب فلك السعاده خود از آن نقل ميكند؛ در صورتى كه در تمام كتابخانه هاى فرنگ و اسلامبول دو سه نسخه بيش نبوده كه مأخذ طبع زاخائو بوده و همه آنها ناقص بودند. اين است كه از نسخه چاپى شايد پنجاه صفحه " ناقص" است كه دسترسى بدان نداريم، اين جانب از روى قطعات منقول در فلك السعاده بعضى اصلاحات در نسخه چاپى خودم كردم، همچنين بايد سعى و اهتمامى در پيدا كردن كتاب المسالك و الممالك جيهانى به عمل آيد…".
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
سرانجام ماكس كراوزه (M.Krause) و هلموت ريتـر(H. Ritter) ضمن كاوش در كتابخانه هاى تركيه (1933م) خوشبختانه به وجود نسخه اى كامل از متن الآثار الباقيه بيرونى در كتابخانه عمومى استانبول (ش 4667) پى بردند كه تاريخ كتابت آن 603ق است (Or. I, 1933, p.75.) و بدينسان ساقطات اثر در طبع زاخائو معلوم و مكشوف شد. سپس دو تن از شاگردان كراوزه و ريتر در مكتب شرقشناسى آلمان، با مقابله نسخه چاپى و خطى مزبور "ساقطات" معلوم را بيرون نويسى كردند و آنها را ضمن تطبيق با مواضع سقط در صفحه وسط متن مطبوع زاخائو به چاپ رساندند : اين دو تن يكى كارل گاربرسِ(K.Garbers) هامبورگى و ديگرى يوهان فوكِ (J.----) هالى بودند كه هر يك بخشى و بر روى هم تمام "ساقطات" الآثار بيرونى را در مجموعه "اسناد چاپ نشده اسلامى" منتشر كردند
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
كه در ايران نيز كتابفروشى جعفرى تبريزى همين دو بخش را با عنوان ساقطات الآثارالباقيه عيناً به طور افست تجديد چاپ كرد (1348ش).
از آن پس، ويرايش نوين الآثار بيرونى، بر اساس نسخه كامل كتابخانه عمومى استانبول، همواره مورد انتظار و مطالبه محافل شرقشناسى و ايرانشناسى بوده است؛ ليكن اين امر پس از انقراض نسل شرقشناسان غول آساى كلاسيك (در آلمان و هلند) ديگر صاحب همتّى پيدا نكرد، تا اين اواخر كه در ايران قرعه فـال به نام بنده افتاد، چنان كه مركز نشر ميراث مكتوب مجدّانه وسايل كار را فراهم ساخت و تصوير نسخه كتابخانه عمومى استانبول را كه ميكروفيلم آن در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران (ش 49) وجود داشت در اختيارم قرار دادند، ولى بايد از وجود دو نسخه مهم ديگر از الآثار الباقيه بيرونى در جهان (علاوه بر آنچه زاخائو ياد كرده است) نيز سخن گفت : يكى نسخه كتابخانه كاخ توپكاپى استانبول (ش 3043) كه تاريخ كتابت آن 813 ق است و ميكروفيلم آن در كتابخانه مركزى دانشگاه تهران (ش 971) وجود دارد؛ اين نسخه رونوشتى تقريباً كامل از نسخه كتابخانه عمومى استانبول است كه هر چند به خطى خوش ولى مغلوط و پر از اشتباه است، و ديگرى نسخه كتابخانه دانشگاه ادينبورگ انگلستان اسـت (ش 161) كه تـاريخ كتابت آن سـال 707 ق بـه خـط كاتب شهـير، ابن الكُتْبى (د 754ق) اسـت كه داراى 25 مجلس مينياتور منسوب به مكتب "ايرانى" عهد مغول ميباشد. با وجود آگاهى پيشـين و ديـرين درباره اين نسخه، اما نوميد از امكان حصول نسخه عكسى آن، كار تصحيح ثانوى علمى ـ انتقادى الآثار بيرونى را آغاز كردم، سرانجام بسى دير، پس از آنكه نيمى از متن كتاب ويرايش شده بود باز به همِت مدير محترم مركز نشر ميراث مكتوب و به لطف استادان ايرانى و انـگليسى دانشـگاه اديـنبورگ ـ سعـيهم مشـكوراً ـ تصـوير نسبتاً كار آمدى از آن به دست آمد و آشكار شد اين نسخه كه "مادر" همه نسخه هاى پيشين آن به شمار آمده است نيز مانند آنها داراى همان "ساقطات" موجود در نسخه كامل و يگانه كتابخانه عمومى استانبول است، ولى داستان نسخه ادينبورگ كم و بيش مفصل است كه اكنون ما مجملى از آن را در اينجا بيان ميكنيم.
تاكنون ايران شناسان درباره نسخه الآثار بيرونى متعلق به كتابخانه ادينبورگ سه گفتار نوشـته اند :
1) مقاله تى. وى. آرنولد (T. W. Arnold) با عنوان "عمل سزارين در نسخه خطى الآثار بيرونى" (جشن نامه براون، 1922م) كه مؤلف در آن برحسب شرح بيرونى و تصوير راجع بدان همين را نشانگر ديرينه ترين عمل سزارين (رُستمين) ميداند. سپس آرنولد مىافزايد كه اين نسخه خطى قبلاً در تملك آقاى ار. ام. ام. بينينگ در مُدرَس هند بوده و او آن را به سال 1851م / 1268ق در اصفهان خريده است؛ و اول بار هم پروفسور زالمان آن را در نشريه سن پترزبورگ (1912م) توصيف كرده است. متأسفانه اين نسخه موارد ساقطه از متن طبع زاخـائو را جبران نميكند، اما خصوصيات نقاشى هاى ايرانى (25 مجلس) در آن، ناظر به مكتب ميانرودانى (عراق)، اولاً تحت نفوذ سنن چينى و مغولى، ثانياً تحت تاثير نقاشى هاى بيزانسى ناظر به هنر كليساى نسطورى در زير سلطه مغولان ميباشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
2) مقاله هـ . ك . مولر(H. K. Moller) دانماركى با عنوان "نگارگرى الآثار در دستنوشته ادينبورگ" (يادنامه بيرونى، 1355 ش/ 1976م) كه با شرح مشخصات نسخه شناسى آن (178گ [به غلط"212"گ]، 5/13×30 س م، هر صفحه 21س) گويد كه : اين نسخه در كنار كتاب جامع التواريخ رشيدى، در عهد استيلاى مغولان بر ايران يا در زمان ايلخانان بزرگ، احتمالاً با عنايت به جنبه هاى فنى كتابت و نقاشى در تبريز نوشـته شده است؛ هر چند كه تصاوير مزبور زياد با مطالب تاريخشناسى كتاب الآثار تناسبى ندارد، اما ظاهـراً اين كار به دليل احترام بانى آن نسبت به ابوريحان بيرونى صورت پذيرفته است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
3) گفتار بلند پ . سوكك (P.Suocek) با عنوان "نسخه هاى خطى مصوّر الآثار بيرونى" كه در مجموعه مقالات دانشمند وعارف كه به ياد ابوريحان بيرونى و جلال الدين رومى منتشر شده به چاپ رسيده است. در اين مقاله همان مطالب مزبور به تفصيل بيشتر و شرح جزييات ديگر بازگفته شده و احتمال داده شده است كه اين نسخه بايستى در تبريز يا مراغه تحرير و نقاشى شده باشد؛ اما سوكك هر25 مجلس موصوف را جداگانه و به طريق كاملاً فنى و با طبعى استادانه و زيبا و پيراسته در پايان گفتار خود فرانموده است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بنابراين و برحسب قراين و شواهد ديگر، چنان كه پيشتر هم راقم اين سطور نوشته است : ما ذره اى ترديد نداريم كه نسخه خطى الآثارالباقيه، (ادينبورگ) به سال 707ق در تبريز و براى كتابخانه ربع رشيدى از براى خواجه رشيدالدين فضل اللّه همدانى وزير فراهم گشته است، درست همانطور كه جامع التواريخ تأليف خود او و جز اينها را در همان زمان (بين سالهاى 706 تا 710ق)، استادان فن بدينگونه با تصاوير و مجالس آراسته كردند.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اما كاتب و شايد هم نقاش نسخه الآثار بيرونى، ابن الكتبى، همانا نصيرالدين ابوالمحاسن يوسف بن الياس بن احمد خويى شافعى بغدادى (د754ق)، طبيب و عالم به فرايض و اصول، باشد كه زمانى استاديار مدرسه مستنصريه در بغداد بوده است و از تأليفات وى كتاب ما لايسع الطبيب جهله را در مفردات طبى (تاليف711ق) ميتوان نام برد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
اكنون آنچه گفتنى است همانا سبب احترام خاص و اظهار قدرشناسى خواجه رشيد الدين فضل اللّه همدانى وزير، عالم و مورخ، نسبت به عالم كبير رياضى ايران، حكيم ابوريحان بيرونى است. و اين امر چنانكه محققان آثار اين دو مرد بزرگ علم در ايران زمين گفته اند، بسا بدين موجب باشد كه اصولاً خواجه رشيد پيرو مكتب تاريخى يا ملل و نِحل نگارى و جامعه شناسى ابوريحان بوده است. دو تن از برجسته ترين دانشمندان ايرانشناس در اين خصوص تحقيق كرده اند :
يكم، كارل يان (K.Yahn)، طابع مشهور مجلّدات جامع التواريخ رشيدى، در طى دو گفتار : يكى گفتارى با عنوان "زندگى و آموزه بودا" (از كمالشرى، رشيدالدين) در مجله آسياى مركزى (1956م) كه در آن گويد خواجه رشيد همدانى از كتاب تحقيق ماللهند بيرونى در كتاب "تاريخ هند" جامع التواريخ خود بهره وافى برده است، از جمله تعاليم بودايى مشروح در آن را با اطلاعات كمالشرى بخشى هندى زمان خود در آميخته است.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
ديگر گفتارى به عنوان " در باب اساطير و دين هنديان حسب روايت مسلمانان سده هاى ميانه" (جشن نامه هانرى ماسه، 1963م) است كه آن هم راجع به فقرات مأخوذ و منقول خواجه رشيد از كتاب الهند بيرونى در "تاريخ هند" جامع التواريخ خود ميباشد.
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
دوم، پروفسورجان بويل (J.Boyle)، استاد نامدار تاريخ عصر مغول و ايلخانان ايران، كه در گفتارى با عنوان "بيرونى و رشيد الدين" (يادنامه بيرونى، 1976م) از جمله گويد كه : خواجه رشيد همدانى يگانه نويسنده در سده هاى ميانه است كه از كتاب الهند بيرونى، مطالب جغرافيايى و تاريخى را استفاده كرده است، چه تا زمان ابوالفضل علاّمى (د 1011ق)، مؤلف آيين اكبرى، كسى بدان كـتاب توجه و اسـتناد نكرده است، مگر خواجه همدانى كه در "تاريخ هند" جامع التواريخ خود را از آن گفتاور نموده است، به علاوه وى احتمالاً از كتاب پاتنجلى بيرونى هم ـ كه آن را از سانسكريت به عربى ترجمه كرده است ـ نيز مىبايست بهره برده باشد.
_________________________
پ