به نظرم میشه ورزش کرد یا آهنگ گوش داد یا استراحت کرد یا مطالعه یا بازی یا هرکار یکه علاقه داری...
به نظرم میشه ورزش کرد یا آهنگ گوش داد یا استراحت کرد یا مطالعه یا بازی یا هرکار یکه علاقه داری...
خیلیا فکر می کنن منظور از تنهایی یعنی اینکه هیج کسی باهات نیست با هیچ ختری نیستی اما این فکر کاملا غلطه...
به نظر من تنهایی یه معنی خاص رو نمیده میتونه به هزار جور کل معنی بشه...
از دور بودن از خانواده گرفته تا دور بودن از خدای خودت مهم اینه که خودت چجوری داری فکر می کنی ...
اما من خودم شخصا وقتی تنها می شم یه اهنگ ملایم می زارمو فقط می شینم فکر می کنم به خدا به جهان که اگه این جهان از بین برع چه بلایی به سرمون میاد...
به این فکر می کنم که ما همه از خاکیم و بازم به خاک بر میگردیم پس این همه غرور چیه چرا به زیر دستیامون نگاه نمی کنیم...
اگه می تونیم یکمم یه پایینی ها نگاه کنیم ببینیم که اونا وضعشون از ما بدتره![]()
دوست عزیز بایدزد بیرون
من که به شخصه قبلا شاید میتونستم تنهایی رو تحمل کنم ولی الان نمیتونم....
حداقلش اینه میزنم بیرون.....یه سیگار روشن میکنم...
دوستی رو که میدونم با دیدنش حالم عوض میشه رو میبنم یا بهش زنگ میزنم....
یه فیلم که روم تاثیر بذاره رو میبینم...
کلا به نظر من تنهایی اصلا چیز خوبی نیست...
بشکنش....
بد ترین نوع گذروندن تنهایی اینه منم اینجوریم البته!میرم تو فکر خلقت خدا ، و چرا من واینجوری افریده ، چرا از خودم راضی نیستم ..........به اینا فکر میکنم بعدش میگم خود *کشی کنم از زندگی راحت شم![]()
که دچار بی انگیزگی و افسردگی شدید در طول زمان میشه
بهترین راه اینه سر خودتون را تا جایی که ممکنه شلوغ کنید(نمونش همین فروم خودمون !!!!)
من با همین روش خیلی چزا یاد گرفتم خیلی نرم افزار ها
مهمم نیس که کامل یاد بگیرید یا نه مهم اینه که فقط برید سمتش!!!
البته اگه با برنامه ریزی کنید اثر مفیدش ده ها برابر میشه
توی انتخاب آهنگ هاتون خیلی دقت کنید برای من تقریبا میتونم بگم آهنگ های نا امید کننده ای مثل آهنگ های اقای یاس باعثش شد
درسته که همون اول که گوش میکنید خیلی حالتون عوض میشه ولی توی طولانی مدت واقعا باعث افسردگی میشه
بستگی داره چه نوع تنهایی باشه.. بعضی اوقات همه ی آدمهایی که برات مهمن هم دورتن اما چنان احساس تنهایی میکنی که حتی رفتن و یه گوشه تنها نشستن حس بهتری بهت میده.
اما در کل به نظر من وقتایی احساس تنهایی میکنیم که یا واقعا کسی نیست باهاش حرف بزنیم، یا اینکه اعتقادات و حرفهامون شنونده ای که انتظارشو داریم نداره. مهم نیست چقدر طرف مقابلمون باهامون موافق باشه و چقدر نزدیک باشه، گاهی باز هم احساس تنهایی میکنیم.
من یکی آهنگ گوش میدم و حرفهامو نتیجه گیریها و آنالیزهامو مینویسم.
با درود.
نظر خودم:
من فکر می کنم که بعضی از تنهایی ها خوب هستند، تنهای هایی که طرف تنها نمونده باشه (یا حداقل این احساس رو نداشته باشه).
ولی منظور من در این تاپیک، بیشتر تنهایی هایی بود که یه جورایی مجبوری تحملش کنی. مثلا کسی رو که می خوای کنارت باشه، کنارت نباشه؛ یا برای درس و ... مجبور باشی تنها باشی (یعنی اگه مثلا به کار دیگه ای بپردازی، خیلی وقتت گرفته می شه... برای همین مجبور تنها باشی)؛ یا کسی درکت نکنه و ... .
من خودم در این مواقع بیشتر یه کمی توی اینترنت می چرخم/ آهنگ بی کلام و ملایم گوش می دم (اخه آهنگ های با کلام، یه جورایی ذهن ادم رو به سمت احساس خاصی هدایت می کنه!)/ و یا کمی کتاب هایی که دوست دارم می خوانم/ یا می خوابم.
ولی الان با نظرات دوستان، گزینه های بیشتری رو جلوی خودم می بینم.
ممنون از همگی.
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)