واقعیت: این دنیا تنها دنیایی است که ما از وجودش مطمئن هستیم و این زندگی تنها زندگی ای است که ما می دونیم وجود داره.
نظر منطقی: به نظر میاد مرگ پایان حضور خودآگاهی ما در این دنیاست.
ادعای یک عده: بعد از مرگ در این دنیا به جای دیگه ای میریم.
پرسش: آیا توجیه علمی برای این ادعا وجود داره؟
پاسخ: دلیل علمی نداریم.
ریشه یابی تاریخی: زمان ایجاد این ایده در دوران بین 1000 تا 2000 سال قبل از میلاد بوده، زمانی که خدایان از جنسیت زن (که مظهر تولد و زندگی بوده) به مرد (که مظهر خشونت و جنگ بوده) تغییر پیدا کردند و دلایل پدید اومدن این ایده هم در تشکیل ارتش برای جنگ و از بین بردن ترس سربازها از مرگ بوده. بعد از اون هم این باورها چون ارزش بسیار بالا در کنترل مردم و حکومت بر اونها داشت توسط خیلی ها استفاده شد.
واقعیت: انسان ها علاقمند به زندگی هستند و انسان های سالم هیچکدوم دلشون نمی خواد بمیرن.
ادعا: شاید بتونیم راهی پیدا کنیم مرگ رو به عقب بندازیم یا جلوش رو بگیریم.
پرسش: چرا؟
پاسخ: چون دوست داریم بیشتر زندگی کنیم.
پرسش: آیا این نشان دهنده ترس شما از مرگ است؟
پاسخ: بله همونطور که تحقیقات پزشکی و داروسازی و ... هم به همین دلیل (عقب انداختن یا جلوگیری از مرگ) هستند.