تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 204 از 640 اولاول ... 104154194200201202203204205206207208214254304 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,031 به 2,040 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #2031
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    آواز عاشقانه ی مادر گلو شکست
    حق با سکوت بود ،صدا در گلو شکست
    دیگر دلم هوای سرودن نمی کند
    تنها بهانه ی دل ما در گلو شکست
    سربسته ماند بغض گره خورده دردلم
    آن گریه های عقده گشا در گلو شکست
    ای داد،کس به داغ دل باغ ،دل نداد
    ای وای،های های عزا در گلو شکست
    "بادا "مباد گشت "مباد ا"به باد رفت
    "آیا "زیاد رفت و"چرا "در گلو شکست
    فرصت گذشت وحرف دلم نا تمام ماند
    نفرین وآفرین ودعا در گلو شکست
    تا آمدم که با تو خدا حافظی کنم
    بغضم امان نداد وخدا ... در گلو شکست

  2. #2032
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    طوفان‏ زده بودم . به سراب تو رسيدم
    يعني که به سرچشمه‏ ي ناب تو رسيدم...
    من دفتر صدبرگ خيالات تو بودم
    کم‏کم به غلط هاي کتاب تو رسيدم:
    چشم تو در آن فلسفه ‏هاغوطه ‏ورم کزد
    اما به فلاطون شراب تو رسيدم:
    يک عمر در اين آينه از شکل مسيحا
    پرسيدم و ديدم به جواب تو رسيدم:
    تو سهم سرآسيمه‏ ترين مست خودت باش
    من هم که به يک نيمه ‏ي خواب تو رسيدم:
    پاداش مرا حالت شايسته ‏تري نيست؟
    چون هيچ ‏ثوابان به عذاب تو رسيدم:
    پرميوه ‏ترين فصل پريشان‏ شدني تو
    تابيدي و با رنگ و لعاب تو رسيدم...
    بوسيدمت و در بغل آرام گرفتم
    خنديدي و گفتي به حساب تو رسيدم

  3. #2033
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    روز عروسي‌مان يادت است
    من بودم و تو ديگر هيچ
    من پرسيدم آيا ما خوشبخت‌ايم؟
    تو خنديدي!
    و دانست‌ام، در ذهن‌ام، که هستيم.
    يک روز بعد
    من بودم و ديگر هيچ
    و من پرسيدم که آيا ما خوشبختيم؟
    و تو خنديدي!
    و دانستم،

    در ذهنم،
    که هستي‌م! يا- و من انديشيدم که هستي‌م.
    يک خرمن سال بعد
    من بودم و تو و ديگر هيچ
    من پرسيدم که آيا ما خوشبخت‌يم؟
    و تو باز خنديدي!
    و من ايمان آوردم که هستيم.
    و
    ...
    5 ساعت بعد ساعت 5 بعدازظهر
    من بودم و يک خروار کاغذ و ديگر هيچ
    و من پرسيدم من خوشبختم؟
    روي يک کاغذ مچاله شده نوشته بود
    "هيچ‌وقت دوستت نداشته‌ام"
    و من دانستم که...

  4. #2034
    آخر فروم باز دل تنگم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2007
    پست ها
    13,674

    پيش فرض

    حالت پریشانم پر غم است و تکراری
    سایه ی خیال من مبهم است وتکراری

    در سر پر از هیچم شور آرزو مرده
    این جنون که می بینی، هر دم است و تکراری

    در کویر تب کرده خاک تشنه می گرید
    گرچه بارش باران نم نم است تکراری

    زخم کهنه ام تا کی؟ کو دم مسیحایی؟
    هر نمک که می پاشی مرهم است و تکراری

    از لگام ایمان تا برده های تقدیری
    حلقه حلقه زنجیری محکم است و تکراری

    کرده دوزخی برپا از سراب آزادی
    سیب و گندم و شیطان، آدم است و... ، تکراری

  5. 2 کاربر از دل تنگم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #2035
    پروفشنال malakeyetanhaye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    in my mind
    پست ها
    804

    پيش فرض

    بیكسی هست، كه دنبال كسی مــــیگردم
    در تمنای مسیحا نفســــی مـــــی گــردم
    از گلستان جهان دیده فــــــرو بسته، ولی
    در پی گلشن بــــی خار و خسی می گردم
    پای دل بـــی خبر از وسـعت این ره باشد
    چو امــــیدش به امیدیست بسی می گردم
    آنكه شادی بدهد غـــــــم ببرد می خواهم
    نه برای خـــــوشی و بوالهوسی می گردم
    بغض ها خورده گره حنـــجره بیفریادست
    در سكــوتی عقب دادرســـی مــــی گردم
    كیمیا میطلبم گـــــرچه نباشـــــــــم قابل
    در تمنای مسیـــــحا نفسی مــــــی گردم

  7. این کاربر از malakeyetanhaye بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  8. #2036
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    "زندگانی همه صورتکده ای از یاد است
    یاد یاران قدیم
    یاد خویشان صمیم
    زندگانی یادست
    دلم از یاد کسان هر شبه در فریاد است"

  9. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #2037
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    زندگي دفتري از خاطرهاست
    يک نفر در دل شب ، يک نفر در دل خاک
    يک نفر همدم خوشبختي هاست ،
    يک نفر همسفر سختي هاست ،
    چشم تا باز کنيم عمرمان مي گذرد...
    ما همه همسفريم

  11. 3 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #2038
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    تو را در سطر سطر خاطره
    در ضرباهنگ غزل یافته ام
    به یاد داری ؟
    بالی آیا برای پرواز مانده؟
    برای رفتن؟
    تا انتهای اوج؟!
    بیا تا دیگرباره لغتنامه مهر را بگشاییم
    فصل عشق را،صفحه محبت را
    و سطر پرواز را
    پرواز یعنی،
    بال در بال بادی خنک
    نفس در نفس یاری همراه
    دست اندر ساعد ساقی سیمین ساقی
    نگاه در نگاهی شوخ
    لب بر لبانی شیرین گفتار
    زلم نوشان
    در گرماگرم مغازله ای
    تنیده در هم
    با دو دل
    تپان چون تپش زندگی
    چون تپش ثانیه ها
    و با حرارتی افزون تر از هرم کویر
    با عطر گیسوانی پریشان در باد
    که گلها را به میهمانی ریح می خواند
    و با عطر نازک تنی
    شوخ و شیرین
    پرواز یعنی،
    تاختن تا انتهای ذوق
    تا آنسوی ادراک
    تا تکلمی هم وزن
    هم هجا با غزل عشق
    تا رمیدن غزال
    تا آغاز غزل
    تا ردیف قافیه
    باید تاخت با توسن تغزل
    بر پهن دشت ابر
    تا سرزمین سکوت
    تا شب زلف نگار
    تا سرخی لبی لعل
    تاگیسوان آتش
    تا خورشید
    تا حب
    تا چنگی بر تار زلف یار
    تا زخمه ای بر رباب
    تا ناله نی
    و تا ترانه ترنم
    باید رفت
    پرواز را به خاطر بسپار
    پرنده مردنی ست.

  13. 2 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #2039
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    امشب از کوچه پس کوچه های خاطره با یاد تو میگذرم
    چه بویی می اید ، تو هم حس میکنی ؟
    بوی عطر با تو بودن است ،
    ای عزیزتز از جان ! یادت نیز همچون بودنت هوا را معطر میکند .
    دلم تنگ است برایت ....
    در خیالم با تو همگام شده و راه دریا را پیش میگیرم
    چون تو با منی بوی دریا نیز مستم میکند
    تا به حال در سیاهی شب کنار اب رفته ای ؟
    به صدای امواج گوش سپرده ای ؟
    اینک این منم ، تنهای تنها با کوله باری از خاطرات تلخ و شیرین با تو بودن
    چه شیرین است زمانی که کنار تو هستم و صدای امواج طنین افکن است
    سرم را به سینه ات میفشارم و با شنیدن صدای قلب پر مهرت ارام میگیرم
    کاش بو دی .........
    چقدر محتاجم به بودنت ،
    به نگاهت ، به صدایت ، به خنده ات ،
    به دستان پر مهرت ، به اغوش گرمت
    ولی افسوس که نیستی و تنها یادت همیشه با من است ...

  15. 3 کاربر از eshghe eskate بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #2040
    آخر فروم باز MaaRyaaMi's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2008
    پست ها
    2,106

    پيش فرض

    وقتی دوست داشتن میان من و تو نزدیک است
    و حجم های خالی زندگی با نام من و تو پر نشد
    وقتی سکوت می کنی...
    در برابر هر آنچه برای تو دارم...
    شاید تنها کلامی که ما را...
    به هم پیوند خواهد زد این باشد...
    "خداحافظ رفیق...!"

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •