سلام؛ عزیز کدوم خیابون مغازه دارید دقیقن؟ اراک محله های مختلفش زمین تا آسمون با هم فرق دارند
بعد یه چیزی هم بگم، الان دیگه مث گذشته (زمان پهلوی لعنت الله) نیست که شما از روی علاقه بری سراغ کاری و ککت هم نگزه، الان واقعن باید ببینی چه کاری مفیدتره...
لوازم آرایشی و خصوصن بهداشتی مث پوشک بچه ، دستمال کاغذی و نوار ... که تجربه اش رو هم دارم به نظرم کار پر فروشی هستش به شرطی که خیابونتون کشش کافی رو داشته باشه. پر فروش ترین محصول پوشک بچه هست که خودم به عینه شاهدش بودم، و پر سود ترین محصولات معمولن لوازم آرایشی و همچنین مواد شوینده هستند. دوستی دارم در اراک که الان 4 تا شعبه ی فعال آرایشی بهداشتی داره و این محصولات رو پخش میکنه. همین شخص کارش رو از یه مغازه ی کوچیک شروع کرد و کم کم مغازه هاش شد 2 تا ، 3 تا و 4 تا و احتمالن در آینده بیشتر. الان فروشگاه حامدی واقعن باید احساس خطر بکنه!!
اگه تجربه اش رو هم نداری میتونم معرفیت کنم به همین دوستم تا بالاخره یجوری کمکت کنه و اگه دوست داشتید همکاری کنید با هم..
سوپر مارکت زدن در اراک کار ساده ای نیست، پسر عمه ی من توی بر ِ خیابون رنگرزها مغازه از خودش داشت، بازم کم آورد و کلی بدهی بالا آورد به دلیل مدیریت غیرصحیح...
کلن یه چیزی بگم، آواز دهل همیشه از دور خوش است. وقتی وارد اون کار مورد نظر میشی میبینی نه بابا اونجوری ها هم که فکر میکردم نیست خیلی تلاش نیاز داره..
پلاستیک فروشی هم کار خوبی هست... جز مشاغلی هست که سر و کارش با زن جماعته و این جور کارا معمولن بازدهی خوبی دارند اگه بلد باشید چجوری با زن ها تا کنید.. حتی میتونید در عوض پول پلاستیک هایی که میفروشین، از مردم نان خشک دریافت کنید و این نان خشک رو بفروشید.. اینجوری از هر دو طرف سود میکنید. هم فروش نان خشک و هم فروش پلاستیک! منتها خب هرکسی دل به انجام این کار نمیده...
به هرحال برای کاسبی کردن اصلن سعی نکن پاستوریزه باشی... یه کاسب خوب باید اینقدر رو داشته باشه که با لباس پاره و موی ژولیده و در حالی که شلوارش داره از پاش در میاد : دی بپره وسط خیابون و کارش رو انجام بده و با احدالناسی هم رودرواسی نکنه... این موضوع رو کاملن جدی میگم و بهش اعتقاد دارم.
برخورد خوب با مشتری هم یکی از اصلی ترین فاکتورهای موفقیت در کاسبیه... یکم با مشتری بگو و بخند کنی و یه صداقتی از خودت نشون بدی اون شخص خریدار اول و اخرت میشه و به دویست نفر هم توصیه ات میکنه! (فلانی رفتم مغازه اش خیلی خوب بود برخوردش، آدم کیف میکرد باهاش حرف میزد.... اما اون مغازه مانتو فروشیه سر تخته بشورنش، خدا قسمت گرگ بیابون نکنه بره تو مغازه اش، یارو مث سگ میمونه میری تو مغازه اصن تحویلت نمیگیره از جاش بلند نمیشه ببینه مشتری چی میخاد اصن! یه آدم بد عنق به تمام معنا ، دو تا مانتو قیمت کردم اینقدر بد عنقی کرد که مانتو سومی که یکم چشمو گرفت دیگه جرات نکردم حتا قیمتشو ازش بپرسم و از مغازه زدم بیرون!)
برای کار با زن ها در مشاغلی نظیر مانتو فروشی و... (که اینم اتفاقن یکی از آشناهامون داره) باید با مشتری به صورت اقساط راه بیاید تا زن های محله بریزن تو مغازه و خرید کنن

. برای خرید این اجناس هم میتونید با یه جای خاص کار کنید و پول نقد ندید به پخش کننده، جنس بریزید و به صورت نقد و اقساط بفروشید و بعد با پخش کننده تسویه کنید. (کاری که دقیقن همین آشنای ما انجام میده و تاحالا هم موفق بوده انصافن)