دیگه اعترافی ندارم...حذف شود
اعتراف میکنم که بچهی فامیل خیلی بهتر از من بلده برقصه
![]()
اعتراف میکنم که آدم ساده ای ام و توی زندگیم خیلی با ندانم کاری ها و اشتباهام خودمو به دردسر انداختم...
اعتراف میکنم که دلم برای دخترها میسوزه چون ما دخترها توانایی عجیبی در همزمان بفکر همــــــــه چیز بودن داریم
اعتراف میکنم که یک دختر در آن واحد به کارش به آیندش به دوستاش به مشغله هاش به مشکلات عزیزانش و به همه چیز باهم می اندیشه و سختی میکشه
اعتراف میکنم مردهای اطرافم رو فقط در یک بُعد یا نهایتا دو بُعد دیدم و بس
اعتراف میکنم خوشا به حالشان!
اعتراف میکنم نمیتونم از گوشی نوکیا 1100 دل بکنم![]()
اعتراف میکنم متنفرم از اینکه کسی چیزی رو تجربه کنه و بدونه که خیلی هم جالب نیست اما به بقیه هم تجویزش کنه!
اعتراف میکنم که موندم چی بگم به عمه/خاله و.. که خودشون از عروس/داماد/همسر رضایت ندارند ولی به مجردها که میرسن میگن ایشالله امسال عروس بشی!
اعتراف میکنم که کلی فکر کردم این مطلب رو کدوم تاپیک بزارم بهتره![]()
اعتراف میکنم بعضی مواقع یوزر کاربرانی تو پست ها میبینم که چند سال پیشا چقدر فعال بودن
ولی الان دیگه حضور ندارن... کی یادشونه؟
چند وقت دیگه خودمون..
اعتراف میکنم خیلی خجالتی هستم و این هم خیلی عذابم میده.
از امروز میخوام باهاش مبارزه کنم.خجالتی بودن باعث پایین اومدن اعتماد به نفس و عدم استفاده از توانایی هاتون میشه.
اعتراف میکنم مبارزه با اون خیلی سخته ...
![]()
اعتراف می کنم اولین روزی که برای خودم ایمیل ساختم خیلی کیف کردم؛ یه چیزی در حد این Smiley ـه: ()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)