تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2088 از 2734 اولاول ... 108815881988203820782084208520862087208820892090209120922098213821882588 ... آخرآخر
نمايش نتايج 20,871 به 20,880 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #20871
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    رخ حسن مجویید که آن آینه بشکست
    گل عشق مبویید که آن بوی وفا رفت
    نوای نی او بود که صوت غزلم داد
    غزل باز مخوانید که نی سوخت، نوا رفت
    ازین چشمه منوشید که پر خون جگر گشت
    بدین تشنه بگویید که آن آب بقا رفت
    سر راه نشستیم و نشستیم و شب افتاد
    بپرسید، بپرسید که آن ماه کجا رفت
    زهی سایه ی اقبال کزو بر سر ما بود
    سر و سایه مخواهید که آن فرّ هما رفت

  2. #20872
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sedeh's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    پست ها
    202

    پيش فرض

    تا چند اسیر رنگ و بو خواهی شد
    چند از پی هر زشت و نکو خواهی شد

    گر چشمه ی زمزمی و گر اب حیات
    اخر به دل خاک فرو خواهی شد

    **حکیم عمر خیام**

  3. #20873
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    دشنه که پوستین پاره کرد و به رگ رسید
    بیدار شد آن خفته در خود اسیر
    لین چه بیداریست و از چه روی
    بر فریاد خود ای فر رفته در چاه میزنی فریاد..؟
    یاران زرد روی سپید پوش دیروز
    یا این سیه روی مردمکان دیروز و
    سپید پوش امروز.....!
    کنون تو بگوی این چه برابریست؟
    نیست آیا اشتباهی محض و نا ممکن....؟
    سبزم ای دوست این گونه می گفتی...!
    ..............................
    پس دست تو کو ای عدالت گوی دیروز و.....غارتگر امروز

    ...

  4. #20874
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض


    انگار
    این روزگار چشم ندارد من و تو را
    یک روز
    خوشحال و بی ملال ببیند
    زیرا
    هر چیز و هر کسی را
    که دوست بداری
    حتا اگر که یک نخ سیگار
    یا زهر مار باشد
    از تو دریغ می کند....
    پس
    من با همه ی وجودم
    خودم را زدم به مردن
    تا روزگار دیگر
    کاری به من نداشته باشد
    این شعر تازه را هم
    ناگفته می گذارم...
    تا روزگار بو نبرد....

    گفتم که
    کاری به کار عشق ندارم
    !

  5. #20875
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    من میگم بهم نگاه کن
    تو میگی که جون فدا کن
    من میگم چشات قشنگه
    تو میگی دنیا دو رنگه
    من میگم چه قدر تو ماهی
    تو میگی اول راهی
    من میگم بمون همیشه
    تو میگی ببین نمیشه
    من می گم خیلی غریبم
    تو میگی نده فریبم
    من میگم خوابت رو دیدم
    تو میگی دیگه بریدم
    من می گم هدف وصاله
    تو ولی میگی محاله
    من میگم یه عمره سوختم
    تو میگی قلبم رو دوختم
    من میگم چشمات و وا کن
    تو میگی من و رها کن
    من میگم خیلی دیوونم
    تو میگی آره می دونم
    من میگم دلم شکسته ست
    تو میگی خوب میشه خسته ست
    من میگم بشین کنارم
    تو میگی دوستت ندارم
    من میگم بهم نظر کن
    تو ولی میگی سفر کن
    من میگم واسم دعا کن
    تو میگی نذر رضا کن
    من میگم قلبم رو نشکن
    تو میگی من می شکنم من ؟
    من میگم واست می میرم
    تو میگی نمی پذیرم
    من میگم شدم فراموش؟
    تو میگی نه ، رفتم از هوش
    من میگم که رفتم از یاد ؟
    تو میگی نه مرده فرهاد
    من میگم باز شدی حیروون ؟
    تو میگی بیچاره مجنون
    من میگم ازم بریدی ؟
    تو می پرسی نا امیدی ؟
    من میگم واسم عزیزی
    تو میگی زبون میریزی؟
    من میگم تو خیلی نازی
    تو میگی غرق نیازی
    من میگم دلم رو بردی
    تو میگی به من سپردی ؟
    من میگم کردم تعجب
    تو میگی دیگه بگو خب

  6. #20876
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    بازم به سر زد امشب ای گل هوای رویت
    پایی نمی دهد تا پر وا کنم به سویت
    گیرم قفس شکستم و ز دام و دانه جستم
    کو بال تا که خود را باز افکنم به کویت
    تا کی چو شمع گریم تنها درین شب تار
    چون صبح نوشخندی تا جان دهم به بویت
    از حسرتم بموید چنگ شکسته ی دل
    چون باد نو بهاری چنگی زند به مویت
    ای گل در آرزویت جان و جوانی ام رفت
    ترسم بمیرم و باز باشم در آرزویت
    از پا فتادگان را دستی بگیر آخر
    تا کی به سر بگردم در راه جست و جویت
    تو ای خیال دلخواه زیباتری از آن ماه
    کز اشک شوق دادم یک عمر شست و شویت
    چون سایه در پناه دیوار غم بیاسای
    شادی نمی گشاید ای دل دری به رویت

  7. #20877
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض


    تو را که صورت جسم تو را هيولايی است
    چو جوهر ملکی در لباس انسانی

    کدام پايه تعظيم نصب شايد کرد
    که در مسالک فکرت نه برتر از آنی

    درون خلوت کروبيان عالم قدس
    صرير کلک تو باشد سماع روحانی

    تو را رسد شکر آويز خواجگی گه جود
    که آستين به کريمان عالم افشانی

    صواعق سخطت را چگونه شرح دهم
    نعوذ بالله از آن فتنه‌های طوفانی

    سوابق کرمت را بيان چگونه کنم
    تبارک‌الله از آن کارساز ربانی

    کنون که شاهد گل را به جلوه‌گاه چمن
    به جز نسيم صبا نيست همدم جانی

  8. #20878
    کـاربـر بـاسـابـقـه Iron's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2006
    پست ها
    527

    پيش فرض

    ياری اندر کس نمی‌بينيم ياران را چه شد..........دوستی کی آخر آمد دوستداران را چه شد
    آب حيوان تيره گون شد خضر فرخ پی کجاست..........خون چکيد از شاخ گل باد بهاران را چه شد
    کس نمی‌گويد که ياری داشت حق دوستی..........حق شناسان را چه حال افتاد ياران را چه شد
    لعلی از کان مروت برنيامد سال‌هاست..........تابش خورشيد و سعی باد و باران را چه شد
    شهر ياران بود و خاک مهربانان اين ديار..........مهربانی کی سر آمد شهرياران را چه شد
    گوی توفيق و کرامت در ميان افکنده‌اند..........کس به ميدان در نمی‌آيد سواران را چه شد
    صد هزاران گل شکفت و بانگ مرغی برنخاست..........عندليبان را چه پيش آمد هزاران را چه شد
    زهره سازی خوش نمی‌سازد مگر عودش بسوخت..........کس ندارد ذوق مستی ميگساران را چه شد
    حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش..........از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد

  9. #20879
    پروفشنال soheilsmart's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2007
    محل سكونت
    ı̴̴̡ ̡̡͡|̲̲̲͡͡͡ ̲▫̲͡ ̲̲̲͡͡π̲̲͡͡ ̲̲͡▫̲̲͡͡ ̲|̡̡̡ ̡ ̴̡ı̴
    پست ها
    941

    پيش فرض

    در دیده ی دیده ،دیده ای می باید
    وز خویش طمع بریده ای می باید
    تو دیده نداری که ببینی او را
    ور نه هم اوست، دیده ای می باید

  10. #20880
    اگه نباشه جاش خالی می مونه sonata20's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    IsAtIs
    پست ها
    479

    پيش فرض

    در این توهمات پیچ در پیچ خاکستری
    شاید که دستی سرخ
    کبودی گونه های تاریخ را مرهم می نهد
    در همین نزدیکی
    زیر بار تکرار ثانیه هایی که مدام
    چنگ در گریبان هم می زنند
    دستی سبز از طراوت گونه ها ی فقر
    تیله های بلورین دلی شکسته را
    سوال می کند!
    شاید که این هجوم کهنه می خواهد
    از حلقوم نقره ای آلونک های سر به فلک کشیده
    سهم عریان و لخت اندیشه هایی که در باد
    بر خود می لرزند را
    بستاند
    شاید که آن پر نور ترین ستاره
    و تمامی ستارگان دیگر
    که در قلبشان ذره ای عدالت موج نمی زند
    توهمات نورانی ای هستند
    که در درون با سیاهی آمیخته اند
    شاید که اوج لذت این ستاره ها
    به تولد سیاه چاله ها ختم خواهد شد
    کاش سیاه چاله ها هم به صداقت قاصدک ایمان می آوردند
    کاش قاصدک ها هم می توانستند معجزه کنند
    آن وقت شاید آن پرنورترین ستاره
    می توانست
    عدالت را استنشاق کند
    وشاید که عدالت از شیقه های زمان بالا می رفت
    و دیگر ثانیه ها دست در گریبان هم نمی کردند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 11 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 11 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •