تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 201 از 640 اولاول ... 101151191197198199200201202203204205211251301 ... آخرآخر
نمايش نتايج 2,001 به 2,010 از 6393

نام تاپيک: اشعار سکوت، تنهایی و مرگ

  1. #2001
    آخر فروم باز t.s.m.t's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    AZƏRBAYCAN
    پست ها
    2,807

    پيش فرض

    آری،آری
    من محکومم به زندگی کردن
    تا شاهد مرگ تک تک آرزوهایم باشم

  2. این کاربر از t.s.m.t بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #2002
    آخر فروم باز t.s.m.t's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    AZƏRBAYCAN
    پست ها
    2,807

    پيش فرض

    ببام وحشت ایام
    تولد تو طلوعی دیگر است
    در غروب
    چه ای تو؟
    زمان به موریانه شبیه است در قبیله ی انسان
    کجاست باده ی انگور؟
    درون خستگی و شب
    نگاه کن گوزن است ایستاده و در خواب
    در اوج ماندن و رفتن
    که سنگ فتنه نبارد
    که سنگ فتنه نبارد
    که از قبیله ی انسان
    و از جماعت جنگل...

    منصور اوجی

  4. این کاربر از t.s.m.t بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  5. #2003
    آخر فروم باز t.s.m.t's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    AZƏRBAYCAN
    پست ها
    2,807

    پيش فرض

    دلم هوای خزان کرده ست
    دلم هوای کوچ پرنده های غریب
    و پا به پای تمام نقوش بی زاری
    دلم هوای پژمردن کرده ست
    چه بی تفاوتی تلخی
    دلم هوای مردن کرده ست
    کجاست یار؟
    کجاست ظلمت؟
    بیغوله؟
    کوچه؟
    تنهایی
    دلم هوای مردن کرده است.

    علی باباچاهی

  6. این کاربر از t.s.m.t بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #2004
    آخر فروم باز t.s.m.t's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    AZƏRBAYCAN
    پست ها
    2,807

    پيش فرض

    تصویر ها در آئینه نعره می کشند:
    ما را ز چارچوب طلایی رها کنید
    ما در جهان خویشتن آزاد بوده ایم

    دیوار های کور کهن ناله می کنند:
    ما را چرا به خاک اسارت نشانده اید؟
    ما خشت ها به خامی خود شاد بود ه ایم

    تک تک ستارگان،همه با چشم های تر،
    دامان باد را به تضرع گرفته اند:
    کای باد؟ما ز روز ازل این نبوده ایم،
    ما اشک هایی از پی فریاد بوده ایم!

    غافل که باد نیز عنان شکیب خویش،
    دیریست کز نهیب غم از دست داده است.
    گوید که ما به گوش جهان،باد بوده ایم
    من باد نیستم،
    اما همیشه تشنه ی فریاد بوده ام
    دیوار نیستم
    اما اسیر پنجه ی بیداد بوده ام
    نقشی درون آئینه ی سرد نیستم
    اما هر آنچه هستم،بی درد نیستم

    اینان به ناله،آتش درد نهفته را
    خاموش می کنند و فراموش می کنند.
    اما من آن ستاره ی دورم که آبها
    خونابه های چشم مرا نوش می کنند

    نادر نادر پور

  8. 2 کاربر از t.s.m.t بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #2005
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض

    با خواب هایم قهر کرده ای؟

    آخرین بار که دیدمت
    چمدان خاطرَت را
    با لبخندی تلخ
    بستی و رفتی.

    سهمم را از تو نخواستم،
    اما
    یادت باشد،
    امید های مرا
    بدون آنکه از من بپرسی،
    با خود بردی.

  10. #2006
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    تو تنهايي


    ومن صد بار تنهاتر


    تو ميداني كه من جز با تو


    با هر كس كه باشم...باز تنهاييم


    تو ميداني كه اين بغض فرو خورده


    به جز بر شانه هاي استوارت


    جاي ديگر وا نخواهد شد


    و ميداني كه من يك عمر چشمانم به در بودست....


    دلم امروز ميخواهد


    كه اين را هم بداني كه......


    دگر ناب توانم نيست


    ببين سردي زمستان دستانم را خجل كرده


    وحتي اشك هم ديگر...


    تسلي بخش غمها نيست


    بيا كه ديگر از دست خيالت هم گريزانم


    بيا كه سخت تنهاييم

  11. #2007
    آخر فروم باز t.s.m.t's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    AZƏRBAYCAN
    پست ها
    2,807

    پيش فرض

    من از بهار
    من از بهار نمی آیم
    و تو
    سکوت صبحدمت را،چه کسی شکسته که بیدی
    درون دست تو
    می لرزد

  12. این کاربر از t.s.m.t بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  13. #2008
    آخر فروم باز t.s.m.t's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    AZƏRBAYCAN
    پست ها
    2,807

    پيش فرض

    ای من!
    چه غمگنانه می گریی
    که یاد انگیز نرم زیر باران
    بر غریب ترین گذرگاه کوهساران است
    در آسمانه ی چشمت
    تلاتو اشک ها
    در آمیزش با سرخی پلک ها بر آماسیده
    رنگین کمانی است
    که در گاهواره ی آن
    دل را به تسلا نشانده ای...
    بی ((یاران ))اما
    ابرهای سینه ات نخواهد گشود
    ای من!
    بگری!
    بی ((آنان)) چه غمگنانه می گریی...

  14. 2 کاربر از t.s.m.t بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #2009
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    تمام روزها
    روی تنهاییم راه می روم
    به همه جا نگاه می کنم
    مدام
    خورشید
    از لای پنجره نمی تابد به اتاق
    و پروانه
    پریدن را لای کتاب جا گذاشته است
    ای کاش می توانستم
    آبی آسمان رابیاورم توی شعرم
    ای کاش
    دوستم می داشتید!

  16. #2010
    آخر فروم باز eshghe eskate's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2008
    محل سكونت
    In Others Heart
    پست ها
    1,107

    پيش فرض

    اين آخرين آفتابِ عمرم بود
    آخـرين سپـيده قـبل از مـرگ
    در مـيـان سياهــي اوهــام
    من در انـديشة هميـن يك برگ
    آخـرين بـرگِ دفـترِ عمرم
    كـه شده پاره پاره و بي رنگ
    زنـدگي يكي ، دو روزي بــود
    روز اول با مـن و ديگري در جنگ
    به هنگام گريه چون سيل و
    به هنـگام سـوختن شـد سنـگ
    سنگِ آتشينِ دهر كوبيد و
    درآن دم شعله زد بر وجودم رنگ
    و كنون بر سرم افـكند
    ســــايـة كبـــودِ مــــرگ

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •