دست همتون درد نكنه. واقعا اطلاعات خوبي دادين.
کامرون کارتیو :
نام : کامرون کارتیو
متولد : نهم ـ آوریل ـ سال ۱۹۷۸
خانواده : پدر و مادر ـ برادر بزرگتر ( الک کارتیو ) ـ خواهر کوچکتر
محل زندگی : استکهلم سوئد
فیلم مورد علاقه : گلادیاتور ـ تروی
غذای مورد علاقه : pasta carbonara
ورزش مورد علاقه : تنیس
کامرون کارتیو در نهم آوریل سال ۱۹۷۸ در ایران ـ تهران متولد شد . در سن ۷ سالگی با خانواده اش به اسپانیا مهاجرت کرد و بعد از مدتی نیز به سوئد رفتند !
در سوئد در سن ۱۳ سالگی کار هنری خود را با نواختن پیانو آغاز کرد و در نواختن پیانو به موفقیت هایی دست یافت . سپس او به گروه هیپ هاپ محله خود ملحق شد و بعد از آن برای مدتی نیز با آرش همکاری های کوچکی داشت ! (( آرش و خانواده کارتیو در یک محله زندگی میکردند !! و با هم دوست بودند ! )) و نیز بعد از آن کامرون کار خود را با نوازندگی استدیویی و نوشتن آهنگ و ملودی ادامه داد و سرانجام در سال ۲۰۰۳ هنرمندی شد که دیگر حالا به صورت انفرادی و تک نفره میخواند
در طول آن سالها منبع الهام او هنرمندان دهه ۸۰ و ۹۰ بودند و بطور کلی تحت تاثیر هنرمند فرانسوی Jean Michel Jarre و گروه آلمانی Modern Talking بود .
اولین آهنگ تک نفره کامرون به نام Roma از آلبومش به نام بدون مرز ( Borderless ) توسط خود کامرون نوشته و اجرا شد و جالبه که بدونید این آهنگ به طور کلی دارای هیچ مفهوم کلی و خاصی نیست و در این ترانه کلمه هایی وجود دارند که معنی مشخصی ندارند و کسی جزء کامرون معنی آنها را درک نمی کند !
در هر صورت این آهنگ و در ادامه آلبوم وی که شامل ۱۱ آهنگ می باشد توسط شرکت Sony BMG تست و پذیرفته و در نهایت تهیه شد و آهنگ Roma به مدت هفت هفته در جدول Top 10 سوئد در میان پر فروش ترین ها قرار داشت .
دومین آهنگ وی با نام Henna به صورت دو نفره و با همکاری خواننده مشهور عرب > خالد < تهیه و اجرا شد که داستان چگونگی همکاری این دو نیز تا اندازه یک داستان طولانی است .!
کامرون در سوئد عاشق دختر همسایه خود به نام Henna می شود و این دو برای مدتی نیز با هم دوست بودند اما بعد از مدتی بنا به دلایلی هنا به همراه خانواده اش مجبور به ترک سوئد میشوند و از آنجا که این مهاجرت نا خواسته بود در نتیجه آنها هنوز مقصد و محل زندگی خود را انتخاب نکرده بودند و همین موضوع باعث شد که ارتباط کامرون با هنا قطع شود و از آنجا که هنا از طرفداران سر سخت خالد ( خواننده عرب ) بود کامرون برای نشان دادن عشقش به هنا با خالد ارتباط بر قرار کرد و توانست موافقت خالد را برای همکاری جلب کند و نتیجه این همکاری آهنگ هنا شد تا شاید به این وسیله کامرون بتواند عشق گم شده خود را باز یابد .
در هر صورت کامرون همچنان به کار هنری خود ادامه خواهد داد و امید به روزی دارد که به عنوان یک هنرمند مردمی پذیرفته شود و بتواند با موزیکش شادی و سعادت را به شنوندگانش هدیه دهد و آرزو دارد که پیام آور موزیکی بدون مرز باشد
!
گروه موسیقی کامکارها در سال 1344برای نخستین بار در سنندج، به عنوان گروهی خانوادگی به سرپرستی استاد حسن کامکار(ویلن) و عضویت هوشنگ(آکاردئون)، بیژن(خواننده)، پشنگ(سنتور)، قشنگ(خواننده و ویلن) و ارژنگ(تمبک)تشکیل شد و برنامه های متعددی را در باشگاه افسران، مدارس و تالارهای شهر سنندج اجرا کرد. کامکارها اوّلین تمرینات خود را شب ها در کنار حوض کوچک حیاط منزل شان انجام می دادند. با بزرگ شدن فرزندان، به تدریج این گروه موسیقی متکامل ترشد، از نظر آنسامبل انسجام بيشتري پيدا كرد و در سال 1348 با اعضای خود، هوشنگ(ویلن)، بیژن(تار و خواننده)، پشنگ(سنتور)، قشنگ(خواننده)، ارژنگ(تمبک)، ارسلان(عود) و اردشیر(کمانچه) کنسرت هایی را به صورت رسمی در برخی از شهرهای کردستان و همچنین شهر ارومیه برگزارکرد.
بعد از سال1350 برخی از افراد خانواده از جمله هوشنگ، بیژن، پشنگ و ارسلان برای فراگیری موسیقی آکادمیک به تهران آمده و در دانشکدۀ هنرهای زیبا به تحصیل مشغول شدند(ارژنگ در آن دوره در رشتۀ نقاشي تحصيل مي كرد). پس از چندی کامکارها به اتّفاق محمّد رضا لطفی، حسین علیزاده، پرویز مشکاتیان و تنی چند از دیگر هنرمندان، گروه های شیدا و عارف را تشکیل دادند. این دو گروه کنسرت های موفّقیّت آمیزی را با خوانندگی محمّدرضاشجریان و شهرام ناظری به اجرا گذاشته و آثاری را ارائه کردند که بی ترديد از جمله آثار به یادماندنی موسیقی سنتّی ایران به شمارمی آیند.
اوّلین کنسرت های رسمی اين خانواده با نام «گروه کامکارها» در اوایل دوران پس از انقلاب در مجموعه آزادی و تالار وحدت اجرا شد که در بر گيرندۀ سه قسمت: موسیقی فارسی، تکنوازی سنتور اردوان و موسیقی کردی بود. در سال 1368 امید لطفی، فرزند قشنگ و محمّد رضا لطفی، به گروه پیوست و نوازندگی تار گروه را به عهده گرفت.
کامکارها در کنسرت هاي اخیرشان برخی از استعدادهای جوان را نیز در کنار خود جای داده اند.
این گروه کنسرت های متعددی در داخل و خارج از کشور اجرا نموده و در اکثر فستیوال های بزرگ موسیقی جهانی از جمله Womadبه مدیریت پیتر گابریل، سامراستیج (نیویورک) و اکثر تالارهای بزرگ و مهم اروپا و آمریکا همواره حضوری قدرتمندانه و تحسين برانگیز داشته است.
گروه کامکارها در اکثر شهرهای کردستان عراق کنسرت هایی را برگزار کرده، همچنين در سال1380 برای اولین بار در تاریخ کشور ترکیه توانست برنامه موسیقی کُردی را در شهرهای استانبول و دیار بکر اجرا کندکه نقطۀ عطفي در رخدادهاي موسيقي اين مناطق به شمار مي آيد. از دیگر اجراهای مهم کامکارها، می توان به شرکت در فستیوال موسیقی لوچیانو بریو ،آهنگساز بزرگ و مدرن ایتالیایی اشاره كرد؛ اين كنسرت ها كه در سال 1383در بسياري از شهرهای انگلستان اجرا شد، حاصل همكاري گروه كامكارها و اركستر سيمفونياي لندن و نشان دهندۀ هماوايي دو نوع موسیقی کردی و موسیقی مدرن جهانی بود كه توجه بسياري از صاحبنظران و علاقمندان موسيقي را به خود جلب كرد.
اجرای کنسرتینو کمانچه با ارکستر سمفونیک«مالمو» ي سوئد در سال 1384نیز يكي دیگر از موفقیت های اين گروه در همين دوران بود.
گروه کامکارها علاوه بر اجرای صحنه ای، آلبوم هاي متعددي را عرضه کرده است که از آن جمله مي توان به اورامان، زردی خزان، شیلره، گلاویژ، کامکارها، آگری زیندو، گل نیشان، پرشنگ، کانی سپی، سماع ضربی ها (برای ساز های کوبه ای)، سه نوازی و تکنوازی، به یاد صبا، ، ئه وراد و ایمشو اشاره كرد. هریک از اعضاء گروه کامکارها، علاوه بر این موارد، به تنهائی نیز آثار متعددی را در قالب آلبوم، موسیقی متن فیلم، تالیف و ترجمۀ کتاب ارائه کرده اندکه در شرح حال تک تک شان مورد اشاره قرار خواهد گرفت.
این گروه با دعوت از دیگر اساتید موسیقی كشور، درسال 1376 آموزشگاه آزاد موسیقی كامكارها را درتهران بنيان نهاد كه تا به امروز به فعاليت خود ادامه داده و سهم به سزايي در معرفي چهره هاي مستعد و جديد به جامعۀ هنري كشور داشته است.
</div>
متولد 1325، سنندج
او مقدمات موسیقی را نزد پدرش، استاد حسن کامکار، فرا گرفت و پس از دو سال تحصیل در هنرستان شبانۀ موسیقی ملي در تهران به عنوان یک دانش آموختۀ موسیقی به زادگاهش سنندج بازگشت و در كلاس هاي فرهنگ و هنر به تدریس مشغول شد.
هوشنگ کامکار در سال 1351 به دانشکدۀ هنرهای زیبا راه یافت و گواهی لیسانس خود را در زمینۀ آهنگسازی دریافت کرد. پس از آن، وی بلافاصله رهسپار ایتالیا شد و به مدت یک سال و نیم در دانشگاه سانتاچیچیلیای رُم تکنیک های کنترپوآن و فوگ را فراگرفت.
او در سال 1357 پس از اخذ گواهي فوق ليسانس از دانشگاه ایالتی سان فرانسیسکو و همزمان با پيروزي انقلاب به ایران بازگشت. هوشنگ کامکار چند سال در دانشگاه فارابی و دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران به تدریس اشتغال داشت. وی علاوه بر تدريس در دانشگاه هنر، به مدت ده سال عضو هيئت علمي و نزدیک به پنج سال مدير گروه موسيقي اين دانشگاه بود، او همچنین بيش از چهارسال مديريت اركستر سمفونيك فرهنگسراي بهمن را بر عهده داشت
متولد 1328، ارومیه
او نیز همچون دیگر اعضاء خانواده نزد پدر به فراگیری موسیقی پرداخت. بیزن با خوانندگی در رادیو سنندج فعالیت حرفه ای خود را اغاز کرد .اولین سازی که وی برگزید،تنبک بود امااو پس از آن به عنوان نوازنده ملودیکا و تار در گروه خانوادگی کامکار حضور داشت. بیزن در سال 1384 با استاد محمد رضا لطفی آشنا شد. به گفته خود وی این آشنایی نقطه عطفی در زندگی او به شمار می آمد، چرا که لطفی بعد از پدر نقش به سزایی در آشنایی او با تار و موسیقی ایرانی داشت. او از نخستین کسانی بود که در مقام نوازنده تنبک به گروه شیدا پیوست اما پس از چندی با آمدن ارژنگ وی به نوازندگی رباب روی آورد. ولی پس از آن فصل جدیدی در زندگی بیژن و در حقیقت در موسیقی سنتی ایرانی گشوده شد. زیرا به پیشنهاد محمدرضا لطفی به نوازندگی دف پرداخت و پس از چندی این ساز خانقاهی را به عرصه اجراهای عمومی برد. استقبال مردم و دستان توانمند بیژن دلیلی بر ادامه حضور پر شور دف در موسیقی سنتی ایرانی شد، تا آن جا که اینک این ساز جزء جدایی ناپذیری از این موسیقی به شمار می آید.
او علاوه بر اجرای کنسرت های متعدد به همراه مطرح ترین گروههای موسیقی در داخل و خارج از کشور شرکت جشنواره های معتبر جهانی، در مقام آهنگساز فنوازنده و خواننده در بیش از 120 البوم حضور داشته و ساخت موسیقی نزدیک به 20 برنامه تلویزیونی، سریال و فیلم را در کارنامه خود جای داده است. از میان این آثار میتوان به ئاگری زیندو، شلیره، گل صدبرگ، دف و رباب، دف و نی، افسانه تنبور و ...... اشاره کرد.
متولد1330، سنندج
او که از سن12 سالگی فراگیری موسیقی را نزد پدرش آغاز کرد، در سال 1345 در مرکز فرهنگ و هنر سنندج آموزش سنتور را آغاز نمود و به مدت پنج سال با مرکز رادیوی سنندج همکاری داشت. پس از این دوران وی به تهران سفر کرد و در دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران به اخذ درجه ليسانس موسيقي نايل شد. وی همچنین در آزمون تکنوازی سنتور كانون باربد، که توسط نور علی خان برومند تأسیس شده بود، به مقام نخست دست یافت و در سال 1384 به مقام درجۀ یک هنری توسط شورای ارزشیابی هنرمندان نائل شد.
پشنگ کامکار یکی از بنیان گذاران گروه شیداست. ازجمله آثار او می توان به سه نوازی و تکنوازی سنتور،گلگشت، به یاد صبا، بارانه(تکنوازی)، فراق، تکنوازی سنتور در ماهور و راست پنجگاه و گل به دامن اشاره كرد. وي همچنين آثار مكتوبي چون شيوۀ سنتور نوازي، ردیف میرزا عبدالله برای سنتور، موج، گلنار، یادگاران، سپیده و هزاردستان را به دست انتشار سپرده است. او در كنار تدريس در دانشكدۀ هنر و معماري دانشگاه آزاد و عضويت در هيِِات ژوري دانشكدۀ موسيقي كرج، بيش از 30سال است كه به تدريس نوازندگي سنتور مشغول بوده و از اين رهگذر شاگردان متعددي را به جامعۀ موسيقي ايران معرفي كرده است.
متولد1332، سنندج
او در سنین خردسالی فراگیری ویلن را نزد پدرش آغاز کرد و در همان سال ها با مهارت، قطعات استــاد صبـا را می نواخت. قشنگ در گروه موسیقی پدر، علاوه بر نوازندگی ویلن به خوانندگی هم مشغول شد. وی پس از سفر به تهران به فراگیری سه تار روی آورد و نزد چند تن از اساتید موسیقی ایران از جمله سعید هرمزی، محمد رضا لطفی و حسین علیزاده، نوازندگی سه تار را با جدیت بیشتری ادامه داد.
قشنگ نخستين بانويي ست كه پس از انقلاب به روي صحنه رفته و در تالار وحدت به همراه گروه كامكارها به اجراي كنسرت پرداخته است، این حضور كه پس از يك دوران وقفۀ كوتاه شكل گرفته بود، به صورت نقطۀ عطفي درآمد و تا حدودي مقدمات نقش آفريني گستردۀ بانوان اهل موسيقي كشور را بر روي صحنه ها پديد آورد. قشنگ کامکار همراه با خانم سيما بينا كنسرت هاي متعددي را براي بانوان در خارج از كشور اجرا كرد. او اکنون درچندين آموزشگاه موسیقی ، به تربيت نوازندگان سـه تار مشغول است.
متولّد 1335، سنندج
او از دوران کودکی به هنر نقاشی و نوازندگی تمبک عشق می ورزید. او در دورانی که گروه کامکارها به تدریج شکل می گرفت به عنوان نوازندۀ تمبک، ارکستر فرهنگ و هنر سنندج را همراهی می کرد. وي در سال 1355عازم تهران شد و در کنار فراگیری دروسی در زمینه موسیقی، به تکمیل و یادگیری تکنیک های تمبک نوازی پرداخت.
ارژنگ در سال1357 به دانشکدۀ هنرهای زیبای دانشگاه تهران راه یافت و به تحصیل در رشتۀ نقاشی مشغول شد. او علاوه بر آموزش موسیقی و نقاشی، همراه گروه های شیدا و عارف کنسرت های متعددی را اجرا نموده كه غالباً به صورت آلبوم منتشر شده اند.
ارژنگ کامکارنمایشگاه هاي انفرادي متعددی از آثار نقاشی خود برپا کرده كه مهم ترين آن ها در سال 1370و1376در گالری سیحون، استقبال چشمگیر همگان را در پی داشت. ارژنگ در سال 1383 کتاب «60 قطعه برای تمبک» را منتشر کرد که نشان دهندۀ گوشه ایی از تجربیات او طي ساليان متمادي است. وي اينك 15 سال است كه در آموزشگاه كامكارها به تدريس تمبك نوازي مشغول بوده و نوازندگان چيره دستي را تربيت كرده است
متولد1339، سنندج
او مقدمات موسیقی را نزد پدر فراگرفت و در سنین خردسالی در شهر سنندج با گروه های مختلفی که توسط پدرش سرپرستی می شد، به اجرای کنسرت می پرداخت.
او پس از چندی به تهران سفر کرد و در دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران فراگیری موسیقی را ادامه داد. وی پس از تکمیل دروس موسیقی، به عنوان نوازنده ویلن، همکاری اش را با ارکستر سمفونیک تهران آغاز کرد. او هم اکنون یکی از اعضاء ارزشمند این گروه و مایستر ارکستر سمفونیک تهران است.
ارسلان علاوه بر نوازندگی ویلن کلاسیک در عود نوازی نیز بسیار چیره دست است. وی آثار متعددی را پدید آورده که برخی از آن ها عبارتند از: به یاد علی اصغر کردستانی، زردی خزان، سوئیت سمفونیک افسانه سرزمین پدری ام، سرود ایران، شوریده دل، سوئیت سمفونیک کردی، کنسرتينو کمانچه (با همکاری اردشیر کامکار)، شباهنگام (با همکاری هوشنگ کامکار روی اشعار نیما یوشیج)، جادۀ ابریشم، موسیقی متن فیلم مادر( به کارگردانی علی حاتمی) موسیقی متن فیلم آواز های سرزمین مادری ام (به كارگرداني بهمن قبادی)، آلبوم خاک، نغمۀ خراسانی، نغمۀ صلح (تقدیم به خانم شیرین عبادی) و آلبوم ئه وین. او برای کودکان نیز موسیقی متن تأترهای سبز در سبز، شش جوجه کلاغ و روباه، کارآگاه 2، بابا بزرگ و تُرُب و موسیقی فیلم تنبلِ قهرمان (تماماً به کارگردانی بهروز غریب پور) را ساخته است.
متولد 1341، سنندج
او از دوران خردسالی نزد پدرش به فراگیری ویلن پرداخت و خیلی زود به عنوان نوازندۀ ویلن و کمانچه، ارکسترفرهنگ و هنر سنندج را همراهی کرد. اردشیرکامکار دارای استعداد شگرفی در زمینۀ موسیقی بود و توانست قطعات بسیار مشکلی را که استاد ابوالحسن صبا برای ویلن نوشته بود با کمانچه اجرا کند. او در سال 1359 رهسپار تهران شد و همکاری اش را با گروه های شیدا و عارف آغاز نمود. وی همچنین نزد محمد رضا لطفی و پشنگ کامکار دروس تکمیلی اش را در زمینۀ ردیف سنتّی ایران فرا گرفت و با تکنیک نوازندگی اساتید پیشگام موسیقی ایران آشنا شد. اردشیر مدتی نیز در محضر استاد گنجه ای از شیوه های مختلف ردیف سازی و آوازی ایرانی شناخت بيشتري پيدا کرد.
اردشیر همواره عزم آن داشت تا قابلیت آوائی و تکنیکی ساز کمانچه را گسترش دهد و با همین منظور به اجرای قطعات ویلن استاد صبا (به یاد صبا) وکنسرتینو کمانچه (بر تارک سپیده) همّت گمارد. او در اثر «بر تارک سپیده» با تجربیات بدیع و مهارت های تکنیکی گسترده اش موفق شد کمانچه را به سازی بسیار قدرتمند و پر شور مبدل کند.
از ميان فعاليت ها و آثار اردشير مي توان به اين موارد اشاره كرد:
به یاد صبا، بر تارک سپیده، زهی عشق، تال (قطعاتی بر روی موسیقی لرستان همراه آواز و کمانچه فرج علیپور)، ناشکیبا، راز نگاه ( هم نوازی کمانچه و لیره ساز یونانی و بداهه نوازی در موسیقی ایران و یونان به همراه ماتئوس تساهوریدیس) و شرکت در کنسرت ها و فستیوال های بین المللی در اکثر کشورهای دنیا به همراه گروه کامکارها و گروهای دیگري چون شیدا، عارف و دستان.
وي كتابي تحت عنوان قطعات و اتودهایی برای دورۀ عالی کمانچه را در دست انتشار دارد. اردشیر کامکار از رهگذر 25سال تدريس در آموزشگاه هاي مختلف و دانشكدۀ هنردانشگاه آزاد، كمانچه نوازان بسياري را به جامعۀ موسيقي كشور معرفي كرده است.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)