يك شب اگرم بود سري بر سر بالين
در آينه ي روشن رويا تو نبودي
چون دور جوانيت گذشت آمدي از در
اي واي تو بودي برم اما تو نبودي
يك شب اگرم بود سري بر سر بالين
در آينه ي روشن رويا تو نبودي
چون دور جوانيت گذشت آمدي از در
اي واي تو بودي برم اما تو نبودي
یارم چو قدح بدست گیرد
بازار بتان شکست گیرد
در پاش فتاده ام به زاری
باید که مرا به شصت گیرد
دلم در سينه مي گيرد
كسي هرگز نمي فهمد
خطوط سردو بي پايان عمرم را
كسي از چهره دردم نمي خواند
دلم در حلقه ماتم
نگاهم بر گل قالي
و باران خداوندي چه معصومانه مي بارد
مثل اشك يتيماني
كه دورند از خانه وبندند
مثل حال دلي تنها و درمانده و من امشب به چشمان مستم قسم دادم
دلي را نشكنم هرگز ...
زدم به دريا تر شدم، از آن ورش به در شدم
دويدم و دويدم
بالاي كوه رسيدم
اون ور كوه ساز مي زدن، همپاي آواز مي زدن:
� - دلنگ دلنگ، شاد شديم
از ستم آزاد شديم
خورشيد خانم آفتاب كرد
كلي برنج تو آب كرد.
خورشيد خانوم! بفرمائين!
از اون بالا بياين پائين
ما ظلمو نفله كرديم
از وقتي خلق پا شد
زندگي مال ما شد.
از شادي سير نمي شيم
ديگه اسير نمي شيم
ها جستيم و واجستيم
تو حوض نقره جستيم
سيب طلا رو چيديم
به خونه مون رسيديم ... �
*-*
سلام
ما بدان مقصد عالی نتوانیم رسید
هم مگر پیش نهد لطف شما گامی چند
چون می از خم به سبو رفت و گل افکند نقاب
فرصت عیش نگه دار و بزن جامی چند
قند آمیخته با گل نه علاج دل ماست
بوسهای چند برآمیز به دشنامی چند
در کارگه کوزهگري رفتم دوش ديدم دو هزار کوزه گويا و خموش
ناگاه يکي کوزه برآورد خروش کو کوزهگر و کوزهخر و کوزه فروش
شب آغاز هجرت تو
شب در خود شکستنم بود
شب بي رحم رفتن تو
شب از پا نشستنم بود
شب بي تو
شب بي من
شب دل مرده هاي تنها بود
شب رفتن
شب مرد ن
شب دل کندن من از ما بود
سلام
دلم دیگر نمیجویی به لب هرگز نمیگویی بجز نام رقیبم
من از بی خبری ز ناز و دلستانی تو
شدم فتنه بر ان محبت زبانی تو
غم خود به فسون بر دل من چون بنشاندی
زدی بر دل من اتش و چون خون بنشاندی
گر چه ای پری ز دوریت بی قرار و بی شکیبم
بر کنم دل از تو بس بود هر چه داده ای فریبم
من تحمل جفای تو بیش از این نمی توانم
گر فرشته ای دگر تو را از حریم دل برانم
*-*
خوبی؟
وقتی برگردیم.در نقد خدمتتون میرسیم همکار محترم دی:
مي دوني دوست دارم بارون
اخه بارون از جنس خداست
صاف و زلال از اسمون خدا
مثل تو براي من
نماز بي ولاي او عبادتي ست بي وضو
به منكر علي بگو نماز خود قضا كند
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)