تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 20 از 27 اولاول ... 10161718192021222324 ... آخرآخر
نمايش نتايج 191 به 200 از 268

نام تاپيک: تاپيك حرف هاي دلنشين . . .!

  1. #191
    داره خودمونی میشه leila_kl's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2006
    پست ها
    37

    پيش فرض

    قابل نداشت

  2. #192
    کـاربـر بـاسـابـقـه k@vir's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2006
    محل سكونت
    پشت هیچستان
    پست ها
    413

    پيش فرض

    هر وقت ديدي ماهي بتونه پرواز بكنه
    هر وقت تونستي گريه ي سنگ رو ببيني
    هروقت تونستي بوسه بر آتش بزني
    بدون من فراموشت كردم.

  3. #193
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    1,234

    پيش فرض

    دوستان من دنبال يك متن يا شعر زيبا براي روز معلم ميگردم .

    كسي ميتونه كمكم كنه ؟

  4. #194
    حـــــرفـه ای Moh3en_DDD's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    1391
    پست ها
    3,761

    پيش فرض

    نقل قول نوشته شده توسط Setareh 2006
    دوستان من دنبال يك متن يا شعر زيبا براي روز معلم ميگردم .

    كسي ميتونه كمكم كنه ؟
    اگه تو همین تاپیک یکم بگردی بیدا میشه ؟؟؟؟!

    راستی اصلا من فکر نمیکردم که این تاپیک انقدر طرفدار داره !!!!

    دمتون گرم ..... ایول ... !

  5. #195
    پروفشنال kazemfdisk's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    سبزوار
    پست ها
    702

    پيش فرض

    می گویند شیشه ها فاقد احساسند
    ولی وقتی روی شیشه بخار کرده اتا قم نوشتم
    دیگر مرا دوست ندارد قطره قطره بارید

  6. #196
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    هنوز کسي هست که مرا در کهنه ترين خاطراتش ...ياد اورمي شود .....پس اينجا بايددر پشت درهاي بسته کسي باشد...قلبي باشد که ميتپد...اين صداي قلب است که ميسازد...پرنده را به پرواز در مي اورد...چشمان را اشک مي زايد....درخت را شاخ و برگ مي دهد....هر چيز قلب دارد ...مي تپد ....اين قلب است که عشق مي افريند.....

  7. #197
    حـــــرفـه ای saye's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    mirror
    پست ها
    2,677

    پيش فرض

    شب بود و شب، شب و شب و .. خورشيد خواب بود

    من فـــــــــکر روز و ســـــــــــــاعت دنيا خراب بود


    من هی ورق زدم : شب و شب بــــــــــود و باز شب

    پس آفتــــــــــــــــــــــ ـــاب صفحه چند ِ کتاب بود ؟!


    باور کنيــــــــــــــــــــــ ـــد بخت من اينقدر شب نبود

    در طالعم نشانه ای از آفتــــــــــــــــــــــ ـــــاب بود !

    ...

  8. #198
    اگه نباشه جاش خالی می مونه رويا خانوم's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2005
    پست ها
    407

    پيش فرض

    خدا گفت :ليلي يك ماجراست ، ماجرايي آكنده از من .
    ماجرايي كه بايد بسازيش .
    شيطان گفت : تنها يك اتفاق است . بنشين تا بيفتد .
    آنان كه حرف شيطان را باور كردند ، نشستند
    و ليلي هيچ گاه اتفاق نيافتاد .

    مجنون اما بلند شد ، رفت تا ليلي را بسازد .
    خدا گفت : ليلي درد است ، درد زادني نو ، تولدي به دست خويشتن .
    شيطان گفت : آسودگي ست . خيالي ست خوش .
    خدا گفت : ليلي ، رفتن است ، عبور است و رد شدن .
    شيطان گفت : ماندن است . فرو ريختن در خود .
    خدا گفت : ليلي جستجوست . ليلي نرسيدن است و بخشيدن

    شيطان گفت : خواستن است . گرفتن و تملك .
    خدا گفت : ليلي سخت است . دير است و دور از دست .
    شيطان گفت : ساده است . همين جا و دم دست
    و دنيا پر شد از ليلي هاي زود . ليلي هاي ساده اينجايي .
    ليلي هاي نزديك لحظه اي .
    خدا گفت : ليلي زندگي است . زيستني از نوعي ديگر .

    ليلي جاودانه شد و شيطان ديگر نبود
    مجنون ، زيستني از نوعي ديگر را برگزيد و مي دانست كه ليلي تا ابد طول مي كشد ليلي گريه کرد
    ليلي گفت : امانتي ات زيادي داغ است . زياد تند است .
    خاكستر ليلي هم دارد مي سوزد ، امانتي ات را پس مي گيري ؟
    خدا گفت : خاكسترت را دوست دارم ، خاكسترت را پس مي گيرم .

    ليلي گفت : كاش مادر مي شدم ، مجنون بچه اش را بغل مي كرد .
    خدا گفت : مادري بهانه عشق است ، بهانه سوختن ؛ تو بي بهانه عاشقي ، تو بي بهانه مي سوزي .
    ليلي گفت : دلم مي خواهد ، ساده ، بي تاب ، بي تب
    خدا گفت : اما من تب و تابم ، بي من مي ميري

    ليلي گفت : پايان قصه ام زيادي غم انگيز است ، مرگ من ، مرگ مجنون ، پايان قصه ام را عوض مي كني ؟
    خدا گفت : پايان قصه ات اشك است . اشك درياست ؛
    دريا تشنگي است و من تشنگي ام ، تشنگي و آب . پاياني از اين قشنگتر بلدي ؟
    ليلي گريه كرد . ليلي تشنه تر شد .
    خدا خنديد .
    خدا گفت : زمين سردش است . چه كسي مي تواند زمين را گرم كند ، ليلي گفت : من .

    خدا شعله اي به او داد . ليلي شعله را توي سينه اش گذاشت سينه اش آتش گرفت . خدا لبخند زد . ليلي هم .
    خدا گفت : شعله را خرج كن . زمين ا م را به آتش بكش
    ليلي خودش را به آتش كشيد . خدا سوختنش را تماشا مي كرد .
    ليلي گر مي گرفت .خدا حافظ مي كرد .
    ليلي مي ترسيد . مي ترسيد آتش اش تمام شود . ليلي چيزي از خدا خواست . خدا اجابت كرد .
    مجنون سر رسيد . مجنون هيزم آتش ليلي شد . آتش زبانه كشيد . آتش ماند . زمين خدا گرم شد .

    خدا گفت : اگر ليلي نبود ، زمين من هميشه سردش بود .

  9. #199
    کـاربـر بـاسـابـقـه Behroooz's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2005
    محل سكونت
    ایران
    پست ها
    6,210

    پيش فرض

    هر كس مي خواهد من و تو ما نشويم خانه اش ويران باد

  10. #200
    پروفشنال kazemfdisk's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2005
    محل سكونت
    سبزوار
    پست ها
    702

    پيش فرض

    کاش می شد اشک راتهدید کرد
    فرصت لبخند را تمدید کرد
    کاش می شد در غروب لحظه ها
    خا طرات عشق را تمدید کرد

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •