تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 6 اولاول 123456 آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 53

نام تاپيک: افشین صالحی

  1. #11
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    کمتر به‌تاز!
    دل است
    جنگ نیست

  2. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  3. #12
    l i T e R a t U r E Ahmad's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2005
    محل سكونت
    The Green Mile
    پست ها
    5,126

    پيش فرض

    شاهزاده خانوم سلام

    باور کنید لازم نیست که تعداد زیادی شعر رو یکدفعه و در یک روز و در یک تاپیک خاص گذاشت

    اجازه بدیم شعرها بتدریج گذاشته بشه

    تا هم تاپیک یکدفعه پست باران نشه و هم ناگهان راکد و آرام

    و هم شاید دیگران هم که شعری دیده‌اند بتوانند در آن شرکت کنند


    ضمنا امیدوارم شعرها ناقص نباشه و بصورت کامل نوشته شده باشه

    مرسی



    این برای بیشتر تاپیکهای انجمن ادبیات صادقه:

    هر تاپیکی در هر روز تنها یک پست





    ویرایش:

    گویا این کتاب از این شاعر به چاپ رسیده

    [ برای مشاهده لینک ، با نام کاربری خود وارد شوید یا ثبت نام کنید ]

    Last edited by Ahmad; 10-12-2012 at 01:10.

  4. 2 کاربر از Ahmad بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #13
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    سلام

    آمدم

    ببخش که دیرکردم

    داشتم آن‌وَر کوتاه‌هایِ تو را تبلیغ می‌کردم

    میدا‌نم دومین بار بود

    قول که نداده بودَم، گفتم ببینم، باشد

    گیر نده تورو خُدا

    خُب پول ندارم !

    این‌ها هم که تبلیغ نیست

    به جانِ همین سطر که

    هَمَ‌ش دوست داشتنِ توست ...

    تو اصن چرا هِی خودت راعقب می‌کشی

    هِی حال می‌کنی مرا محکوم کنی

    نه نه ..

    واستا بینَ‌م

    خودت غیرِ قهر

    غیرِ نبودن

    هِی سوال کردن

    .

    .

    هیچی

    هیچی معذرت

    معذرت

    آخه من که تویِ تو نیستم که بپرسم

    که کجایی

    که خوبی

    رو قولَ‌م هستم، که قولَم

    دلَم بود

    می‌خواهم هرکس علاقه داشت

    علاقه‌ای داشت

    ورق بزند

    وَ علاقه نداشت وُنگاه را هیز داشت

    دانلود ‌گذارم

    ( دانلود دیگه ... یعنی خوندن ِ همین‌جوری، بی‌حس،بی‌حال ، بدونِ ورق زدن )

    اما باز معذرت

    ببخش

    گاهی یادم می‌رود

    من،
    دوستت دارم

  6. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  7. #14
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    خوبم!

    خیلی خوب.

    مگر می‌شود به فکر تو بود وُ خوب نبود

    تو را خیال داشت وُ

    بد بود!

    من خوبم قشگِ عزیز



    راستی تا یادم نرفته بگویَ‌م،

    دوستت دارم

    نه مثل دیروز

    نه مثل امروز

    نه حتا مثلِ اولِ سطر وُ حالِ

    حالا

    نــــــــ‎‌ه !

    الان،

    تو را یک جورِ دیگر دوست دارم

    بیشتر از هر جور.



    غمگینم!

    :(


    آخر امروز نگفتم
    نگفتم دوستت دارم

    از خودم خجالت می‌کشم

    از خودم فرار می‌کنم

    که دیر کردم

    که دیر گفتم وُ امروز رفت

    قشنگِ نازم،

    می‌دانم هیچ بیراهه‌ای

    به تو نمی رسد

    می‌دانم تا تو خیلی راه است

    خیلی!

    تازه راه؛

    خیلی راه باشد

    شاید به تو برسد

    تو که غریبه نیستی

    علاقه‌جانِ منی

    خواب ماندم!

    نه این که در خواب نگفته باشم‌هـــا!

    نـــــ‌‌‍‍‌ه!

    تازه یواشکی بوسَ‌ت هم کردم

    ( خجالت )



    گفتم شاید تو نشنیده باشی

    نه نه ... دارم دروغ می‌گویم

    می دانی!

    اصلن کیف می‌کنم هِی بگویم سلام

    هِی بگویَم دوستت دارم

    هِی یواشکی ببینمت

    دید بزنم

    بوس کنم!

    ( ببخش، گوه خوردم

    قهر نکن!

    دیگر این یواشکی‌ها را خواب نمی‌بینم )



    بخدا حتا همین سطر هم،

    جوری دیگر

    دوستت دارم

    جورِ دیگر می‌گویم

    سلام

    علاقه‌یِ نازم

    دوستت دارم

    حالت چه‌گونه است.

    من،

    به فکرِ تو

    خوبم!



    می‌بوسمت.

    هرجا، هروقت



    ( نه! ماچَ‌ت می‌کنم )

  8. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  9. #15
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    مرا ببخش؛

    که از تو دلخور نبوده‌ام


    مرا ببخش
    که برایِ تو خیلی نبوده‌ام!



    مرا ببخش که گاهی به تو بَد نکرده‌ام

    گاهی به صورتت تف را،

    نگاه هم نکرده‌ام!

    مرا ببخش که دلم برایِ تو تنگ بود

    نسوخت!

    مرا ببخش که برایِ تو کم بوده‌ام

    هرجا دلت گرفت،





    بوده‌ام!

  10. #16
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    می‌خواستم تو را
    داشته باشم
    برای تمام آرزوهایی که داشتم
    برای خوابی که ندیدم
    برای روزهای روشنِ پسِ تاریکای همیشه‌ام

    تو را برای دوست داشتن طولانی می‌خواستم
    برای رد شدن مُدامِ دردهایَ‌ت
    وَ دردهای من هم

    می‌خواستم تو را برای همیشه داشته باشم
    برای همیشه !
    نه برای گاهی
    سلام ,
    حالَ‌ت چگونه است
    نه برای این که امروز دلم برای تو تنگ شُده است
    نه برای قدم زدن‌هایِ خاطرات باران
    حتا ,
    نه برای رهایی از هوس‌هایی عالی

    تو را برای تمام عمر
    آرزو
    برای تمام روز
    برای روشنایِ تمام هنوز
    تو را برای همیشه
    برای همیشه
    برای همیشه می‌خواستم

    الاغ...

    کاش کَمی برایِ شنیدن
    وقت داشتی

  11. 2 کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  12. #17
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    در آینه نگاه می کنم وُ
    نوازش می‌کنم؛
    موهایت را
    لب‌هایت را
    گونه‌هایت را

    چه‌قدر کنار تو جایَ‌م خالی‌ست

  13. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  14. #18
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    خیلی قشنگی!
    مرا ببخش که بد نوشتمت

  15. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  16. #19
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    ماچ‌اَم کُن،
    نبوس!

    دلم هوایِ " آب – بابا " کرده است

  17. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  18. #20
    Banned
    تاريخ عضويت
    Apr 2008
    پست ها
    2,167

    پيش فرض

    می دانی

    نبودنت بدبختِ‌مان کرد!

    تو نه...

    شعرها

    بد بخت شدیم!

    اول چند کلمه بود

    بعذ کلی کتاب برای خواندن

    کم کم نوشته شدند

    حالا

    بدبخت شدیم

    هر دو بدبخت شدیم!



    نبودنت انگار شعر شده

    من هم شاعر!

    حالا باید مودب باشم

    تو را شما بگویم

    سینما بروم سیگار بکشم

    ( نه اون‌جوری‌ که باهم می رفتیم تخمه می شکستیم ساندویچ می‌خوردیم....

    ولی فیلم را می‌دیدیم ! )

    باور می‌کنی باید حواسم به سلام باشد

    نه خودِ سلام،

    نه!

    به این که، به که باشد

    به یکی باید درود بگویی به یکی دروغ

    بدبختی که فقط همین نیست

    نباید مشروب بخوری

    که یکهو چیزی بنویسی وُ یکی بیاید بگو هوی

    شاعر رو

    چایی‌م هم باید کافه باشد

    قهوه‌یِ تَرَک برداشته

    بدتر از همه لیوانم که

    باید فنجان باشد

    راستی تو می‌دانی شاعر اگر باشی کلند یه جوری هستی!

    ریشت را بزنی،

    سوسولی

    نزنی،

    مصیبتی!

    موهایت باید همه جوری باشد

    گاهی کم وُ بلند

    گاهی پُرپُشت وُ کچل



    کتابِ خودت را باید بخری

    بفروشی

    مراقب شعرهایت باشی

    دوسوته رفته مجوز گرفته نگرفته چاپ شده

    به نامی که نمی‌شناسی، نمی‌دانی

    بشناسی وُ بدانی هم کتک خوردی،

    زندانی



    البته هنوز یه چیزهایی مانده

    مثل قرمه سبزی که انگار شاعر هم می‌تواند دوست داشته باشد

    یا سیر که هنوز کسی کاری به آن ندارد

    لابد چون بو می دهد!

    شاعر نباید معطرباشد

    بویی عرق هم ندهد

    حق ندارد هر چی بگوید

    هرجابرود ... عاشق

    فقط یک‌بار

    یک‌جا

    مرگ اما همیشه

    هرجا

    هر وقت



    شاعر همیشه می‌تواند بمیرد!



    حالا تو هِی خودت را جر بده بگو

    بخدا من آدمم، آدم

    مثل همه آدم‌هایِ دیگر

    می‌خواهم گاهی بخندم

    خُل شَم

    چرت وُ پرت بگم



    نمی‌شود نمی‌شود نمی‌شود

    اصلن می‌خواهم طو را دسته دار بنویسم



    لعنت به رفتنَ‌ط

  19. این کاربر از شاهزاده خانوم بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •