تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2046 از 2734 اولاول ... 104615461946199620362042204320442045204620472048204920502056209621462546 ... آخرآخر
نمايش نتايج 20,451 به 20,460 از 27334

نام تاپيک: مشاعره

  1. #20451
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    نه ز حشمت و نه ز حكمت و نه ز جادوي ما
    كه ز لطف خود است رام ما آهوي ما
    نوميدي ما لاف و گزاف است و دروغ
    وقتي كه "اميد" خود مي آيد سوي ما

    يك دشت مزار و جان غم باره‌ي من
    آن ميهن من اين من آواره‌ي من
    با اين همه تا "اميد" باشد گو باش
    صد خنجر زخم و دل صد پاره ي من

    گفت آزادي! بگفتمش مير من است
    گفتا شادي! گفتم اكسير من است
    گفت آينده! گفتم آنك پسرم
    گفتا كه "اميد" گفتم او پير من است

  2. #20452
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    تا مرز بی نهایت ، تصویر خستگی را
    تکرار می کنند این ،‌ ایینه های بیمار

    عشقت هوای تازه است ، در این قفس که دارد
    هر دفعه بوی تعلیق ، هر لحظه رنگ تکرار

    از عشق اگر نگیرم ،‌ جان دوباره ،‌من نیز
    حل می شوم در اینان این جرم های بیزار

    بوی تو دارد این باد ،‌وز هفت برج و بارو
    خواهد گذشت تا من ، همچون نسیم عیار

  3. #20453
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    روزو شب شط زمان جاريست
    آنچه ميماند از اين شط خروشان نيك كرداريست
    خاطري را شاد بايد كرد
    جاي سيم و زر دلي بايد بدست آورد
    آزمندي ها زبيماريست
    زر پرستي آتش اندوزيست
    رستگاري در سبكباريست
    ...

  4. #20454
    Banned sooshiyanet's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2006
    پست ها
    491

    پيش فرض

    تیر باران است , اعدام است , گوش کن

    بشنو فریاد ستم دیده و جامی نوش کن

    شاید این جام تو را عقل به سر باز آرد

    که کمان بر کشی و آرش دیگر باشی

    ==

    این saye هم با این آواترش , به این طبع لطیف شاعریش نمیخوره (( بار قبل دعوام کردی , این بار نشنیده بگیر ))

  5. #20455
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    يك روز دوباره رو به من خواهي كرد
    در كنج دلم باز وطن خواهي كرد
    با آمدنت سپيد خوام پوشيد
    با دست خودت مرا كفن خواهي كرد

  6. #20456
    آخر فروم باز sise's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2006
    محل سكونت
    Anywhere but here
    پست ها
    5,772

    پيش فرض

    دمی با دوست در خلوت به از صد سال در عشرت
    من آزادی نمی‌خواهم که با یوسف به زندانم

    من آن مرغ سخندانم که در خاکم رود صورت
    هنوز آواز می‌آید به معنی از گلستانم

  7. #20457
    پروفشنال Meisam Khan's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    616

    پيش فرض

    ما را رها كنيد از اين رنج بي حساب
    با قلبي پاره پاره و سينه و كباب

  8. #20458
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    بیچاره ي دچار تو را چاره جز تو چیست

    چون مرگ ناگزیری و تدبیر تو محال


    ای عشق، ای سرشت من، ای سر نوشت من

    تقدیر من غم تو و تغییر تو محال

  9. #20459
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    لبان ات

    به ظرافتشعر

    شهواني ترين بوسه ها را بهشرمي چنان مبدل مي كند

    كه جان دار غارنشين از ان سودمي جويد

    تا به صورت انساندرآيد.



    و گونه هاي ات

    با دو شيارمورب،

    كه غرور تو را هدايت مي كنندو

    سرنوشتمرا

    كه شب را تحمل كردهام

    بي آن كه به انتظارصبح

    مسلح بودهباشم،

    و بكارتي سربلندرا

    از روسبي خانه هايدادوستد

    سر به مهر باز آوردهام.



    هرگز كسي اين گونه فجيع بهكشتن خود بر نخاست كه من به زنده گي نشستم!



    و عشق ات پيروزيي آدميست

    هنگامي كه به جنگ تقدير ميشتابد.



    و آغوش ات

    اندك جائي برايزيستن

    اندك جائي برايمردن

    و گريز از شهر كه با هزارانگشت

    به وقاحت

    پاكي آسمان را متهم ميكند.



    كوه با نخستين سنگ ها آغاز ميشود

    و انسان با نخستيندرد.

    در من زنداني ستم گريبود

    كه به آواز زنجيرش خو نمي كردــ

    من با نخستين نگاه تو اغازشدم.



    توفان ها

    در رقص عظيمتو

    به شكوه مندي

    ني لبكي مينوازند،

    و ترانه ي رگ هايات

    آفتاب هميشه را طالع ميكند.



    بگذار چنان از خواببرآيم

    كه كوچه هايشهر

    حضور مرا دريابند

    .



    دستان ات آشتي است

    و دوستاني كه ياري مي دهند

    تا دشمني

    از ياد

    برده شود.



    پيشاني ات آينه ئي بلند است

    تاب ناك و بلند،

    كه خواهران هفت گانه در آن مي نگرند

    تا به زيبائي خويش دست يابند.



    دو پرنده ي بي طاقت درسينه ات آواز مني خوانند.

    تابستان از كدامين راه فرا خنواهد رسيد

    تا عطش

    آب ها را گواراتر كند؟



    تا در آئينه پديدار آئي

    عمر دراز در ان نگريستم

    من بركه ها و درياها را گريستم

    اي پري وار در قالب آدمي

    كه پيكرت جز در خلواره ي ناراستي نمي سوزد!ــ

    حضورت بهشتي ست

    كه گريز از جهنم را توجيه مي كند،

    دريائي كه مرا در خود غرق مي كند

    تا از همه ي گناهان و دروغ

    شسته شوم.



    و سپيده دم به دست هاي ات بيدار مي شود.

    ...

  10. #20460
    حـــــرفـه ای boy iran's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2006
    محل سكونت
    طحرآن
    پست ها
    24,878

    پيش فرض

    دل سپردن رمز قفل اين حصار تو به تو نيست
    با تو بودن بهترينه ! اما ختم جستجو نيست
    اونور ديوار شب باش ! تا من از تو ما بسازم
    انعكاس اين ترانه ‚ آخرين آواز قو نيست
    بايد بري تا بتونم اين شب رو نقاشي كنم
    طعم گس نيشاي اين عقرب رو نقاشي كنم
    بايد بري !‌دوس ندارم شب به تو چپ نگاه كنه
    دوس ندارم دستاي شب ‚ صورتت رو سياه كنه

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 2 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 2 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •