به نظر من اینجا دو وضعیت وجود داره. بخشی که ما قادر هستیم در اون تاثیر بگذاریم رو قدرست انتخاب نام میدیم و بخشی که دیگران در اون موثر هستن رو سرنوشت نام دادیم. این دیدگاه که ما ناخواسته یا از قبل تعیین شده رو درست نمیدونم.
به نظر من اینجا دو وضعیت وجود داره. بخشی که ما قادر هستیم در اون تاثیر بگذاریم رو قدرست انتخاب نام میدیم و بخشی که دیگران در اون موثر هستن رو سرنوشت نام دادیم. این دیدگاه که ما ناخواسته یا از قبل تعیین شده رو درست نمیدونم.
در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم.....
هر انسانی دارای قسمت و تقدیره ... ولی انسان یک سرنوشت نداره و هر انسانی هزاران سرنوشت مختلف داره . و انسان در واقع اختیار و قدرت انتخاب هایش در یک دایره محدود و اجباره
در واقع انسان آزادیش هم در چهارچوب تقدیر الهیه
درود.
اگر امکان دارد بخشهای قرمز و آبی را اندکی روشنگری بفرمایید.
باسپاس./.
این دیدگاه شهودیه منه . نمیتونم اثبات کنم براتون!
من شدیدا به سرنوشت اعتقاد دارم... یه جورایی تو زندگیم هر کاری کردم که جلوی یه سری اتفاقات رو بگیرم موفق نشدم و این برام مسجل کرده که سرنوشت امری بدیهیه...و بسیار از اتفاقات زندگی تصادفی نیست.
شاید حرف اون دوستامون که میگن پس اختیار انسان کجاست هم درست باشه اما بعضی وقتها که سعی کردم جلوی سرنوشت رو بگیرم و اونو به زعم خودم تغییر دادم هم متوجه شدم که سرنوشت میخواسته من اونو تغییر بدم و من تمام مدت بازیچه دست سرنوشت بودم...
کلا" انسان بازیچه سرنوشته هرکه با من موافقه لایک کنه
مسئله سرنوشت و تقدیر مثل یک درخت بزرک با شاخه های زیاد میمونه ..یعنی من انسانی ازاد و مختار هستم ولی در یک چهارجوب
یعنی اختیار من هم محدود شده به تقدیر الهی
من به اجبار به این دنیا آمدم.زندگی به من داده شده و یک روزی هم زندگی رو از من میگیرن .من در انتخاب پدر و مادرم و جایی که به دنیا آمدم نقشی نداشتم..آدم هایی که وارد زندگی من میشن و خیلی از اتفاقاتی که برام میوفته این ها هیچکدوم انتخاب من نبوده ....
و من از آینده خبر ندارم .اصلا" ممکنه چند دقیقه دیگه بمیرم.. هرچی خدا بخواد همون میشه
Last edited by badboys_87; 20-07-2013 at 22:27.
با قسمت سبز هیچ مشکلی نیست واین بدیهیاتی هست که لازم به اثبات هم نداره
ولی مشکل قسمت قرمز رنگ نظرات شماست
1-چطور متوجه شدین چیزی خارجی باعث شده شما اون سرنوشت رو در این سمت تغییر بدید؟یعنی شما علم خارجی داشتین که پی به وجود همچین عامل خارجی بردین؟
در چه حالتی شما ممکن بود عکس این نظر رو داشته باشن که چیزی خارجی باعث نشده شما دست به این تغییر سرنوشت بزنین؟یعنی چه سرنوشتی اگر میداشتین میگفتین که خودتون انتخاب کردین که اینکه سرنوشت رو داشته باشین؟
2-اگر حرف شما درست هست و انسان کلا بازیچه دست سرنوشت هست اونوقت یه سوال پیش میاد
چرا اصلا من باید تلاشی بکنم یا به فکر انجام کاری باشم چون من یه بازیچه هستم که تلاش و خواست من مهم نیست و من هرراهی برم این سرنوشت هست که اون راه رفته نه من
پس اگر این نظر درست باشه من خودمو رها کنم و منتظر بشینم که سرنوشت من چه راهی میره کار منطقی هست و سعی در تفکر و انتخاب و تلاش کاملا بی معنی میشه
3-تفدیر الهی دقیقا معادل و مترادف همون کلمه سرنوشت هست درسته؟
Last edited by havzhini; 21-07-2013 at 01:11.
آبی : مگر شما میدانی که این به اصطلاح سرنوشتت چه میباشد که برای جلوگیری یا دگرگونی آن تلاش کردی و کامیاب نبودی ؟ چیزی که شما میگویی تنها درحالتی ممکن است که سرنوشت خود را بدانی و تلاش کنی آن را دگرگون کنی ! ( در حالی که در آیین شما گفته شده هیچکس سرنوشت خویش را نمیداند. )
قرمز : شما از کجا میدانی که سرنوشت میخواسته شما آن را تغییر بدهی ؟
سرنوشت یک سری اتفاقات از پیش تعیین شدست یعنی زندگی در جهتی که اتفاقات و مسائل آن از قبل مشخص شده پیش میره .اینکه کسی بگه من به سرنوشت اعتقاد دارم
ولی می دونم که انسان اختیار داره و می تونه سرنوشت رو تغییر بده یه پارادوکسِ چون با تعریف سرنوشت در تضاده سرنوشت به سمت پایانی پیش میره که اجتناب ناپذیره و قابل
تغییر نیست اراده در تغییر سرنوشت و پایانِ اجتناب ناپذیر تاثیری نداره چون روال نوشته شدس ..شخـصی که اعتقاد به سرنوشـت داره چه طور تصمیـماتی که درجـهت ایمن بـودن
جسمش و در امان موندن در برابر مرگ میگیره رو می تونه توجیه کنه ..مثلا یه بیمار رو در نظر بگیرین که مختـار هست به پزشک مراجعه کنه و یا نکنه اگر این شخص معتقد هست
به سرنوشت دلیلی برای مراجـعه به پزشـک وجود نداره چون یا بهبود پیدا می کنه یا بهبود پیدا نمی کنه این سرنوشـت فرد هست و با مراجعه به پزشک یا عدم مراجعه تغییری در
سرنوشتش ایجاد نمیشه پس اراده برای انتخاب هم تاثیر بر سرنوشتش نداره پس چرا این فرد زمان بیمـاری به پزشک مراجعه می کنه ؟ ممکن هست جواب کسانی که معـتقد به
سرنوشت هستن این باشه که مراجعه به پزشک هم جزو سرنوشت این فرد هست که بر این اسـاس اختیار داشتن انسـان زیر سوال میره .. فردی که سرنوشتـش تعـیین شدس
چه طور با اختیار سرنوشت تعیین شده خودش رو تغییر میده این دیگه سرنوشت تعیین شده نیست میشه اختـیار کامل برای زنـدگی پس در این صورت داشتن سرنوشـت زیر سوال
میره ..
حالا از این دوستان من سوالی دارم از دوستانی که به وجود سرنوشت یا از قبل تعیین بودن اون باور دارن. فرض کنید من یک اسلحه بردارم و از خونه بیام بیرون و چند نفر رو بکشم. حالا به دادگاه میتونه من رو مجرم تشخیص بده؟ اگر بله، چطور؟ چون من میگم که این سرنوشت من و اون افراد بوده و از قبل هم تعیین شده بوده و من بی تقصیر هستم.
اختیار و اراده می تونی انکار کنی؟! تا مجرم شناخته نشی؟
سرنوشت میشه هر لحظه تغییر داد شاید نوشته شده باشه شما اون چندنفر بکشی ولی میتونستی همون لحظه فقط خودت بکشی یا بزاریش سرجاش .همچین اراده و اختیاری داری که سرنوشتت عوض کنی پس دلیل نداره که دادگاه شما را چون گفتی سرنوشت من و اونا این بوده این کار کردم مجرم نشناسه
اختیار =بازنویسی دوباره سرنوشت
تعریفی که از اختیار آوردید همچین شباهتی با تعریف علمی و فلسفی اختیار نداره. تعریف اختیار: Free will is the ability of agents to make choices unconstrained by certain factors
(چون وجود اختیار برای انسان اثبات نشده - هرچقدر هم که عجیب به نظر برسه - من باور ندارم انسان اختیار داره ولی مدعی قوی هم نیستم که نداره، شاید کتاب Free will سم هریس در درک این مفهوم به شما کمک کنه - [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] ، [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ] )
+
ادعا درباره اینکه سرنوشتی برای انسان از ابتدا نوشته میشه ولی انسان می تونه این سرنوشت رو تغییر بده به نظر من یک پارادوکس و یک حرف بی معنی است، از نظر منطقی این حرف دقیقا مساوی اینه که بگیم سرنوشتی برای انسان نوشته نشده ولی سرنوشتی هم نوشته شده!
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)