تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 21 از 100 اولاول ... 111718192021222324253171 ... آخرآخر
نمايش نتايج 201 به 210 از 993

نام تاپيک: خدا [ عارفانه ]

  1. #201
    پروفشنال negar20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2007
    محل سكونت
    ‏Tehran
    پست ها
    574

    پيش فرض

    اينها درد و دلهام با خداست وقتي دلتنگ ميشم مينويسم.

    خدايا به خاطر آنچه به من ارزاني داشتي از تو ممنونم و به خاطر چيزهايي كه دوست داشتم داشته باشم ولي ندارم از تو دلگير نيستم حتما مصلحت در اين بوده كه نداشته باشم.
    خدايا از تو نا اميد نميشوم چون نااميد شيطان است. پس هميشه به لطفت اميدوارم و ميدانم دعاهايي كه ميكنم جايي ذخيره ميشود و در هنگامي كه تصورش را نميكنم به كمكم مي آيند.

  2. #202
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    خدايا جلوي اين همه آدم ازت معذرت مي‌خوام
    غلط كردم خدا
    مي‌دوني چقدر دوست دارم...خودت مي‌بيني كه برات چه كارايي مي‌كنم...مطمئنم كه خيلي از بنده‌هات اين جوري برات كار نمي‌كنن....
    قول داده بودم اگه حاجتمو بدي ديگه بشم بنده‌ي بي‌چون و چراي تو....
    ...حالا حاجتمو دادي منم كه هر روز دارم شكرت مي‌كنم به خاطرش....
    ....امّا واسه اين گناهي كه كردم معذرت مي‌خوام خدا.....
    ...ما رو از هم نگير.....جبران مي‌كنم خدا.....
    ....خودت گفتي بازآ....بازآ.....
    ....به همين زودي اومدم خدا.....مثل سگ پشيمونم به خداونديه خودن.....
    ...خداجون تو رو به خداونديه خودت منو ببخش....
    ...جبران مي‌كنم....
    ...ما رو از هم نگير خدا.......
    ...غلط كردم....

  3. #203
    در آغاز فعالیت avril_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    4

    پيش فرض

    خدایا من گمشده ی در یای متلاطم روزگارم و تو بزرگواری. پس ای خدا هیچ می دانی که بزرگوار آن است که گمشده ای را به مقصد برساند؟
    تا ابد محتاج یاری تو .... رحمت تو...توجه تو...عشق تو...گذشت تو...عفو تو...و در یک کلام محتاج تو ام.

  4. #204
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض

    خدایا
    بیا در قلب و ذهن من ساکن شو
    تا وسعت یابند و تمامی افرینش را در بر گیرند
    تا من و برادرم از هم جدا نباشیم
    چرا که ما هم جزیی از ان کل هستیم
    چنان متبرکم کن
    تا هستی ام را سراسر وقف تو و خلقت کنم
    که اسیر رنج و پریشانی ست.

  5. #205
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    12

    الهی!


    گر کس تو را به جستن یافت، من به گریختن یافتم.

    گر کسی ترا به ذکر کردن یافت، من تو را به فراموش کردن یافتم.

    گر کسی تو را به طلب یافت، من خود، طلب از تو یافتم.

    چون وجود تو پیش از طلب و طالب است، طالب از آن در طلب است،

    که بی قراری بر او غالب است.

    عجب آن است که یافت، نقد شد و طلب برنخاست.

    حق دیده ور شد و پرده ی عزّت به جاست.



    یا علی...
    Last edited by دل تنگم; 03-01-2008 at 17:49.

  6. #206
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    12

    الهی!

    از بود خویش چه دیدم مگر بلا و عناد؟
    و از بود تو همه عطاست و وفا!
    ای به بِرّ پیدا و به کرم هویدا!
    ناکرده گیر کرده رهی.
    و آن کن که از تو سزا.

    نام تو ما را جواز و و مهر تو ما را جهاز.

    در سر گریستنی دارم دراز!
    ندانم که از حسرت گریم یا از ناز!
    گریستن از حسرت، بهره یتیم و گریستن شمع، بهره ی ناز!
    از ناز گریستن،
    چون بود؟ این قصه ای است دراز!

    گهی به خود نگرم، گویم: از من زارتر کیست؟
    گهی به تو نگرم، گویم: از تو بزگوارتر کیست؟
    بنده چون به فعل خود نگرد، به زبان تحقیر از کوفتگی و شکستگی گوید:
    پر آب دو دیده و پر آتش جگرم پر باد دو دستم و پر از خاک سرم
    گاهی که به طینت خود افتد نظرم گویم که من از هرچه به عالم بترم
    چون از صفت خویشتن اندر گذرم از عرش همی به خویشتن در نگرم


    هو حق مددی

  7. #207
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    12

    بار الها!



    ای نزدیک تر به ما از ما و مهربان تر به ما از ما!
    نوازه ی ما بی ما!
    به کرم خویش،
    نه به سزای ما،
    نه کار به ما،
    نه بار به طاقت ما.
    نه در معاملت در خور ما،
    نه منّت به توان ما.
    هرچه کردیم تاوان بر ما،
    هرچه تو کردی باقی بر ما.
    هرچه کردی به جای ما،
    به خود کردی نه برای ما.

    از آدمی چه آید؟
    قدر آدمی پیداست:
    کیسه تهی و باد پیماست.
    این کار پیش از آدم و حواست،
    و عطا پیش از خوف و رجاست،
    امّا آدمی به سبب دیدن، مبتلاست.
    به ناز کسیست که از سبب دیدن رهاست و با خود به جفاست.

    اگر زاریم،
    در تو زاریدن خوش است!
    ور نالیم،
    بر تو نالیدنمان درخور است.

    از خاک چه آید،
    مگر خطا و از علّت چه زاید، مگر جفا!
    و از کریم چه آید،
    جز وفا!

    باز آمدیم با دو دست تهی!
    چه باشد اگر مرهمی بر خستگان نهی!



    یا علی...

  8. #208
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض

    خدایا
    متبرکم گردان
    تا تو را
    با انجام کار هایی که به من سپرده ای
    ستایش کنم
    مبادا
    که در خدمت گزاری تو
    ناشکیبا و دلخسته شوم
    این طریق ارامشی ست
    که فراسوی درک ادمی است

  9. #209
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    گفتم : خدای من ، دقايقی بود در زندگانيم که هوس می کردم سر سنگينم را که پر از دغدغه ی ديروز بود و هراس فردا بر شانه های صبورت بگذارم ، آرام برايت بگويم و بگريم ، در آن لحظات شانه های تو کجا بود ؟ گفت: عزيز تر از هر چه هست ، تو نه تنها در آن لحظات دلتنگی که در تمام لحظات بودنت بر من تکيه کرده بودی ، من آنی خود را از تو دريغ نکرده ام که تو اينگونه هستی . من همچون عاشقی که به معشوق خويش می نگرد ، با شوق تمام لحظات بودنت را به نظاره نشسته بودم گفتم : پس چرا راضی شدی من برای آن همه دلتنگی ، اينگونه زار بگريم ؟ گفت : عزيزتر از هر چه هست ، اشک تنها قطره ای است که قبل از آنکه فرود آيد عروج می کند ،اشکهايت به من رسيد و من يکی يکی بر زنگارهای روحت ريختم تا باز هم از جنس نور باشی و از حوالی آسمان ، چرا که تنها اينگونه می شود تا هميشه شاد بود .گفتم : آخر آن چه سنگ بزرگی بود که بر سر راهم گذاشته بودی ؟گفت : بارها صدايت کردم ، آرام گفتم از اين راه نرو که به جايي نمی رسی ، تو هرگز گوش نکردی و آن سنگ بزرگ فرياد بلند من بود که عزيز از هر چه هست از اين راه نرو که به ناکجاآباد هم نخواهی رسيد .گفتم : پس چرا آن همه درد در دلم انباشتی ؟گفت : روزيت دادم تا صدايم کنی ، چيزی نگفتی ، پناهت دادم تا صدايم کنی ، چيزی نگفتی ، بارها گل برايت فرستادم ، کلامی نگفتی ، می خواستم برايم بگويی آخر تو بنده ی من بودی چاره ای نبود جز نزول درد که تو تنها اينگونه شد که صدايم کردی .گفتم : پس چرا همان بار اول که صدايت کردم درد را از دلم نراندی ؟گفت : اول بار که گفتی خدا آنچنان به شوق آمدم که حيفم آمد بار دگر خدای تو را نشنوم ، تو باز گفتی خدا و من مشتاق تر برای شنيدن خدايی ديگر ، من اگر می دانستم تو بعد از علاج درد هم بر خدا گفتن اصرار می کنی همان بار اول شفايت می دادم .گفتم : مهربانترين خدا ، دوست دارمت ...گفت : عزيز تر از هر چه هست من دوست تر دارمت

  10. #210
    پروفشنال rsz1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    در اينده
    پست ها
    551

    پيش فرض

    معبودم
    مادام که از تو دورم
    بی قرار و بی تابم
    در جست و جوی تو
    بارها و بارها
    اسیر دام های نفس می شوم
    خدایا
    بر من رحمت ار
    و مرا نزدیک خود نگه دار
    فقط در حضور توست
    که عشق شادی و ارامش حقیقی وجود دارد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •