گفتوگوي WorldSoccer با مدافع جاودانه ميلان/مالديني: در زندگي هيچ گلايه اي ندارم/به هيچ وجه مربيگري نخواهم كرد
شکي نيست که طي نيم قرن اخير، کاپيتان کهنه کار ميلان از بهترين مدافعان فوتبال جهان بوده است.
پائولو مالديني هنوز هم در سن 40 سالگي در بالاترين سطح فوتبال جهان توپ مي زند امسال براي هميشه با دنياي فوتبال خداحافظي خواهد کرد.
مالديني که پيش تر در سال 2002 و به دنبال ناکامي لاجوردي پوشان در جام جهاني با فوتبال ملي خداحافظي کرده بود اين روزها در انديشه تجارت است و به هيچ وجه در انديشه ورود به عرصه مربيگري نيست.
گفت و گويي که در زير مي خوانيد توسط ماهنامه WorldSoccer با مدافع جاودانه روسونري صورت گرفته و عنوان آن "گفت و گوي خداحافظي مالديني" است:
* آويزان کردن کفش ها براي آخرين بار چقدر سخت است؟
من بسيار خوش اقبال بوده ام. تمام عمر براي ميلان که يکي از بهترين تيم ها است توپ زده ام و خانواده ام همواره حامي من بوده اند. همه چيز برايم بي نقص بوده است. من همه کارهايي را که مي خواستم در طول دوران فوتبال خود انجام داده ام.
* آيا شرايط جسماني شما حاکي از آن است که زمان کنار کشيدن از فوتبال فرا رسيده است؟
برعکس من امسال در شرايط به مراتب بهتري نسبت به سه فصل گذشته به سر مي برم. پس از دو عمل جراحي زانو همه چيز بهتر از پيش برايم دنبال شد. مي توانستم به بازي کردن ادامه دهم اما خودم نخواستم. فکر مي کردم امسال تنها چند بار به ميدان خواهم رفت، اما همواره در ترکيب اصلي حضور داشتم.
* بنابراين ما به هيچ وجه در آغاز فصل آينده شاهد حضور تو در ميادين نخواهيم بود.
نه، هرگز دوباره فوتبال بازي نخواهم کرد. وقتي به دوران فوتبال خود نگاهي مي اندازم به اين پي مي برم که واقعاً توانستم به حداکثر موفقيت دست پيدا کنم. با 16 سال سن در سري A فوتبالم را آغاز کردم و اکنون در 40 سالگي هنوز هم بازي مي کنم.
* گفتي که هيچ حسرتي در دل نداري و به همه چيزهايي که مي خواستي رسيده اي، اما بدون شک فينال ليگ قهرمانان اروپا در سال 2005 برابر ليورپول و از دست دادن عنوان قهرماني در آن ديدار بايد کمي ناراحت کننده باشد؟
چرا بايد خاطره بدي از آن ديدار داشته باشم. فينال برابر ليورپول يکي از بهترين فينال هايي بود که تاکنون در آن حضور داشته ام. ما واقعاً خوب بازي کرديم، به مراتب بهتر از ليورپول بوده و بيش از آنها سزاوار پيروز شدن بوديم، اما فوتبال همين است. به هر حال آن فينال به منزله ميل ما به انتقام در فينال دو سال بعد بود. شايد فينال دوم چندان چنگي به دل نمي زد اما مهر تاييدي بر ميزان اراده تيم ما بود و پس از آن ما با شکست بوکا جونيورز در رقابت هاي جام باشگاه هاي جهان هم ثابت کرديم که چه تيم خوبي هستيم. در استانبول بهتر از ليورپول بازي کرده و شايسته پيروز شدن بوديم اما اين قانون فوتبال است. من به عناوين بسياري در فوتبال حرفه اي خود دست يافته ام و مي توانم شکست را بپذيرم. ما همه تلاش خود را در آن ديدار کرديم.
* آيا حسرت هيچ يک از بازي هايي که تاکنون در آن حضور نداشته ايد را مي خوري؟
يکي از ديدارهايي که از بابت عدم حضور در آن خوشحال هستم ديدار برگشت مرحله يک چهارم نهايي ليگ قهرمانان اروپا در سال 1991 برابر مارسي بود. بدون شک آن بازي باب ميل ما به پايان نرسيد. (در حالي که بازي با آسيب ديدگي هاي متعددي براي ميلان همراه بود مارسي با نتيجه يک بر صفر در آن شب و با پيروزي 2 بر يک در مجموع دو ديدار ميلان را در آستانه حذف از رقابت ها قرار داده بود.) نورافکن هاي ورزشگاه از کار افتادند و اين مساله راه نجاتي براي آدريانو گالياني مدير کل باشگاه ميلان به نظر مي رسيد. او با حرکتي غيرورزشي و عجيب که در ايتاليا با انتقادهاي فراوان همراه شد از بازيکنان تيم خواست تا از زمين خارج شده و سه دقيقه آخر زمان هاي تلف شده را بازي نکنيم. علت اين اقدام ميلاني ها واضح بود. آنها معتقد بودند که بازي بايد به خاطر از کار افتادن نورافکن ها دوباره برگزار مي شد. با اين حال يوفا نظر ديگري داشت و تيم ما را يک سال از حضور در رقابت هاي اروپايي محروم کرد. با وجود شکست در چنين ديدارهايي بيرون رفتن از زمين مسابقه کار درستي نيست.
* تو با 126 بار پوشيدن پيراهن تيم ملي فوتبال ايتاليا رکورددار بازي براي اين تيم هستي. با توجه به دوران طولاني مدتي که به همراه تيم ملي سپري کردي، آيا ديدن هم تيمي هاي سابق هنگامي که در جام جهاني 2006 به قهرماني رسيدند دشوار بود؟ هرچه باشد تو در بين سال هاي 1988 تا 2002 در تمامي رقابت هاي جام جهاني و جام ملت هاي اروپا حضور داشتهايد.
در زماني که جام جهاني 2006 برگزار مي شد من در آمريکا به سر مي بردم و تا زماني که ايتاليا به مرحله نيمه نهايي رسيد به ندرت بازي ها را مي ديدم اما ديدار نهايي را کامل تماشا کردم. به خاطر موفقيت تيم خيلي خوشحال بودم اما براي خودم خيلي ناراحت بودم چرا که در زمان بازي من ما يک بار تا حد زيادي به قهرماني نزديک شده بوديم اما من در زندگي آنقدر به موفقيت رسيده ام که نمي توانم گلايه اي داشته باشم.
* آيا جام جهاني 1990 ايتاليا ناراحت کننده نبود؟ به نظر تو ايتاليا بايد قهرمان رقابت ها مي شد؟
با وجود اينکه به موفقيت دست پيدا نکرديم اما ايتالياي 90 تجربه بزرگي بود. شايد قهرماني قسمت ما نبود اما بايد دست کم به ديدار نهايي راه پيدا مي کرديم. فراموش نکنيد که ما بدون دريافت حتي يک گل تا مرحله نيمه نهايي پيش رفتيم.
* خاطره ديگري از جام هاي جهاني داري؟
جام جهاني 1994 آمريکا بسيار عجيب بود. ديدار نخستمان برابر ايرلند که با بازي خوب آنها و سخت شدن شرايط براي ما همراه شد را به خاطر دارم. همه از ما انتظار پيروزي داشتند اما شکست ما در آن ديدار شروع ناخوشايندي را برايمان رقم زد. سپس در ديدار دوم برابر نروژ دروازه بان ما اخراج شد. چه شروع اسفناکي داشتيم. در ديدار نهايي هم با ضربه هاي پنالتي بازي را واگذار کرديم. فوتبال همين است.
* کدام يک از بازي ها را بيش از سايرين به خاطر داري؟
نخستين حضورم در سري A را به خوبي به خاطر دارم. در آن زمان مي دانستم که توانايي بازي در اين رقابت ها را دارم. بي ترديد در آن برهه نيلس ليدهولم مربي کاملي براي بازيکنان جوان محسوب مي شد. او بسيار آرام و دلگرم کننده بود و به اضطراب من نمي افزود هرچند من به خاطر سخت کوشي هاي بسيار اضطراب چنداني نداشتم.
* پسر 12 ساله تو کريستين اين روزها سعي در دنبال کردن ردپاي پدرش دارد. آيا كريستين را در اين مسير تشويق کرده اي يا او را به کار ديگري ترغيب مي کني؟
فوتبال چيزهاي زيادي به من بخشيده است، چرا بايد اين فرصت را از کريستين دريغ کنم؟ پدر من هم چنين فرصتي را از من نگرفت.
* آيا کاپيتاني تيم ملي فوتبال ايتاليا در حالي که پدرت سرمربيگري آن را بر عهده داشت دشوار بود؟
نه، به هيچ وجه. در واقع بيشتر استثنايي بود.
* پس از پايان تمرين و بازي ها با پدرت زياد صحبت مي کردي؟
نه بيشتر از آنچه يک کاپيتان با مربي اش صحبت مي کند.
* برنامه خاصي براي آينده داري؟ پيش تر گفته بودي که هرگز وارد عرصه مربيگري نخواهي شد. آيا هنوز هم چنين نظري داري؟
شکي نيست که وارد عرصه مربيگري نخواهم شد. مربيگري شغل جالبي است، اما در عين حال با اضطراب بسيار همراه بوده و شامل چيزهايي مي شود که در فوتبال کمترين علاقه را به آنها دارم. پس از پايان هر بازي کارلو آنجلوتي را مي بينم که هفت گفت و گوي متفاوت با رسانه ها انجام داده و به 7 نوع پرسش مختلف پاسخ مي دهد. از طرفي من علاقه اي به رفتن به Coverciano (مرکز فني فدراسيون فوتبال ايتاليا) و فکر کردن در مورد فوتبال تنها براي کسب تجربه مربيگري ندارم. بيشتر قصد دارم منافع تجاري خود را دنبال کنم. يک توليدي پوشاک به همراه دوستانم دارم و يک شرکت هم راه اندازي کرده ايم که کارش ترميم منازل مردم است، اما علاوه بر اينها برنامه هاي ديگري در سر دارم که در حال حاضر قصد صحبت درباره آنها را ندارم.
* روزنامه نگاري و شايد بازيگري چطور؟
به هيچ وجه.
* سيلويو برلوسکوني هرگز از تو درخواستي مبني بر ورود به دنياي سياست و ملحق شدن به خود داشته است؟
هرگز. فکر مي کنم او بيشتر ترجيح مي دهد مرا در عرصه فوتبال ببيند. من تمايلي به حضور در عرصه هاي سياسي ندارم. عملي ساختن ايده ها در اين عرصه بسيار دشوار است.
* پس از بازنشستگي بيشتر از همه دلتنگ چه چيزي خواهي شد؟
بي ترديد بهترين لحظه هاي من در زمين تمرين ميلان سپري شده است. دلم بيشتر از همه براي حضور در زمين يا رختکن به همراه بازيکناني از نقاط مختلف جهان تنگ مي شود.
* تو در برهه اي حساس از فوتبال ايتاليا و در حالي که درخشش تيم هاي ايتاليايي دست کم با توجه به عملکرد آنها طي دو فصل اخير رقابت هاي ليگ قهرمانان اروپا رو به افول است، از فوتبال کناره گيري مي کني. آيا فوتبال ايتاليا در بحران به سر مي برد؟
نه، اما فاصله سرمايه گذاري در ليگ برتر انگليس با ساير ليگ ها اکنون بسيار زياد شده است. در ضمن بايد اعتراف کرد که فوتبال انگليس پيشرفت فوق العاده اي داشته و مربيان و بازيکنان خارجي کمک بسياري به اين پيشرفت کرده اند.
* به عنوان يک مدافع، اين مساله که فوتبال ايتاليا به عنوان فوتبال تدافعي شناخته مي شود تو را آزار مي دهد؟
وقتي به بازي هاي خارج از خانه منچستر يونايتد يا ليورپول نگاه مي کنم آنها تدافعي ترين بازيهايي را ارائه مي دهند که تاکنون ديده ام و تمام مدت زمان بازي در نيمه زمين خود به سر مي برند. مردم علاقه اي به تماشاي بازي تدافعي ندارند، هرچند دفاع مناسب يکي از چيزهايي است که بسياري از تيم هاي بزرگ در فوتبال امروز از وجود آن بهره نمي برند. چيدمان دفاعي درست آن طور که ممکن است به نظر برسد و يا منفي جلوه کند آسان نيست. مسلماً هواداران همواره از تيم محبوب خود انتظار ارائه بازي تهاجمي و تماشاگر پسند را دارند، اما بي ترديد هماهنگي چهار بازيکن در خط دفاعي کار آساني نيست. برچسب فوتبال تدافعي از دهه 60 در ايتاليا به تيم ما زده شد. تيم هايي وجود داشتند که علاوه بر عملکرد خوب در خط دفاعي به مراتب بيش از ساير تيم ها تهاجمي بازي مي کردند. اگر در مورد دوره هاي مختلف ميلان که من در آنها بازي کرده ام فکر کنم و تفکرم تنها به ميلان زمان آريگو ساچي و مثلث رود گوليت، مارکو فان باستن و فرانک رايکارد معطوف نشود، بايد بگويم که تاکنون ما همواره بازيکنان خوب، معمولاً ريزنقش و خلاقي داشته ايم که همواره ميل به بازي تهاجمي داشته اند.
* کدام بازيکن بهترين رقيب و کداميک بهترين هم تيمي تو بوده اند؟
مارادونا بهترين بازيکني بود که برابر وي بازي کردم. او بسيار با استعداد بود و شخصيت بزرگي داشت. در ميان هم تيمي ها، از لحاظ تکنيکي بي ترديد فان باستن بهترين بود، اما کسي که بيش از همه از او ياد گرفتم فرانکو بارسي بود.
* دوست داري چگونه به فوتبال خود خاتمه بدهي؟
صحبت هايي مبني بر اينکه شايد براي آخرين بار براي تيم ملي ايتاليا به ميدان بروم وجود داشت و در اين باره با مارچلو ليپي صحبت کرده ام، اما قصد ندارم در حالي که او خود را براي موفقيت در مقدماتي جام جهاني و جام کنفدراسيون ها آماده مي کند باعث آزار و اذيت وي شوم. ترجيح مي دهم در يک بازي واقعي به فوتبال خود پايان دهم و پس از آن هم هرچه پيش آيد خوش آيد.