تبلیغات :
خرید لپ تاپ استوک
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 10 اولاول 123456 ... آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 95

نام تاپيک: مسابقه ی شعر / متن و آهنگ / موسیقی متناسب با عكس [پایان دور پاییزی، اهدای مدال به نفرات برتر]

  1. #11
    آخر فروم باز hamed29's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2009
    محل سكونت
    سیاره زمین
    پست ها
    1,567

    پيش فرض

    آهنگ متناسب با عکس


    ﺗﺮاﻧﻪ : ﺑﺮگ
    آﻟﺒﻮم : ﻧﻘﺎب
    ﺧﻮاﻧﻨﺪه : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
    ﺗﺮاﻧﻪ ﺳﺮا : ﻣﺮﻳﻢ ﻗﺎﺿﻲ
    آﻫﻨﮕﺴﺎز : ﺳﻴﺎوش ﻗﻤﻴﺸﻲ
    ﺗﻨﻈﻴﻢ ﻛﻨﻨﺪه : اروﻳﻦ ﺧﺎﭼﻴﻜﻴﺎن


    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


      محتوای مخفی: متن ترانه 



    ‫ﻣﺜﻞ ﺑﺮﮔﻲ ﺧﺸﻚ و ﺗﻨﻬﺎ، روي ﺷﺎﺧﻪ ﻣﻮﻧﺪم اﻳﻨﺠﺎ ﻣﻲﺗﺮﺳﻢ
    ‫ﺗﻮي ﭼﻨﮓ وﺣﺸﻲ ﺑﺎد، ﺑﺮم از ﺧﺎﻃﺮ و از ﻳﺎد ﺑﭙﻮﺳﻢ
    ‫ﻫﻤﻪي روزاي ﻣﻦ ، ﻗﺼﻪي ﺑﻮدن ﻣﻦ، ﺗﻮي آﻳﻨﻪي دﻟﻢ
    ‫ﻣﺜﻞ ﺷﺐ ﺳﻴﺎه و ﺳﺮده ، ﻣﺜﻞ اﺑﺮا رﻧﮓِ درده

    ‫ﺗﻮ ﺷﺘﺎب ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ ﻫﻢ، ﺑﺎ ﺧﻮدم ﻳﻜﻪ و ﺗﻨﻬﺎم ﻣﻲدوﻧﻢ
    ‫ﺗﻮ ﺳﺮاب اﻳﻦ اﻓﻖ ﺗﺎ ﺳﻔﺮ ﻧﻬﺎﻳﺖ اﻳﻨﺠﺎ ﻣﻲﻣﻮﻧﻢ
    ‫ﻫﻤﻪي روزاي ﻣﻦ ، ﻗﺼﻪي ﺑﻮدن ﻣﻦ، ﺗﻮي آﻳﻨﻪي دﻟﻢ
    ‫ﻣﺜﻞ ﺷﺐ ﺳﻴﺎه و ﺳﺮده ، ﻣﺜﻞ اﺑﺮا رﻧﮓِ درده

    ‫ﻣﺜﻞ ﻳﻪ ﻏﺮوب ﺗﻨﻬﺎ ، ﻛﻪ ﻣﻴﺸﻴﻨﻪ ﭘﺸﺖ اﺑﺮا
    ‫ﻳﻪ ﺳﻜﻮت ﺑﻲ ﭘﻨﺎﻫﻢ
    ‫ﺗﻮي اﻳﻦ ﺑﻴﻬﻮدﮔﻲﻫﺎ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ رو ﻣﻲﺷﻤﺎرم
    ‫اﻧﺘﻈﺎر ﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﻢ
    ‫ﺗﻮي اﻳﻦ ﺑﻴﻬﻮدﮔﻲﻫﺎ ﻟﺤﻈﻪﻫﺎ رو ﻣﻲﺷﻤﺎرم
    ‫اﻧﺘﻈﺎر ﻫﺮ ﻧﮕﺎﻫﻢ

    ‫ﻣﺜﻞ ﺑﺮﮔﻲ ﺧﺸﻚ و ﺗﻨﻬﺎ، روي ﺷﺎﺧﻪ ﻣﻮﻧﺪم اﻳﻨﺠﺎ ﻣﻲﺗﺮﺳﻢ
    ‫ﺗﻮي ﭼﻨﮓ وﺣﺸﻲ ﺑﺎد، ﺑﺮم از ﺧﺎﻃﺮ و از ﻳﺎد ﺑﭙﻮﺳﻢ









    شعر متناسب با عکس


    شعر پاييز از عليرضا بديع

      محتوای مخفی: متن شعر 



    پاييز مي‌رسد که مرا مبتلا کند

    با رنگ‌هاي تـازه مــرا آشنا کند


    پاييز مي‌رسد که همانند سال پيش


    خود را دوباره در دل قاليچـــه جا کند


    او مي‌رسد که از پس نه ماه انتظار


    راز ِ درخت باغچـــه را برملا کند


    او قول داده است که امسال از سفر


    اندوه‌هــاي تازه بيــارد ، خـدا کند


    او مي‌رسد که باز هم عاشق کند مرا


    او قـول داده است بـه قــولش وفا کند


    پاييز عاشق است، وَ راهي نمانده است


    جــز اين کــه روز و شب بنشيند دعا کند


    شايد اثر کند، وَ خداوندِ فصل ها


    يک فصل را بخاطر او جا به جا کند


    تقويـم خواست از تو بگيرد بهـــار را


    تقدير خواست راه شما را جدا کند


    خش خش ... ، صداي پاي خزان است، يک نفر


    در را بـــه روي حضــرت پاييــــز وا کند...





  2. 14 کاربر از hamed29 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    کاربر فعال تاریخ، سبک زندگی و ادبیات Demon King's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2013
    محل سكونت
    Dreams
    پست ها
    2,279

    13




    نام آهنگ : پاییز

    خواننده: علی عبدل مالکی

    آهنگ و تنظیم: علی عبدل مالکی

    میکس و مستر: پازل باند

    ترانه: علیرضا مرتضی قلی

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




      محتوای مخفی: متن آهنگ 
    پاییز یعنی من تک و تنهام یعنی تو رفتی تو دیگه نیستی
    پاییز یعنی خش خش برگا آروم تو گوش من میگی نیستی
    من با خودم قهرم بدون تو بی تو دلم انگار یه مرگیشه
    پاییز یعنی ابریه چشمام یعنی دلم با گریه بد میشه
    وقتی که بارون از سر چترم سر ریز میشه عاشقت میشم
    تو نیستی و من بعد تو هر سال پاییز میشه عاشقت میشم
    وقتی خیابون خیسه تو بارون با هر بهونه عاشقت میشم
    توئه دیونه نیستی ببینی منه دیونه عاشقت میشم

    .

    پاییز یعنی بغض و دلشوره یعنی منو این حس بد حالی
    پرسه زدن تو این خیابونا پاییز یعنی جای تو خالی
    پاییز یعنی تو خیابونا پرسه زدن بی هیچ منظوری
    یعنی بگم بیچاره دیونست یعنی تو از دنیای من دوری
    وقتی که بارون از سر چترم سر ریز میشه عاشقت میشم
    تو نیستی و من بعد تو هر سال پاییز میشه عاشقت میشم
    وقتی خیابون خیسه تو بارون با هر بهونه عاشقت میشم
    توئه دیونه نیستی ببینی منه دیونه عاشقت میشم






    متن ادبی:

    پاییز را من میشناسم, با آن حس دلتنگی هایش, با آن اشک های درختانش, با آن باران های گاه با یار و گاه تنها,

    پاییز را میشناسم, پاییز یعنی دلتنگی, تنهایی و حس دراز کشیدن روی اشک های زرد درختان.

    پاییز را من میشناسم, چون تنهایی را خوب میفهمم, اشک را نیز خوب میفهمم و حس درختان در پاییز را نیز میفهمم, کشیده ام آنرا ...


    ««« دیمن کینگ
    Last edited by Demon King; 19-10-2014 at 23:30. دليل: اضافه کردن نام آهنگ و خواننده

  4. 17 کاربر از Demon King بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #13
    ناظر انجمن مشکلات سخت افزاری EXTREME's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    محل سكونت
    Deathzone
    پست ها
    22,727

    پيش فرض

    ببخشید دوباره سوال میپرسم انتخاب عکس هم از خودمون باشه؟؟
    بعد آهنگی که فکر میکنیم نزدیک هست بهش رو معرفی میکنیم؟
    ممنون

  6. این کاربر از EXTREME بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #14
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    ببخشید دوباره سوال میپرسم انتخاب عکس هم از خودمون باشه؟؟
    بعد آهنگی که فکر میکنیم نزدیک هست بهش رو معرفی میکنیم؟
    ممنون

    انتخاب عکس در هر دور با تیم داوری است

    و آهنگ هم بستگی به برداشت خودتون از تصویر داره. ببینید چه آهنگی می‌تونه تداعی‌کننده‌ی تصویر باشه و کدام موسیقی، لایریکس (در صورت باکلام بودن) و ... است که شما با دیدن تصویر و برداشتی که از اون داشتین، به ذهنتون خطور کرده.
    حتی اگر موسیقی مشخصی مدنظرتون نبود یا نداشتید یا تا بحال نشنیده‌اید، می‌توانید جستجو کنید و با کلماتی کلیدی که تصویر به شما داده، آهنگ مورد نظر رو پیدا کنید.
    به طریقی مشابه برای شعر یا متن.


  8. 9 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #15
    کاربر فعال انجمن ادبیات hamid_diablo's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    آنجا که عقاب پر بریزد
    پست ها
    5,780

    پيش فرض



    موسیقی متناسب با عکس

    نام آهنگ : شب شهریوری
    خواننده اثر : کیان پاشا
    آلبوم : شب شهریوری

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    متن متناسب با عکس

    تو
    آن برگ درختی باش
    که در سایه ات بیارامم
    و من پائیز نارنجی
    در برت گیرم

    که در سرمایه سوزنده
    نیاز رویش دیگر شوی با من
    بهار سرخوش و مستــــم
    بیا تا آرزوی برگـــ باشم

  10. 14 کاربر از hamid_diablo بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #16
    کـاربـر بـاسـابـقـه EHSANRF's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2006
    پست ها
    2,397

    پيش فرض





    خــوانــنـــــــــده: احسان خواجه امیری
    نام آهـ...ــــنگ : سلام آخر
    آلــــــــبــ...ــوم : سلام آخر
    تــرانــه ســــــرا: اهورا ایمان
    آهنگـــــــــــساز: علیرضا کهن دیری
    تنظــیم کنـــنده: علیرضا کهن دیری



    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]


    متن ترانه مناسب با عکس:

    خداحافظ ای برگ و بار دل من
    خدا حافظ ای سایه سار همیشه
    اگر سبز رفتی اگر زرد ماندم
    خداحافظ ای نوبــ...ـــ ـ ـ ــ.هار همیشه



    Last edited by EHSANRF; 19-10-2014 at 23:18.

  12. 15 کاربر از EHSANRF بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #17
    کاربر فعال انجمن تبلت IceLord's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2007
    محل سكونت
    مشهد مقدس
    پست ها
    1,381

    پيش فرض



    آهنگ پیشنهادی
    پادشاه فصل ها پاییز

    پادکست رادیو چهرازی
    شماره 16

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    o o o o o o o o o o o o o

    متن پیشنهادی
    پادشاه فصل ها پاییز

    پادکست رادیو چهرازی
    شماره 16

      محتوای مخفی: متن 
    پاییز که می شه ما بی اختیار می ریم اتاق جمشید، پاییز یهو می آد، تو یه روز، مثه بهار و بقیه. صب زود بیدار می شی، می بینی حیاط شده طوفان رنگ و رنگ که برپا... مام مثه عوام الناس، مثه سیاوش قمیشی و کریس دی برگ عقیده داریم پاییز دلگیره، شباش صدای بوف می آد. به جمشید می گیم سر معرکه مهمون نمی خوای دلمون گرفته؟ می گه بابا کجاش دلگیره، نیگاه نارنجیا رو، نیگا نارنجیا رو، به زبان حال با انسان سخن می گه، خرمالو رو ببین. می گم جمشید نارنجی چیه؟ مهر، آبان، وای از آذر! چه جوری بگذرونیم امسال رو؟
    تولد جمشید آبانه، خب معلومه خوشش می آد. راه می ره می گه دنیا یعنی محاسن پاییز. می گم خب چارتا مثال بزن از این محاسن. می گه دلبر لباس قشنگا رو از تو گنجه در می آره، پایین کمی لخت، بالا کت و کلفت، آدم حض می کنه! می گم اولن چشت رو در می آرما، دومن این که نصفش معایبه! حیف تابستون نبود همه ش لخت؟
    یه چای می ریزه میذاره جلومون می گه حالا دلبر هیچی، شبا رو چی می گی؟ مگه تو خودت عاشق شبا نیستی؟ پاییز همه ش شب دیگه؟ نصف روز غروبه. می گم آقا ما دو ساعت شب بسه مونه! زیادم هست. می خوایم زودتر بیدار شیم تموم شه! یه چراغی می ذاریم اون گوشه، تاریک روشن می شینیم ستاره می شیم، می ریم تا سحر چه زاید باز. می گه چای از دهن افتاد.
    جمشید اگه پاییز اینقدی که تو می گی خوبه، چرا ما هر سال روز اول پاییز دلمون خالی می شه؟ همه به این زرد نارنجی نیگاه می کنن، حال شون جا می آد، چرا ما بلد نیستیم؟ چرا همه رفته بودن شون رو می ذارن واسه پاییز؟ چرا پاییز هیشکی بر نمی گرده؟ جمشید یه سیبیله نازک داره، سفید شده، خیلی ساله این جاست! همه ی پاییزای آسایشگاه رو دیده. می گه این درخت بزرگ نا نداره، وگرنه بهت می گفتم پادشاه فصلا یعنی چی؟
    می گم جمشید یادته هشت ده سال پیشا یه زن و شوهر اتاق بغلیه رو؟ یارو سبیل از بنا گوش در رفته و رو می گم. واسه خودش هیبتی داشت قدیما، خوب بهم چسبیده بودن. آبان بود یا آذر ماه آخر پاییز، که مدیریت قدیمی در رو با لغد شکست رفت تو، دید دست هم رو گرفتن تیکه و پاره رفتن که رفتن. پاییز نبود؟ یه قلپ چای می خوره می گه آره یادمه!
    جمشید اون یارو که ته راه رو می نشست، سرش رو می کرد تو بشر چی؟ همین وقتا بود دیگه، بهش می گفتیم داداش حیف تو نیست؟ برو دنبال کار آبرومند. یه کلمه هم حرف نمی زد، هی فقط یواش می گفت همینه آبرو! لاغر بود، اصلن نفهمیدیم چرا آوردنش قاطیه ما، یادته در حیاط رو زدن رفتیم وا کردیم کسی نبود؟ گذاشته بودنش پشت در، بی حقوق با چشم بسته، آبروش هم دستش بود، پاییز بود بابا!
    جمشید پا می شه می ره کنار پنجره، فکر می کنه ما حالیمون نیست. هر سال همینه کارش. می گم جمشید ما چرا تا این زرد و قرمزا رو می بینیم بند دلمون پاره می شه؟ پس کدوم رنگا قراره حال ما رو خوب کنن، ما مرخص شیم بریم پی کارمون؟ اون یکی رو یادته رشید بود، دستش رو تکون می داد، با عینک و سر فرفری وسط راهرو می گفت لبت کجاست که خاک چش به راه است؟! یه بارم خیال کردیم واسه دلبر می خونه نزدیک بود سیراب شیردونش کنیم. چی شد اون؟ عشق صف نونوایی بود، هر چی از مدیریت پرسیدیم جواب سربالا داد. پاییز نبود، همین وقتا بود جون تو که دیگه از نونوایی برنگشت. آخرم ورداشتن یه ورق کاغذ چسبودن پشت شیشه که خودسر شده، اشتباه شده باهاس ببخشین. آدم به دلش چطوری حالی کنه که اشتباه شده؟ «با شومام عزیزم!»
    جمشید نشسته رو زمین کنار دیوار، تکیه داده به دیوار، خیره به روبرو، عین هر سال. می شینم کنار دستش پای دیوار، می گه وردار یه نارنجی بزن رها کن این حرفا رو! دو تا پر نارنجی می ذاریم کف دستمون، دراز می کنیم جلوش بیا تو هم بزن. یارو غریبهه می گه چیه با کی کار داری؟ می گم جمشید خودتو لوس نکن بابا، نارنجی رو بزن بلند شو بریم تو حیاط. می گه جمشید کیه بابا دیوونه؟ بده بینم اون داروی نظافت رو! خودتم برو پی کارت. «اللهم صلی علی محمد و آل محمد» نشسته تکیه به دیوار. می گم اگه نیای تنها می رما! تولد جمشید آبانه. عین همون آبانی که هر چی در زدیم وا نکرد. نشسشت کنار دیوار خیره موند تا پاییز هر سال. رفتیم به مدیریت گفتیم ببخشین چرا اسم جمشید رو توی کاغذتون ننوشتین؟ گفت جمشید کدوم بود؟ گفتیم همون که تولدش آبانه! حالام آبانه دیگه، پس چرا نیست؟ اینم پاییز. جمشید می گه یه چایی دیگه بریزم؟ می گم چای نمی خوام، بیا بشین پاییز خیلی یادتو می کنم. از پنجره اتاق می بینمش وسط حیاط زردا و نارنجیا رو با پا هم می زنه. می خنده، می خونه: پادشاه فصل ها پاییز.

    Last edited by IceLord; 20-10-2014 at 01:10.

  14. 12 کاربر از IceLord بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #18
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    TeH
    پست ها
    1,631

    پيش فرض Autumn




    George Winston

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]




    حریق خزان
    فریدون مشیری


    حریق خــزان بود
    همه برگ ها آتـش سرخ
    همه شـاخه ها شعله زرد
    درخــتان هـمه دود پیچان
    به تــاراج بــاد
    و بـرگی که می سوخت می ریخت می مُرد
    و جامـی سـزاوار چنـدین هــزار آفــرین
    که بر ســنگ می خـورد
    من از جنگل شـعله ها می گذشتم
    غبــار غــروب
    به روی درختــان فــرو می نشـست
    و بــاد غـریـب
    عبـوس از بــر شاخــه هـا می گـذشـت
    و سـر در پـی بـرگ هــا می گــذاشــت
    فضــا را صدای غم آلـود بـرگــی که فریـاد می زد
    و بـرگــی که دشــنام مـی داد
    و بـرگــی که پیـغام گنـگی به لب داشت
    لبــریز می کرد
    و در چشم برگی که خامـوش خامـوش می سوخت
    نگـاهی که نفـرین بـه
    پایـیـز می کرد
    حریـــق خـزان بود
    من از جنـگل شعـله ها می گذشــتم
    همه هستی ام جنگلی شعله ور بود
    کــه تــوفــان بـی رحــم انــدوه
    به هر سو که می خواست می تاخت
    می کوفت می زد
    به تاراج می برد
    و جانی که چون برگ
    می سوخت می ریخت می مرد
    و جامی سزاوار نفرین که بر سنگ می خورد
    شب از جنگل شعله ها می گذشت
    حریــق خــزان بود
    و تــاراج بــاد
    مــن آهســته در دود شـب رو نهـفـتــم
    و در گوش برگی که خاموش می سوخت
    گفتم مســوز
    این چنیــن گــرم در خــود مســوز
    مَپیــچ این چنین تلخ بر خود مَپیــچ
    که گــر دست بیــداد تقــدیـر کــور
    تــرا می دوانــد به دنبــال باد
    مــرا می دواند به دنبال هیچ


  16. 14 کاربر از Miss Artemis بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #19
    حـــــرفـه ای pahama1's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2011
    محل سكونت
    تهران
    پست ها
    377

    پيش فرض




    موسیقی

    نام ترانه: عصر پائيزي
    خواننده اثر : مرتضي پاشايي
    تنظيم: مرتضي پاشايي
    گيتار: فرشيد ادهمي
    ترانه سرا: مهرزاد اميرخاني



    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ♫♫♫

      محتوای مخفی: متن ترانه عصر پائيزي 


    بهت پیله کردم نمی مونی پیشم
    نه میمیرم اینجا نه پروانه میشم
    از عشق زیادی تورو خسته کردم
    تو دورم زدی خواستی دورت نگردم
    بازم شوری اشک و لبهای سردم
    من این بازی و صد دفعه دوره کردم
    نه راهی نداره گمونم قراره،یکی دیگه دستامو تنها بذاره
    دیگه توی دنیا به چی اعتباره
    کسی که براش مردی دوست نداره
    منو بغض و بارون سکوت خیابون
    دوباره شکستم چه ساده چه آسون
    به پاتم بسوزم تو شمعم نمیشی
    تو حوای دنیای آدم نمیشی
    غرورت گلومو به هق هق کشیده
    آدم که قسم خوردشو دق نمی ده
    ♫♫♫
    منوتو یه عمره دوتا خط صافیم
    شده عادت ما که رویا ببافیم
    بشینیمو عشق و به بازی بگیریم
    واسه زندگی کردنامون بمیریم
    چه سخته تو تنهایی شرمنده میشی
    ماها قهرمانیم و بازنده میشیم
    مثه اعصر پاییزی رنگ و رومون
    واسه خیلیا خاطرست آرزومون






    متن

    گیرم که یلدا هم بیاید...
    شبی هم به درازا بکشد...
    برفی هم ببارد...
    سفره‌ای هم چیده شود...
    اناری هم باشد و دیوان حافظی هم...
    چه یلدایی؟
    چه برفی؟
    چه فالی؟
    بی تو اینجا همه شب یلداست
    همه شب سرد و نفس گير است
    همه شب بغض ترانه مي وزد
    همه شب فال مرا می‌گیرد
    ذهن خاموش من و یاد آشفته تو ...






  18. 13 کاربر از pahama1 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #20
    M Ơ Ɗ Є Ʀ ƛ Ƭ Ơ Ʀ VAHID's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2008
    محل سكونت
    "فروم" ها خانه دوم ما
    پست ها
    10,149

    پيش فرض



    اهنگ:مثل پاییزی و میری
    ترانه سرا:حسین غیاثی
    تنظیم:سیروان خسروی
    خواننده: شهاب رمضان

    دانلود: [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    متن اهنگ

      محتوای مخفی: متن اهنگ 

    پر از بغض تلخم پر از زخم و عادت تمومش نکن
    با اینکه یه عمره رسیدیم ته خط تمومش نکن
    شبیه برگ میریزم مثه پاییز و میری به آسونی
    با یه لبخند دنیام و به هم میریزی و میری به آسونی
    چجوری بتونم تحمل ندارم تو یادم بده
    با این حال ابری چجوری نبارم تو یادم بده
    تو این روزای بی رویا دارم جون میکنم اما نمیمیرم
    هنوزم یادمه حرفات به این زودی فراموشی نمیگیرم
    ...
    تویی که عاشقم بودی کجا میری به این زودی
    چرا بیخیالت نمیشم هنوزم
    تویی که عاشقم بودی کجا میری به این زودی
    تو پروانه بودی چرا من بسوزم
    چجوری بتونم تحمل ندارم تو یادم بده
    با این حال ابری چجوری نبارم تو یادم بده
    تو این روزای بی رویا دارم جون میکنم اما نمیمیرم
    هنوزم یادمه حرفات به این زودی فراموشی نمیگیرم



    شعر متناسب با عکس

    چگونه فراموشت کنم؟
    گیرم که از شعرهایم
    ماه را
    گل را
    و بوسه را حذف کنم
    گیرم که نشانی تمام کافه ها را
    از حافظه ی کفش هایم پاک کنم
    با خش خش پاییزی کوچه هایی که طی کرده ایم چه کنم؟
    با باران چه؟
    بگو چگونه فراموشت کنم وقتی
    با
    پاییز به خانه ام می آیی
    با باران چکه می کنی بر پنجره ام
    و با هر نسیم در اتاقم پخش می شوی!


  20. 14 کاربر از VAHID بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •