تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




مشاهده نتيجه نظر خواهي: آیا با اوتانازی موافق هستید ؟

راي دهنده
53. شما نمي توانيد در اين راي گيري راي بدهيد
  • بلی

    23 43.40%
  • خیر

    13 24.53%
  • نمیدونم

    17 32.08%
صفحه 2 از 9 اولاول 123456 ... آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 90

نام تاپيک: نظر شما درباره ی اوتانازی (مرگ آسان، مرگ انتخابی) چیست؟

  1. #11
    کاربر فعال انجمن موضوعات علمی Saeed Dz's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2011
    پست ها
    1,855

    پيش فرض

    گرفتن جان یک انسان در هر شرایطی کار ساده ای نیست . اگر هم اون فرد از نزدیکان آدم باشد که انتخاب خیلی سخت تر میشه.
    بهزاد جان دیگران این انتخاب رو نمیکنن بلکه برای بیماری های سختی که نتیجه ی اون مشخصن در پایان مرگ هست این انتخاب به درخواست خود بیمار انجام میشه. با این موضوع کاملن موافق هستم و به گزینه بله رای دادم.

  2. #12
    حـــــرفـه ای
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    پست ها
    3,485

    پيش فرض

    فرض کنین تکنولوژی‌ای داریم موسوم به Amber که فرد داخلش قرار می‌گیره و یه جورائي فریز میشه! در این صورت فردی که آلزایمر داره و تقریبا میشه گفت هویت حتی انسانی خودش رو از دست داده کدوم رو ترجیح میدین؟ اوتانازی یا Amber؟

    بهرحال ممکنه در آینده برای این مسئله راه‌حلی پیدا بشه. حتی ممکنه در اون آینده هیچکدوم از نزدیکان فرد نباشند. تصمیم برای کشتن (خودخواسته/خودناخواسته) فرد میشه به راحتی انجام بگیره؟
    یکی اینکه شخص آلزایمری در موقعیت انتخاب اوتانازی نیست،

    دیگری اینکه ببینید یکم عملگرا و در دنیای واقعی بررسی کنیم، ایده های مفهومی یا بسیار گران و با نتیجه نامعلوم برای یک فرد دچار سرطان پیش رفته در تمام بدن که بتوصیه پزشکش داره موادمخدر مصرف میکنه تا یادش بره درد روزهای پیشروی مرگش رو ، بدرد نمیخوره.

    اوتانازی تعریفش بنظر من به این شکل واضحتره: درخواست بیمار رو به مرگ قطعی، با استفاده از سیستم پزشکی برای مرگ آرام و بدون درد.
    منظور: اوتانازی ناتوانان، کشتن از سر دلسوزی ، کمک به خودکشی و... نیست.
    اینها به موازات اوتانازی مطرحند ولی هرکدام یک تعریف و وضعیتند.

  3. 5 کاربر از Arash4484 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #13
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    اوتانازی تعریفش بنظر من به این شکل واضحتره: درخواست بیمار رو به مرگ قطعی، با استفاده از سیستم پزشکی برای مرگ آرام و بدون درد.
    منظور: اوتانازی ناتوانان، کشتن از سر دلسوزی ، کمک به خودکشی و... نیست.
    اینها به موازات اوتانازی مطرحند ولی هرکدام یک تعریف و وضعیتند.
    این تعریف قطعن بهتره.. شاید افرادی که نمیدونن در مورد اوتانازی چه موضعی بگیرن همین سه کلمه ی بولد بتونه کمکشون کنه!

  5. 2 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  6. #14
    حـــــرفـه ای MasterGeek's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    1,063

    پيش فرض

    من با مرگ خودخواسته مشکلی ندارم (بخصوص از دید عملگرائی که شما میگید) ولی اغلب نمونه‌هائی که دوستان آوردند بحث طلب مرگ برای نزدیکان بود که شرایط بدی دارند. در ضمن این تصمیم خیلی خیلی خیلی خصوصی هست و تصمیم راحتی هم نیست حتی برای کسی که درد میکشه (باز منظورم بعضی تعارفات هست که اکثر افراد مسن دارند...)

  7. 5 کاربر از MasterGeek بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  8. #15
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    من با مرگ خودخواسته مشکلی ندارم (بخصوص از دید عملگرائی که شما میگید) ولی اغلب نمونه‌هائی که دوستان آوردند بحث طلب مرگ برای نزدیکان بود که شرایط بدی دارند. در ضمن این تصمیم خیلی خیلی خیلی خصوصی هست و تصمیم راحتی هم نیست حتی برای کسی که درد میکشه (باز منظورم بعضی تعارفات هست که اکثر افراد مسن دارند...)
    منم با روش داوطلبانه موافق هستم. روش غیرداوطلبانه ( تصمیم گیری دیگران برای بیمار ) به نظر بنده زیاد معقول نیست. البته شرایطی هست که باید بررسی بشه.

    گاهی وقتا بیمار آنقدر وضعش وخیمه که حتی نمیتونه بیان کنه که داوطلب برای اوتانازی هستش ، مثلن فرض کنید بیمار مریضی دردناکی داره ولی نمیتونه ارتباط برقرار کنه با دیگران که درخواست اوتانازی کنه. با این حساب کسانی که میخوان برای انجام یا عدم انجام اوتانازی برای این بیمار تصمیم بگیرن با دو راهی مواجه هستن. ولی معقولانه تر اینه که اوتانازی به روش داوطلبانه فقط انجام بشه حتی اگر که مطمئن باشیم اگه بیمار قدرت تکلم داشت خودش این درخواست رو میداد.

    گاهی وقتا هم بیمار حتی خودش میتونه تکلم داشته باشه و درخواست اوتانازی بده ، ولی درخواستی نمیده ؛ حالا فرض کنید دیگران از سر دلسوزی یا عوامل دیگه میان براش تصمیم گیری میکنن و درخواست اوتانازی میدن ( بدون اینکه خود بیمار مطلع باشه ).

    در هرصورت ما در جایگاهی نیستیم که برای جان انسانهای دیگر تصمیمی اتخاذ کنیم.

  9. 4 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  10. #16
    حـــــرفـه ای Erfan.'s Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2010
    محل سكونت
    Solar System
    پست ها
    5,350

    پيش فرض

    من به گزینه نمیدانم رای دادم چون نمیتونم تصمیمم رو توی چنین موقعیتی برای دیگران پیش بینی کنم.

    اگه برای مرگِ خودم باشه قطعا موافقم، و مانعی نمیبینم (البته با بررسی جوانب) اما مرگ دیگران (از اون بدتر، نزدیکان آدم) مسئله ساده ای برای تصمیم گیری نیست. فکر میکنم به احتمال زیاد، اگه فرد رو در حال عذاب کشیدن ببینم با مرگ اون هم موافق باشم. اما کاملا مطمئن نیستم.



    اون قضیه فریز کردن هم که MasterGeek گرامی مطرح کردید، به نظرم هیچ گونه ارتباطی با کشتنِ فرد نداره. در اون حالت فرد به هیچ عنوان نمیمیره و اتفاقا شانس خیلی زیادی داره که بعدا به زندگی ادامه بده. شاید حتی بهترین راه نجاتِ فعلی باشه.

  11. 4 کاربر از Erfan. بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #17
    حـــــرفـه ای MasterGeek's Avatar
    تاريخ عضويت
    Aug 2009
    پست ها
    1,063

    پيش فرض

    گاهی وقتا هم بیمار حتی خودش میتونه تکلم داشته باشه و درخواست اوتانازی بده ، ولی درخواستی نمیده ؛ حالا فرض کنید دیگران از سر دلسوزی یا عوامل دیگه میان براش تصمیم گیری میکنن و درخواست اوتانازی میدن ( بدون اینکه خود بیمار مطلع باشه ).

    در هرصورت ما در جایگاهی نیستیم که برای جان انسانهای دیگر تصمیمی اتخاذ کنیم.
    من در این رابطه بیشتر جنبه‌های فرضی و تئوریک رو بحث می‌کنم و بیشتر ازون جایگاه اظهار نظر می‌کنم. به همین خاطر در مورد کسی که حتی نمی‌تونه مسئله رو بیان کنه به این راحتی نیست. اصولا مفهوم درد کشیدن یه مقوله‌ی توصیفی و گنگ هست. انسان به طور فیزیولوژیک بسیار تطبیق‌پذیر هست. افراد زیادی هستن که وقتی در یک ترومای دائم قرار می‌گیرند بعد از مدتی به وضع موجود عادت می‌کنند. باید بپذیریم که دید اونها با دید اطرافیان فرق می‌کنه چون جهان اونا فاصله‌ی زیادی با جهان اطرافیان پیدا کرده. بنابراین در چنین حالاتی هم به نظر من فقط و فقط باید به تصمیم خود شخص مراجعه بشه نه قضاوت اطرافیان.

    از طرفی عملی‌تر یک نمونه‌ی خوب استیون هاوکینگ هست. و یه نمونه‌ی دیگه تکنولوژی‌های fMRI که پژوهشگران در شرف تکنیک‌هائی هستن که بشه مغز و رویا رو خوند به نظر من هرچند باز پیچیدگی‌های زیادی دراین مسئله هست اما تصمیم برای مرگ و حق حیات که پایه‌ای ترین حق قابل تصور هر فرد هست فقط و فقط باید توسط خود فرد بیان بشه و تا حد امکان بدون ابهام باشه. به همین خاطر من به نمیدونم رای دادم.

    اون قضیه فریز کردن هم که MasterGeek گرامی مطرح کردید، به نظرم هیچ گونه ارتباطی با کشتنِ فرد نداره. در اون حالت فرد به هیچ عنوان نمیمیره و اتفاقا شانس خیلی زیادی داره که بعدا به زندگی ادامه بده. شاید حتی بهترین راه نجاتِ فعلی باشه.
    من قصدم از بیان اون قضیه نشون دادن چالش حقوقی-اخلاقی قضیه بود نه بحث عملی. خواستم بگم ما (اطرافیان) خیلی راحت نمی‌تونم «آخر راه» رو قضاوت کنیم....

  13. 3 کاربر از MasterGeek بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  14. #18
    حـــــرفـه ای B3HZ@D's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    پست ها
    11,611

    پيش فرض

    درود
    با تعریف جدید آرش خان درک قضیه و مفهومش راحت تر و بهتر شد . ولی برای قسمت تصمیم گیری برای ادامه یا پایان زندگی یک فرد حتی با وضع وخیم من نمیتونم تصمیم بگیرم .
    واقعا سخته آدم در همچین شرایطی قرار بگیره که بخواد برای نزدیکان خودش انتخاب این چنینی داشته باشه .

    اگه تصمیم دو طرفه و با رضایت هر دو باشه بهتره ... مگر این که بیمار توی کما باشه یا این که به هیچ وجه نتونیم با اون ارتباط برقرار کنیم .
    اون موقع میشه روی نظر یک شخص اتکا کرد .

    این که بیمار اطلاع نداشته باشه و در پشت پرده همچین عملی انجام بشه رو اصلا نمیپسندم ... به نظرم یک جورایی خیانت به حساب میاد.

  15. 3 کاربر از B3HZ@D بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  16. #19
    حـــــرفـه ای shabe.saket's Avatar
    تاريخ عضويت
    Apr 2009
    محل سكونت
    Lost Island
    پست ها
    2,577

    پيش فرض

    Me
    بشر صلاحیت اظهار نظر در این مورد را ندارد
    مگر تو جان بخشیده ای که جان بگیری؟
    حیات کسی به این سادگی است که تصمیم بگیری بمان را بمیر

    کی آفریده ای که بمیرانی؟

    با حذف آرام افراد مریض، با درخواست شفاف خود فرد، کاملآ موافقم.....

    ولی اینکه کسی برای کس دیگر تصمیم بگیرد که بمان یا بمیر کاملآ مخالفم...

    در شرایط خاص برای بیماری های خاص کاملا موافقم
    الان پدربزرگ همسرم الزایمر داره...90 سالشه.هیچ کدام از اطرافیانش را نمیشناسد.منزلشان را نمیشناسد.حتی تصویر خودش را در اینه نمیشناسد.گاهی فکر میکند میز و صندلی ادم هستند!!!و خودش را خراب میکند.زندگی خودش و بچه هایش جهنم شده...توی خانه نشسته یکسره با همه دعوا میکند که من را ببرید خانه ی خودم!!!نمیذاره پوشک تنش کنند!...واقعا زنده بودن این ادم چه فایده ای دارد

    شوهر خاله ی من حدودا 90 سالشه.نه چیزی میبیند.نه میتواندبنشیند یا راه برود.نه میتواند چیزی بخورد.حرف هم نمیتواند بزند...خودش را خراب میکند...فقط نفس میکشد....
    راستی توی ایران این کار انجام میشه؟
    حالم بد شد
    آن موقعی که همه ما تازه بدنیا آمده بودیم و چشممان بسته بود
    کاری جز خراب کردن بلد بودیم؟
    صدای جیغمان و گریه مان خواب را از سر پدر و مادرمان نبرد؟
    آنها برای اینکه تب ما را پایین بیاورند تا نمیریم، شب ها را تا صبح بیدار ننشسته اند؟

    حالا زندگی بچه ها بخاطر کهن سالان جهنم شده؟
    کهن سالی که پوشاک که سهله، کهنه ما را هزاران بار شسته.....

    oh God.....

  17. 8 کاربر از shabe.saket بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  18. #20
    حـــــرفـه ای A M ! N's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2009
    محل سكونت
    Under the weeping moon
    پست ها
    7,119

    پيش فرض

    نظرات موافق و مخالف زیادی بود و من تصمیم گرفتم دیدگاه یک فیلسوف معروف اخلاق را هم که بصورتی روان و داستانی گفته است را با شما به اشتراک بگذارم، دوستانی که دیروز در گفتگو شرکت نکرده اند یا حتی طرفین آن گفتگو اگر دوست داشتند می توانند پس از خواندن این مقاله دیدگاه های خود را در اینجا بگویند و گفتگوی دیروز را اینجا ادامه دهند



    ----- در 21 دسامبر، پزشکی ایتالیایی به نام ماریو ریشیو دستگاه تنفس مصنوعی پیرجیورجیو ولبی را قطع کرد. این دستگاه او را زنده نگه داشته بود. ولبی که معلول و دچار بیماری تحلیل عضلانی بود، برای کسب حق مردن مبارزه‌ی ناکامی را در دادگاه‌های ایتالیا پشت سر گذاشته بود. پس از آن که ریشیو داروی مسکن را داد و دستگاه تنفس مصنوعی را خاموش کرد، ولبی سه بار گفت «از شما متشکرم»، به همسرش، دوستانش و به پزشکش. چهل و پنچ دقیقه‌ی بعد او فوت کرد.

    درخواست ولبی برای مرگ، پوشش گسترده‌ای در جراید ایتالیا یافت و به بحثی داغ مبدل شد. تا زمان نوشتن این یادداشت، هنوز روشن نیست که آیا ریشیومتهم به بزه‌کاری شده است یا نه. فقط یک سیاست‌مدار ایتالیایی درخواست کرده است که او را به اتهام آدم‌کشی بازداشت کنند.

    مرگ ولبی دو پرسش را پیش روی ما قرار داد که باید از یکدیگر مجزا شوند. یکی این که آیا انسان حق دارد شیوه‌های درمانی زنده‌نگاه‌دارنده را نپذیرد یا نه. پرسش دیگر این است که آیا مرگ آسانِِ داوطلبانه از نظر اخلاقی قابل دفاع است یا نه.

    رضایت‌نامه‌ی بیمار مطلع برای تمام شیوه‌های درمانی ضروری است، همان‌طور که بالغ بودن جوان در حدی که بتواند تصمیم بگیرد، لازم است. معالجه‌ی اجباری بیماری که بالغ است و خواهان درمان نیست، نوعی تجاوز محسوب می‌شود. شاید ما گمان کنیم که بیمار تصمیم اشتباهی گرفته است، اما باید به حق تصمیم‌گیری او احترام بگذاریم. این حق در اغلب کشورها به رسمیت شناخته می‌شود، ظاهراً به جز در ایتالیا.

    حتا کلیسای کاتولیک رُم هم مدت‌هاست، پذیرفته است که اجباری برای به‌کارگیری ابزارهای «غیرعادی» یا «بی‌تناسب» برای حفظ حیات وجود ندارد (این نگرش در «بیانیه مرگ آسان» آمده است که انجمن مقدس آن را به صورت فتوای مذهبی صادر کرد و در سال 1980 به تأیید پاپ ژان پل دوم رسید.) در این بیانیه آمده است که نپذیرفتن شیوه‌های درمانی مشقت‌بار «معادل با خودکشی نیست.» برعکس، این نپذیرفتن را «باید پذیرش شرایط بشر، یا تمایل برای اجتناب از کاربرد روش طبی نامتناسب با نتایج دل‌خواه، یا میل برای عدم تحمیل هزینه‌های گزاف بر خانواده و اطرافیان تلقی کرد.»

    چنین توصیفی در مورد تصمیم ولبی به خوبی صدق می‌کند. از این نظر، ریشیو کاری را کرده است که هر کس دیگری هم جای او بود، باید برای ولبی انجام می‌داد. ولبی به خاطر معلولیتش نمی‌توانست امتناعش از شیوه‌ی درمانیِ مشقت‌بار را عملی کند.

    مورد ولبی در بخش قابل قبول محدوده‌ی تعیین‌شده‌ی فتوای کلیسای رم قرار گرفته است، اما پرسش عمیق‌تر این است که آیا محدودیتی که فتوای کلیسا تعیین کرده است، منطقی است یا خیر. وقتی بیمار لاعلاج با دانستن این که امتناع از شیوه‌ی درمانی مشقت‌بار باعث مرگش می‌شود، می‌تواند آن را رد کند؛ پس چرا بیمار لاعلاجی که بی هیچ درمانی زنده می‌ماند، اما خودِ بیماری زندگیِ مشقت‌باری را بر او تحمیل می‌کند، نمی‌تواند به دنبال راهی برای پایان دادن به زندگی مشقت‌بارش باشد؟

    پیروان تعالیم کاتولیک پاسخ خواهند داد که در حالت دوم بیمار قصد دارد به زندگی‌اش خاتمه دهد که کار اشتباهی است؛ اما در حالت اول بیمار صرفاً از مشقت‌های اضافی درمان پرهیز می‌کند. البته مرگ پیامد قابل‌پیش‌بینی پرهیز از این مشقت است، اما نتیجه‌ی ثانوی محسوب می‌شود و شخص مستقیماً چنین تصمیمی نمی‌گیرد. اگر بیمار بتواند از مشقت رهایی پیدا کند، فارغ از این که به زندگی ادامه بدهد یا نه، انتخاب درستی کرده است. آن‌ها ممکن است استدلال کنند که کسی نمی‌بایست به مرگ ولبی یاری می‌رساند، زیرا او صراحتاً‌ می‌گفت که می‌خواهد بمیرد و نمی‌گفت که می‌خواهد از شیوه‌ی درمان مشقت‌بارش خلاص شود.

    تمایز موجود چندان روشن نیست. در هر دو حالت بیمار به جای انتخاب راهی که به زندگیِ طولانی و پرمشقت منتهی می‌شود، دانسته، مسیر دیگری را انتخاب می‌کند که به مرگش منجر می‌شود. کلیسای کاتولیک رم به جای پرداختن به مفهوم کلان این انتخاب ]پرهیز از زندگی مشقت‌بار[ تنها بر هدفی کوچک‌تر مبنی بر پرهیز از شیوه‌های درمانی مشقت‌بار تکیه می‌کند و از این طریق می‌تواند از پذیرش حکمی غیرانسانی (که شخص باید در هر شرایطی، خواه دردناک، خواه پرهزینه، تن به درمان‌های نگاه‌دارنده‌ی زندگی بدهد) اجتناب کند. اما این روش به قیمت اتخاذ موضعی متناقض تمام می‌شود: مخالفتِ سرسختانه با کمک به خودکشی و مرگ آسانِ داوطلبانه.

    بسیاری از کشورها حق قانونی پرهیز از شیوه‌های درمانی را به رسمیت شناخته‌اند. اما تنها در هلند، بلژیک، سوییس و ایالت ارگون امریکا علاوه بر حق نپذیرفتن شیوه‌های درمانیِ زنده‌نگاه‌دارنده، به پزشکان اجازه داده‌اند که با روش‌های دیگری به زندگی بیماران خاتمه دهند.

    هلند بیش از همه در معرض انتقاد است و مورد هجوم بهتان‌های بی‌رحمانه قرار گرفته است. منتقدان ادعا می‌کنند قانونی کردنِ مرگ آسان داوطلبانه، اعتماد به حرفه‌ی پزشکی را از میان می‌برد و نتایج شومی به دنبال خواهد داشت. اما اگر این ادعاها درست است چرا هیچ کس هلندی‌ها را قانع نمی‌کند. از زمانی که مرگ آسانِ داوطلبانه در هلند قانونی شده است، با وجود تغییر دولت، هیچ تلاشی برای لغو این طرح صورت نگرفته است. واقعیت این است که چنین اقدامی از پشتیبانی افکار عمومی برخوردار نیست.

    هلندی‌ها می‌دانند که مرگ آسانِ داوطلبانه در کشورشان چگونه اجرا می‌شود، آن‌ها می‌دانند که مرگ آسانِ قانونی نه تنها زیانی به شیوه‌های درمان پزشکی نرسانده است، بلکه باعث پیشرفت آن نیز شده است و آن‌ها می‌خواهند اگر زمانی خواستند و لازم بود، این امکان وجود داشته باشد که دیگران به مرگ‌شان یاری برسانند. آیا این حقی نیست که هر کسی باید داشته باشد؟

  19. 5 کاربر از A M ! N بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •