خب البته حق با شماست ، دون ژوان بودن در همه ی دنیا یک پدیده ی ناهنجار هست .
اما وقتی یک نفر دون ژوان هست همه چیز به نظرش خیلی پوچ و راحت میاد . غم و غصه ی دنیا رم الکی نمیخوره . دون ژوان بودن هم براش به نوعی سرگرمی هست
خب البته حق با شماست ، دون ژوان بودن در همه ی دنیا یک پدیده ی ناهنجار هست .
اما وقتی یک نفر دون ژوان هست همه چیز به نظرش خیلی پوچ و راحت میاد . غم و غصه ی دنیا رم الکی نمیخوره . دون ژوان بودن هم براش به نوعی سرگرمی هست
بدبختی اینجاست که سرگرمی و بیخیالیش با تمسک به بازیچه قرار دادن دیگران به دست میاد.
من نمیدونم شما تجربه بودن با این افراد رو در واقعیت داشتین یا نه، یا پای درد دل های اونیکه قربانی شده نشستین یا نه.
من خانم هایی رو میشناختم که تا مرز خودکشی از دست این افراد پیش میرفتن و نمیتونستن هم بیخیالشون بشن !!
یا حتی جالب تر، پسرهایی که برده برخی دختران دون ژوان بودن !!!!
اینکه دون زوان اونارو تحقیر میکرد، اما بازم به خودشون نمیومدن و اصرار میکردن باهاش باشن و داشته باشنش .
Last edited by B.Russell; 29-04-2014 at 19:39.
پس احتمالا با این مشخصات که ذکر کردید این افراد شدیدا عشق به احساس قدرت و پیروزی باید داشته باشند وقتی تسخیر کردند قلب روترک میکنند
یک سوال راه های درمانش چی هست ؟
یکجور جنون تسخیر اسمش رو بذاریم بهتره.
و لذت بخش ترین بخشش بازی دادن و التماس کردن های قربانی هست.
راه حلش بستگی به ادمش داره ولی در کل داشتن عزت نفس هست.
معمولا دون ژوان کسی رو انتخاب میکند که مطمئن هست از عزت نفس لازم برای بیخیال شدن برخوردار نیست.
بی تفاوت بودن هنری هست که خیلی سخت میشه بهش رسید و کمتر انسانی هنر بی تفاوتی رو میتونه عملی کنه.
ممنون موضوع جالبیه من با چند نفر این مدلی برخورد داشتم میتونم بگم دوران کودکی سخت میتونه باعث بوجود اومدنه همچین روحیه ای در ادما بشه سوالم اینه که دوتا ادم این مدلی باهم چه برخوردی دارن؟ اما نکته ازار ندیدن تو هر رابطه ای هنر بی تفاوتی هست که امیدوارم یکی که کامل بلده برامون اموزشش بده
دوتا دون ژوان خیلی بعید هست به پُست هم بخورن. مگر اینکه یکی غلظت وابستگیش بیشتر بشه و اونوقت شروع کنه به التماس کردن !!
معمولا برگ برنده دست کسی هست که التماس میشنوه تا بمونه، اونیکه التماس میکنه حتی اگر برای دیگران یک دون زوان باشه اینجا در نقش یک قربانی هست.
اما در باب بی تفاوتی، بعید میدونم هیچ انسانی تا خودش این رویداد یا رویدادی مشابه رو تجربه نکنه و تحقیر نشه به خودش بیاد.
دون ژوان شمارو کور میکنه و دیگران هرچه داد بزنن چشمات رو باز کن نخواهی توانست.
مگر اینکه کامل از درون بشکنی و اونوقت خودت چشمات رو باز کنی و کسی هم که یکبار شکست احتمال اینکه دفعات بعدی اسیر دون ژوان ها بشه بسیار کمه.
اقا این اساسا یک اختلال روانی هست! ممکنه که با کسانی برخورد داشته باشیم که فرضا ما رو ترک کنند ولی اینکه به دنبال التماس باشند؟! زیادی عجیبه بنظرم!
التماس کنن و اون شخص دون ژوان لذت ببره؟ من تعریف دقیق سادیسم رو نمیدونم ولی اونم یه همچین چیزی مشترک داره احتمالا و اونم اینه که طرف مقابل اذیت بشه تا فرد سادیسمی لذت ببره!
اینکه ما چه دختر چه پسر دوست داشته باشیم مورد قبول دیگران باشیم و در قلب دیگران جای بگیریم فکر میکنم مطلوب خیلی ها باشه اما با نقشه قبلی! و به منظور ترک کردن برای من خیلی قابل قبول نیست
فکر میکنم که دیدگاه خیلی بدبینانه ای باشه که هر جدایی و هر دنبال طرف مقابل رفتنی رو دلیلی بر وجود همچین اشخاصی بدونیم![]()
خوب ابتدا تعریف دقیق سادیسم رو بررسی کنیم:
سادیسم عبارت است از علاقه به آزار دادن دیگران به صورت جسمی، روانی و جنسی طوری که این آزار رساندن موجب لذت و آرامش فرد آزاررسان شود. این افراد از تحقیر و تمسخر و آزار روحی یا جسمی و جنسی افراد به خصوص در حضور دیگران لذت زیادی می برند و گاهی رفتارهای پرخاشگرانه یا جنایتکارانه از خود بروز می دهند.
.
.
.
خیلی کم پیش میاد قربانی سادیسم با پای خودش بیاد جلو و تمنای نگاه و آزار دیدن کنه. اما قربانی دون ژوان خودش التماس میکنه.
دون ژوان بودن یکجور علاقه به داشتن شهرت در میان جنس مخالف هم داره و علاقه به این نوع شهرت به نظر نمیاد اختلال روانی باشه.
توی همین انجمن یک بنده خدایی تاپیک شکست عشقی زده و اسیر دون ژوان شده، هرچی هم بهش میگی نمیفهمه و باز میخواد بهش برسه، یک نمونه عینی از التماس قربانی.
اون طرف دختر اگر دون ژوان نبود خیلی روک بهش میگفت برو گمشو و من ذره ای علاقه بهت ندارم.
ولی اجازه میده هی بره تو فیسبوکش التماسش کنه، تو جاهایی که میبیندش مثلا نگاهش میکنه ولی طرفش نمیاد و....
با پسرهای مختلف حرف میزنه جلوی این ولی تا این میاد حرف بزنه بایکوتش میکنه !!!
دون ژوان بودن به نظر من تو نهاد هر انسانی هست، بدبینانه هم نیست فقط بستگی به وجدان ما غلظتش در ارتباط با دیگران میتونه کم و زیاد بشه.
ببینید ما در مورد دون ژوان صحبت میکنیم بنابراین باید عملکرد اون بررسی بشه نه قربانی!
فردی که سادیسم داره لذت میبره از التماس طرفش
فردی که دوان ژوان هست هم لذت میبره از التماس!
پس کاملا مشابه هستند
حالا اینکه قربانی چی میخواد یا نمیخواد بحثش جداست بحث سر این سمت قضیه هست
بنظر من دوان ژوان ورژن خفیف سادیسم محسوب میشه
کسی که وجدان داشته باشه فکر میکنم نزاره کار به التماس برسه در واقع...
پس دوان ژوان ها دارای وجدان فراموش شده هستند به نوعی!
در مورد "دون ژوان" نظر من اینه که یک مفهوم علمی نیست که قابل تعیین حد و مرز دقیقی باشه، این یک مفهوم ادبی است که برای هضم کردن یک نوع رفتار تونسته بار معنایی خوبی رو بدوش بکشه، شاید در خلاصه ترین تعریف به مردی که در اغوا کردن زنان مهارت دارد و این مهارت را پیاپی به کار میبندد...
دون ژوان یک شخصیت اسطوره ای است و گاهی بتعاریف علمی نزدیک میشه اما وقتی ما از آن سخن میگوییم و برایش چارچوب سازی میکنیم بدون شک باید گفت کدام "دون ژوان"؟ آنکه "مولیر" خلق کرد یا "کوندرا" ویا...؟
شاید از دید شخصی من "دون ژوان" پهلویی هم به مفهوم "رند" بزند ولی تا این مفهوم رو اعتبار سنجی در میان منابع ادبی نکنم و به اون نظم نبخشم، برداشت شخصی منه از یک شخصیت ادبی.
همین الان یک نویسنده خوش قریحه میتونه دست به کار بشه و با خمیرمایه اولیه دون ژوان یا گیلگمش(دومی در وجه ادبی) نقشی جدید به این چهره ببخشه...و ممکنه سالیانی بعد این رنگ و نقش جای تعبیر امروزی رو بگیره، ولی برای مفهوم "سادیسم" یا "مازوخایسم" یا "سادومازوخیسم" بدون تحقیقات و نتیجه گیری های علمی نمیشه اینکار رو کرد...
اما از آنسو میشه به این شخصیت شاید خبیث زیبایی چهره-ظرافت طبع-محبوبیت-عدم تعصب و... رو براحتی به دون ژوان مدرن یا کهن منتسب کرد...(یعنی صفاتی در وجه ی دیگر برای کارهایش و... قائل شد) و این مانع تعریف و نسبتی جامع میشه که ما بگویم دون ژوان مضر است یا مفید، خوب است یا بد، یک مفهوم دربارۀ چیست...دون ژوان هم یک کاراکتر است. پس میتواند در طیف از رنگها از سپید و خاکستری و سیاه و سرخ قرار بگیره.
محتوای مخفی: در همین راستا این مقاله جهت مطالعه خواندنی است:
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)