علیرضای عزیز پستت سراسر دلخوری و ناراحتی هست، دوست نداریم اینجوری ببینیمت![]()
من یه موردُ اضافه کنم: قهرمانی در لیگ تحت هر شرایطی فوق العاده با ارزشه، خصوصا که با این تعداد امتیاز به دست بیاد.
اون نبرد رو در رو هم تفکری هست که ریشه تاریخی داره، شاید مورد خفیف ترش رو در داخل هم داشته باشیم، اما مثلا در لیگ های انگلیس، ایتالیا یا آلمان تا این حد به این موارد پرداخته نمیشه...
به هر صورت حقیقت اینه که لیگ به معنی یه رقابت مداوم و پیوسته هست و خیلی فراتر از یک یا دو بازی و این یک/دو بازی بیشتر برای بعضی از مردم اسپانیا یا شاید توی کل کل های بین هواداری
مصداق داره ولی حقیقت امر رو عوض نمی کنه.
در مورد داوری ها ماشالا صحبت زیاد شده، من فکر می کنم داوری در بازی های ابتدایی فصل نه روی اختلاف امتیاز دو تیم، ولی روی بیشتر شدن اختلاف امتیاز تاثیر گذاشت، برای مصداق های
دقیق ترش هم میشه به صفحات ابتدایی تاپیک های دو تیم رجوع کرد و موارد مذکور رو در آرشیو بازی ها دید، ولی به هر حال این موارد روی نتیجه ی نهایی کار یعنی قهرمانی بارسا تاثیری نگذاشت.
دست شما درد نکنهمن وقتی به سه سال اخیر و بعد از حضور مورینیو نگاه میکنم میبینم که رئال اکثر اوقات زمانی بارسا رو برد که این تیم یا کامل نبود یا مشکلاتی مثل مصدومیت و غیبت مربیش داشت یا اشتباهات داوری به این تیم به شکل مشخصی کمک کرد
علیرضای عزیز مسلما خودت از این بالا و پایین ها زیاد دیدی و فوتبال رو بیشتر از من دنبال کردی و تجربیات بیشتری داری ولی توی این سال ها، خصوصا سال هایی که عملکرد تیمم رضایت بخش
نبوده، اگه یک مورد رو تا حدودی یاد گرفته باشم اون مورد واقع بینی بوده. برای ناکامی توی تک بازی ها همیشه میشه به مصدومیت، محرومیت، افت موضعی، داوری و ... اشاره کرد ولی وقتی
فصل به پایان می رسه باید عملکرد کلی رو یکجا در نظر گرفت، دلائل موفقیت یا ناکامی رو پیدا کرد، مثلا توی این فصل جدای از موفقیت بارسا در لیگ، مواردی رو که اسم بردی، که بیشتر از همه
به ضعف خط دفاع مربوط میشه، این ها رو باید مدیران و مربیان هر تیم قبل از شروع هر فصل در نظر بگیرند، از نظر تعداد بازیکنان هر پست، کیفیت کاریشون، وضعیت سن و سالشون و ...
به طور کلی نداشتن یا کمبود مهره در یک بخش خاص هیچ وقت نمی تونه بهانه ی قابل قبولی برای نتیجه نگرفتن باشگاه هایی با در این سطح و با این ثروت باشه، مثلا به نظر من رئال باید حتما
یه مدافع راست خوب جذب می کرد(ترجیحا کارواخال از آکادمی به تیم اصلی آورده میشد) اما این اتفاق نیفتاد و شاید توی مهم ترین قسمت از فصل به تیم ضربه زد، یا در طرف دیگه بارسا باید با
توجه به بالا رفتن سن پویول و بیشتر شدن مصدومیت هاش، حداقل یه مدافع وسط درجه یک جذب می کرد، اما نظر کادرفنی یا مدیران روی الکس سانگی بود که به هر صورت بازیش زیاد به چشم
نیومد و زیاد توی ترکیب قرار نگرفت.
این موارد باید در انتهای هر فصل و در چشم انداز باشگاه به دقت بررسی بشند تا تغییرات لازم صورت بگیره، در صورتی که این اتفاق نیفته خود باشگاه مسئول ناکامی خودش هست و این به هیچ
شکلی قابل دفاع نیست و مهم تر از اون، تا وقتی که این ارزیابی به درستی صورت نگیره این مشکلات ادامه پیدا می کنه.