تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دانلود فیلم جدید
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام
ماهان سرور
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2090 از 2734 اولاول ... 109015901990204020802086208720882089209020912092209320942100214021902590 ... آخرآخر
نمايش نتايج 20,891 به 20,900 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #20891
    آخر فروم باز zauos's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    آنسوی جهنم
    پست ها
    1,086

    پيش فرض

    در اينجا كويرست وتنهاييم _به همراهت از آنكه مي پاييم
    سرابست و لب هايم از تشنگي _نمي خندد از آب رويايي ام
    گريزانم از ديو شبهاي خاك _كه قه قه كنان گويد اينجاييم
    تو را خواستم تا بميرانيم _ولي هر دم از خاك مي زايي ام
    دل از عشق معشوق ماتم گرفت _نميخوابد امشب ز لالايي ام
    بيا با خود اين خسته راهم ببر _كه هر جا تو هستي من آنجايي ام

  2. #20892
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    من نه خود می روم، او مرا می کشد
    کاو سرگشته را کهربا می کشد
    چون گریبان ز چنگش رها می کنم
    دامنم را به قهر از قفا می کشد
    دست و پا می زنم می رباید سرم
    سر رها می کنم دست و پا می کشد
    گفتم این عشق اگر واگذارد مرا
    گفت اگر واگذارم وفا می کشد
    گفتم این گوش تو خفته زیر زبان
    حرف ناگفته را از خفا می کشد
    گفت از آن پیش تر این مشام نهان
    بوی اندیشه را در هوا می کشد
    لذت نان شدن زیر دندان او
    گندمم را سوی آسیا می کشد
    سایه ی او شدم چون گریزم ازو؟
    در پی اش می روم تا کجا می کشد

  3. #20893
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    در دور دست آمدن روز
    شعر بلند و روشن بیداری
    تضمینی از ترانه ی شیرین جویبار
    ترجیع یک درخت صنوبر
    با واژه های سیره و سارش
    همواره در ترنم
    با صخره های قافیه ای استوار
    آفاق می سراید
    شعری برای تو
    شعری برای من
    و یک هجای روشن خونرنگ
    گاه گاه
    در شعر او
    به شادی
    تکرار می شود
    اینک تمام شعر
    در ذهن آب و آبی مشرق
    صبح آمده ست و
    هستی بیدار می شود

  4. #20894
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    درین سرای بی کسی، کسی به در نمی زند
    به دشت ملال ما پرنده پر نمی زند
    یکی ز شب گرفتگان چراغ بر نمی کند
    کسی به کوچه سار شب در سحر نمی زند
    نشسته ام در انتظار این غبار بی سوار
    دریغ کز شبی چنین سپیده سر نمی زند
    گذر گهی ست پر ستم که اندر او به غیر غم
    یکی صلای آشنا به رهگذر نمی زند
    دل خراب من دگر خراب تر نمی شود
    که خنجر غمت ازین خراب تر نمی زند
    چه چشم پاسخ است، ازین دریچه های بسته ات؟
    برو که هیچ کس ندا به گوش کر نمی زند
    نه سایه دارم و نه بر، بیفکنندم و سزاست
    اگر نه بر درخت تر، کسی تبر نمی زند

  5. #20895
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    دلم درد می‌کند
    قدر تمام پنجره ها
    و تو
    سهم خودت را برداشته ای
    آنقدر که سه‌شنبه هم محتاج است ...
    هنوز گاوهای آبادی بالا
    روزی نُه من شیر می‌دهند
    مبادا کودکمان گرسنه بماند !
    گریه نکن
    دشت سرسبز است و نفت هنوز سیاه
    خدا را شکر!
    حالا میشود آسوده نیچه را پذیرفت.
    سری که درد نمیکند چرا دستمال ببندیم ؟
    ...
    «دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده»
    دختر شاه پریون کنیز مرد‌م شده
    «کی میچینه آلوچه؟»
    آلوچه ها چه ترشه !
    «برای کی؟»
    کارتو بکن! به تو چه ...
    ...

  6. #20896
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    همه کارم ز خود کامی به بدنامی کشید آخر نهان کی ماند آن رازی کز او سازند محفل‌ها حضوری گر همی‌خواهی از او غایب مشو حافظ متی ما تلق من تهوی دع الدنیا و اهملها

  7. #20897
    پروفشنال Mahdi_Shadi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2007
    پست ها
    621

    پيش فرض

    آري آغاز دوست داشتن است
    گرچه پايان راه ناپيداست
    من به پايان دگر نينديشم
    كه همين دوست داشتن زيباست

  8. #20898
    آخر فروم باز diana_1989's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    1,078

    پيش فرض

    مرا گویی که: ای عاشق، نه ای وصل مرا لایق
    تو را چون نیستم در خور، شبت خوش باد من رفتم
    همی گفتم که: ناگاهی، بمیرم در غم عشقت
    نکردی گفت من باور، شبت خوش باد من رفتم

  9. #20899
    پروفشنال god_girl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    پست ها
    548

    پيش فرض

    می نویسم.
    مشق می نوازم.
    سرود می سُرایم.
    کلمه می بُرّم
    و می دوزم به اصوات
    تا پیراهنی شود
    بر پیکرِعریانِ تنهاییِ من.
    تا مرهمی شود
    بر درد ِ بی درمانِ رسواییِ من.
    ... من؟
    ... من کیستم؟
    هِه !
    من همان مجنونم
    من همان دیوانه
    در به در، درپیِ تو
    در پسِ این ویرانه.
    ... تو؟
    ... تو کیستی؟
    افسوس ...
    نمی دانم!
    نمی دانم!

  10. #20900
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    من غلام قمرم غیر قمر هیچ مگو
    پیش من جز سخن شمع و شکر هیچ مگو
    سخن رنج مگو جز سخن گنج مگو
    ور از این بی خبری رنج مبر هیچ مگو
    دوش دیوانه شدم عشق مرا دید و بگفت
    آمدم نعره مزن جامه مدر هیچ مگو
    گفتم ای عشق من از چیز دگر می ترسم
    گفت آن چیز دگر نیست دگر هیچ مگو
    من به گوش تو سخن های نهان خواهم گفت
    سر بجنبان که بلی جز که به سر هیچ مگو
    قمری جان صفتی در ره دل پیدا شد
    در ره دل چه لطیف است سفر هیچ مگو
    گفتم ای دل چه مه است این؟ دل اشارت می کرد
    که نه اندازه ی توست این، بگذر، هیچ مگو

    گفتم این روی فرشته است، عجب، یا بشر است؟
    گفت این غیر فرشته است و بشر هیچ مگو
    گفتم این چیست بگو زیر و زبر خواهم شد
    گفت می باش چنین زیر و زبر هیچ مگو
    ای نشسته تو در این خانه ی پر نقش و خیال
    خیز از این خانه برو رخت ببر هیچ مگو
    گفتم ای دل پدری کن، نه که این وصف خداست؟
    گفت این هست ولی جان پدر هیچ مگو

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •