تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 2 اولاول 12
نمايش نتايج 11 به 13 از 13

نام تاپيک: زندگینامه و نکاتی از امام زمان

  1. #11
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض زندگینامه و نکاتی از امام زمان

    شيعيان خاص ، مهدي ( ع ) را مشاهده كردند
    در مدت 5 يا 4 سال آغاز عمر حضرت مهدي كه پدر بزرگوارش حيات داشت ، شيعيان خاص به حضور حضرت مهدي ( ع) مي رسيدند از جمله چهل تن به محضر امام يازدهم رسيدند و از امام خواستند تا حجت و امام بعد از خود را به آنها بنماياند تا او را بشناسند ، و امام چنان كرد آنان پسري را ديدند كه بيرون آمد ، همچون پاره ماه ، شبيه به پدر خويش . امام عسكري فرمود : " پس از من ، اين پسر امام شماست ، و خليفه من است در ميان شما ، امراو را اطاعت كنيد ، از گرد رهبري او پراكنده نگرديد ، كه هلاك مي شويد و دينتان تباه مي گردد . اين را هم بدانيد كه شما او را پس از امروز نخواهيد ديد ، تا اينكه زماني دراز بگذرد . بنابراين از نايب او ، عثمان بن سعيد ، اطاعت كنيد " . و بدين گونه ، امام يازدهم ، ضمن تصريح به واقع شدن غيبت كبري ، امام مهدي را به جماعت شيعيان معرفي فرمود ، و استمرار سلسله ولايت را اعلام داشت .يكي از متفكران و فيلسوفان قرن سوم هجري كه به حضور امام رسيده است ، ابو سهل نوبختي مي باشد باري ، حضرت مهدي ( ع ) پنهان مي زيست تا پدر بزرگوارش حضرت امام حسن عسكري در روز هشتم ماه ربيع الاول سال 260هجري ديده از جهان فرو بست . در اين روز بنا به سنت اسلامي ، مي بايست حضرت مهدي بر پيكر مقدس پدر بزرگوار خود نماز گزارد ، تا خلفاي ستمگر عباسي جريان امامت را نتوانند تمام شده اعلام كنند ، و يا بد خواهان آن را از مسير اصلي منحرف كنند ، و وراثت معنوي و رسالت اسلامي و ولايت ديني را به دست ديگران سپارند . بدين سان ، مردم ديدند كودكي همچون خورشيد تابان با شكوه هر چه تمامتر از سراي امام بيرون آمد ، و جعفر كذاب عموي خود را كه آماده نماز گزاردن بر پيكر امام بود به كناري زد ، و بر بدن مطهر پدر نماز گزارد

    ضرورت غيبت آخرين امام
    بيرون آمدن حضرت مهدي ( ع ) و نماز گزاران آن حضرت همه جا منتشر شد كارگزاران و ماموران معتمد عباسي به خانه امام حسن عسكري (ع ) هجوم بردند، اما هر چه بيشتر جستند كمتر يافتند ، و در چنين شرايطي بود كه براي بقاي حجت حق تعالي ، امر غيبت امام دوازدهم پيش آمد و جز اين راهي براي حفظ جان آن " خليفه خدا درزمين " نبود ، زيرا ظاهر بودن حجت حق و حضورش در بين مردم همان بود و قتلش همان . پس مشيت و حكمت الهي بر اين تعلق گرفت كه حضرتش را از نظرها پنهان نگهدارد ، تا دست دشمنان از وي كوتاه گردد ، و واسطه فيوضات رباني ، بر اهل زمين سالم ماند . بدين صورت حجت خدا ، هر چند آشكار نيست ، اما انوار هدايتش از پس پرده غيبت راهنماي مواليان و دوستانش مي باشد . ضمنا اين كيفر كردار امت اسلامي است كه نه تنها از مسير ولايت و اطاعت امير المؤمنين علي ( ع ) و فرزندان معصومش روي بر تافت ، بلكه به آزار و قتل آنان نيز اقدام كرد ، و لزوم نهان زيستي آخرين امام را براي حفظ جانش سبب شد در اين باب سخن بسيار است و مجال تنگ ، اما براي اينكه خوانندگان به اهميت وجود امام غايب در جهان بيني تشيع پي برند ، به نقل قول پروفسور هانري كربن - مستشرق فرانسوي - در ملاقاتي كه با علامه طباطبائي داشته ، مي پردازيم :" به عقيده من مذهب تشيع تنها مذهبي است كه رابطه هدايت الهيه را ميان خدا و خلق ، براي هميشه ، نگهداشته و بطور استمرار و پيوستگي ولايت را زنده و پابر جا مي دارد ... تنها مذهب تشيع است كه نبوت را با حضرت محمد - صلي الله عليه و آله و سلم - ختم شده مي داند ، ولي ولايت راكه همان رابطه هدايت و تكميل مي باشد ، بعد از آن حضرت و براي هميشه زنده مي داند . رابطه اي كه از اتصال عالم انساني به عالم الوهي كشف نمايد ، بواسطه دعوتهاي ديني قبل از موسي و دعوت ديني موسي و عيسي و محمد - صلوات الله عليهم - و بعد از حضرت محمد ، بواسطه ولايت جانشينان وي ( به عقيده شيعه )زندهبوده وهست وخواهدبود،اوحقيقتي است زنده كه هرگز نظ ر علمي نمي تواند او ر ا از خرافات شمرده از ليست حقايق حذف نمايد آري تنها مذهب تشيع است كه به زندگي اين حقيقت ، لباس دوام و استمرار پوشانيده و معتقد است كه اين حقيقت ميان عالم انساني و الوهي ، براي هميشه ، باقي و پا برجاست " يعني با اعتقاد به امام حي غايب

    صورت و سيرت مهدي ع
    چهره و شمايل حضرت مهدي ( ع ) را راويان حديث شيعي و سني چنين نوشته اند چهره اش گندمگون ، ابرواني هلالي و كشيده ، چشمانش سياه و درشت و جذاب ، شانه اش پهن ، دندانهايش براق و گشاد ، بيني اش كشيده و زيبا، پيشاني اش بلند و تابنده . استخوان بندي اش استوار و صخره سان ، دستان و انگشتهايش درشت .گونه هايش كم گوشت و اندكي متمايل به زردي - كه از بيداري شب عارض شده -بر گونه راستش خالي مشكين . عضلاتش پيچيده و محكم ، موي سرش بر لاله گوش ريخته ، اندامش متناسب و زيبا ، هياتش خوش منظر و رباينده ، رخساره اش در هاله اي از شرم بزرگوارانه و شكوهمند غرق . قيافه اش از حشمت و شكوه رهبري سرشار .نگاهش دگرگون كننده ، خروشش درياسان ، و فريادش همه گير " .حضرت مهدي صاحب علم و حكمت بسيار است و دارنده ذخاير پيامبران است . وي نهمين امام است از نسل امام حسين ( ع ) اكنون از نظرها غايب است . ولي مطلق و خاتم اولياء و وصي اوصياء و قائد جهاني و انقلابي اكبر است . چون ظاهر شود ، به كعبه تكيه كند ، و پرچم پيامبر ( ص ) را در دست گيرد و دين خدا را زنده و احكام خدا را در سراسر گيتي جاري كند . و جهان را پر از عدل و داد و مهرباني كند .حضرت مهدي ( ع ) در برابر خداوند و جلال خداوند فروتن است . خدا و عظمت خدا در وجود او متجلي است و همه هستي او را فراگرفته است . مهدي ( ع ) عادل است و خجسته و پاكيزه . ذره اي از حق را فرو نگذارد . خداوند دين اسلام را به دست او عزيز گرداند . در حكومت او ، به احدي ناراحتي نرسد مگر آنجا كه حد خدايي جاري گردد .مهدي ( ع ) حق هر حقداري را بگيرد و به او بدهد . حتي اگر حق كسي زير دندان ديگري باشد ، از زير دندان انسان بسيار متجاوز و غاصب بيرون كشد و به صاحب حق باز گرداند . به هنگام حكومت مهدي ( ع ) حكومت جباران و مستكبران ، و نفوذ سياسي منافقان و خائنان ، نابود گردد . شهر مكه - قبله مسلمين - مركز حكومت انقلابي مهدي شود . نخستين افراد قيام او ، در آن شهر گرد آيند و در آنجا به او بپيوندند ...برخي به او بگروند ، با ديگران جنگ كند ، و هيچ صاحب قدرتي و صاحب مرامي ، باقي نماند و ديگر هيچ سياستي و حكومتي ، جز حكومت حقه و سياست عادله قرآني ، در جهان جريان نيابد . آري ، چون مهدي ( ع ) قيام كند زميني نماند ، مگر آنكه در آنجا گلبانگ محمدي : اشهد ان لا اله الا الله ، و اشهد ان محمدا رسول الله ، بلند گردد .در زمان حكومت مهدي ( ع ) به همه مردم ، حكمت و علم بياموزند ، تا آنجا كه زنان در خانه ها با كتاب خدا و سنت پيامبر ( ص ) قضاوت كنند . در آن روزگار ، قدرت عقلي توده ها تمركز يابد . مهدي ( ع ) با تاييد الهي ، خردهاي مردمان را به كمال رساند و فرزانگي در همگان پديد آورد ... .مهدي ( ع ) فرياد رسي است كه خداوند او را بفرستد تا به فرياد مردم عالم برسد .در روزگار او همگان به رفاه و آسايش و وفور نعمتي بيمانند دست يابند . حتي چهارپايان فراوان گردند و با ديگر جانوران ، خوش و آسوده باشند . زمين گياهان بسيار روياند آب نهرها فراوان شود ، گنجها و دفينه هاي زمين و ديگر معادن استخراج گردد . در زمان مهدي ( ع ) آتش فتنه ها و آشوبها بيفسرد ، رسم ستم و شبيخون و غارتگري برافتد و جنگها از ميان برود .در جهان جاي ويراني نماند ، مگر آنكه مهدي ( ع ) آنجا را آباد سازد .در قضاوتها و احكام مهدي ( ع ) و در حكومت وي ، سر سوزني ظلم و بيداد بر كسي نرود و رنجي بر دلي ننشيند .مهدي ، عدالت را ، همچنان كه سرما و گرما وارد خانه ها شود ، وارد خانه هاي مردمان كند و دادگري او همه جا را بگيرد .

    شمشير حضرت مهدي ع
    شمشير مهدي ، سيف الله و سيف الله المنتقم است . شمشيري است خدائي ،شمشيري است انتقام گيرنده از ستمگران و مستكبران . شمشير مهدي شمشير انتقام از همه جانيان در طول تاريخ است . درندگان متمدن آدمكش را مي كشد ، اما بر سر ضعيفان و مستضعفان رحمت مي بارد و آنها را مي نوازد .
    روزگار موعظه و نصيحت در زمان او ديگر نيست . پيامبران و امامان و اولياء حق آمدند و آنچه لازمه پند دادن بود بجاي آوردند . بسياري از مردم نشنيدند و راه باطل خود را رفتند و حتي اولياء حق را زهر خوراندند و كشتند . اما در زمان حضرت مهدي بايد از آنها انتقام گرفته شود . مهدي ع آن قدر از ستمگران را بكشد كه بعضي گويند : اين مرد از آل محمد ص نيست . اما او از آل محمد ( ص ) است يعني از آل حق ، آل عدالت ، آل عصمت و آل انسانيت است . از روايات شگفت انگيزي كه در مورد حضرت مهدي ع آمده است ، خبري است كه از حضرت امام محمد باقر ع نقل شده و مربوط است به 1290 سال قبل . در اين روايت
    حضرت باقر ع مي گويند : " مهدي ، بر مركبهاي پر صدايي ، كه آتش و نور در آنها تعبيه شده است ، سوار مي شود و به آسمانها ، همه آسمانها سفر مي كند " . و نيز در روايت امام محمد باقر ع گفته شده است كه بيشتر آسمانها ، آباد و محل سكونت است . البته اين آسمان شناسي اسلامي ، كه از مكتب ائمه طاهرين ع استفاده مي شود ، ربطي به آسمان شناسي يوناني و هيئت بطلميوسي ندارد ... و هر چه در آسمان شناسي يوناني ، محدود بودن فلك ها و آسمانها و ستارگان مطرح است ، در آسمان شناسي اسلامي ، سخن از وسعت و ابعاد بزرگ است و ستارگان بيشمار و قمرها و منظومه هاي فراوان . و گفتن چنين مطالبي از طرف پيامبر اكرم ص و امام باقر ع جز از راه ارتباط با عالم غيب و علم خدائي امكان نداشته است

    غيبت كوتاه مدت يا غيبت صغري
    مدت غيبت صغري بيش از هفتاد سال بطول نينجاميد از سال 260ه. تا سال 329ه كه در اين مدت نايبان خاص ، به محضر حضرت مهدي ( ع ) مي رسيدند ، و پاسخ نامه ها سؤالات را به مردم مي رساندند . نايبان خاص كه افتخار رسيدن به محضر امام ع را داشته اند ، چهار تن مي باشند كه به " نواب خاص " يا " نايبان ويژه " معروفند . نخستين نايب خاص مهدي ( ع ) عثمان بن سعيد اسدي است . كه ظاهرا بعد از سال 260 هجري وفات كرد ، و در بغداد به خاك سپرده شد . عثمان بن سعيد از ياران و شاگردان مورد اعتماد امام دهم و امام يازدهم بود و خود در زير سايه امامت پرورش يافته بود . محمد بن عثمان : دومين سفير و نايب امام ع محمد بن عثمان بن سعيد فرزند عثمان بن سعيد است كه در سال 305هجري وفات كرد و در بغداد بخاك سپرده شد .نيابت و سفارت محمد بن سعيد نزديك چهل سال بطول انجاميد . حسين بن روح نوبختي : سومين سفير ، حسين بن روح نوبختي بود كه در سال 326هجري فوت كرد . علي بن محمد سمري : چهارمين سفير و نايب امام حجه بن الحسن ( ع ) است كه در سال 329هجري قمري در گذشت و در بغداد دفن شد . مدفن وي نزديك آرامگاه عالم و محدثبزرگ ثقه الاسلام محمد بن يعقوب كليني است .همين بزرگان و عالمان و روحانيون برجسته و پرهيزگار و زاهد و آگاه در دوره غيبت صغري واسطه ارتباط مردم با امام غايب و حل مشكلات آنها بوسيله حضرت مهدي ع بودند .

    غيبت دراز مدت يا غيبت كبري و نيابت عامه
    اين دوره بعد از زمان غيبت صغري آغاز شد ، و تاكنون ادامه دارد .اين مدت دوران امتحان و سنجش ايمان و عمل مردم است . در زمان نيابت عامه ، امام ( ع ) ضابطه و قاعده اي به دست داده است تا در هر عصر ، فرد شاخصي كه آن ضابطه و قاعده ، در همه ابعاد بر او صدق كند ، نايب عام امام ع باشد و به نيابت از سوي امام ، ولي جامعه باشد در امر دين و دنيا . بنابراين ، در هيچ دوره اي پيوند امام ( ع ) با مردم گسيخته نشده و نبوده است . اكنون نيز ، كه دوران نيابت عامه است ، عالم بزرگي كه داراي همه شرايط فقيه و داناي دين بوده است و نيز شرايط رهبري را دارد ، در راس جامعه قرار مي گيرد و مردم به او مراجعه مي كنند و او صاحب " ولايت شرعيه " است به نيابت از حضرت مهدي ( ع ) . بنابراين ، اگر نايب امام ( ع ) در اين دوره ، حكومتي را درست و صالح نداند آن حكومت طاغوتي است ، زيرا رابطه اي با خدا و دين خدا و امامت و نظارت شرعي اسلامي ندارد . بنابر راهنمايي امام زمان عجل الله فرجه براي حفظ انتقال موجوديت تشيع و دين خدا ، بايد هميشه عالم و فقيهي در راس جامعه شيعه قرار گيرد كه شايسته و اهل باشد ، و چون كسي - با اعلميت و اولويت - در راس جامعه ديني و اسلامي قرار گرفت بايد مجتهدان و علماي ديگر مقام او را پاس دارند ، و براي نگهداري وحدت اسلامي و تمركز قدرت ديني او را كمك رسانند ، تا قدرتهاي فاسد نتوانند آن را متلاشي و متزلزل كنند . گر چه دوري ما از پناهگاه مظلومان و محرومان و مشتاقان - حضرت مهدي ( ع ) - بسيار درد آور است ، ولي بهر حال - در اين دوره آزمايش - اعتقاد ما اينست كه حضرت مهدي ( ع ) به قدرت خدا و حفظ او ، زنده است و نهان از مردم جهان زندگي مي كند ، روزي كه " اقتضاي تام " حاصل شود ، ظاهر خواهد شد ، و ضمن انقلابي پر شور و حركتي خونين و پردامنه ، بشريت مظلوم را از چنگ ظالمان نجات خواهد داد ، و رسم توحيد و آيين اسلامي را عزت دوباره خواهد بخشيد .

    اعتقاد به مهدويت در دوره هاي گذشته
    اعتقاد به دوره آخرالزمان و انتظار ظهور منجي در دينهاي ديگر مانند : يهودي ، زردشتي ، مسيحي و مدعيان نبوت عموما ، و دين مقدس اسلام ، خصوصا ، به عنوان يك اصل مسلم مورد قبول همه بوده است .

    اعتقاد به حضرت مهدي ( ع ) منحصر به شيعه نيست
    عقيده به ظهور حضرت مهدي ( ع ) فقط مربوط به شيعيان و عالم تشيع نيست ،بلكه بسياري از مذاهب اهل سنت( مالكي ، حنفي ، شافعي و حنبلي و ... ) به اين اصل اعتقاد دارند و دانشمندان آنها ، اين موضوع را در كتابهاي فراوان خود آورده اند و احاديث پيغمبر ( ص ) را درباره مهدي ( ع ) از حديثهاي متواتر و صحيح مي دانند.
    دعاى عَظُمَ الْبَلاَءُ
    اين دعاء حضرت صاحب الا مرعليه السلام است كه تعليم فرمود آنرا به شخصى كه محبوس بود پس خلاص شد
    اِلهى عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَف اَّءُ وَانْكَشَفَ الْغِط اَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّج اَّءُ
    خدايا بلاء عظيم گشته و درون آشكار شد و پرده از كارها برداشته شد و اميد قطع شد
    وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَيْكَ
    و زمين تنگ شد و از ريزش رحمت آسمان جلوگيرى شد و تويى ياور و شكوه بسوى تو است
    الْمُشْتَكى وَعَلَيْكَ الْمُعَوَّلُ فِى الشِّدَّةِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
    و اعتماد و تكيه ما چه در سختى و چه در آسانى بر تو است خدايا درود فرست بر
    مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِى الاْمْرِ الَّذينَ فَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ
    محمد و آل محمد آن زمامدارانى كه پيرويشان را بر ما واجب كردى و بدين سبب مقام
    وَعَرَّفْتَنا بِذلِكَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَريباً كَلَمْحِ
    و منزلتشان را به ما شناساندى به حق ايشان به ما گشايشى ده فورى و نزديك مانند
    الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ يا مُحَمَّدُ يا عَلِىُّ يا عَلِىُّ يا مُحَمَّدُ اِكْفِيانى
    چشم بر هم زدن يا نزديكتر اى محمد اى على اى على اى محمد مرا كفايت كنيد
    فَاِنَّكُما كافِيانِ وَانْصُرانى فَاِنَّكُما ناصِرانِ يا مَوْلانا يا صاحِبَ
    كه شماييد كفايت كننده ام و مرا يارى كنيد كه شماييد ياور من اى سرور ما اى صاحب
    الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى اَدْرِكْنى السّاعَةَ
    الزمان فرياد، فرياد، فرياد، درياب مرا درياب مرا درياب مرا همين ساعت
    السّاعَةَ السّاعَةَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ بِحَقِّ
    همين ساعت هم اكنون زود زود زود اى خدا اى مهربانترين مهربانان به حق
    مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرينَ
    محمد و آل پاكيزه اش
    دعاى امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
    كفعمى در مصباح فرموده اين دعاء حضرت مهدى صَلَواتُ اللّهِ عَلَيْهِ است
    اَللّهُمَّ ارْزُقْنا تَوْفيقَ الطّاعَةِ وَبُعْدَ الْمَعْصِيَةِ
    خدايا روزى ما كن توفيق اطاعت و دورى از گناه
    وَصِدْقَ النِّيَّةِ وَعِرْفانَ الْحُرْمَةِ وَاَكْرِمْنا بِالْهُدى وَالاِْسْتِقامَةِ وَسَدِّدْ
    و صدق و صفاى در نيت و شناختن آنچه حرمتش لازم است و گرامى دار ما را بوسيله هدايت شدن و استقامت و استوار كن
    اَلْسِنَتَنا بِالصَّوابِ وَالْحِكْمَةِ وَامْلاَْ قُلُوبَنا بِالْعِلْمِ وَالْمَعْرِفَةِ وَطَهِّرْ
    زبانهاى ما را به درستگويى و حكمت و لبريز كن دلهاى ما را از دانش و معرفت و پاك كن
    بُطُونَنا مِنَ الْحَرامِ وَالشُّبْهَةِ وَاكْفُفْ اَيْدِيَنا عَنِ الظُّلْمِ وَالسَّرِقَةِ
    اندرون ما را از غذاهاى حرام و شبهه ناك و بازدار دستهاى ما را از ستم و دزدى
    وَاغْضُضْ اَبْصارَنا عَنِ الْفُجُورِ وَالْخِيانَةِ وَاسْدُدْ اَسْماعَنا عَنِ اللَّغْوِ
    و بپوشان چشمان ما را از هرزگى و خيانت و ببند گوشهاى ما را از شنيدن سخنان بيهوده
    وَالْغيبَةِ وَتَفَضَّلْ عَلى عُلَماَّئِنا بِالزُّهْدِ وَالنَّصيحَةِ وَعَلَى الْمُتَعَلِّمينَ
    و غيبت و تفضل فرما بر علماى ما به پارسايى و خيرخواهى كردن و بر دانش آموزان
    بِالْجُهْدِ وَالرَّغْبَةِ وَعَلَى الْمُسْتَمِعينَ بِالاِْتِّباعِ وَالْمَوْعِظَةِ وَعَلى
    به كوشش داشتن و شوق و بر شنوندگان به پيروى كردن و پند گرفتن و بر
    مَرْضَى الْمُسْلِمينَ بِالشِّفاَّءِ وَالرّاحَةِ وَعَلى مَوْتاهُمْ بِالرَّاْفَةِ
    بيماران مسلمان به بهبودى يافتن و آسودگى و بر مردگان آنها به عطوفت
    وَالرَّحْمَةِ وَعَلى مَشايِخِنا بِالْوَقارِ وَالسَّكينَةِ وَعَلَى الشَّبابِ
    و مهربانى كردن و بر پيرانمان به وقار و سنگينى و بر جوانان
    بِالاِْنابَةِ وَالتَّوْبَةِ وَعَلَى النِّساَّءِ بِالْحَياَّءِ وَالْعِفَّةِ وَعَلَى الاْغْنِياَّءِ
    به بازگشت و توبه و بر زنان به شرم و عفت و بر توانگران
    بِالتَّواضُعِ وَالسَّعَةِ وَعَلَى الْفُقَراَّءِ بِالصَّبْرِ وَالْقَناعَةِ وَعَلَى الْغُزاةِ
    به فروتنى و بخشش كردن و بر مستمندان به شكيبائى و قناعت و بر پيكار كنندگان
    بِالنَّصْرِ وَالْغَلَبَةِ وَعَلَى الاُْسَراَّءِ بِالْخَلاصِ وَالرّاحَةِ وَعَلَى الاُْمَراَّءِ
    به يارى و پيروزى و بر اسيران به رهايى يافتن و آسودگى و بر زمامداران
    بِالْعَدْلِ وَالشَّفَقَةِ وَعَلَى الرَّعِيَّةِ بِالاِْنْصافِ وَحُسْنِ السّيرَةِ وَبارِكْ
    به عدالت داشتن و دلسوزى و بر ملت به انصاف و خوش رفتارى و بركت ده
    لِلْحُجّاجِ وَالزُّوّارِ فِى الزّادِ وَالنَّفَقَةِ وَاقْضِ ما اَوْجَبْتَ عَلَيْهِمْ مِنَ
    براى حاجيان و زائران در توشه و خرجى و به انجام رسان آنچه را بر ايشان واجب كردى از
    الْحَجِّ وَالْعُمْرَةِ بِفَضْلِكَ وَرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَالرّاحِمينَ
    اعمال حج و عمرة بوسيله فضل و رحمت خودت اى مهربانترين مهربانان
    دعاى الهِى بِحَقِّ مَنْ نَاجَاكَ
    درمهج ذكر شده كه اين دعاء حضرت حجّة عليه السلام است
    اِلهى بِحَقِّ مَنْ ناجاكَ وَبِحَقِّ مَنْ
    خدايا به حق هركه با تو راز گويد و به حق هر كه
    دَعاكَ فِى الْبَرِّ وَالْبَحْرِ تَفَضَّلْ عَلى فُقَراَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ
    تو را در صحرا و دريا بخواند تفضل فرما بر فقيران مؤ منين و مؤ منات
    باِلْغَناَّءِ وَالثَّرْوَةِ وَعَلى مَرْضَى الْمُؤْمِنينَ والْمُؤْمِناتِ بِالشِّفاَّءِ
    به توانگرى و ثروت و بر بيماران مؤ منين و مؤ منات به بهبودى يافتن
    وَالصِّحَةِ وَعَلى اَحْياَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِاللُّطْفِ وَالْكَرامَةِ
    و تندرستى و بر زندگان مؤ منين و مؤ منات به لطف و بزرگوارى
    وَعَلى اَمْواتُ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالْمَغْفِرَةِ وَالرَّحْمَةِ وَعَلى
    و بر مردگان مؤ منين و مؤ منات به آمرزش و مهربانى و بر
    غُرَباَّءِ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ بِالرَّدِّ اِلى اَوْطانِهِمْ سالِمينَ غانِمينَ
    غريبان مؤ منين و مؤ منات به بازگرداندن آنها به وطنشان بسلامتى و بهره مندى به حق
    بِمُحَمَّدٍ وَآلِهِ اَجْمَعينَ
    محمد و آل او همگى
    استغاثه به امام زمان عجَّ اللّه تعالى فرجه
    سيّد عليخان در كلم طيّب فرموده اين استغاثه ايست بحضرت صاحب الزّمان صلوات الله عليه هر جا كه باشى دو ركعت نماز بحمد و هر سوره كه خواهى بگذار پس رو بقبله زير آسمان بايست و بگو:
    سَلامُ اللّهِ الْكامِلُ التّاَّمُّ
    سلام خدا بطور كامل
    الشّامِلُ الْعاَّمُّ وَصَلَواتُهُ الدّاَّئِمَةُ وَبَرَكاتُهُ الْقاَّئِمَةُ التّاَّمَّةُ عَلى حُجَّةِ
    و تمام و همه جانبه و عمومى و درودهاى ممتد و پيوسته و بركتهاى پابرجا و تام و تمامش بر حجت
    اللّهِ وَوَلِيِّهِ فى اَرْضِهِ وَبِلادِهِ وَخَليفَتِهِ عَلى خَلْقِهِ وَعِبادِهِ وَسُلالَةِ
    خدا و ولى او در زمين و ساير كشورهايش و جانشين او بر خلق و بندگانش و نژاد پاك
    النُّبُوَّةِ وَبَقِيَّةِ الْعِتْرَةِ وَالصَّفْوَةِ صاحِبِ الزَّمانِ وَمُظْهِرِ الاْ يمانِ
    نبوت و باقيمانده عترت و (آن سرور) برگزيده يعنى حضرت صاحب الزمان و آشكاركننده ايمان
    وَمُلَقِّنِ اَحْكامِ الْقُرْآنِ وَمُطَهِّرِ الاْرْضِ وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ
    و ياددهنده احكام قرآن و پاك كننده زمين و گسترنده عدالت در درازا و پهناى
    وَالْعَرْضِ وَالْحُجِّةِ الْقاَّئِمِ الْمَهْدِىِّ الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِىِّ وَابْنِ
    زمين و حجت قائم مهدى آن امام منتظر پسنديده و فرزند
    الاْئِمَّةِ الطّاهِرينَ الْوَصِىِّ بْنِ الاْوْصِياَّءِ الْمَرْضِيّينَ الْهادِى
    امامان پاكيزه و وصى فرزند اوصياء پسنديده آن راهنماى
    الْمَعْصُومِ ابْنِ الاْئِمَّةِ الْهُداةِ الْمَعْصُومينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُعِزَّ
    معصوم فرزند امامان راهنماى معصوم سلام بر تو اى عزت بخش مردم
    الْمُؤْمِنينَ الْمُسْتَضْعَفينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يا مُذِلَّ الْكافِرينَ
    مؤ منى كه ناتوان و خوارشان شمرند سلام بر تو اى خواركننده كافران
    الْمُتَكَبِّرينَ الظّالِمينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ الزَّمانِ
    سركش و ستمكار سلام بر تو اى مولاى من اى صاحب الزمان
    السَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ اَميرِ الْمُؤْمِنينَ
    سلام بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند اميرمؤ منان
    اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ فاطِمَةَ الزَّهْراَّءِ سَيِّدَةِ نِساَّءِ الْعالَمينَ اَلسَّلامُ
    سلام بر تو اى فرزند فاطمه زهرا بانوى زنان جهانيان سلام
    عَلَيْكَ يَا بْنَ الاْئِمَّةِ الْحُجَجِ الْمَعْصُومينَ وَالاِْمامِ عَلَى الْخَلْقِ
    بر تو اى فرزند پيشوايان و حجتهاى معصوم و پيشواى بر خلق
    اَجْمَعينَ اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يا مَوْلاىَ سَلامَ مُخْلِصٍ لَكَ فِى الْوَِلايَةِ
    همگى سلام بر تو اى سرور من سلام مخلصانه من به تو در ولايت و پيرويت
    اَشْهَدُ اَنَّكَ الاِْمامُ الْمَهْدِىُّ قَوْلاً وَفِعْلاً وَاَنْتَ الَّذى تَمْلاَُ الاْرْضَ
    گواهى دهم كه تويى آن پيشواى راه يافته چه در گفتار و چه در كردار و تويى آن بزرگوارى كه زمين را پر از
    قِسْطاً وَعَدْلاً بَعْدَ ما مُلِئَتْ ظُلْماً وَجَوْراً فَعَجَّلَ اللّهُ فَرَجَكَ وَسَهَّلَ
    عدل و داد كنى پس آنكه پر از ستم و بيدادگرى شده باشد پس از خدا خواهم كه شتاب كند در فرج تو و راه آمدنت را هموار
    مَخْرَجَكَ وَقَرَّبَ زَمانَكَ وَكَثَّرَ اَنْصارَكَ وَاَعْوانَكَ وَاَنْجَزَ لَكَ ما
    و زمان ظهورت را نزديك و يار و ياورت را بسيار گرداند و آنچه
    وَعَدَكَ فَهُوَ اَصْدَقُ الْقاَّئِلينَ وَنُريدُ اَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا
    به تو وعده فرموده درباره ات وفا كند زيرا كه او راستگوترين گويندگان است كه فرموده ((و ما خواستيم بر كسانى كه
    فِى الاْرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوارِثينَ يا مَوْلاىَ يا صاحِبَ
    در زمين زبون شمرده مى شدند منت نهيم و ايشان را پيشوايانى كنيم و وارثانشان گردانيم )) اى سرور من اى صاحب
    الزَّمانِ يَابْنَ رَسُولِاللّهِ حاجَتى كَذاوَكَذا (وبجاى كَذاوَكَذاحاجات خودراذكركند (
    الزمان اى فرزند رسول خدا حاجتم اين و اين است
    فَاشْفَعْ لى فى نَجاحِها فَقَدْ تَوَجَّهْتُ اِلَيْكَ بِحاجَتى لِعِلْمى اَنَّ لَكَ
    پس شفاعت كن برايم در برآمدنش زيرا كه من با حاجت خويش به تو متوجه شده ام زيرا مى دانم كه
    عِنْدَ اللّهِ شَفاعَةً مَقْبُولَةً وَمَقاماً مَحْمُوداً فَبِحَقِّ مَنِ اخْتَصَّكُمْ بِاَمْرِهِ
    شفاعت تو به درگاه خدا پذيرفته و مقامت پسنديده است پس به حق همان خدايى كه شما را در كار خود مخصوص كرده
    وَارْتَضاكُمْ لِسِرِّهِ وَبِالشَّاْنِ الَّذى لَكُمْ عِنْدَ اللّهِ بَيْنَكُمْ وَبَيْنَهُ سَلِ اللّهَ
    و براى راز و سِرّش پسنديده و بدان مقامى كه شما در نزد خدا ميان خود و او داريد كه از خداى
    تَعالى فى نُجْحِ طَلِبَتى وَاِجابَةِ دَعْوَتى وَكَشْفِ كُرْبَتى
    تعالى بخواهى من به خواسته ام برسم و دعايم اجابت شود و اندوهم برطرف گردد
    و بخواه هر چه خواهى كه برآورده مى شود انشاء الله تعالى مؤ لف گويد: كه بهتر آنست كه در ركعت اوّل نماز اين استغاثه بعد از حمد سوره اِنّا فَتَحْنا بخواند و در ركعت دويّم اذا جآءَ نَصْرُ اللّهِ

  2. #12
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض مركز ظهور و سكونت حضرت مهدي

    ناگريز بايد از روايات و گفتار پيامبر (ع) و امامان (ع) استفاده كرد مطابق بعضي از روايات ، آن حضرت همه ساله در مراسم حج شركت مي نمايد .
    همچنين هرجا كه بخواهد ، به خصوص در كنار قبر امامان (ع) و مكانهاي شريف ، خواهد رفت.
    او بر اساس برنامه هاي اسلام ، داراي همسر و فرزند خواهد بود ، چنانكه در بعضي از دعاها به اهل بيت (ع) آن حضرت اشاره شده است .
    و در مورد اقامتگاه او چندين مكان در روايات ذكر شده مانند : مدينه ، دشت حجاز ، كوه رضوي ، كرعه (قريه اي در يمن) و سرزمينهاي دوردست . از جمله روايت شده : ‹‹حضرت مهدي (ع) و فرزندانش در جزيره هاي بسيار بزرگ و پهناور در دريا زندگي مي كنند .
    و مطابق روايت ‹‹علي بن فاضل مازندراني›› كه در نجف اشرف سكونت داشته ، حضرت مهدي (ع) و ياران و فرزندانش در جزيره خضراء است .
    داستان علي بن فاضل مازندراني ، به طور مشروح در كتاب اثباه الهداه ، ج7 ص371 آمده است ، كه فشرده آن بعداً خاطرنشان مي شود .
    در مورد جزيره خضراء ، بحث و گفتگو بسيار است ، بعضي از دانشمندان از قراين و ويژگيها ، حدس زده اند كه جزيره خضراء ، همان ‹‹مثلث برمودا›› است كه از عجيب ترين و مرموزترين مكانهاي روي زمين است و در دل غربي ترين اقيانوس اطلس قرار دارد .
    از عجائب مثلث برمودا اينكه : هر هواپيما يا كشتي به حدود آن برود ، به طور اسرار آميزي ناپديد مي گردد ، و جالب اينكه آبهاي آن سفيد است ، و هر روز خبر غرق شدن تعداد تازه اي از كشتيهاي اقيانوس پيما در آبهاي سفيد مثلث برمودا ، به گوش رسيده و مي رسد .

    از دعاهاي حضرت مهدي (ع) اين است :
    اللهم احجبني عن عيون اعدائي، و اجمع بيني بين اوليائي :
    ‹‹خدايا مرا از ديد دشمنانم پوشيده بدار ، و بين من و دوستانم ، در يكجا جمع كن.››
    به مقتضاي استجابت اين دعا ، اقامتگاه آن حضرت از ديدگاه و دسترس دشمنان ، محفوظ خواهد ماند ، و ممكن است همين مطلب تأييدي باشد كه اقامتگاه اصلي آن حضرت در مثلث برمودا است . به هر حال اين يوسف گم گشته ، روزي به كنعان بر مي گردد ، و چشم يعقوب را بينا و روشن مي كند به گفته حافظ :
    يوسف گم گشته باز آيد به كنعان غم مخور كلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور
    دور گردون گر دو روزي بر مراد ما نگشت دائماً يكسان نماند حال دوران ، غم مخور
    حال ما در فرغت جانان و ابرام رقيب جمله مي داند خداي حال گردان غم مخور
    حضرت مهدي (ع) هنگام ظهور ، در مكه ظهور مي كند ، و بر كعبه تكيه نموده خطبه مي خواند ، 313 نفر از ياران مخصوصش ، در همانجا به آن حضرت مي پيوندند .
    مطابق بعضي از روايات ، آن روز ، روز جمعه است ، و در روز شنبه روز عاشورا از مردم بيعت مي گيرد . امام جواد (ع) فرمود :
    كاني بالقائم يوم عاشوراء ، يوم السبت، قائماً بين الركن و المقام بين يديه جبرئيل ينادي : البيعه الله:
    ‹‹گويا قائم (ع) را در روز عاشورا ، روز شنبه مي نگرم كه بين جحرالاسود و مقام ابراهيم ايستاده ، و پيش روي او جبرئيل فرياد مي زند : بيعت مخصوص خدا است.›› يعني با امام مهدي (ع) بيعت كنيد ، كه بيعت با او بيعت با خدا است.
    و امام صادق (ع) فرمود : ‹‹نخستين كسي كه با قائم (ع) بيعت مي كند ، جبرئيل است.››
    سپس 313 نفر اصحاب مخصوص ، فرا مي رسند و بيعت مي كنند ، حضرت مهدي (ع) در مكه مي ماند تا يارانش به ده هزار نفر مي رسند ، آنگاه از آنجا به سوي مدينه حركت مي نمايد . و سپس از مدينه به سوي عراق و كوفه حركت مي كند و در مسير راه ، گروههاي بسيار ، به سپاه آن حضرت مي پيوندند ، سرانجام آن حضرت وارد كوفه مي شود و آنجا را مركز حكومت جهاني خود قرار مي دهد .
    امام باقر (ع) در ضمن گفتاري فرمود : ‹‹سپس مهدي آل محمد (ع) به كوفه باز مي گردد ، و 313 نفر اصحاب خاص خود را به سوي تمام نقاط جهان مي فرستد (كه هر كدام حاكم يكي از بخشهاي جهان خواهند شد) حضرت مهدي (ع) دستي روي شانه ها و سينه هاي آن 313 نفر مي كشد ، پس از اين لطف و عنايت ، آن 313 نفر آن چنان در سطح عالي از مقام و كمال قرار مي گيرند ، كه در شناخت احكام و امور و قضايا هرگز درمانده نخواهند شد.›› (الامام المهدي من المهدالي الظهور،ص543)

    منبع:.ashoora.ir

  3. 2 کاربر از orochi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  4. #13
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jul 2012
    پست ها
    1,115

    پيش فرض نکاتی درباره فرماندهی امام زمان (عج )

    مقدمه

    امام مهدی (عج ) برای تحقق آرزوهای دیرین و فرو خفته بشر و برای تحقق وعده های حتمی الهـی قـیـام خـواهـد کـرد و در سـایـه حـکـومـتش امت اسلامی مجد و عظمت فوق العاده پیدا می کـند و پرچم اسلام بر فراز گیتی به اهتزاز درخواهد آمد. ندای اسلام در تمام اقـطـارو اکـنـاف عـالم طـنـیـن انـداز مـی شود، نشانی از شرک و کفر بر روی زمین باقی نمی مـانـد و در هـر نقطه بانگ وحدانیت پـروردگـارو شـهـادت بـه رسـالت رسـول اکـرم طنین می اندازد و مردم را به ولایت امیرالمؤ منین (ع ) و برائت از دشمنان آن حضرت فرا می خواند. بـه مـدد الهـی زمـیـن را از لوث وجـود دشـمـنـان اهل بیت پاک می کند و ریـشـه حکومت های جابرانه را برمی کند. شـرق و غـرب عـالم بـه تـسـخـیـر آن حـضـرت درخـواهـنـد آمـد و هـمه گردنکشان در برابر حضرتش تسلیم خواهند شد.
    در ایـن مـیـان تـاءمـل و تـفـکـر دربـاره فـرمـانـدهـی ایـشـان مـبـتـنـی بـر اصـول و مـبـانـی اصـیـل اسـلامی برگرفته از آیات و روایات ازجمله ضرورتهای عصر حـاضـر تـلقـی مـی گـرددکـه ((مـهـدی پـژوهـان )) باید با جدیت هر چه تمام تر خود را درگـیر این عرصه کنند و در این میدان پژوهشهای عمیق ، فنی و کاربردی مبتنی بر واقع گرایی ، نگاه کلان و نیاز سنجی جامعه ارائه دهند.
    نـوشـتـار پـیش رو با توجه به نیاز ذکر شده در این مسیر در صدد بیان نکاتی درباره فرماندهی آن حضرت به هنگام قیام است .
    اصل دعوت

    آنـچـه مـسـلّم اسـت حـکـومـت جـهـانـی بـا مـحـوریـت اسـلام اصـیل بر اساس فضیلت محوری و عدالت گستری توسط امام زمان (عج ) محقق خواهد شد. امـام بـاقـر(ع ) مـی فرماید: در عصر ظهور امنیت در حد اعلاء خود می باشد و هر سنت حسنه متروک احیاء می شود)).
    حال پرسش اساسی این است که استراتژی امام (ع ) برای تحقق حکومت متعالی خود چیست ؟ آیـا بـا روشـهـای مـسـالمت آمیز به هدف خود می رسد؟ و یا جنگ و جهاد نیز گزینه ی مورد نـظـر مـی بـاشـد؟ در حـقـیـقـت آنچه برای امام (ع ) در مسیر قیامش پایه و اساس می باشد ((اصـل دعـوت )) اسـت . بنابراین در ابتداء امر و در سرآغاز قیام مهدوی آنچه مورد استفاده حـضرت قرار می گیرد دعوت و تبلیغ به روشهای مسالمت آمیز و عاری از هر نوع خشونت اسـت ، امـام زیـن العـابـدیـن (ع ) در قـالب روایـتـی طویل می فرماید:
    حـضـرت مـهـدی (ع ) مـردم را بـه آن چیزی که پیامبر(ص ) دعوت نمود، دعوت می کندو می گوید: ((انا ابن نبی اللّه ، ادعوکم الی ما دعاکم الیه نبی اللّه ؛ من پسر پیامبر خدا هستم و شما را به آنچه او دعوت کرده دعوت می کنم .))
    امـا از آن جـا کـه هـدف از قیام حضرت مهدی (عج ) برپایی حکومت الهی در سراسر جهان و نـابـودی و اضـمـحـلال سـتـم و سـتمگر در اقصی نقاط گیتی می باشد، طبعا با موانع و کـارشـکنی هایی روبرو و ملزم و مجبور به جنگ و جهاد نظامی می گردد. روایات بسیاری به این مسئله اشاره کرده اند. مرحوم شیخ صدوق در روایتی ویژگی های امام زمان (ع ) را ایـن چـنـیـن تـوصـیـف مـی نـمـایـد: ((ان فـی القـائم مـن آل مـحـمـد(ص ) شـبـها من خمسه من الرسل ... و اما شبهه من جده المصطفی مخروجه بالسیف و قـتله اعداء اللّه و اعداء رسوله و الجبارین و الطوغیت و انه ینصر بالسیف و الرعب ))
    ((امـام زمـان (عـج ) بـه پـنـج پـیامبر شبیه است . اما شبهات ایشان به جدش مصطفی خارج شـدن او بـه وسـیـله شمشیر و کشتن دشمنان خداست . و او به وسیله شمشیر و ایجاد رعب در دل دشـمـنـانـش ‍ یـاری مـی شـود)). اشـاره روایت به برخورد قاطع پیامبر اعظم (ص ) با سـران شـرک و کـفـر در بـدو تـاءسـیـس حکومت مدینه می باشد که امام زمان (ع ) هم برای تاءسیس حکومت خود این چنین شیوه و سیره ای را اتخاذ خواهد کرد.
    امـام صـادق (ع ) بـا یـک نـگـاه تـطـبیقی و مقایسه ای بین اوضاع و زمانه پیامبر(ص ) با فـضا و فرهنگ حاکم بر عصر ظهور، جنگ نمودن امام زمان با مخالفان را بسی دشوارتر از غزوات پیامبر(ص ) می داند و می فرماید:
    القـائم یـلقـی فـی حـربـه مـا لم یـلق رسـول اللّه ، ان رسـول اللّه (ص ) آتـاهـم و هـم یعبدون حجارة منقوره و خشبا منحوته و ان القائم یخرجون عـلیـه فـیـتـاءولّون عـلیـه کـتـاب اللّه و یـقاتلونه علیه .
    قـائم آل مـحـمـد درجـنـگ بـه امـری بـر مـی خـورد کـه رسـول اللّه هـرگـز بـرخـورد نـکـرد. دشـمنان پیامبر بت پرست بودند و سنگ و چوب را پـرسـتـش مـی کردند اما کسانی بر امام زمان خروج می کنند که برای امام قرآن تفسیر می کنند و با حضرت می جنگند!
    در حقیقت دشمنان پیامبر(ص ) اعراب بدوی بودند که در عصر جاهلیت زندگی می کردند و بدون هیچ گونه نفاقی در مقابل پیامبر صف آرایی می نمودند، اما مخالفان امام زمان (عج ) در قـالب نـفـاق ، کـتاب خدا می خوانند و با حضرت به مقاتله و مبارزه می پردازند. لذا کـسی که دارای بصیرت دینی و درک صحیح پیرامون خود باشد و در رکاب امام زمان (عج ) مـجاهده نماید و به فیض ‍ شهادت نائل گردد، پاداش عظیمی را به دست آورده است . امام باقر(ع ) می فرماید: شهادت در رکاب امام زمان (عج ) ثواب دو شهید دارد. در کافی شریف روایتی با چنین مضمونی وارد شده است ((رزمنده امام عصر(عج ) اگر دشمن را بکشد پـاداش بـیـسـت شـهـید را دارد و کسی که همراه قائم ما به شهادت برسد پاداش ‍ بیست و پـنـج شهید را دارد))
    نکاتی درباره فرماندهی امام (عج )

    پـس از بـیـان ایـن بـحـث کـه امـام زمـان (عـج ) در مـسـیـر تحقق حکومت جهانی خود به ناچار مـتـوسـل بـه شـیـوه نظامی خواهد شد، در ادامه ، برخی نکته ها در مدیریت راهبردی کلان و فرماندهی امام (ع ) در این عرصه مورد بررسی قرار می گیرد.
    1. خشونت مقدس

    خـشـونـت از جـمـله امـوری اسـت کـه فـاقـد حسن و قبح ذاتی می باشد و با توجه به نوع کاربرد آن ، حسن یا قبیح بودن خشونت مشخص می شود.
    بـنابراین استفاده امام زمان (عج ) از خشونت در انقلاب جهانی خود در چارچوب خشونت مقدس مـورد امضای شارع قابل تجزیه و تحلیل می باشد، زیرا نجات بشریت متوقف بر تحقق حـکـومـت جـهانی مهدوی است و رفع موانع این حکومت از باب مقدمه واجب ، واجب و حتمی است و رفع موانع میسر نمی گردد مگر با مبارزه و مقاتله با مخالفان این حکومت . حسن بن هارون می گوید ((در محضر امام صادق (ع ) بودم ، معلّی بن خنیس از حضرت پرسید: آیا هنگامی کـه حـضـرت قـائم (ع ) ظـهـور نـمـایـد بـر خـلاف روش امیرالمؤ منین (ع ) در برخورد با مخالفان رفتار می کند؟ امام فرمود: آری ، علی (ع ) ملایمت و نرمش را در پیش گرفت چون می دانست پس از او دشمنان بر یاران و شیعیان حضرت چیرگی پیدا می کنند، ولی سیاست حـضرت قائم (ع ) قهر و غلبه و به اسارت گرفتن آنان است ، زیرا می داند که پس از او کـسـی بـر شـیـعـیـان تـسـلّط نـخـواهـد یـافـت .
    در حـدیـثـی دیگر مفضل می گوید: در محضر امام صادق (ع ) بودم و حضرت یادی از قائم آل مـحـمـد(ص ) بـه مـیـان آورد، مـن عـرض کـردم : امـیدوارم که برنامه و حکومت حضرت به آسانی برقرار شود. امام صادق (ع ) فرمود: خیر چنان نمی شود، مگر پس از آنکه سختی هـا و مـرارتـهـای بـسـیاری را متحمل گردد. و این همان خشونت مقدسی است که فاکتور ضمانت اجرایی حکومت حضرت تلقی می شود.
    2. قاطعیت امام (عج ) در برخورد با مخالفان

    یـکـی از عوامل مهم و حیاتی برای یک فرمانده جنگی قاطعیت و جدی بودن می باشد، زیرا جنگ فراز و نشیب های بسیاری دارد و مدیریت و هدایت در آن حرف آخر را می زند. بنابراین فـرمـانـدهـی و اداره کـردن جـنـگ ، نـوع ، چـیـنـش نـیـروهـا، رعـایـت مـسـائل حفاظتی و... نقش اصلی را در مشخص کردن نتیجه جنگ دارد و این میسّر نمی شود مگر بـا مـصـمـم بـودن و قـاطـعـیـت فـرمـانـده جـنـگ و ایـن ویـژگـی را امام زمان (عج ) به طور کـامـل دارد و خـود را مـتـعـهـد بـه آن مـی دانـد. مـرحـوم عـلامـه مـجـلسـی در بـحـار از کـتـاب فـضـل بـن شاذان روایتی بدین مضمون نقل کرده است : ((روی اَنَّه فی راءیة المهدی (عج ) اسـمـعوا و اطیعوا))؛ یعنی در پرچم حضرت نوشته شـده اسـت گـوش فـرا دهـید و اطاعت کنید. حضرت عبد العظیم حسنی از امام رضا(ع ) روایت نقل می کند که حضرت مهدی (عج ) پس از ظهور آن قدر از دشمنان خدا را می کشد تا خداوند راضی شود. مان ، ص 283.
    همچنین در باب قاطعیت امام زمان پیامبر(ص ) به علی (ع ) می فرماید:
    یـا عـلی هنگامی که قائم ما قیام نماید سیصد و سیزده نفر به عدد اصحاب بدر پیرامون او هـسـتـنـد و شـمـشـیـر حـضرت ندا می دهد: برخیز یا ولی اللّه و دشمنان خدا را نابود کن .
    3. بهره گیری از تجهیزات نظامی فوق العاده پیشرفته

    یـک پرسش در این بحث این است که امام زمان (ع ) با چه نوع تجهیزاتی و با کدامین ساز و بـرگ نـظـامـی حـکـومت جهانی خود را عینیت خواهد بخشید؟ روایات در این باب از وضوح کاملی برخوردار نمی باشد و به اجمال و ایماء و اشاره به این موضوع پرداخته اند.
    بـه طـور قـطع نوع سلاحی که حضرت (ع ) در نبردها به کار می گیرد با دیگر سلاح هـای آن روزگـار تفاوت اساسی دارد. و واژه سیف که در روایات وارد شده شاید کنایه از سـلاح بـاشـد نـه خصوص شمشیر، زیرا طبق روایات ، سلاح امام (ع ) به گونه ای است کـه بـا بـه کـارگـیـری آن دیـوارهـای شـهـر فـرو مـی ریـزد یـا شـهـر پـودر و تـبـدیل به دود می گردد و دشمن با یک ضربه همانند نمک آب شده ، چون سرب ذوب می گـردد. سـلاح سربازان حضرت از آهن است ولی چنان است که اگر بر کوه فرود آید، آن را دو نیم می کند. دشمن نیز از سلاح آتش زا استفاده می کند، زیـرا امـام زمـان (عـج ) لبـاسـی بـر تـن دارد کـه ضـد گـرمـاسـت و آن لبـاسی است که جبرئیل آن را از آسمان برای ابراهیم (ع ) آورد تا از آتش نمرود رهایی یابد و آن لباس در اختیار حضرت حجت (ع ) قرار دارد. امام صادق (ع ) می فرماید:
    هنگامی که قائم ما قیام می کند، شمشیرهای نبرد فرود می آید شمشیرهایی که بر هر کدام نام و نام پدر یک رزمنده نوشته شده است .
    4. بهره گیری از نیروهای لایق

    1 ـ 4. بهره گیری از نیروهای جان برکف

    مـهـدی بـاوران کـه در عـصـر ظـهـور مـنتقم آل محمد(ص ) و منجی عالم بشریت در زمره مهدی یـاوران قـرار خواهند گرفت با تمام وجود شیفته جهاد و مبارزه در راه خدا هستند و با قرار دادن جـان و خـون خـود ـ که تمام هستی یک انسان به شمار می رود ـ در طبق اخلاص ، دلداده امـیـر لشـکـر خـود و لحـظـه شـمـار کـسب فیض عظمی شهادت در راه معبود و معشوق خود می بـاشـنـد. امـام صـادق (ع ) شـهادت پیشگی و روحیه جانثاری اصحاب قائم (ع ) را با این کـلمـات و مـضـامـیـن تـوصـیـف مـی کند ((آنان از ترس خدا بیمناکند و آرزوی شهادت دارند. خـواسـته شان این است که در راه خدا کشته شوند و شعارشان ((یا لثارات الحسین )) است ))
    2 ـ 4. استفاده از نیروهای پرهیزکار و عابد

    حکومتی که بنیان آن بر تقوا و عدالت پی ریزی و استوار گردیده و هدف و مقصد آن به تـعـالی رسـانـدن انـسـان و حـفظ و حراست از هنجارهای اسلامی در ابعاد اخلاقی ، اجتماعی سـیـاسـی و... اسـت ، لامـحـاله نـیـازمـنـد سـپـاهـیـانـی اسـت کـه واجـد تـمـامـی مـلکـات و فـضـایـل انـسـانی باشند و اصحاب حضرت قائم (ع ) این چنین هستند. امام صادق در بیان حالات و روحیات مهدویون می فرماید ((آنان پارسایان شب و شیران روز هستند و از ترس خدا حالت خاصی پیدا کرده اند. خداوند به وسیله آنان به امام حق یاری می رساند.))
    3 ـ 4. دارا بودن حداکثر آمادگی نظامی همراه با نشاط و شور جوانی

    ارتـش مـهـدوی همچنان که در مسیر معنویت و سیر الی اللّه پله های ترقی را پیموده است و بـه حـد کـمـال نـائل شـده انـد، هـمـچـنـیـن در بـُعـد نظامی و توان برخورد با دشمن در حد بـالاتـریـن آمـادگـی قـرار دارنـد و بـا تـکـیـه بـر شـور و نـشاط جوانی بنیان دشمن را سـرنـگـون خـواهـنـد کـرد. حـضرت امیر(ع ) در تبیین این ویژگیِ یاوران امام زمان (ع ) می فـرمـایـد ))یـاران مهدی همه جوان اند و پیر و کهنسال در میان آنان وجود ندارد، جز اندکی کـه مـانـنـد سـرمـه بـرای چـشـم و نـمـک بـرای غـذا لازم هـسـتند.))صلابت ، پایمردی و دشمن شکنی مهدی یاوران از لسان مبارک دیگر ائمه معصومین نـیـز تـوصیف شده است . امام صادق (ع ) می فرماید: ((منظور لوط پیامبر(ع ) از این سخن خود که به دشمنان گفت : ای کاش نیروی قدرتمندی علیه شما داشتم یا به استوانه ای محکم پناه می بردم ، نیرویی همانند نیروی مقتدر مهدی موعود و یاران او بود که یک تن از آنان توان چهل مرد را دارد. آنان دلهایی استوارتر از پاره های آهن دارند و چون از برابر کـوه هـا بـگذرند، صخره ها به لرزه در آیند، شمشیرها را غلاف نمی کنند تا آن هنگام که خداوند بخواهد و خشنود شود. حار الانوار، ج 52 ص 317.+
    4 ـ 4. عشق به ولایت و روحیه فرمانبرداری از امام (ع )

    ولایت مداری و اطاعت پذیری از ولی امر از خصوصیات برجسته سپاهیانِ حضرت مهدی (عج ) است .
    ((یـاران امـام زمـان (ع )، دسـت های خود را بر زین مرکب حضرت می کشند و با این کار خود درخواست برکت می نمایند و به دور ایشان حلقه می زنند و در جنگ جسم و جان خود را سپر بـلای او می کنند و هر فرمانی به آنان بدهد اجابت کرده ، انجام می دهند.))
    5 . تعداد سپاهیان امام زمان (عج )

    در بـرخـی روایات تعداد سپاه مهدوی 313 نفر عنوان شده و در پاره ای از احادیث به عدد 000,10 و هـمـچـنـیـن دوازده هـزار و پـانـزده هزار اشاره شده است . در وجه جمع بین این دو دسته روایات باید به دو نکته توجه کرد.
    اول : سـیصد و سیزده نفر منقول روایات نیروهای ویژه ای هستند که در آغاز قیام ، همراه آن حـضـرت خـواهـنـد بـود و آنـان در حـکـومـت جـهـانـی حـضـرت از عوامل و کارگزاران امام عصر(ع ) می شوند.
    دوم : ارقام دیگر مثل ده هزار و... نمایانگر این مطلب است که کمیّت سپاه حضرت منحصر در سـیـصـد و سـیـزده نفر نیست بلکه همچنان که از روایات نیز استفاده می شود هر یک از این ارقـام نـشـانـگـر تـعـداد نـیـروهـایی است که در برهه ای از زمان عصر ظهور یا در پیکار خـاصـی در گـوشـه ای از جـهـان شـرکـت دارند. بنابراین سپاه حضرت مهدی (عج ) را می توان دو قالب کلی خلاصه کرد:
    1. نـیروهای مخصوص : یونس بن ظبیان می گوید: در خدمت امام صادق (ع ) بودم که نامی از یـاران امـام زمـان (عـج ) به میان آورد و فرمود: ((آنان سیصد و سیزده تن هستند و هر یک خـود را در مـیـان سـیـصـد نـفـر مـی بـیـنـنـد.)) مراد از روایت شاید این باشد که هر کدام از آنان فرمانده یک گردان سیصد نفری هستند.
    2. سپاه حضرت ولی عصر(عج ): ابوبصیر می گوید مردی از اهالی کوفه از امام صادق (ع ) پرسید: چندنفر با حضرت قائم (عج ) قیام می کنند؟ مردم می گویند همراهان حضرت بـه تـعداد سربازان بدر یعنی سیصد و سیزده نفرند؟ امام فرمود: ((حضرت مهدی ظهور نمی کند مگر با سپاهی قوی و نیرومند و سپاه قدرتمند کمتر از ده هزار نفر رزمنده نخواهد داشـت .)) امیرالمؤ منین (ع ) پیرامون تعداد سپاهیان حضرت ولی عصر(عج ) می فرماید:
    مـهـدی حـداقل با لشکر دوازده هزار نفری و حداکثر پانزده هزار نفری ظهور می کند، رعب و تـرس از سپاه او، پیشاپیش سپاهیانش در حرکت است . هیچ دشمنی با ایشان روبه رو نمی شـود جز اینکه شکست می خورد. آن حضرت و سپاهیانش در راه خدا به ملامت و سرزنش کسی فکر نمی کنند.

    6 . بیعت سپاهیان با امام زمان (عج )

    بـیـعـت در انـدیشه سیاسی شیعه عبارت است از ((یک پیمان سیاسی که بیعت کننده خود را متعهد می کند در مقابل کسی که با او بیعت کرده مطیع و فرمانبر باشد.)) بیعت در حقیقت یک نـوع رابـطـه مـتـقـابل بین حاکم اسلامی و مردم است و به رسمیت شناختن نقش مردم در روند حکومت .
    لذا در حـکـومـت مـهـدوی نیز نقش بیعت و آثار و تبعات آن کاملا برجسته و نمایان است ، امام صـادق (ع ) در حـدیـثـی مـطـوّل بـه مـفـضـل مـی فـرمـایـد: ((ای مـفـضـل قـائم ما به دیوار تکیه می دهد و دست مبارکش را پیش می کشد، در حالی که بسیار سـفـیـد و زیـباست می گوید: این دست خداست و از طرف خداست و به امر خداست ، سپس آیه دهـم سـوره فـتـح را می خواند: ان الذین یبایعونک انما یبایعون اللّه یداللّه فوق ایدیهم فـمـن نـکـث فـانـمـا یـنـکـث عـلی نـفـسـه و مـن اوفـی بـمـا عـاهـد عـلیه اللّه فسیؤ تیه اجرا عظیما)). در روایتی از امام علی (ع ) بیعت حضرت ولی عصر با یارانش بدین صورت توصیف شده است :
    حـضـرت قـائم (عـج ) بـه سـوی کوه صفا در مکه حرکت می کند و یاران نیز در پی او می رونـد، در آنـجا حضرت شرائطی را بر می شمارد که یاران باید ملزم به آن باشند. آن شـرائط طـبـق نـقـل روایـت بیست و چهار بند است که از جمله ای آنها استواری در میدان رزم ، دوری از ربـا و دزدی ، عـدم کـمک به منافق و کافر، امر به معروف و نهی از منکر و ترک گـنـاه و مـعـصـیـت می باشد.
    7. کادر فرماندهی در حکومت مهدوی

    قـرار داشـتـن شـخـص حـضـرت ولی عـصـر(عـج ) در راءس هـرم فـرمـانـدهـی حـکـومـت از اصـول مـسـلم و قـطـعـی مـی بـاشـد کـه مـسـتـفـاد از روایـات اسـت . آنـچـه مـحـل بـحـث و تـبـادل آراء قـرار گـرفـته افرادی هستند که باید در سمت فرماندهان سپاه حـضـرت قـرار گـیـرنـد در بعضی از احادیث نام برخی اشخاص به عنوان فرمانده سپاه مطرح شده است .
    1 ـ 7. حضرت عیسی (ع ): در این زمینه حضرت امیر(ع ) بیان می فرماید:
    آنـگـاه مـهـدی حـضـرت عـیـسـی را بـه جـانـشـیـنـی خـود در عـمـلیـات تـهـاجـمـی عـلیـه دجـّال بـر مـی گـزیـنـد و عـیـسـی (ع ) بـرای یـافـتـن و سـرکـوبـی دجـال حـرکـت مـی کند.
    2 ـ 7. شعیب بن صالح : امام علی (ع ) می فرماید:
    سفیانی و صاحبان پرچم های سیاه با یکدیگر رو در رو می شوند، در حالی که میان آنان جـوانـی از بـنـی هـاشـم قـرار دارد کـه در کـف دسـت چـپ او خـال سـیـاهـی اسـت و پـیشاپیش لشکریان او شخصی از قبیله بنی تمیم به نام شعیب بن صـالح اسـت .
    3 ـ 7. اسماعیل فرزند امام صادق (ع ): ابوخدیجه می گوید، امام صادق (ع ) فرمود:
    مـن از خـدا خواستم که اسماعیل را پس از من بر جای گذارد ولی خداوند نخواست و به جای آن ، مـقـام دیـگـری بـه من بخشید، وی نخستین کسی است که با ده نفر از یارانش به یاری حـضـرت قـائم (ع ) بر می خیزد و عبداللّه بن شریک یکی از آن ده نفر است که پرچم دار اوست .
    8 . حضور زنان

    از جمله مباحث مطرح در حکومت حضرت ولی عصر(عج ) نقش زنان در قیام مهدوی است . آنچه از روایـات استفاده می شود نشانگر حضور زنان مؤ من در انقلاب جهانی امام زمان (عج ) است . بـر پـایـه برخی روایات چهار صد زن هنگام ظهور حضرت ، ایشان را همراهی می کنند و اکـثـر آنـان در بـخـش بـهـداشـت و درمـان مـشـغـول هـسـتـنـد. طـبـق نـقـل ابـن حـمـاد تـعـداد مـؤ منان به هنگام خروج دجّال دوازده هزار مرد و هفت هزار و هفتصد زن هـسـتـنـد. مـفـضـل بـن عـمر می گوید از نقش زنان در حکومت مهدی موعود پرسیدم ، امام صادق (ع ) در جـواب فـرمود: همراه حضرت قائم (عج ) سیزده زن هستند که زخمی ها را مداوا می کنند و از بیماران پرستاری می نمایند.
    آنـچـه از روایـات فـوق بـه عنوان امر تعیین می شود استنتاج نمود، حضور زنان در عصر ظـهـور و کـمـک و مـسـاعـدت آنـان در پـیشبرد اهداف متعالی حکومت جهانی ولی عصر(عج ) می باشد.
    مـسـلمـا در بـعـد مـدیـریت نظامی و فرماندهی حضرت به ویژه در زمان قیام و آغاز حکومت ، نکات بسیار دیگر وجود دارد که پژوهشگران امت که آنها را دریابند و ارائه دهند.


    منبع:.hawzah.net

  5. این کاربر از orochi بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


صفحه 2 از 2 اولاول 12

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

برچسب های این موضوع

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •