سلام
یه موضوع به نظرم رسید اونم اینه که تو توصیه های بعضیا شنیده بودم که بیشتر از نیم ساعت برای افراد مبتدی تمرین خوب نیست . خواستم یاد آوری کنم . ببخشید
سلام
یه موضوع به نظرم رسید اونم اینه که تو توصیه های بعضیا شنیده بودم که بیشتر از نیم ساعت برای افراد مبتدی تمرین خوب نیست . خواستم یاد آوری کنم . ببخشید
سلام، از آنجا که تاپيک پر پست هست و وقت هم ذيق(درست نوشتم ؟) و سرعت هم پايين ، و اگر بخوام لپ کلام رو بگم، حال هم ندارم، ميشه يک نفر از دوستان در مورد اين تاپيک توضيح بده و بگه براي همراه شدن چي کار کنم؟
سلام دوست گرامی
شما لوازمی که باید برای سفر با ما فراهم کنی بدین ترتیب است :
1- ایمان و اعتقاد واقعی به خداوند
2- اطاعت از فرمان خداوند
3- اعتقاد به قدرت های ماورای طبیعت در انسان
4- داشتن هدف از کسب علوم ماورا ( پیشنهادی می گم که هدف می تونه شناخت خود و در نهایت خدا باشه )
امیدوارم همسفر خوبی برای هم باشیم. به راهی که اگه مستقیم بری به خدا می رسه ، خوش آمدی
بله!
من همواره بهترين اوقات خودم رو اوقاتي ميدونم که باعث بشه ذره اي بيشتر خدا رو بشناسم. و اما:
"معرفت النفس انفع المعارف"
اين هم نکته مهمي است.، که معرفت نفس ، معرفت خدا خواهد بود.
خوب پس من رو با اين راه بيشتر آشنا کنيد.
خب خوش آمدید
حالا باید دید که شما به چه موضوعی علاقه دارین اصلا با این علوم آشنا هستین؟
سلام دوستان
دوستمون m_s20 راست می گه بیداری در رویا یا پرواز روح در صبح خیلی زیاد شاید هم علتش اینه که بدن فیزیکی و سایر بدنها به اندازه کافی به جذب انرژی پرداختند و حالا برای انجام امور دیگه اماده ترند و یه علت دیگش اینکه اون موقع به علت اینکه چند ساعتی هست از این دنیای مادی دور بودیم بیشتر به حالت معنوی نزدیک هستیم.
سلام دوست عزیزdark street می تونم بپرسم اصلا منظور شما از خلسه چیه اصلا شما از این کلمه توقع چه حالتی را دارید . باید چه اتفاقی برای بدنتون بیوفته تا شما بهش بگید به خلسه رفتم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
در ضمن من با فونت بزرگ می فرستم و حتی وقتی خودم تاپیک را باز می کنم بزرگه نمی دونم چرا شما کوچیک می بینید.
در ضمن برونفکنی به روش مرگبار چطوریه می شه اینجا هم بذاریدش.
حمید جان ممنون که تجربیات را می ذاری . اون حالت را که گفتی یه توپ یه سمتت پرت می شه برای منم 2 روز پیش اتفاق افتاد خیلی خواب الود بود دراز کشیدم سعی کردم همینطور که بدنم داره می خوابه تصاویری که ساخته می شند را بررسی کنم جالب بود یه چیزی به طرفم پرت شده سعی کردم بزنمش دیدم دستم توی عالم فیزیکیتکون خورد مثل وقتی که داری چرت می زنی و داری از پله پایی می ری و یدفعه می خوای بیوفتی و توی بیداری تکون می خوری. احتمالا شما هم بخاطر تمریناتتون زیاد به حالت الفا نزدیک شدی .
خب حالا منم تجربه 5 شنبه شب را براتون می ذارم . داشتم فکر می کردم یدفعه یادم افتاد که شب تاسوعا که داشتم به رادیو گوش می دادم بین سخنرانی خوابم برد و توی خواب یکی داشت همومن چیزهایی را که می شنیدم تکرار می کرد البته بصورت فیلم بود درست یادم نمی یاد اما صحنه داشت مثلا یه خواب معمولی خلاصه از خواب پریدم دیدم که تموم چیزایی را که می شنیدم همه از رادیو به خوابم منتقل شده بود و من به این فکر افتادم که صدای خودم را ضبط کنم و این جمله را بگم ( داری خواب می بینی ) خلاصه همین کار را کردم و تا نصفه های شب همینطور کامپیوتر روشن بود و توی گوش من خوند داری خواب می بینی بگذریم که مدام خوابم می برد و از خواب می پریدم و داشتم دیوونه می شدم اما یه جورایی مطمئن بودم این روش جواب می ده اما با یه امتحان اول که جواب نداد و احتمالا بخاطر انتظاری بود که از این روش داشتم . ولی به هر حال بخار اینکه ذهنم زیاد درگیر شد 2 مورد بیداری را اون شب تجربه کردم اولیش وقتی بود که وارد اتاقم شدم و از اونجایی که قبلا یه لیست اماده کردم که یکی از مواردش این بود که هر وقت وارد اتاقم می شم خودمان شگون بگیرم اگه احساس درد نکردم حتما خواب می بینم . اینکار را انجام دادم و دیدم بی حس بی حسم و سریع فهمیدم خوابم البته کلید لامپ را هم زدم و دیدم خاموش و روشن نمی شه که البته این هم یکی از موارد لیستم هست و ناخوداگاهم خیلی به این لامپ حساس شده هر موقع که لامپ روشن نشه سریع می فهمم که خوابم بجز موارد نادر. خلاصه مطمئن شدم که دارم خواب می بینم اما چقدر جالبه که توی خواب کنترل امور را بدست بگیری حتی سوال پرسیدن روزمرت از افراد دیگه توی خواب وحشتناک جالبه کوچکترین کار خیلی جالبه واقعا حس کنجکاوی ادم تحریک می شه ببینه عکس العملهای ادما چه فرقی می کنه. من اکثر موارد اول از طرف می پرسم می فهمی داری خواب می بینی و اکثر حالیشون نیست ولی تا حالا نتوستم بفهمم که کدوم بدنها خیالی هست یا اینکه طرف واقعا اومده به خوابم.
خلاصه این یه تجربه تجربه دیگم در اون شب .خیلی ناگهانی دوباره با یکی از موارد دیگه لیستم برخورد کردم و بعد از امتحان فهمیدم خوابم ولی حالا می خوام یه نکته مهم را براتون بگم. کسایی که اگاهی شون توی خواب زیاد می شه به احتمال زیادی با این مشکل روبرو می شند و من مثل همین تجربه چندیدن بار دیگه هم با این مشکل روبرو شدم و اون اینکه دیگه از هیجان زیاد نیست که کننرلم را از دست می دم .جدیدا بخاطر اینکه فکر می کنم دیگه بیداری توی خوابم تموم شده این عمل را از دست می دم. بذار بهتر توضیح بدم. من مدتی توی خواب اگاهم و یه لحظه حس می کنم که دیگه از خواب پریدم و وارد زندگی معمولی شدم ولی صبح که از خواب پا می شم می بینم اشتباه محض بوده و من تموم مدت خواب بودم حتی اون موقع که فکر می کردم کنترلم را بر رویا از دست دادم و از خواب پریدم. و این خیلی حال گیریه ادم بفهمه خوابه و بعد اشتباها فکر کنه بیدار شده و دیگه کارهایی را که دوست داره توی خواب انجام بده نتونه انجام بده.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)