مشاعره

[diana_1989]

میتوان راحت از این دنیای فانی دل گسست
میتوان چشم را بر این دنیای بی مقدار بست
میتوان در آن جهان در انتظار تو نشست
آری ای زیبای من ای حسرت فردای من
میتوان با عشق تو از جاده های شب گذشت
میتوان جای غمت با یاد تو همخانه گشت
میتوان مانند مجنون سر نهاد بر کوه و دشت
میتوان ای جان من ای نیمه پنهان من

[Mahdi Hero]

تن ادمي شريف است به جان آدميت
نه همين لباس زيباست نشان آدميت

[RohAm Ram2]

تاریک نیست آیا زمان من
باریک نیست آیا توان من

چاق و فربه نیست آیا غم هایم
باغ و بوستان محروق نیست آیا

یا

(ته کشید هر چی داشتم قافیه
آغا تو رو خدا ت ندین دیگه کافیه)

[diana_1989]

تا شدم حلقه به گوش در میخانه عشق
هر دم آید غمی از نو به مبارک بادم

می خورد خون دلم مردمک دیده سزاست
که چرا دل به جگرگوشه مردم دادم

پاک کن چهره حافظ به سر زلف ز اشک
ور نه این سیل دمادم ببرد بنیادم

[magmagf]

مي کنم الفبا را، روي لوحه ي سنگي
واو مثل ويراني، دال مثل دلتنگي
بعد از اين اگر باشم در نبود خواهم بود
مثل تاب بيتابي مثل رنگ بيرنگي

[SR72]

یا رب نظری کن که من فتاده ز پایم
راه دراز و من اول راهم ..
خداوندا جدا کردن هنر نیست ..
دوستان قلب انسانند ..
بدون قلب چگونه میتوان زیست ؟

[100daf]

تا این دل ما غالب هر دل گردد
هر روز به صورتی برون می آییم...

[00soha]

من با صدای تو می خوانم در اوج ابی باورهادارد ترانه پروازم تحریر بال کبوتر هامن در هوای تو می رقصم با موج دامن پر پولک رقصی چنان که تو را اید یاد از نسیم و صنوبرها

[Ezel]

از کرامات شیخ ما اینست
شیره را خورد و گفت شیرین است

[armin-radin]

تا این برادران ریا کار زنده اند
این گرگ سیرتان جفا کار زنده اند
یعقوب درد میکشدو کور میشود
یوسف همیشه وصله ی ناجور میشود