بی همگان به سر شود ، بی تو به سر نمیشود ...

" قلب های پاکی که برای دل پیرو میتپند " ... جمله ای که بونیپرتی بزرگ شب افتتاح ورزشگاه به زبان آورد .
آخرین بازی فصل و آخرین بازی یووه در ورزشگاه خانگی اما ؛ هیچ کس ، هیچ کس باور نمیکند این آخرین سکانس افسانه باشد . هنوز امید هایی هنوز فریاد هایی و هنوز چشم های منتظری که شاید نه برای آن یقین حقیقی ماندن تو ، نه برای اطمینان و امید واقعی ماندن الکس که برای باور نپذیرفتن این واقعه ، هنوز منتظر معجزه ای بودند ...
پلاکارد هایی که برای الکس سرتاسر ورزشگاه را گرفتند . کاغذهایی که بر روی آن " ممنونیم الکس " نوشته شده و در دستان تمامی تماشاگران وجود دارد . هر کس به سهم خود عشق و علاقه اش را به کاپیتان تمام نشدنی سیاه و سفید ابراز میکند . یکی عکس الکس را بر روی پیراهن خود چاپ کرده ، دیگری بنری دست ساز با خطی کج و معوج اما مملو از احساسات بلند کرده و اسم کاپیتان خود را فریاد میزند . گروه های هواداری که هنوز نمیدانند آیا برای آخرین بار است که برای کاپیتان دست میزنند یا خیر ...
" افسانه جاویدان الکس دل پیرو ، برای همیشه سنبل ما خواهی بود "
نمایش کاپیتان شروع میشود . نمایشی که خیلی بوی " پرده آخر " را میدهد ...
باز هم پا به توپ های کاپیتان ، باز هم چرخش ها و باز هم حرکاتی و فقط خاص الساندرو دل پیرو ســـت . حقیقتاً فضای سنگینی بر بازی حاکم است . هوادارانی که نمیدانند از سرود قهرمانی بخوانند یا مرثیه بدرود با سنبل جاودان ـه سیاه و سفید را سر دهند ...
چهره الکس اما آنچنان تصویری از یک شب خوشحال کننده ندارد . آن چهره شادابی که همیشه از دل پیرو توقع داریم . چهره یک قهرمان پیروز ، قهرمانی که بعد از سال های سیاه و پستی و کژی های غیر قابل تحمل ، اینبار باشکوه تر و قدرتمند تر از همیشه قامت راست کرده .
شاید او حقیقتی میداند که ما هنوز از آن بی خبریم ؛ شاید ...
اما فضا هرچقدر هم برای الکس ما ، برای دل پیرو دوست داشتنی تنگ و بد و سیاه باشد نمیتواند این اسطوره را از درخشش و هنرنمایی دور کند . الکس همیشه نشانی از تکرار نشدنی ها با خود دارد . باز هم درخشش الکس باز هم حرکاتی که هیچ گاه مانند آن را از کسی نخواهیم دید و باز هم شوت های فنی و خارق العاده ای که مثل همیشه سه گوشه دروازه را هدف میگیرد و فریاد بلند شادی ورزشگاه به آسمان میرود ...
اما این شادی بعد از گل الکس نیست ، این چهره ، چهره یک پیروز و یک گل زن قهرمان نیست .
هر لحظه بیشتر به این باور تلخ میرسیم که تا چند دقیقه آینده صحنه های ناخوشایندی به وقوع میپیوندد .
با دیدن چند باره چهره الکس ، نا خود آگاه دل نوشته زیر در ذهنم تداعی میشود :
"
من در روان خویش هزار هزار انسان دارم !
لشکری از مردان و زنان بوده یا نبوده ؛ سواره یا پیاده، نامرئی یا مرده
که پویایند همچو زندگان.
سپاهی از دلیران شکست خورده ، یا پیروزمندان ناشاد ؛
گویی شاهراه میلادها و مرگ ها
از دل من عبور می کند.
چهره ام آرام است
ولی در درون من غوغایی به قدمت تاریخ برپاست ! "
فریاد های تشویق و صحنه های سراسر احساسی که برای تو کاپیتان ، بوقوع میپیوندد .
فریاد از اعماق وجود برای شادی بزرگترین نمایش های تو الکس .
شعار های بلند Alessandro Del Piero Ole لحظه ای در ورزشگاه خاموش نمیشود . شعار هایی که 14 سال پیش اولین بار بعد از درخشش خیره کننده تو در لیگ قهرمانان خوانده شد ، اینبار باز هم در دل آلپی همیشه مه گرفته شهر تورین طنین انداز شده ؛
این بار اما در کالبدی نو ...
یادم نمیرود . روزی که تو بعد از یک سال دوری از فوتبال به میدان مسابقه برگشتی یادم نمیرود . روز های سیاهی که یووه در نبود تو میگذراند و این بین فقط امید دوباره دیدن تو مرا دل گرم میکرد . روزی که همه فوتبال منتظر دوباره پا به توپ شدن تو بودند . روزی که کل ایتالیا از طرفداران اودینزه و لاتزیو تا میلان و رم همگی در ورزشگاه کوچک 30 هزار نفری جمع شدند تا شاهد نمایش دوباره دل پیرو جوان باشند . آن روز هم برای تو صمیمانه و عاشقانه ترین شعار ها خوانده شد .
آن روز برای اولین بود که با گلزنی مجدد ات ثابت کردی دل پیرو ، پایانی ندارد ...
روزگاری که فوتبال ایتالیا سرخورده از ناکامی در جام جهانی چشم به بودای کوچک داشت . روزگاری که یووه این بازیکن بزرگ را به خدمت گرفت و دنیا شاهد درخشش یوونتوس با تک ستاره ایتالیایی مو بلند خود بود ، کسی فکر نمیکرد جوانک لاغر اندام ترویسو ای که تازه از تیم گمنام خود " پادووا " جدا شده بود ، بتواند جایگاهی در حد و نام بهترین بازیکن وقت جهان ، روبی باجو کسب کند . اما تو با آن پیراهن گشاد شماره 16 خیلی حرف برای گفتن داشتی .
روز هایی که زودتر از همه سر تمرین حاضر میشدی و به دقت به دم اسبی بودایی نگاه میکردی . حرکاتش را زیر نظر داشتی و عظم آموختن و آموختن در چشمانت به آسانی هویدا بود . نمیدانیم که خودت هم فکر میکردی روزی روبرتو باجو بزرگ را وادار به ترک یوونتوس کنی یا نه اما فارغ از این ، به همه نشان دادی استعداد ذاتی دل پیرو با تلاش و سختی بسیار میتواند هر ناممکنی را ممکن کند ...
یادمان نمیرود مارچلو لیپی با آن سیگار برگ معروفش همیشه ایستاده به دیوار نیمکت تکیه میداد و با خیالی آسوده نمایش تورا دنبال میکرد و میدانست ، " به دل پیرو اعتماد کن ، بقیه کارها را او انجام میدهد . " ...
نمایش های خارق العاده تو از همان ابتدا نوید ظهور یک ستاره بزرگ را میداد . جوانی چابک ، خوش تکنیک ، کلاسیک و با ضربات پشت محوطه ویرانگر و البته فانتزی تمام نشدنی ضربات آزاد استثنایی . خوش سیما و خلاق تا آنجا که خیلی زود جایگاه خود در بین مهاجمین بزرگ دنیا را پیدا کرد . دل پیرو تا قبل از 24 سالگی بهترین بازیکن ایتالیا و بهترین مهاجم دنیا بود .
کسی که خیلی زود به پر درآمد ترین بازیکن فوتبال دنیا تبدیل شد و هم عصران خود مانند زیزو ، کریستین ویری و رونالدو را کنار زد . روزگاری که مثل امروز هنوز پول های هنگفت بی حساب و کتاب در فوتبال خرج نمیشد ، دل پیرو دقیقه ای 15 دلار درآمد داشت !
جام جهانی 98 اولین رخداد مهم زندگی تو بود . جایی که باید ثابت میکردی شماره 10 واقعی ایتالیا هستی . زوج پر انرژی تو و کریستین ویری جوان آن روز ها ، بهمراه بازیکن بزرگی با کوله باری از تجربه مانند روبی باجو آماده بود تا فاتح دروازه ها باشد . زوج زیبایی که هنوز شادی پس از گل تان در یاد چکمه پوش های سرزمین لاجوردی به یادگار مانده
بعد از مدتها شاید اولین ناکامی بزرگ زندگی ات بوجود آمد . یورو 2000 با تمام خوش شانسی هایی که برای ایتالیا داشت اما بنا نداشت به تو روی خوش نشان دهد . بعد از بازی خاطره انگیز با هلند میزبان و هنر نمایی هم یارانت در ضربات پنالتی ؛ در بازی فینال باید از پس فرانسه سخت جان بر می آمدید . فرانسه ای که در قلب خط میانی خود زیدان را در اختیار داشت و تیتی هانری و داوید ترزگه جویای نام برای برنده شدن سرشار از انگیزه بودند .
ولی آن روز ، روز تو نبود . روزی که از بازیکنی در حد و اندازه های دل پیرو توقع داشتیم نمیتوانست مانند آن باشد . موقعیت های مسلمی که با بی دقتی راهی به دروازه پیدا نمیکرد و فریاد های بلند فرانچسکو توتی بر زخم های عمیق این ناکامی ات ، نمکی سوزناک بود ...
حالا بعد از این سالها دیگر دل پیرو یک چهره بزرگ بین المللی بود . کسی که 3 فینال پیاپی لیگ قهرمانان و یک قهرمانی آن را تجربه کرده بود .
گزارشگران تلویزیونی به هر نحوی خود را با چنگ اندازی به او مطرح میکردند . بعد از هر گل او فریاد تحسین و خوشحالی سر داده میشد و هوادارانی که شاید ستاره همیشگی شان را پیدا کرده بودند . تیم رویایی اوایل هزاره سوم یووه . تیمی که با خروج زیزو بزرگ اینبار با جیجی بوفون جویای نام ، لیلین تورام و پاول ندود بدنبال داستان تازه ای بود .
سال هایی که برای الکس همه چیز بدنبال داشت . از درخشش در جام جهانی و ناکامی ناجوانمردانه ای که در برابر کره بدست آمد گرفته تا حذف رئال مادرید و رسیدن به یک فینال تمام ایتالیایی . و البته اسکودتو ای که هیچ گاه از کارنامه ورزشی الکس دل پیرو دور نخواهد ماند ...
نمایش های خیره کننده تو حد فصلی نداشت . برای همیشه فانتزی باز ترین فانتزی سیاه سفید بودی . حرکاتت ، انتخاب هایت حتی دویدن هایت از هزاران فرسخ آن سو تر ، آشکارا مشخصات الکس دل پیرو را داشت . دریبل ها و ضربات خاص الکس دل پیرو زیبایی ها ای بود که برای آن هیچ میزانی وجود ندارد .
با ورود فابیو کاپلو به بدنه یوونتوس داستان های ناخوشایندی را تجربه کردی . برای اولین بار بی اعتمادی مربی را میدیدی و لحظات سختی که به ناحق روی نمیکت مینشستی اما اینقدر بزرگ و حرفه ای بودی که توانستی 2 سال با کمترین حواشی و اعتراض ها برای تیمت تلاش کنی و نشان دهی اعتراض هایت هم زبانی دیگر دارد . 2 سال سیاهی که خیلی ها تورا تمام شده میدانستند . روزگاری که کمتر کسی تصویری از دل پیرو افسانه ای را در ساق هایت میدید . رنج ، سختی ، خستگی و نا امیدی در تمام این 2 سال نه فقط تو که در تار و پود تمام هوادار هایت رخنه کرده بود . و روزگار بسیار بسیار سخت تر و تاریک تری که بعد از جام جهانی با جریانسازی کالچوپولی بوجود آمد .
سقوط بانوی پیر به دسته پایین تر و کوچ ستارگانی که از یاد برده بودند تمام نام و آوازه خود را مدیون یوونتوس بزرگ هستند . ولی الکس دل پیرو انسانی نبود که به هر طریقی بدنبال کسب جام دیگری باشد . او با بانوی خود ماند و یکبار برای همیشه ثابت کرد
" True Gentleman , Never Leaves His Lady " ...
با ماندن این ابر اسطوره ، بازیکنان صاحب نام و بزرگ دیگری مانند جیجی بوفون ، پاول ندود ، ژرمن کامورانزی و داوید ترزگه هم به ماندن ترغیب شدند و نام خود را برای همیشه در تاریخ پر شکوه بانوی پیر به عنوان وفادارترین ـه وفاداران ثبت کردند . چه آنکه نمایش ها و درخشش انان باعث شد بر خلاف تصور ، نام پر آوازه " یوونتوس ایتالیا " هیچگاه از خاطره ها محو نشود و با قدرت به سطح اول فوتبال اروپا برگردد .
و سالهای خاطره انگیزی که بعد از آن تجربه شد .
حرکات و جشن هایی که لیاقت اسطوره ای چون تو را داشت .
هواداران بزرگ تئاتر رویاهایی که به عشق و احترام تو دقایق ممتد تشویق ات میکنند .
برنابئو فراموش نشدنی و مادریدی های باوقاری که دیده اند تو چگونه یک تنه آنها را شکست داده ای اما آقامنشانه به تشویق ات ایستاده اند ...
از همه اینها عجیب تر شاید هواداران روسونری باشند که با تمام رقابت و جنگی که بین آنها و یوونتوسی ها وجود دارد ، اما نمیتوانند هم وطن بزرگ و افسانه ای خود را بدون غلیان احساسات و تشویق احترام آمیز ، از زمین بدرقه کنند ...
واقعاً چند سال چند دهه حتی بگیم چند قرن طول میکشه که ابر اسطوره ای مثل تو باز هم پدید بیاید که این چنین شایسته احترام و تشویق باشد . چند نسل طول میشکد تا باز هم ستاره ای در میان ستاره های بی شمار آسمان مشهوریت و محبوبیت به منصح ظهور برسد که تا این حد خاص ، پدیده و دارای کلاس بازی و هواداری باشد .
برگردیم به بازی آخر ...
نوشتن برام خیلی سخته ... با اینک برای سالها راجع به این لحظه فکر کردم . که چطوری باشه ، که چطوری میشه !
که چی بگم . جملاتم رو هزار هزار بار ردیف کردم و با خودم تمرین کردم . که چطور با این مسئله برخورد کنم . از چی بگم و نگفتی های این سالها رو چطور به کلمه تبدیل کنم و تایپ کنم ... اما الان خیلی سخته ؛ برای همه چیز خیلی سخته ...
نیمه دوم شروع شده و همنوایی هایی که طبقه به طبقه در ورزشگاه شنیده میشه .
درخشش کاپیتانی که همه چشم امید به ماندنش دارند . همه با تمام وجود در خاستگاه یوونتوسی های دنیا ؛ تورین و ورزشگاه یک پارچه سیاه و سفید دل آلپی سابق و یوونتوس آرنا فعلی از دست سرنوشت میخواهند که عقاب را از آشیانه خود دور نکند .
به دقیقه 60 نزدیک میشیم و تابلو تعویضی که برای آخرین بار شماره الکس دل پیرو روی آن بنمایش در میاد . هیچ کس منتظر یک اتفاق خاص نیست . شاید این تنها باری است که همه از الکس میخواهند فقط به سمت تابلو تعویض برود ، با بازیکن دست بدهد و عادی روی نیمکت بنشیند . گویی هیچ اتفاق خاصی در شرف رخ دادن نیست ...
اما این صحنه که رخ میدهد ، تعظیم الکس به جایگاه روبرو که انجام میشود تیر خلاص است ، تیر خلاص ...
دیگر همه خوشبین ها هم باور میکنند این آخرین نمایش اسطوره در خانه بود ...
حالا دیگر کم کم شعار ها هم با ساز غم کوک شده . صداهای لرزانی که فقط سعی میکنند کلمات را درست ادا کنند . آخرین فریاد Uno Capitano در ورزشگاه ...
سالها بود که انچنان احساساتی نشده بودم . منی که شاید خیلی لحظات سخت در زندگیم تجربه کرده بودم فکر نمیکردم به این زودی ها اونقدر هیجان زده بشم که اشک بریزم ؛ اما نمیشد دور های افتخار الکس رو دید و به خودت مسلط بود ...
دستانی که برای آخرین بار در دل آلپی بالا آورده میشد و تشکراتی که دیگر هیچ گاه تکرار نمیشد ...
تصاویر طرفدارانی که بالاخره غیر قابل باور ها برایشان باور پذیر شده ؛ اشک هایی که مرد و زن ، کوچک و بزرگ نمیشناسد ... همه برای کاپیتان ایستاده دست میزنند و اشک هایی که به پهنای صورت توسط کارگردان تلویزیونی به شکل کاملاً دراماتیکی به تصویر کشیده میشود ...
دیگر باید با خیلی چیزها برای همیشه خداحافظی کنیم .
خداحافظ دریبل های فانتزی ، خداحافظ پاسهای ظریف و پشت پا
بدرود حرکات چشم نواز . دیگر ضربات ایستگاهی قلب سیاه و سفیدمان را نمیلرزاند که بخواهیم شاهد هنر نمایی الکس باشیم .
گلهای Del Piero Style را دیگر فقط در دفتر خاطراتمان پیدا میکنیم و " منطقه دل پیرو " ای که برای همیشه ، تا ابد زیر بار سنگین این جدایی ، مدفون خواهد شد ...
جدایی که هیچگاه نه خواست ما هواداران بوده نه خواست تو که دست بی رحم روزگار و حافظه ضعیف و قدرنشناسی مردمی که زودتر از آنچه فکر بکنند خواهند فهمید ، اسطوره چه کسی بود .
شاید هیچ کس بهتر از جیجی بوفون نتوانست حق مطلب را ادا کند که " به الکس گفتم مثل همیشه آرام باشد . هر اتفاقی هم که بیوفتد این را بدان که یاد تو تا ابد در خاطره ها باقی میماند ... "
الکس دل پیرو از نظر من صرفاً یک بازیکن بزرگ نبود . ستاره یا فوق ستاره نبود .
دل پیرو یک " کلاس بازیگری " بود . دل پیرو یک سبک بود . یک استایل بازی بود .
نویسنده فوتبال ایتالیا به درستی نوشت که " دل پیرو یک کلاس بازی بود . کسی که حالا باید به جوانتر ها یاد دهد چطور بازی کنند که برای رقیبان هم شایسته احترام باشند "
دل پیرو یک انسان نمونه و یک ورزشگار خوب چه از لحاظ اخلاقی چه از بُعد فنی بود و هست و خواهد بود . کسی که مردانگی و آقامنشی رو به معنای واقعی کلمه از نو تعریف کرد . کسی که شایسته است از اسمش در دیکشنری روبروی کلمه وفاداری و خویشتنداری استفاده بشه ...
همیشه افتخار کردم که تورو بعنوان فوتبالیست محبوب انتخاب کردم . همیشه باعث خاص بودن انتخابم شدی . همیشه با احترام ازت یاد شد و باعث شدی معنای واقعی " الگو بودن " رو درک کنم . بهترین ها رو برات آرزو میکنم . تو در زندگی مرد خیلی بزرگی هستی چه داخل زمین سبز چه خارج از اون . فکر نمیکنم در زندگی خودت کمبودی احساسی کنی که بخوام آرزوی بهتر شدنش رو بکنم . اما چون میدونم یک پدر هستی و برای یک پدر چیزی با ارزش تر از تعالی فرزندش نیست ، آرزو میکنم فرزندانت توبیاس و دوروتئا و اون ته تقاری کوچولو ؛ منش و اخلاقیات دل پیرو ای داشته باشند و روزی روزگاری که شاید بین موهای سیاه ما چند تاری موی سفید هم پیدا شد ببینیم و بشنویم که یک دل پیرو دیگر از بین خانواده محبوب دل پیرو ها به عرصه رسیده و جا پای پدر بزرگ خودش گذاشته ...
به امید اون روز عاشقانه دوستت دارم
و یادت رو برای همیشه در قلبم نگه میدارم اسطوره ای ترین اسطوره من ...
فکر نمیکنم کسی بهتر از سونیا لیاقت این رو داشته باشه که از طرف همه ما دوست داران الکس دل پیرو ، بخاطر یک عمر فعالیت ورزشی درخشان و همه کار هایی که برای یووه انجام داده ببوستش ...
با این هشتمین اسکودتو ، دل پیرو در کنار
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
،
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
و
[ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
بعنوان
پرافتخارترین بازیکن تاریخ سری آ قرار میگیره و برگ زرین دیگری بر کارنامه پربار ورزشی خودش ثبت میکنه ...
GRAZIE PER TUTTI , ALEX
منبع:
فــــــــــوتیــــران
کــاربر:TIFOSI DELLA JUVE