تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 34

نام تاپيک: تاريخ مطبوعات

  1. #11
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض انصاري اصفهاني، ربيع

    نويسنده, روزنامه نگار و شاعر



    سال و محل تولد: 1318ق - اصفهان
    زندگينامه: ربيع انصاري اصفهاني. (تو 1318ق), نويسنده, روزنامه نگار و شاعر. وي در اصفهان به دنيا آمد تحصيلات خود را در اين شهر انجام داد. سپس به اروميه رفت و در آن شهر «روزنامه كيوان» را منتشر ساخت.

    آثار: «افشاي حقايق پاسخ به اعلاميه 29 آذر سيد ضياءالدين»؛ «جنايات بشر يا آدم فروشان قرن بيستم»؛ «سيزده عيد وضع اجتماعي زن».

  2. #12
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اديب‌ الممالك‌ فراهاني‌، ميرزا محمد صادق‌ حسيني‌

    شاعر و روزنامه‌ نگار



    سال و محل تولد: ‌1277 ه.ق‌ - گازران‌ از توابع‌ فراهان‌ اراك‌
    سال و محل وفات: 1326 ه.ق‌ در تهران‌
    زندگينامه: ميرزا محمد صادق‌ حسيني‌ ملقب‌ به‌ اديب‌ الممالك‌ فراهاني‌ شاعر و روزنامه‌ نگارمعروف‌ دوره‌ قاجاريه‌ كه‌ بعد ها در عرصه‌ شعر و روزنامه‌ نگاري‌ به‌ شهرت‌ رسيد، در سال‌1277 ه.ق‌ در قريه‌ گازران‌ از توابع‌ فراهان‌ اراك‌ به‌ دنيا آمد. وي‌ در نوجواني‌ پدرش‌ را ازدست‌ داد و در اثر پريشاني‌ وضع‌ مادي‌ به‌ تهران آمد و پس‌ از طي‌ مدارج‌ معمول‌ آن‌ زمان‌،فنون‌ ادبيات‌ فارسي‌ و عرب‌ را از اساتيد فن‌ آموخت‌. ميرزا پس‌ از چندي‌ يكي‌ از سرآمدان‌ سخنور عصر خود گشت‌ و مورد اكرام‌ و توجه‌ شاهزاده‌ طهماسب‌ ميرزا مؤيد الدوله‌ قرارگرفت‌. ميرزا محمد صادق‌ در سال‌ 1309 ه.ق‌ به‌ اتفاق‌ امير نظام‌ گروسي‌ كه‌ دوست‌ صميمي‌ او بود وبه‌ حكومت‌ كرمانشاه منصوب‌ شده‌ بود به‌ آن‌ شهر رفت‌ و تا سال‌ 1313در كرمانشاه‌ اقامت‌ گزيد. وي‌ سپس‌ در سال‌ 1314 به‌ تهران‌ بازگشت‌ و از طرف‌ مظفر الدين‌شاه لقب‌ اديب‌ الممالك‌ را دريافت‌ كرد. اديب‌ الممالك‌ در همان‌ سال‌ كه‌ امير نظام‌ به‌پيشكاري‌ كل‌ آذربايجان‌ منصوب‌ شد به‌ اتفاق‌ او به‌ تبريز رفت‌ و در سال‌ 1316 ه.ق‌ روزنامه‌ ادب‌ را در اين‌ شهر منتشر كرد. اديب‌ در سال‌ 1318 ه.ق‌ از تبريز به‌ قفقاز رفت‌ و درآنجا با كمك‌ احمد بيك‌ آقايف‌ قراباغي‌ روزنامه‌ ارشاد را به‌ زبان‌ تركي‌ و فارسي‌ منتشر نمود. وي‌ پس‌ از چندي‌ روزنامه‌ ادب‌ را در مشهد منتشر ساخت‌ و در سال‌ 1324 روزنامه‌ عراق‌ عجم‌ را در تهران‌ تأسيس‌ كرد. اديب‌ الممالك‌ مدتي‌ نيز سردبير روزنامه‌ ايران‌ دولتي‌بود. وي‌ در روزهاي‌ انقلاب‌ مشروطيت نقش‌ فعالي‌ بر عهده‌ داشت‌ و همزمان‌ با صدور فرمان‌ مشروطه و گشايش‌ مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ به‌ سردبيري‌ روزنامه‌ مجلس‌ منصوب‌ گرديد. سالهاي‌ پاياني‌ عمر اديب‌ الممالك‌ در وزارت‌ دادگستري‌ و عدليه‌ گذشت‌ ولي‌ وي‌همچنان‌ فعاليت‌ اصلي‌ خود را روزنامه‌ نگاري‌ مي‌دانست‌. شهرت‌ عمده‌ اديب‌ الممالك‌ جداي‌ از روزنامه‌ نگاري‌ و درج‌ مقالات‌ اديبانه‌، در شعر و شاعري‌ بود و اين‌ شاعر آزاده‌ به‌ويژه‌ در جريان‌ نهضت‌ مشروطيت‌ اشعار و ترجيع‌ بند هاي‌ زيبايي‌ سرود كه‌ در بيداري‌ وروشنگري‌ مردم‌ نقش‌ زيادي‌ داشت‌. اديب‌ در سرودن‌ گونه‌ هاي‌ مختلف‌ شعري‌ اعم‌ ازقصيده‌ ،مسمط و ترجيع‌ بند تسلط كامل‌ داشت‌ و در اشعار خود وضعيت‌ آشفته‌ كشور دراواخر دوره‌ قاجاريه‌ و نفوذ بيگانگان‌ در ايران‌ را بطور كامل‌ به‌ نمايش‌ گذاشته‌ است‌ : برخيز شتربانا بربند كجاوه‌ كز چرخ‌ همي‌ گشت‌ عيان‌ رايت‌ كاوه‌ وز شاخ‌ شجر برخاست‌ آواز چكاوه‌ وز طول‌ سفر حسرت‌ من‌ گشت‌ علاوه‌ بگذر بشتاب‌ اندر از رود سماوه‌ وز ديده‌ من‌ بنگر درياچه‌ ساوه‌ وز سينه‌ ام‌ آتشكده‌ پارس‌ نمودار * ...امروز گرفتار غم‌ و محنت‌ رنجيم‌ در داو فره‌ باخته‌ اندر شش‌ و پنجيم‌ با ناله‌ و افسوس‌ درين‌ دير سپنجيم‌ چون‌ زلف‌ عروسان‌ همه‌ در چين‌ و شكنجيم‌ هم‌ سوخته‌ كاشانه‌ و هم‌ باخته‌ گنجيم‌ مائيم‌ كه‌ در سوك‌ و طرب‌ قافيه‌ سنجيم‌ جغديم‌ به‌ ويرانه‌ هزاريم‌ بگلزار * ...افسوس‌ كه‌ اين‌ مزرعه‌ را آب‌ گرفته‌ دهقان‌ مصيبت‌ زده‌ را خواب‌ گرفته‌ خون‌ دل‌ ما رنگ‌ مي‌ ناب‌ گرفته‌ وز سوزش‌ تب‌ پيكر ماتاب‌ گرفته‌ رخسار هنر گونه‌ مهتاب‌ گرفته‌ چشمان‌ خرد پرده‌ زخوناب‌ گرفته‌ ثروت‌ شده‌ بي مايه‌ و صحت‌ شده‌ بيمار * اديب‌ الممالك‌ فراهاني‌ در سال‌ 1326 ه.ق‌ در تهران‌ در گذشت‌ و در آستانه‌حضرت‌ عبدالعظيم‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد. از وي‌ دههامقاله‌ و ديوان‌ اشعاري‌ مشتمل‌ بربيست‌ و دو هزار بيت‌ به‌ يادگار مانده‌ است‌.

    آثار: دههامقاله‌ و ديوان‌ اشعاري‌ مشتمل‌ بربيست‌ و دو هزار بيت‌

  3. #13
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض يغمايي، اقبال

    روزنامه نگار، نويسنده، مترجم و مصحح



    سال و محل تولد: 1295هـ.ش. - مسكين خور
    سال و محل وفات: 1376 هـ.ش.
    زندگينامه: وی فرزند "اسدالله منتخب السادات" در روستاي "مسكين خور" و "بيابانك" به دنيا آمد. وي برادر "حبيب يغمايي"، صاحب مجله ی "يغما" بود. اقبال پس از اتمام تحصيلات مقدماتي به "تهران" آمد و تحصيلات ابتدايي را در مدرسه های تهران و متوسطه را در مدرسه دارالفنون به پايان رساند. او سپس وارد دانشسراي مقدماتي شد و بعد از پايان تحصيلات دانشسراي عالي به "شاهرود" رفت و در ضمن تدريس رياست دبيرستان "ايران شهر" آن جا را نيز به عهده گرفت. يغمايي در (1324 هـ.ش.) به تهران بازگشت و در وزارت فرهنگ و هنر مشغول خدمت شد و از (1327هـ.ش.) در دانشكده ی ادبيات دانشگاه تهران به مدت سه سال به تدريس پرداخت. وي مدتي سرپرستي مجله "آموزش و پرورش" را به عهده گرفت و بعد از چندي خود مستقلاً اقدام به نشر مجله "دانش آموز" نمود.يغمايي مدت طولاني با بنياد فرهنگ ايران به سرپرستي "دكتر پرويزخانلري" و اداره ی نگارش وزارت فرهنگ و هنر همكاري داشت. او در تهران درگذشت و در "قطعه ی هنرمندان بهشت زهرا" به خاك سپرده شد.

  4. #14
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض هوشمند بوشهري، محمد جواد

    روزنامه نگار، نويسنده و شاعر



    سال و محل تولد: 1278 هـ.ش. - بوشهر
    سال و محل وفات: 1336 هـ.ش.
    زندگينامه: وی فرزند "كربلائي شعبان علي موحد" تاجر "كازروني" بود و متخلص به "هوشمند". در "بوشهر" به دنيا آمد.وي درمدرسه سعادت زادگاهش تحصيل نمود. آن گاه به "كراچي" رفت و در آن جا زبان انگليسي را آموخت و سپس به بوشهر بازگشت. در (1308 هـ.ش.) روزنامه ی "سعادت بشر" را منتشر كرد كه اين روزنامه تا (1314 هـ.ش.) غير مرتب منتشر مي شد، تا اينكه هوشمند در (1315 هـ.ش.) بعد از توقيف روزنامه به زندان افتاد.او پس از رهايي از زندان روزنامه را مجدداً منتشر كرد، ولي دوباره زنداني شد. سرانجام در (1320هـ.ش.) به "كاشان" تبعيد شد و درهمان سال، چون اوضاع ايران تغيير يافت، به "تهران" آمد و تا زمان فوتش در (1336هـ.ش.) روزنامه را منتشر مي كرد.

    آثار: "دوره ی تمدن"؛ "تاريخ پرنس ارفع دانش"؛‌‌ "جنبش بانوان"؛ "جنبشهاي دهقاني".

  5. #15
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اقبال آشتيانى، عباس

    اديب, مورخ و روزنامه نگار



    سال و محل تولد: 1276 هجري‌ قمري‌ - آشتيان‌
    سال و محل وفات: 1334ش رم
    زندگينامه: استاد عباس‌ اقبال‌ آشتياني‌ از مورخان‌ و محققان‌ نامي‌ دوره‌ معاصر است‌ كه‌ شيوه‌ تحقيق‌ علمي‌ را در ايران‌ رواج‌ داد. وي‌ در سال‌ 1276 هجري‌ قمري‌ در خانواده‌اي‌ تهي‌دست‌ در شهر آشتيان‌ به‌ دنيا آمد. در كودكي‌ به‌ علت‌ فقر و تنگدستي‌ چندي‌ در مغازه‌ درودگري‌ كار كرد ولي‌ در ضمن‌ كار به‌ مكتب‌ نيز مي‌رفت‌ و مقدمات‌ علوم‌ را در زادگاه‌ خود فراگرفت‌. در دوران‌ نوجواني‌ به‌ تهران‌ آمد و به‌ مدرسه‌ دارالفنون‌ راه‌ يافت‌ و پس‌ از فراغت‌ از تحصيل‌ به‌ سبب‌ امتيازهاي‌ درخشاني‌ كه‌ كسب‌ كرده‌ بود در همان‌ مركز مشغول‌ به‌ تحصيل‌ شد. اقبال‌ آشتياني‌ بتدريج‌ در مدارس‌ معروف‌ ديگر تهران از جمله‌ دار المعلمين‌ ،مدرسه‌ سياسي‌ و مدرسه‌ نظام‌ نيز به‌ تدريس‌ پرداخت‌ و با جمع‌ كثيري‌ از نويسندگان‌ معروف‌ آن‌ عهد آشنا شد. عباس‌ از سال‌ 1297 همكاري‌ خود را با مجله‌ دانشكده‌ كه‌ از مجلات‌ ادبي‌ معروف‌ بود و با مديريت‌ ملك‌ الشعراء بهار منتشر مي‌شد آغاز كرد. وي‌ سپس‌ با آشنايي‌ با مشاهير و دانشمندان‌ آن‌ روزگار مثل‌ رشيد ياسمي ، سعيد نفيسي ، عبدالعظيم‌ قريب و غلامحسين‌ رهنما به‌ تأليف‌ مقالات‌ تاريخي‌ و ادبي‌ در مجلات‌ معتبر ادبي‌ آن‌ روزگار پرداخت‌. استاد عباس‌ اقبال‌ در سال‌ 1304 شمسي‌ به‌ عنوان‌ منشي‌ هيئت‌ نظامي‌ ايران‌ به‌ پاريس‌ رفت‌ و با استفاده‌ از فرصت‌ به‌ تكميل‌ معلومات‌ خود پرداخت‌ و موفق‌ به‌ اخذ درجه‌ ليسانس‌ زبان‌ و ادبيات‌ از دانشگاه‌ سوربن‌ شد. اقبال‌ در سال‌ 1308 به‌ ايران‌ بازگشت‌ و در پي‌ دعوت‌ وزارت‌ فرهنگ‌ ، اقدام‌ به‌ تأليف‌ كتب‌ تاريخي‌ مختلف‌ براي‌ تدريس‌ در دبيرستانها و شعب‌ علوم‌ انساني‌ مدارس‌ عاليه‌ ايران‌ نمود. در سال‌ 1313 كه‌ نخستين‌ سنگ‌ بناي‌ دانشگاه‌ تهران‌ نهاده‌ شد اقبال‌ به‌ سمت‌ دانشياري‌ دانشكده‌ ادبيات‌ دعوت‌ شد و سپس‌ به‌ مقام‌ استادي‌ رسيد و پس‌ از تأسيس‌ فرهنگستان‌ ايران‌ نيز به‌ عضويت‌ آن‌ انتخاب‌ شد. وي‌ در سال‌ 1323 مجله‌ ادبي‌ و تاريخي‌ يادگار را كه‌ در نوع‌ خود بي‌ نظير بود منتشر كرد و تا سال‌ 1328 كه‌ اين‌ مجله‌ بر اثر مشكلات‌مالي‌ تعطيل‌ شد مديريت‌ آن‌ را بر عهده‌ داشت‌. استاد عباس‌ اقبال‌ آشتياني‌ در سال‌1328 ه. ش‌ به‌ عنوان‌ نماينده‌ فرهنگي‌ ايران‌ به‌ تركيه‌ و سپس‌ به‌ ايتاليا رفت‌ و در سال‌1334 در شهر رم‌ بدرود حيات‌ گفت‌. اقبال‌ آشتياني‌ از دانشمندان‌ پرشور و فعال‌ ايران‌ دوره‌ معاصر بود كه‌ در رشته‌ هاي‌زبان‌ شناسي‌، سبك‌ شناسي‌، تاريخ‌ ، اديان‌ و جغرافيا تخصص‌ داشت‌ و آثار مختلفي‌ در اين‌رشته‌ ها از خود برجاي‌ گذاشت‌ كه‌ هريك‌ در نوع‌ خود بي‌ نظيرند. از مهم‌ترين‌ كارهاي‌ علمي‌ وي‌ علاوه‌ بر تأليف‌ دهها كتاب‌ نفيس‌ و ارزشمند، جمع‌ آوري‌ و تصحيح‌ نسخه‌ هاي‌ خطي‌ كمياب‌ و گرانبهاي‌ تاريخ‌ ايران‌ است‌ كه‌ تصحيح‌ و حواشي‌ و تعليقاتي‌ كه‌ وي‌ بر اين‌ نسخه‌هاي‌ خطي‌ نوشته‌ حكايت‌ از معلومات‌ عميق‌ تاريخي‌ و ادبي‌ وي‌ دارد.

    آثار: از وى آثار زيادى بر جاى مانده است از جمله «تاريخ اكتشافات جغرافيائى و تاريخ علم جغرافيا»؛ «تاريخ ايران از بدو خروج چنگيز تا ظهور امير تيمور», ؛ «جغرافياى ايران در خارجه»؛ «خاندان نوبختى»؛ «خدمات ايرانيان به تمدن عالم»؛ ترجمه‌‌ها: «تاريخ مختصر ايران»؛ تأليف پاول هرن؛ «طبقات سلاطين اسلام»؛ «مإموريت ژنرال گاردان در ايران»؛ «ناپلئون و اسلام»؛ «يادداشتهاى ژنرال تره زل»؛ تصحيح متون: «ديوان معزى»؛ «حدائق‌السحر»؛ «بيان اديان»؛ «تجارب السف». - كليات‌ علم‌ جغرافيا( 1312)، تصحيح‌ معالم‌ العلماء متن‌ عربي‌ تأليف‌ ابن‌ شهر آشوب‌(1313) تصحيح‌ تبصره‌ العوام‌ في‌ معرفه‌ مقامات‌ الانام‌ منسوب‌ به‌ سيد مرتضي‌ ابن‌ داعي‌حسين‌ رازي‌ (1313)، تصحيح‌ شاهنامه‌ فردوسي (1314)، كليات‌ جغرافياي‌ اقتصادي‌(1315)، تصحيح‌ كليات‌ ديوان‌ عبيد زاكاني (1321)، ترجمه‌ سه‌ سال‌ در دربار ايران‌تأليف‌ دكتر فوريه‌ (1326) ،مطالعاتي‌ درباره‌ بحرين‌ و جزاير و سواحل‌ خليج‌ فارس‌(1328) ، تاريخ‌ مغول‌ ( 1328)، تصحيح‌ مجمل‌ التواريخ‌ (در تاريخ‌ انقراض‌ صفويه‌ ووقايع‌ بعد) تأليف‌ ميرزا محمد خليل‌ مرعشي‌ صفوي‌ (1328)، تصحيح‌ شرح‌ قصيده‌عينيه‌(ابن‌ سينا) در احوال‌ نفس‌(1333) ، تصحيح‌ ذيل‌ بر سيرالعباد سنائي‌ از حكيم‌ اوحد الدين‌ طبيب‌ رازي‌ ( 1334). اين‌ تأليفات‌ عبارت‌ بودند از:(تاريخ‌ مفصل‌ ايران‌ از استيلاي‌ مغول‌ تا اعلان‌ مشروطيت‌ (1312)) (تاريخ‌ ايران‌ در صدراسلام‌ تا استيلاي‌ مغول‌ (1318))، ( كليات‌ تاريخ‌ تمدن‌ جديد در اروپا و ايران‌) و سه‌ جلدكتاب‌ تاريخ‌ عمومي‌ و تاريخ‌ ايران‌ براي‌ دبيرستانها.

  6. #16
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض مشوق روزنامه هاي تك موضوعي ـ نقص قانون مطبوعات ما

    نوامبر 2004 «پيتر كاكسPeter Cox» روزنامه نگار آمريكايي پس از دهها سال تلاش براي قبولاندن نظر خود كه برخي روزنامه ها بايد تك موضوعي شوند تا مردم تكليف خود را بدانند در 67 سالگي درگذشت.
    كاكس كه قبلا سردبير يك روزنامه بزرگ بود به اين نتيجه رسيده بود كه روزنامه هاي تك موضوعي (تخصصي) بهتر مي توانند در رشته خود به جامعه خدمت كنند، مثلا روزنامه هاي ورزشي به ورزش، روزنامه هاي آموزش و پرورشي به بهبود كيفيت مدارس و روزنامه هاي پزشكي به پيشبرد اين علم و آشنا كردن مردم با علائم امراض و پيشگيري از ابتلاء به بيماري، و مخاطبان ضمن خريد يك روزنامه عمومي (حرفه اي ـ جامع)، برحسب علاقه به موضوع خاص، روزنامه و يا نشريات مربوط را هم خريداري خواهند كرد كه وسيعا درباره يك موضوع مطلب مي نويسند. كاكس مي گفت كه روزنامه هاي تك موضوعي هم حق دارند مطالب ديگر را بنويسند، اما به اختصار. وي اعانات دولت و موسسات ديگر را تنها حق نشريات تخصصي و داراي موضوعهاي محدود و مشخص مي دانست كه كمك به آموزش عمومي و رفع نياز اعضاي جامعه مي كنند. كاكس در اجراي نظر خود از سردبيري روزنامه عمومي دست كشيد و يك روزنامه مختص به اخبار و مطالب محيط زيست تاسيس كرد. روزنامه او، «مين تايمز»، از سال 1978 منتشر شد و داراي مطالب فراوان در باره زندگي در محيط زيست از خانه و غذا تا آب و دارو و رانندگي و ... بوده است.
    نظريه كاكس در وطن ما تا حدي زياد به اثبات رسيده است. «همشهري» متعلق به شهرداري تهران يك روزنامه تخصصي و محلي است (نمي تواند سياسي نگاري كند) و با اين وجود، از نظر تيراژ در صدر روزنامه هاي ديگر قراردارد. در وطن ما، حسين انتظامي (مديركل اسبق مطبوعات داخلي، نماينده انتخابي مديران جرايد در هيات نظارت و مدير روزنامه همشهري) سالهاست كه تلاش مي كند متقاضيان نشريات، داشتن نشريه تخصصي را كه كمك بزرگي به ارتقاء معلومات عمومي است مد نظر بگيرند، ولي محصول اين تلاش تاكنون جزيي و محدود بوده است. در اين زمينه عيب از قانون مطبوعات است كه انواع نشريات تعريف نكرده است (نه از مجريان). روزنامه ارگان حزب، يك نشريه تخصصي است ولي مي بينيم كه در كشور ما، روزنامه هاي حزبي درست بمانند يك روزنامه حرفه اي و جامع عمل مي كنند، هرگونه مطلبي را مي نويسند ازجمله مطالب خانواده و كودك، سينما و تئاتر و جدول برنامه هاي تلويزيوني و .... چرا چنين است؟. براي اين كه قانون مطبوعات روزنامه حزب را تعريف نكرده است. اگر در سراسر جهان بگرديد، يك روزنامه حزبي بمانند روزنامه هاي حزبي ما نخواهيد يافت كه هر مطلبي را بنويسند. جاي هر مطلب در اين روزنامه ها نيست. اين روزنامه ها سخنگو و مبلغ حزب خود هستند و اشتباهات دولت (هر سه قوه، به علاوه قوه چهارم كه مطبوعاتند) را بايد بنويسند و تذكر دهند. در قانون مطبوعات جديد (جاري ـ مصوب 1364) همانند قوانين قديمي تر از جمله قانون مصوب سال 1334 از مطالب روزنامه ها به اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فرهنگي و ... ياد كرده است. اين تعاريف خيلي قديمي شده است. امروز، وقتي صحبت از «اجتماعي» مي شود يعني آنچه كه مربوط به زندگاني افراد جامعه است كه اخبار (نظر و رويداد) از همه رقم ازجمله سياسي (حكومتي) در دل آن است، پس بايد عبارت «اجتماعي نويسي» را در اين قانون دقيقا روشن ساخت. يك مورد ديگر، مطالب «فرهنگي»: اطلاع رساني و نشر انواع خبر از جمله اخبار و تفسيرهاي سياسي و اقتصادي در اين طبقه قرار مي گيرند. بنابراين، تا اين قانون توسط اصحاب حرفه و استادان مربوط تكميل نشود، تلاش حسين انتظامي و ديگران براي اصلاح مطبوعات ما به جايي نخواهد رسيد. اين قانون بايد شرايط متقاضي را هم تكميل كند. داشتن مدرك ليسانس و نداشتن پيشينه بد كافي نيست، براي انتشار نشريه عمومي و حرفه اي (نه تخصصي و حزبي) تجربه لازم است و در اختيار داشتن همكار باتجربه و سرمايه معين.
    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

  7. #17
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اديب‌ الممالك‌ فراهاني‌، ميرزا محمد صادق‌ حسيني‌

    شاعر و روزنامه‌ نگار



    سال و محل تولد: ‌1277 ه.ق‌ - گازران‌ از توابع‌ فراهان‌ اراك‌
    سال و محل وفات: 1326 ه.ق‌ در تهران‌
    زندگينامه: ميرزا محمد صادق‌ حسيني‌ ملقب‌ به‌ اديب‌ الممالك‌ فراهاني‌ شاعر و روزنامه‌ نگارمعروف‌ دوره‌ قاجاريه‌ كه‌ بعد ها در عرصه‌ شعر و روزنامه‌ نگاري‌ به‌ شهرت‌ رسيد، در سال‌1277 ه.ق‌ در قريه‌ گازران‌ از توابع‌ فراهان‌ اراك‌ به‌ دنيا آمد. وي‌ در نوجواني‌ پدرش‌ را ازدست‌ داد و در اثر پريشاني‌ وضع‌ مادي‌ به‌ تهران آمد و پس‌ از طي‌ مدارج‌ معمول‌ آن‌ زمان‌،فنون‌ ادبيات‌ فارسي‌ و عرب‌ را از اساتيد فن‌ آموخت‌. ميرزا پس‌ از چندي‌ يكي‌ از سرآمدان‌ سخنور عصر خود گشت‌ و مورد اكرام‌ و توجه‌ شاهزاده‌ طهماسب‌ ميرزا مؤيد الدوله‌ قرارگرفت‌. ميرزا محمد صادق‌ در سال‌ 1309 ه.ق‌ به‌ اتفاق‌ امير نظام‌ گروسي‌ كه‌ دوست‌ صميمي‌ او بود وبه‌ حكومت‌ كرمانشاه منصوب‌ شده‌ بود به‌ آن‌ شهر رفت‌ و تا سال‌ 1313در كرمانشاه‌ اقامت‌ گزيد. وي‌ سپس‌ در سال‌ 1314 به‌ تهران‌ بازگشت‌ و از طرف‌ مظفر الدين‌شاه لقب‌ اديب‌ الممالك‌ را دريافت‌ كرد. اديب‌ الممالك‌ در همان‌ سال‌ كه‌ امير نظام‌ به‌پيشكاري‌ كل‌ آذربايجان‌ منصوب‌ شد به‌ اتفاق‌ او به‌ تبريز رفت‌ و در سال‌ 1316 ه.ق‌ روزنامه‌ ادب‌ را در اين‌ شهر منتشر كرد. اديب‌ در سال‌ 1318 ه.ق‌ از تبريز به‌ قفقاز رفت‌ و درآنجا با كمك‌ احمد بيك‌ آقايف‌ قراباغي‌ روزنامه‌ ارشاد را به‌ زبان‌ تركي‌ و فارسي‌ منتشر نمود. وي‌ پس‌ از چندي‌ روزنامه‌ ادب‌ را در مشهد منتشر ساخت‌ و در سال‌ 1324 روزنامه‌ عراق‌ عجم‌ را در تهران‌ تأسيس‌ كرد. اديب‌ الممالك‌ مدتي‌ نيز سردبير روزنامه‌ ايران‌ دولتي‌بود. وي‌ در روزهاي‌ انقلاب‌ مشروطيت نقش‌ فعالي‌ بر عهده‌ داشت‌ و همزمان‌ با صدور فرمان‌ مشروطه و گشايش‌ مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ به‌ سردبيري‌ روزنامه‌ مجلس‌ منصوب‌ گرديد. سالهاي‌ پاياني‌ عمر اديب‌ الممالك‌ در وزارت‌ دادگستري‌ و عدليه‌ گذشت‌ ولي‌ وي‌همچنان‌ فعاليت‌ اصلي‌ خود را روزنامه‌ نگاري‌ مي‌دانست‌. شهرت‌ عمده‌ اديب‌ الممالك‌ جداي‌ از روزنامه‌ نگاري‌ و درج‌ مقالات‌ اديبانه‌، در شعر و شاعري‌ بود و اين‌ شاعر آزاده‌ به‌ويژه‌ در جريان‌ نهضت‌ مشروطيت‌ اشعار و ترجيع‌ بند هاي‌ زيبايي‌ سرود كه‌ در بيداري‌ وروشنگري‌ مردم‌ نقش‌ زيادي‌ داشت‌. اديب‌ در سرودن‌ گونه‌ هاي‌ مختلف‌ شعري‌ اعم‌ ازقصيده‌ ،مسمط و ترجيع‌ بند تسلط كامل‌ داشت‌ و در اشعار خود وضعيت‌ آشفته‌ كشور دراواخر دوره‌ قاجاريه‌ و نفوذ بيگانگان‌ در ايران‌ را بطور كامل‌ به‌ نمايش‌ گذاشته‌ است‌ : برخيز شتربانا بربند كجاوه‌ كز چرخ‌ همي‌ گشت‌ عيان‌ رايت‌ كاوه‌ وز شاخ‌ شجر برخاست‌ آواز چكاوه‌ وز طول‌ سفر حسرت‌ من‌ گشت‌ علاوه‌ بگذر بشتاب‌ اندر از رود سماوه‌ وز ديده‌ من‌ بنگر درياچه‌ ساوه‌ وز سينه‌ ام‌ آتشكده‌ پارس‌ نمودار * ...امروز گرفتار غم‌ و محنت‌ رنجيم‌ در داو فره‌ باخته‌ اندر شش‌ و پنجيم‌ با ناله‌ و افسوس‌ درين‌ دير سپنجيم‌ چون‌ زلف‌ عروسان‌ همه‌ در چين‌ و شكنجيم‌ هم‌ سوخته‌ كاشانه‌ و هم‌ باخته‌ گنجيم‌ مائيم‌ كه‌ در سوك‌ و طرب‌ قافيه‌ سنجيم‌ جغديم‌ به‌ ويرانه‌ هزاريم‌ بگلزار * ...افسوس‌ كه‌ اين‌ مزرعه‌ را آب‌ گرفته‌ دهقان‌ مصيبت‌ زده‌ را خواب‌ گرفته‌ خون‌ دل‌ ما رنگ‌ مي‌ ناب‌ گرفته‌ وز سوزش‌ تب‌ پيكر ماتاب‌ گرفته‌ رخسار هنر گونه‌ مهتاب‌ گرفته‌ چشمان‌ خرد پرده‌ زخوناب‌ گرفته‌ ثروت‌ شده‌ بي مايه‌ و صحت‌ شده‌ بيمار * اديب‌ الممالك‌ فراهاني‌ در سال‌ 1326 ه.ق‌ در تهران‌ در گذشت‌ و در آستانه‌حضرت‌ عبدالعظيم‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد. از وي‌ دههامقاله‌ و ديوان‌ اشعاري‌ مشتمل‌ بربيست‌ و دو هزار بيت‌ به‌ يادگار مانده‌ است‌.

    آثار: دههامقاله‌ و ديوان‌ اشعاري‌ مشتمل‌ بربيست‌ و دو هزار بيت‌

  8. #18
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض احمدی، حسن

    داستان نويس ، روزنامه نگار و كارگردان



    سال و محل تولد: معاصر - تهران
    زندگينامه: حسن احمدي فرزند فتح‌ علي دوره‌ هاي ابتدايي و راهنمايي را در مدارس محله‌هاي نازي‌آباد و امام‌زاده حسن و دوره ي متوسطه را در دبيرستان نصيري تهران به پايان رساند و در سال 1358 در رشته تجربي ديپلم گرفت. از نخستين سال هاي فعاليت حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي به همكاري با واحد ادبيات آن پرداخت كه تا سال 1369 ادامه يافت. چندي نيز مسووليت واحد فرهنگي بنياد شهيد انقلاب اسلامي را به عهده گرفت . در سال 1365 با هفته‌نامه سروش آغاز به همكاري كرد و تا سال 1373 سمت مسئول بخش داستان‌نويسي آن مجله را داشت پس از تأسيس ماهنامه سروش نوجوان در آن نشريه و هم‌زمان در سازمان صدا و سيما در گروه كودك و نوجوان شبكه‌هاي اول، دوم به عنوان نويسنده و تهيه‌كننده برنامه به كار پرداخت. در سال 1373 سردبير ماهنامه باران شد كه هم‌اكنون نيز در اين سمت فعاليت فرهنگي دارد. اين نشريه ويژه نوجوانان وابسته به سازمان اوقاف و امور خيريه و مطالب آن در موضوعات ديني، ادبي و هنري است. احمدي از سال 1376 تا 1377 نير سردبيري دو هفته‌نامه احسان را به عهده داشت كه چهارده شماره آن منتشر شده است. وي در كنار اين مشاغل به تحصيل در دانشكده صدا و سيما پرداخت و در سال 1379 در رشته كارگرداني از آن دانشكده فارغ‌التحصيل شد. عمده شهرت احمدي در داستان‌نويسي براي نوجوانان به‌ويژه در موضوعات مربوط به جنگ است. دو داستان «آسان بافت» كه در مجله زن روز به چاپ رسيد و «مرا مي‌كشند» منتشر شده در سال 1358 نخستين آثار اوست.

    آثار: 1ـ آيينه ي سرخ / انتشارات پيام آزادي 2ـ افسانه داني و ماني / انتشارات روزگار 3ـ باران كه مي‌باريد / انتشارات برگ 4ـ بزرگ‌مردان كوچك / انتشارات پاليزان (رمان براي نوجوانان) 5ـ بوي خوش سيب / انتشارات فرهنگي رجا (مجموعه داستان) 6 ـ به خاطر پرنده‌ها / انتشارات سروش (رمان) 7 ـ تك‌درخت سيب / انتشارات عروج و...

  9. #19
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اديب‌ الممالك‌ فراهاني‌، ميرزا محمد صادق‌ حسيني‌

    شاعر و روزنامه‌ نگار



    سال و محل تولد: ‌1277 ه.ق‌ - گازران‌ از توابع‌ فراهان‌ اراك‌
    سال و محل وفات: 1326 ه.ق‌ در تهران‌
    زندگينامه: ميرزا محمد صادق‌ حسيني‌ ملقب‌ به‌ اديب‌ الممالك‌ فراهاني‌ شاعر و روزنامه‌ نگارمعروف‌ دوره‌ قاجاريه‌ كه‌ بعد ها در عرصه‌ شعر و روزنامه‌ نگاري‌ به‌ شهرت‌ رسيد، در سال‌1277 ه.ق‌ در قريه‌ گازران‌ از توابع‌ فراهان‌ اراك‌ به‌ دنيا آمد. وي‌ در نوجواني‌ پدرش‌ را ازدست‌ داد و در اثر پريشاني‌ وضع‌ مادي‌ به‌ تهران آمد و پس‌ از طي‌ مدارج‌ معمول‌ آن‌ زمان‌،فنون‌ ادبيات‌ فارسي‌ و عرب‌ را از اساتيد فن‌ آموخت‌. ميرزا پس‌ از چندي‌ يكي‌ از سرآمدان‌ سخنور عصر خود گشت‌ و مورد اكرام‌ و توجه‌ شاهزاده‌ طهماسب‌ ميرزا مؤيد الدوله‌ قرارگرفت‌. ميرزا محمد صادق‌ در سال‌ 1309 ه.ق‌ به‌ اتفاق‌ امير نظام‌ گروسي‌ كه‌ دوست‌ صميمي‌ او بود وبه‌ حكومت‌ كرمانشاه منصوب‌ شده‌ بود به‌ آن‌ شهر رفت‌ و تا سال‌ 1313در كرمانشاه‌ اقامت‌ گزيد. وي‌ سپس‌ در سال‌ 1314 به‌ تهران‌ بازگشت‌ و از طرف‌ مظفر الدين‌شاه لقب‌ اديب‌ الممالك‌ را دريافت‌ كرد. اديب‌ الممالك‌ در همان‌ سال‌ كه‌ امير نظام‌ به‌پيشكاري‌ كل‌ آذربايجان‌ منصوب‌ شد به‌ اتفاق‌ او به‌ تبريز رفت‌ و در سال‌ 1316 ه.ق‌ روزنامه‌ ادب‌ را در اين‌ شهر منتشر كرد. اديب‌ در سال‌ 1318 ه.ق‌ از تبريز به‌ قفقاز رفت‌ و درآنجا با كمك‌ احمد بيك‌ آقايف‌ قراباغي‌ روزنامه‌ ارشاد را به‌ زبان‌ تركي‌ و فارسي‌ منتشر نمود. وي‌ پس‌ از چندي‌ روزنامه‌ ادب‌ را در مشهد منتشر ساخت‌ و در سال‌ 1324 روزنامه‌ عراق‌ عجم‌ را در تهران‌ تأسيس‌ كرد. اديب‌ الممالك‌ مدتي‌ نيز سردبير روزنامه‌ ايران‌ دولتي‌بود. وي‌ در روزهاي‌ انقلاب‌ مشروطيت نقش‌ فعالي‌ بر عهده‌ داشت‌ و همزمان‌ با صدور فرمان‌ مشروطه و گشايش‌ مجلس‌ شوراي‌ ملي‌ به‌ سردبيري‌ روزنامه‌ مجلس‌ منصوب‌ گرديد. سالهاي‌ پاياني‌ عمر اديب‌ الممالك‌ در وزارت‌ دادگستري‌ و عدليه‌ گذشت‌ ولي‌ وي‌همچنان‌ فعاليت‌ اصلي‌ خود را روزنامه‌ نگاري‌ مي‌دانست‌. شهرت‌ عمده‌ اديب‌ الممالك‌ جداي‌ از روزنامه‌ نگاري‌ و درج‌ مقالات‌ اديبانه‌، در شعر و شاعري‌ بود و اين‌ شاعر آزاده‌ به‌ويژه‌ در جريان‌ نهضت‌ مشروطيت‌ اشعار و ترجيع‌ بند هاي‌ زيبايي‌ سرود كه‌ در بيداري‌ وروشنگري‌ مردم‌ نقش‌ زيادي‌ داشت‌. اديب‌ در سرودن‌ گونه‌ هاي‌ مختلف‌ شعري‌ اعم‌ ازقصيده‌ ،مسمط و ترجيع‌ بند تسلط كامل‌ داشت‌ و در اشعار خود وضعيت‌ آشفته‌ كشور دراواخر دوره‌ قاجاريه‌ و نفوذ بيگانگان‌ در ايران‌ را بطور كامل‌ به‌ نمايش‌ گذاشته‌ است‌ : برخيز شتربانا بربند كجاوه‌ كز چرخ‌ همي‌ گشت‌ عيان‌ رايت‌ كاوه‌ وز شاخ‌ شجر برخاست‌ آواز چكاوه‌ وز طول‌ سفر حسرت‌ من‌ گشت‌ علاوه‌ بگذر بشتاب‌ اندر از رود سماوه‌ وز ديده‌ من‌ بنگر درياچه‌ ساوه‌ وز سينه‌ ام‌ آتشكده‌ پارس‌ نمودار * ...امروز گرفتار غم‌ و محنت‌ رنجيم‌ در داو فره‌ باخته‌ اندر شش‌ و پنجيم‌ با ناله‌ و افسوس‌ درين‌ دير سپنجيم‌ چون‌ زلف‌ عروسان‌ همه‌ در چين‌ و شكنجيم‌ هم‌ سوخته‌ كاشانه‌ و هم‌ باخته‌ گنجيم‌ مائيم‌ كه‌ در سوك‌ و طرب‌ قافيه‌ سنجيم‌ جغديم‌ به‌ ويرانه‌ هزاريم‌ بگلزار * ...افسوس‌ كه‌ اين‌ مزرعه‌ را آب‌ گرفته‌ دهقان‌ مصيبت‌ زده‌ را خواب‌ گرفته‌ خون‌ دل‌ ما رنگ‌ مي‌ ناب‌ گرفته‌ وز سوزش‌ تب‌ پيكر ماتاب‌ گرفته‌ رخسار هنر گونه‌ مهتاب‌ گرفته‌ چشمان‌ خرد پرده‌ زخوناب‌ گرفته‌ ثروت‌ شده‌ بي مايه‌ و صحت‌ شده‌ بيمار * اديب‌ الممالك‌ فراهاني‌ در سال‌ 1326 ه.ق‌ در تهران‌ در گذشت‌ و در آستانه‌حضرت‌ عبدالعظيم‌ به‌ خاك‌ سپرده‌ شد. از وي‌ دههامقاله‌ و ديوان‌ اشعاري‌ مشتمل‌ بربيست‌ و دو هزار بيت‌ به‌ يادگار مانده‌ است‌.

    آثار: دههامقاله‌ و ديوان‌ اشعاري‌ مشتمل‌ بربيست‌ و دو هزار بيت‌

  10. #20
    حـــــرفـه ای magmagf's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2006
    محل سكونت
    esfahan
    پست ها
    14,650

    پيش فرض اشرف‌‌الدين حسينى، سيدشمس‌‌الدين

    روزنامه نگار و شاعر



    سال و محل تولد: 1288 - قزوين
    سال و محل وفات: 1352
    زندگينامه: اشرف‌‌الدين حسينى قزوينى گيلانى, سيدشمس‌‌الدين محسن, فرزند سيد احمد. (1288-1352), روزنامه نگار و شاعر متخلص به ساعى. معروف به نسيم شمال. او در قزوين متولد شد. خواندن و نوشتن را را نزد شيخ عبدالرحيم قزوينى فرا گرفت. مقدمات صرف ونحو و منطق وبيان تا سطوح را از محضر ملاعلى طارمى برغانى صالحى در مدرسه صالحيه قزوين آموخت و در حدود سال 1305ق به عتبات رفت. در كربلا از حوزه علمى ميرزا علامه برغانى صالحى و ميرزا علينقى برغانى صالحى سالها بهره گرفت. در حدود سال 1310ق به قزوين بازگشت و در زنجان ساكن شد. عرفان و حكمت و رياضيات را نزد ميرزا ابراهيم مسگر زنجانى آموخت بعد به تبريز رفت ودر حدود سال 1313ق به قزوين مراجعت كرد و در مدرسه صالحيه مشغول تعليم و تعلم شد. در اين مدرسه با افكار آزاديخواهان آشنا شد. در سال 1316ق براى بار دوم عازم كربلا شد و به حوزه درس استاد خود ميرزا على برغانى ملحق گرديد. با سابقه ذهنى كه داشت مبارزات سياسى خود را در كربلا فعالانه آغاز كرد. سپس به ايران بازگشت و در رشت به شغل كتابت پرداخت و روزنامه «نسيم شمال» را از سال 1325ق تا انحلال مشروطه اول به طور غير مرتب انتشار داد. وى در گير ودار كشاكش ميان مشروطه خواهان و محمد على شاه و اطرافيانش در اشعارى كه مى سرود و در روزنامه‌اش چاپ مى كرد, از زشتكاريهاى شاه و طرفداران سلطنت مطلقه به شدت انتقاد مى كرد و آنان را به باد مسخره مى گرفت. با فتح تهران و غلبه آزاديخواهان به تهران آمد و با كمك مادى و معنوى محمد ولى خان سپهسالار در سال 1327ق انتشار «نسيم شمال» را ادامه داد. از آنجا كه روزنامه جنبه فكاهى و طنز آميز داشت, بيشتر مورد توجه مردم قرارگرفت و او شهرت زيادى كسب كرد. درشعر زبان محاوره را برگزيد و ضمن فكاهى بودن, جنبه طنزآميز و انتقادى داشت. در حقيقت سيداشرف‌‌الدين در نظم فارسى راهى گشود كه تا قبل از او كمتر به آن توجه داشتند. گويا در اواخر عمر به جنون مبتلا شد و دستاويزى شد تا اورا به تيمارستان انداختند. نسيم شمال در فقر و تنگدستى درگذشت.

    آثار: اشعار وى بيش از بيست هزار بيت است كه خود او شمارى از آنها را در دفترى كه«باغ بهشت» نام دارد جداگانه منتشر كرده است. از ديگر آثارش: «ديوان» اشعار, كتاب مختصرى در حكمت كه در رشت چاپ شده است «عزيزو غزال»؛ «ارفع نامه»؛ «نهضت بانوان»؛ «تاريخ سلاطين ايران»؛ به نظم كه در تهران چاپ شده است؛ «بشارت ظهور».

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •