تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: متولدین چه دهه ای نسل سوخته اند !

راي دهنده
33. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • 50

    2 6.06%
  • 60

    22 66.67%
  • 70

    7 21.21%
  • 80

    2 6.06%
صفحه 2 از 4 اولاول 1234 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 36

نام تاپيک: نسل ها و مردم این سرزمین ...

  1. #11
    داره خودمونی میشه BestDev's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    پست ها
    116

    پيش فرض

    نسل 60 : به دنيا اومديم انقلاب و هرج و مرج تازه داشت تموم ميشد كه درگير جنگ شديم. نسل بادبادك ، خوابيدن پشت بام ، آتاري، پاسور و ويديو قاچاقي، شطرنج و ارگ (كيبورد ) حرام ! نوار كاست ،‌ ساندويچ 5 تومني ! ارزوني . آموزش نظامي ، ميدون تير ، دويدن روي خار هاي بيابان با پاي برهنه! ولي تا فهميديم كي هستيم به غول كنكور و سربازي خورديم. نسل مظلوم...

    ولي نوستالژي هاي جالبي داريم. گذشته و پيشينه تاريخي مشترك داريم كه بقيه نسلها ندارن ما نسلي بوديم كه گذر و تغيير اساسي در فرهنگ و تكنولوژي رو تجربه كرديم و هممون دوران بچگي زيبا و خاطره انگيز رو تجربه كرديم (علارقم محدوديتها و سختي ها)
    هنوز مزه ساندويچهاي كالباس با اون نون ساندويچي كه ديگه گير نمياد كه زنگ تفريح ميخريديم با دوستان شريكي ميخورديم يادمه. ساندويچ 5 تومن نوشابه 2 تومنو 5 زار !

    مداد نوكي (اتود) از نسل ما شروع شد چقدر دوست داشتني و نوظهور بود. با اون پاكنه تهش و اون سوزنه ...
    سر كلاس هنر با مركب و قلم ني چه كارا كه نميكرديم
    كلاسهاي دو شيفتي. يك هفته ظهرا بوديم يك هفته صبحا كه هميشه دير ميرسيديم سر صف صبحگاهي و تو هواي سرد زمستون شيلنگ ميزدن كف دستامون...
    وقتي ظهرا بوديم هر روز ساعت 9 صبح شبكه 2 برنامه كودك ميزاشت و آخرش هميشه يه فيلم كمدي هم پخش ميكردن كه من عاشقش بودم بعدش هم برنامه خانواده كه ازش متنفر بودم (هنوزم هستم)...

    هر سال تحصيلي منتظر دو چيز خيلي مهم بوديم : دهه فجر و عيد نوروز. دهه فجر مديرا و ناظما خوش اخلاق ميشدن كتك نميزدن همه شهر چراغوني ميشد كلاسامون پر ميشد از شرشره و چيزهاي تزييني. ميزديم ميرقصيديم كسي كاري نداشت. قلك پلاستيكي به شكل نارنجك ميدادن از 12 بهمن تا 22 بهمن با پول خورد پرش ميكرديم و روز 22 بهمن با كلي هيجان قلكهاي پر پول (نارنجكها) رو محكم ميزديم به پرچم آمريكا... برنامه چاقو لاغر هم پخش ميشد...
    عيد هم منتظر بوديم عيدي بگيريم بريم خريد. معمولا پولها براي خريد ترقه يا بازي آتاري هزينه ميشد و روز 13 بدترين روز زندگيمون بود چون تعطيلات تموم شده و يه پيك نوروزي حل نشده رو دستمون مونده بود...

    يه مدت عكس برگردون مد شده بود و يا حروف عكس برگردون با چه ذوقي ميخريديم و با حروف الفبا جمله چاپ ميكرديم هيچوقت هم درست چاپ نميشد. يه بوي خاصي هم داشتن...

    5 شنبه ها آتاري كرايه ميكرديم مياورديم خونه تا صبح هواپيما و دزدو پليس و ماشين باري ميكرديم. يادمه مادرم ميگفت اين هواپيماهه اينقدر روي شيشه تلويريون كش ميخوره رنگ تلويزيون ميره بسه ديگه جمش كن

    روز شنبه آتاري رو با دسته هاي شكسته ! جمع ميكرديم ميبرديم تحويل ميداديم يارو شاكي ميشد ميگفت ديگه بهت كرايه نميدم...
    اينقدر نوستالژي و قصه داريم كه تمومي ندارن...

    بعد كه وقت ازدواجمون شد تحريمها شدت گرفت تورم بالا رفت . خيليامون علارقم سن بالا موفق به تشكيل زندگي نشديم...

    نسل سوخته ايم و خيلي سختي كشيديم و هنوزم ميكشيم ولي بازم من دوست ندارم جاي نسلهاي بعد باشم!
    چند نفرتون با خوندن چيزهايي كه نوشتم باهاش همزاد پنداري كردين ؟ خاطرات كودكي زنده شد؟
    Last edited by BestDev; 07-03-2015 at 23:29. دليل: تصحيح غلط املايي

  2. 14 کاربر از BestDev بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    پست ها
    1,916

    3

    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    دوست عزیز ، با خوندن نوشته ات احساسات ام برانگیخت ...

    از استاتوس های فیسبوکی/وایبری و.. بود یا خودتون نوشتید ؟!


    عمیقا حس غریبی دارم به این نوستالوژی دهه شصتی جوونای کشورم و با اینکه 72 ئی هستم اما همزاد پنداری غریبی باهاتون دارم...


    خارج از بحث تاپیک : نوستالوژی دهه هشتاد زنده گی من (سالهای نوجوونی ام) آهنگای شادمهره... نمیدونم شادمهر عزیز متولد چه سالیه اما شخصیت و کرکترش یه نمادی از جوونای دهه شصتیه برای من... به نوعی صدای نسل بعد انقلابه... امشب توی مود این آهنگم و حس غریبی دارم ... گفتم شاید برو و بچ خاطره ای چیزی داشته باشند دور هم گوش بدیم ...

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]
    Last edited by banii; 07-03-2015 at 01:48.

  4. 5 کاربر از banii بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #13
    Super Moderator Ezel's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    5,302

    پيش فرض

    عاقا من یه چیزی بگم برای اهل یقین :

    اصلا از اسم دهه شصتی ها پیداست روزگار کدوم انگشتش رو بهشون نشون داده !

    باز ایمان نمی آورید ؟

  6. 6 کاربر از Ezel بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #14
    آخر فروم باز
    تاريخ عضويت
    Jun 2012
    پست ها
    1,916

    6

    عاقا من یه چیزی بگم برای اهل یقین :

    اصلا از اسم دهه شصتی ها پیداست روزگار کدوم انگشتش رو بهشون نشون داده !

    باز ایمان نمی آورید ؟
    اونکه انگشت خوبیه سروش جان... ناشکری نکن... مثلا انگشت F رو نشون میداد خوب بود ؟!

  8. این کاربر از banii بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #15
    داره خودمونی میشه BestDev's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    پست ها
    116

    پيش فرض

    @ [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    دوست عزیز ، با خوندن نوشته ات احساسات ام برانگیخت ...

    از استاتوس های فیسبوکی/وایبری و.. بود یا خودتون نوشتید ؟!
    نه همشو خودم نوشتم خيلياشو خودم تجربه كردم بضياشو ديدم...

    يه چيز جالب ديگه اينكه دهه 60 ها زياد فيسبوك باز نيستن. نسل ما با رومهاي ياهو مسنجر اينترنتو ميشناخت و اتفاقا من جز اولين دسته از افرادي بودم كه توي فيسبوك رجيستر كردم. اون موقع اصلا كسي نميدونست فيسبوك چيه هيتلر هم نشده بود ولي الان چند سالي ميشه كه ديگه سر نزدم بهش...

    دويدن روي سنگهاي نوك تيز و خار رو خودم توي آموزش نظامي تجربه كردم. يه مدت 1 هفته در سال تحصيلي همه رو با لباس و كوله پشت سربازي ميبردن ميدون تير. (بيابونهاي اطراف شهر) اونجا با انواع اسلحه از نزديك كار ميكرديم و آشنا ميشديم. يادمه اولين روز ما رو جلوي يك كوه رديف كردن بعد گفتن پشت كنيد به ما (به سمت كوه) و چشماتونو ببندين بعد شروع ميكردن به تير اندازي از فاصله نزديك باور كنين ما كه تا اون موقع صداي تفنگ رو توي فيلمها شنيده بوديم يا حداكثر صداي ترقه تجربه كرده بوديم جوري از كوه بالا ميرفتيم كه خودمونم باورمون نميشد اگه كسي كم مياورد و توقف ميكرد ميومدن كنار گوشش تير ميزدن اگر كسي شيطنت ميكرد باهاش شوخي نداشتن يادمه توي ميدون تير تفنگ ترسناك ژ-3 ميدادن دستمون ميگفتن به سيبل شليك كنين. بعد از هر شليك 2 متر پرت ميشديم عقب تا چند ثانيه از صداي وحشتناكش گوشامون سوت ميكشيد و چشامون سياهي ميرفت. هيچ تيري هم به هدف نميخورد. يادمه يه بار وقتي براي شمارش امتياز به سمت سيبلها دويديم ديدم هيچي نزدم قبل از اينكه مامور شمارش بياد با خودكار بيك چندتا سوراخ روي سيبل درست كردم (قبلا از برادرم اين ترفندو شنيده بودم) ديدم اندازش دقيقا شبيه تير واقعيه روز اول متوجه نشدن منم كلي حال كردم روز بعد چندتا از دوستان هم ديده بودن تقليد كردن و يهو همه تير انداز حرفه اي شديم شك كردن و قصيه لو رفت. اول يه كتك مفصل خورديم بعد گفتن به مدت 3 روز با پاي برهنه تا اون تپه بدويد و برگرديد (3 كيلومتر بود!)
    شبا خسته و كوفته ميومديم بخوابيم جا نبود روي كف كانتينر ميخوابيديم كوله پشتي هم زير سرمون تا چشمامون ميومد گرم بشه ميريختن توي كانتينر با تير مشقي تير ميزدن كه بيدار شين صبح شده. همه حول ميكردن كوله پشتيا جابجا ميشد وسيله ها گم ميشد اصلا يه وضعيتي بود. ولي يادمه روز آخر خيلي راحت تفنگ كلاش و ژ-3 رو باز ميكرديم و ميبستيم! هنوزم از اين تفنگ ميترسم به قدري قوي بود كه وقتي ميرفتيم نزديك سيبل ميديدم تيرهامون به جاي سيبل خورده به تير آهنهاي پايه سيبلها و مثل كره سوراخشون كرده مات و مبهوت همو نگاه ميكرديم! فرمانده ميگفت از اين تفنگ هيچوقت براي شكار استفاده نكنين چون اينقدر قويه كه شكار رو متلاشي ميكنه و چيزي ازش نميمونه! يه لوله ديگه داشت كه مخصوص شكار بود ميبستن روش قدرت و لگدش كم ميشد!
    جنگ چند سالي بود تموم شده بود ممكن بود دوباره شروع شه واسه همين آموزش نظامي خيلي سختگيرانه و مرتب اجرا ميشد
    Last edited by BestDev; 07-03-2015 at 23:29.

  10. 3 کاربر از BestDev بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #16
    ناظر انجمن طراحی وب Thor God's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2012
    محل سكونت
    بندرعباس،رشت،تهران
    پست ها
    2,432

    پيش فرض

    درود.
    دوستان واقعا مهمه که کدوم نسل سوخته هست یا کدوم نسل سوخته نیست ؟ افتخار محسوب میشه ؟ یا میخواید شکست یک دهه رو با نشون دادن بد بودن وضع مملکت و سایر عوامل خارجی توجیه کنید ؟
    بهتره نیست این حرف ها رو کنار بزاریم و آینده نگر باشیم و برای آیندمون برنامه ریزی کنیم ؟
    خیلی دیدم از این بحث ها شده اما هنوز هم دیر نشده. برنامه ریزی رو از همین امروز شروع کنید.
    کنکور هم اصلا چیز مهمی نیست. فکرتون رو با مدرک خراب نکنید.

    موفق باشید

  12. 5 کاربر از Thor God بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #17
    داره خودمونی میشه BestDev's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2013
    پست ها
    116

    پيش فرض

    کنکور هم اصلا چیز مهمی نیست. فکرتون رو با مدرک خراب نکنید.

    موفق باشید
    الان شايد ديگه قبولي راحت شده و چيز مهمي نيست ولي واسه ما بود گرچه من بعد از 5 دوره بالاخره بعد از سربازي غول كنكور رو شكست دادم و 4 سال بعد در رشته مورد علاقم فارق التحصيل شدم ولي حالا كه فكر ميكنم ميبينم همه دهه 60 ها آدمهاي سختكوشن و همه چيز رو به سختي بدست آوردن و قدر چيزهايي كه بدست آوردن ميدونن

    همين پيرمرده دكتر نميدونم چي كه هر سال قبل از كنكور سر كلش پيدا ميشه توي تلويزيون در مورد كنكور صحبت ميكنه هم واسه ما و كلا نسل هاي بعد از انقلاب يه نوستالژيه واسه خودش ! از اولين باري كه ديدمش تا حالا هيچ تغييري نكرده فقط موهاش سفيدتر شده ! فكر كنم با رفتنش كنكور هم به تاريخ بپيونده...

    حالا همين نسل سنش به حدي رسيده كه كم كم داره پستهاي مهم مملكت بهش واگذار ميشه و من مطئنم به زودي با روي كار اومدن اين نسل سختي كشيده ، ايران به سمت پيشرفت و آرامش بدون تندروي هاي بي مورد پيش ميره...

  14. 3 کاربر از BestDev بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #18
    کاربر فعال فلسفه B.Russell's Avatar
    تاريخ عضويت
    Mar 2014
    پست ها
    1,005

    پيش فرض

    تنها نکته متفاوت دهه شصت با سایر دهه ها این هست که شستشوی مغزی اونها از بدو تولد شروع شد، اونم هم به صورت کلامی و هم فیزیکی و ضرب و شتم !!

    هنوز یادم نمیرود منبرهایی که ناظم و مدیر از ساعت 7 صبح در حیاط یخ زده زمستانی سر صف ها به خوردمون میدادن و ما هم تکبیر میفرستادیم :

    از جلو نظام، خبر دار، الله اکبر، جانم فدای .... !!

    نسل های پیشین و پسین دوگانگیشون کمتره، چون شستشوی مغزی با این هجمه رو تحمل نکردن و حداقل بخشی از شناختشون از جهان رو خودشون به دست آوردن و میفهمیدن تقریبا دنبال چی هستن، حتی اگر دنبال یک توهم بودن.

    مشکل اکثر دهه شصتی ها این هست که نمیدونن دنبال چی هستن !!!


    همچنین ما دهه شصتی ها معمولا علاقه داریم با بدبختی هامون شوخی کنیم، اینم واسه حسن ختام و یک لبخند دهه شصتی:





    Last edited by B.Russell; 07-03-2015 at 22:02.

  16. 7 کاربر از B.Russell بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #19
    کاربر فعال انجمن موبایل A.N.A.P's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    Clouds
    پست ها
    3,023

    پيش فرض

    والا 99% مواردی که دوستان برای دهه 60ـیا ذکر کردن برای من دهه 70ـی صدق میکنه.والسلام

  18. 3 کاربر از A.N.A.P بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #20
    Moderator vahidgame's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2010
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    6,503

    پيش فرض

    اگه گزینه هیچ کدام وجود داشت من به اون رای می دادم
    من تنها چیزی که از این نسل سوخته دوس دارم یه آهنگ به همین نام بود از کاوه یغمایی که قبلا گوش می دادم

    با اینکه من خودم دهه شصتیم و سختی های زیادی کشیدم و چیزای عجیب زیادی رو دیدم ولی با این حال اصلا همچین چیزی رو قبول ندارم
    هر نسلی و کلا هر شخصی بالاخره یه سری مشکلات و یه سری مزایا توی راه زندگیش داره و نمیشه مقایسه کرد
    به نظر من هیچ چیزی به نام نسل سوخته وجود نداره و هیچ کسی سوخته نیست مگه اینکه خودش بخواد
    من دیگه بیشتر از این توی بحثتون شرکت نمی کنم و هر چه قدر می خواید از غم ها و سختی ها و سوختگی ها و ... بگید

  20. 2 کاربر از vahidgame بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •