ازین دست موارد توی روانپزشکان هم داریم ، طرف همینجوری دارو می نویسه که افراد بیشتریو ویزیت کنه و درآمد بیشتر ! و درمانجو هم فکر می کنه این دکتر که اصلا به من اهمیت نمی ده و بدتر میشه !در کل من روانشناس ها رو به هیچ عنوان قبول ندارم. یک پزشکی بود..میگفت یک بیماری بود ، بهش گفتیم بیا قرص بخور..نیومد و فرستادنش روانشناس..اونم یک مدت باهاش حرف زد و دست اخر طرف خودش رو از بالای ساختمان 3-4 طبقه پرت کرد پائین...این حالا قرص میخورد بهتر بود یا این طوری خود کشی کرد؟
هیچ نسخه ی شگفت انگیز و فوق العاده ایی برای روان درمانگری وجود نداره ! ابنکه شب بخوابه صبح بیدار شه مشکل رفع شده باشه نداریم !این قرص بخوره بهتره و به زندگی اش ادامه بده
فرد باید بخواد که تغییر کنه و حاضر باشه تلاش کنه ! خیلیا مراجعه می کنن ولی چون این مشکل براشون سود gain داره حاضر به تغییر نیستن و فقط درمانگر رو دچار فرسودگی می کنن ! پدیده مقاومت Resistance هم که جای خود داره ! ترس از تغییر هم هست که مراجع بعد از چند جلسه میگه خوب شدم و دیگه نمیام در حالی که مشکل پا بر جاس !
روانشناسان ناوارد هم هستند و نمیشه انکارشون کرد ولی اینکه کلا روانشناسی رو قبول ندارید باید بررسی بشه ، عده ایی هستن که فقط می خوان درمانگر رو شکست بدن تا ثابت کنن ازون بهترن ، یا درمانگر بدرد نمی خوره ، یا مشکلشون خیلی خاصه و کاری از دست کسی بر نمیاد ( البته نه به این معنا که شما اینگونه اید )منم به عنوان نظر شخصیم روانشناسها رو به هیچ وجه قبول ندارم
حتی یکشون با راهکارهای اشتباه خیلی بهم ضرر زد
این چیزی که شما میگید بیشتر به اختلالات شخصیت شبیهه و درمانش بسیار سخت هست و کار هر کس نیست ( به قولی : از یه جایی به بعد درمانجو میشینه درمانگرو درمان می کنه ) و بسیار هم زمانبره ! شاید طرحواره درمانی موثر باشه !مشکل شما گذرا بوده و قابل حل... اگر شدید بود و راه حل ش دراز مدت و سخت بود.. من قول میدم با صحبت حل نمیشد..