تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 21 از 640 اولاول ... 111718192021222324253171121521 ... آخرآخر
نمايش نتايج 201 به 210 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #201
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    همه‌ی ما زخم‌هایی داریم
    روی بازو یا ساق پا
    زخم‌هایی قدیمی
    که داستان دارند
    که می‌شود
    با آن‌ها
    ما را شناسایی کرد
    زخم‌هایی بر پیشانی
    یا
    بر قلب‌هایمان

  2. #202
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    سرانجام
    آخرین نامه‌ام را پاسخ داد
    نوشته بودم
    عاشق پستچی شده‌ام

  3. این کاربر از magmagf بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #203
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    نمی‌دانستم
    آخرین بارست
    نقره‌ای‌ی موهایت را کوتاه می‌کنم
    کاش دیوانه‌وار آن‌ها را
    می‌بوسیدم و می‌بوسیدم و می‌بوسیدم


    نمی‌دانستم
    آخرین بارست
    تن روشنت را می‌شویم
    دست‌ها و کمر و پهلوی خسته‌ات را
    کاش آن‌ها را
    بیشتر و بیشتر و بیشتر
    نوازش می‌کردم


    سرمی‌گذاشتم بر شانه‌ی دردناکت
    سلسله‌ی رنج‌هایم
    سرمی‌گذاشتم بر تاریخ راستین زندگی‌ام
    بر سینه‌ات


    من نام ندارم
    بی‌خانمان شده‌ام
    کج و مج راه می‌روم در کوچه‌ی فراش باشی
    در خیابان‌هایی که تو نام قدیم‌شان را می‌دانستی
    ماجرای زن صیغه‌ای ناصرالدین شاه
    داستان شمسی و طوبا و قمر خانوم
    قصه‌ی عنتری‌های سرگردان تهران را
    تو می‌دانستی
    تو برایم گفته بودی
    دیروز
    مادر زنگ زد این جا
    بغض داشت
    گفت
    گندمت را بگذار سبز شود
    یادت نرود
    دارد بهار می‌آید
    مادربزرگ رفته
    او دیگر زنگ نخواهد زد

  5. #204
    داره خودمونی میشه فداغی لاری's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    38

    12

    نکند اشک بریزی نازنینم...
    گر دلت باز گرفت...
    چند کلامی بنویس...
    بده آن قاصدک خاطره ها٬تا فراسوی افق ها ببرد...
    و اندکی صبر نمای...
    تا بگویم با تو...
    بله٬ای جان و دلم...
    آنکه از راهی دور
    می زند بوسه به لبهای تو...
    منم

  6. #205
    داره خودمونی میشه فداغی لاری's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    پست ها
    38

    12


    چه کسی می داند
    که چه دشوار شبی است
    شب تنهایی من
    شب تنها ماندن
    شب تنها خواندن
    و چه دشوار شبی است
    و چه دشوار شبی است
    شب تنها رفتن
    شب تنها رفتن...

  7. #206
    پروفشنال c0dest0rm's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    697

    پيش فرض

    عجب شعریه این!
    فردا میرم دیوان فریدون مشیری رو میخرم! من که واقعا لذت بردم:

    چرا از مرگ می ترسید
    چرزا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید
    چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید
    مپندارید بوم نا امیدی باز
    به بام خاطر من می کند پرواز
    مپندارید جام جانم از اندوه لبریز است
    مگویید این سخن تلخ و غم انگیز است
    مگر می این چراغ بزم جان مستی نمی آرد
    مگر افیون افسونکار
    نهال بیخودی را در زمین جان نمی کارد
    مگر این می پرستی ها و مستی ها
    برای یک نفس آسودگی از رنج هستی نیست
    مگر دنبال آرامش نمی گردید
    چرا از مرگ می ترسید
    کجا آرامشی از مرگ خوشتر کس تواند دید
    می و افیون فریبی تیزبال و تند پروازند
    اگر درمان اندوهند
    خماری جانگزا دارند
    نمی بخشند جان خسته را آرامش جاوید
    خوش آن مستی که هوشیاری نمی بیند
    چرا از مرگ می ترسید
    چرا آغوش گرم مرگ را افسانه می دانید
    بهشت جاودان آن جاست
    جهان آنجا و جان آنجاست
    گران خواب ابد در بستر گلوی مرگ مهربان آنجاست
    سکوت جاودانی پاسدار شهر خاموشی است
    همه ذرات هستی محو در رویای بی رنگ فراموشی است
    نه فریادی نه آهنگی نه آوایی
    نه دیروزی نه امروزی نه فردایی
    جهان آرام و جان آرام
    زمان در خواب بی فرجام
    خوش آن خوابی که بیداری نمی بیند
    سر از بالین اندوه گران خویش بردارید
    در این دوران که آزادگی نام و نشانی نیست
    در این دوران که هر جا هر که را زر در ترازو زور در بازوست
    جهان را دست این نامردم صدرنگ بسپارید
    که کام از یکدیگر گیرند و خون یکدیگر ریزند
    درین غوغا فرومانند و غوغا ها برانگیزند
    سر از بالین اندوه گران خویش بردارید
    همه بر آستان مرگ راحت سر فرود آرید
    چرا آغوش گرم مرگ را فاسانه می دانید
    چرا زین خواب جان آرام شیرین روی گردانید
    چرا از مرگ می ترسید

  8. #207
    حـــــرفـه ای Moh3en_DDD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    1391
    پست ها
    3,761

    پيش فرض

    سرانجام
    آخرین نامه‌ام را پاسخ داد
    نوشته بودم
    عاشق پستچی شده‌ام
    Oops . واقعا زیبا بود ...

    من که می دانم میمیرم ... پس چرا عاشق نباشم ..

  9. #208
    حـــــرفـه ای Moh3en_DDD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    1391
    پست ها
    3,761

    پيش فرض

    واقعا زیباست مثل شمع سوختن و فقط به یک جرعه آب دل باختن ...

  10. این کاربر از Moh3en_DDD بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  11. #209
    داره خودمونی میشه MEHR IMAN's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    تبریز
    پست ها
    70

    پيش فرض

    گفتي ساده از كنار گلهاي پاييزي نگذرم
    خواستي باور كنم كه همه بوي بهار مي دهند .
    گفتي سكوت حرمان لحظه هاست اما تو در پي هياهويي شيرين باش
    خواستي از دل نامهرباني هاي طبيعت مشوقي يابم تا قافيه اي براي شعر هستيمان باشد .
    گفتي تنهايي اويزي نيست كه نقش بند دل مردمان باشد، تنهايي بتي است
    خواستي من و تو با هم بشكنيمش ....
    اكنون من در جاده هاي پنهان اشكارا به دنبال تو گام بر مي دارم
    اما حتي سايه خيال تو همراهيم نمي كند ، چرا ؟
    انچه شكستيم چه بود ؟
    شعري كه سروديم چه شد ؟

  12. #210
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    من خدایم را پشت دیوارهای بلند حاشا
    با یک ضربه داس
    کشتم!
    دستم را مفشار
    دست های من آلوده ست
    به نفس های عمیق هوسم
    و به خدایی که همین جا کشتم
    من تو را نیز یک روز
    در شک
    خواهم کشت
    و برایت
    گریه ها خواهم کرد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •