ما را همه شب نمیبرد خواب * * * ای خفتـــــــه روزگار دریـــاب
در بادیه تشنگان بمردنــــــــــد * * * وز حله به کوفه مـــیرود آب
ای سخت کمان سست پیمان * * * این بود وفای عهد اصحــــاب
خارست به زیر پهلوانــــــــــــم * * * بی روی تو خوابگاه سنجـاب
ای دیده عاشـــــــقان به رویت * * * چون روی مجاوران به محراب
من تن به قضای عشـــق دادم * * * پیرانه سر آمدم به کتــــــاب
سعدی