تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2091 از 2734 اولاول ... 109115911991204120812087208820892090209120922093209420952101214121912591 ... آخرآخر
نمايش نتايج 20,901 به 20,910 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #20901
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    گل سرخ عزيزم ! مثل تو من نيز مي دانم
    كه از باغ نخستين از وطن سخت است دل كندن

    ولي كندم دل و چون تو ز مهر خاكش آكندم
    چه مهري! ز آسمانش كندن و در خاكش افكندن

    دل آكندم ز مهر خاك و افسون هاي رنگينش
    فريب شعر و موسيقي و افيون و شراب و زن

  2. #20902
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    گل سرخ عزيزم ! مثل تو من نيز مي دانم
    كه از باغ نخستين از وطن سخت است دل كندن

    ولي كندم دل و چون تو ز مهر خاكش آكندم
    چه مهري! ز آسمانش كندن و در خاكش افكندن

    دل آكندم ز مهر خاك و افسون هاي رنگينش
    فريب شعر و موسيقي و افيون و شراب و زن

  3. #20903
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    نمیدانم که میدانی که انسان بودن و ماندن چه دشوار است
    چه زجری میکشد آن کس که انسان است
    و از احساس سرشار است

  4. #20904
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    تو که
    با همه ی فقر و سفره بی نان
    در کنارم نشسته ای
    لبخند برلب داری
    در چهار جهت اصلی
    چهار گل رازقی کاشته ای
    عطر رازقی ما را درخشان
    مملو از قضاوتی زودگذر به شب می سپارد
    همه چیز را دیده ایم
    تجربه های سنگین ما
    ما را پاداش می دهد
    که آرام گریه کنیم
    مردم گریز
    نشانی خانه خویش را گم کرده ایم
    لطف بنفشه را می دانیم
    اما دیگر بنفشه را هم نگاه نمی کنیم
    ما نمی دانیم
    شاید در کنار بنفشه
    دشنه ای را به خک سپرد باشند
    باید گریست
    باید خاموش و تار
    به پایان هفته خیره شد
    شاید باران
    ما
    من و تو
    چتر را در یک روز بارانی
    در یک مغازه که به تماشای
    گلهای مصنوعی
    رفته بودیم
    گم کردیم
    ...

  5. #20905
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    من آمدنت را ديدنت را
    در شبهای تنهایی خود انتظار کشم
    گل عشق را در خود بشکنم...
    وتنها
    باران اشک چمشان تو ای ساراي مهربونم
    آن را به ثمر خواهد رساند
    وتنها
    قطرهای از چشمان تو
    ای يار مهربونم
    فاصله ها را از بين خواهد برد

  6. #20906
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    دوباره ترانه ، دوباره صدا
    باز هم قصه ي شاهزاده و گدا
    باز هم جوهر و كاغذ
    عبور از حلقه آتش
    سرود عشق و آزادي
    دوباره قصه ي آرش

  7. #20907
    آخر فروم باز zauos's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    آنسوی جهنم
    پست ها
    1,086

    9 عشق برباد رفته

    رفتي و دل تا سحر خواهان توست _رفتي و يك آسمان گريان توست
    رفتي و يك خاطره مانده هنوز _خاطرم در حسرت ايمان توست
    رفتي و آيينه ها يارم شدند _در نگاهت آينه سوزان توست
    رفتي و دل چون پرستويي بي نگار _يادگارت نور آن چشمان توست
    رفتي و من مرده ام اي نازنين _چشمهايم تا ابد گريان توست

  8. #20908
    آخر فروم باز raptor22's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    Te
    پست ها
    1,721

    6

    تا بوده همين بوده -- در اين عالم تنهايي
    بهره تو اي آدم نيست -- هيچگونه اميدي و رهايي


    همين الان سرودم.

  9. #20909
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    براي خنده لگد زد به زير قوطي، بعد ـ
    صداي خنده ي مرد و زني که ها...ها...واکس ـ

    چقدر روي زمين خنده دار مي چرخد
    (چه داستان عجيبي) بله، در اين جا واکس ـ

    پريد توي خيابان، پسر به دنبالش
    صداي شيهه ي ماشين رسيد امّا واکس ـ

    يواش قل زد و رد شد، کنار جدول ماند
    و خون سرخ و سياهي کشيده شد تا واکس

  10. #20910
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    نه سفید نه سیاه
    برای چهارفصل است
    یک لیوان از باران دارم
    ناتمام است
    شکسته است
    یک جفت جوراب آبی دارم
    دریا را دوست دارم
    کار نمی کند
    سه دقیقه مانده به چهار را
    نشان می دهد
    اگر اینه را بشکند
    اگر گل نیلوفر دهد
    اگر میوه دهد
    اگر حرمت مادرم را
    با چادر سیاه بداند
    اگر شمعدانی در اینه
    کوچک تر شود
    من کوچک می شدم

    ...

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •