هنوز پاکي عينه گلي واسم برگزيده اي برام بينه کلي ادم
پري ميخوامت چقدر بايد بگم هيچ به خودت گفتي چرا بايد برم
چرا ميري يعني طرف بهتر از منه يعني اون حاظره بپرستت
بدون نمي مونم هميشه منتظرت فقط ميدم يکمي مدت بهت
-----
براي جواب شعر مونيكا بود![]()
هنوز پاکي عينه گلي واسم برگزيده اي برام بينه کلي ادم
پري ميخوامت چقدر بايد بگم هيچ به خودت گفتي چرا بايد برم
چرا ميري يعني طرف بهتر از منه يعني اون حاظره بپرستت
بدون نمي مونم هميشه منتظرت فقط ميدم يکمي مدت بهت
-----
براي جواب شعر مونيكا بود![]()
تومثل ستاره بودی
توی تاریکی شبهام
یادت صدات میکردم
نارنین من تورو میخوام
عاشقونه دلُ باختم
اما تو باور نکردی
گل عشق خاطراتُ
پیش روم پرپرمی کردی
ياس در هر جا نشان آشتي ست
ياس دامان سپيد آشتي است
ياس بوي مهرباني مي دهد
عطر دوران جواني مي دهد
دستها مي سايم
تا دري بگشايم
بر عبث مي پايم
كه به در كس آيد
در و ديوار بهم ريخته شان
بر سرم مي شكند
درخت را به نام برگ
بهار را به نام گل
ستاره را به نام نور
کوه را به نام سنگ
دل شکفته مرا به نام عشق
عشق را به نام درد
مرا به نام کوچکم صدا بزن...!
نمی موندم توی اين دربه دری
نمی موندم که بگن کبوتری
نمی موندم که پرا مو بشکنن
پشت هم زخم زبونم بزنن
ندانم كه بودم ندانم كه هستم
دريغا كه در بزم دنياي من
ز بخت بد خويش طرفي نبستم
به كجايي اي دوست ؟
به چه مي انديشي ؟
لحظه ها مي گذرد
خانه اي در دل مردم مي ساز
خشتش از مهر و وفا
در و ديوارش از عاطفه ها
گر كه ايمان تو محكم باشد
قبله اش بوي محبت آيد
كه در آن بوي خداست
كه در اعماق وجود من و توست
...
توی سرمای زمستون اثر پای تو مونده
يه روزم ميای می بينی جا پاتو برفا پوشونده
يه روز از کوچه غربت گذرت به کوی ما بود
و همون سکوت سردش آخرين حرفهای ما بود
دلم گرفت ای هم نفس
پرم شکست تو این قفس
تو این غبار تو این سکوت
چه بی صدا نفس نفس
از این نامهربونی ها
دارم از غصه می میرم
رفیق روز تنهایی
یه روز د ستات رومی گیرم
تو این شب گریه می تونی
پناه هق هق ام باشی
تو ای همزاد هم خونه
چی میشه عاشقم باشی
دوباره من دوباره تو دوباره عشق دوباره ما
دو هم نفس دو هم زبون دو هم سفر دو هم صدا
تو ای پایان تنهایی ام
پناه اخر من باش
تو این شب مرگی پاییز
بهار باور من باش
بزار با مشرق چشمات
شبم روشن ترین باشه
می خوام ایینه ی خونه
با چشمات هم نشین باشه
هميشه مقصد راهی شدم که نبود
اسير چشم سياهی شدم که نبود
هميشه از علی از عشق دم زدم اما
دخيل غربت چاهی شدم که نبود
((تو تکيه گاه منی تا هميشه بمان))
چه سرنوشت...پناهی شدم که نبود
کبوترانه پلنگ هميشه دردم که
اسير پنجه ی ماهی شدم که نبود
تمام آنچه ندارم سياه چشم قشنگ
دوباره مقصدراهی.................
پرواز سهم بالم نيبست بی تو
هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)