پارك ملت، مجلهاي تصويري است كه شهيدي فر به تنهايي آن را ورق ميزند
تنها در پارك
حالا ديگر همه آنهايي كه اهل رسانه هستند، ميدانند كه مجري، سكاندار و پايه اصلي يك برنامه گفتوگو محور است. اوست كه ميتواند با اطلاعات و بيان شيواي خود به برنامه عمق و هيجان لازم را بدهد.

مجري توانايي كه در برنامههاي گفتوگو محور حضور مييابد، تكنيكهاي صحبتكردن با مهمانان برنامه را ميداند و با تكيه بر همين تبحر حتي ميتواند افراد حاضر در برنامه را، هر چند آرام، كم حرف يا حتي خيلي نجيب باشند حرف بياورد و آنها را وادار كند آنچه را در ذهن دارند و مناسب برنامه است به زبان بياورند.
محمدرضا شهيديفر سالهاست تلاش ميكند به يكي از مجريان متبحر و صاحبسبك و البته كارشناس تلويزيون تبديل شود. او دهه 80 با برنامه گفتوگو محور «اينجا فرداست» به شهرت رسيد.
تكيه كلام او در ابتداي برنامه اين بود: مردم سلام! اين تكيه كلام با واكنشهاي متفاوتي از طرف اهالي رسانه و مجريان ديگر تلويزيون روبهرو شد. خيليها اينجور سلام دادن شهيديفر به مخاطبان را توهين به آنها قلمداد كردند اما بتدريج اين ساختارشكني شهيديفر بين مردم جا افتاد و مخاطبان تلويزيون پذيرفتند كه اجراها ميتوانند اشكال مختلف داشته باشند و حتما لازم نيست كه از يك سبك و سياق هميشگي استفاده كرد. مردم سلام! برنامه شهيديفر كه سالها بعد تبديل به برنامهاي پرطرفدار شد كه «مردم ايران سلام» نام داشت. اين برنامه را خود شهيديفر تهيه و اجراي يكي از بخشهاي آن را هم به عهده داشت. شهيدفر در برنامه مردم ايران سلام براي اولينبار در يك برنامه صبحگاهي از چند مجري استفاده كرد. اين مجريان كه از زبدهترين مجريان تلويزيون بودند، توانستند استادانه بخشهايي را كه به آنها سپرده شده بود، اجرا و مخاطبان زيادي را با خود همراه كنند. برنامه مردم ايران سلام كه مانند يك مجله هنري، اجتماعي فرهنگي بود، ساخت اينگونه برنامهها را در تلويزيون باب كرد. شهيديفر هم بعد از سالها زماني كه ميخواست پرونده برنامه مردم ايران سلام را در شبكه 2 ببندد يادآور شد كه برنامههاي مشابه مردم ايران سلام آنقدر در تلويزيون زياد شده كه من ترجيح ميدهم اين برنامه را با اين ساختار ادامه ندهم و چنين شد كه پرونده مردم ايران سلام بسته شد و شهيديفر براي مدتها در تلويزيون ديده نشد.
راديو هفت؛ مجله شبانگاهي
در غياب شهيديفر در عرصه برنامهسازي، منصور ضابطيان برنامه راديو هفت را براي شبكه آموزش روي آنتن برد. ضابطيان از كساني است كه در برنامه مردم ايران سلام كنار شهيديفر بود. او تلويحا هميشه از شهيديفر به عنوان دوست و استاد خود ياد ميكند. راديو هفت اما خيلي زود توانست بين مردم، مخاطبان زيادي پيدا كند. راديو هفت مجلهاي شبانگاهي است كه بخشهاي متنوعي دارد و متناسب با هر فصل و زمان، بخشهاي آن تغيير ميكند. ضابطيان در راديو هفت، محدوديت مجري نگذاشته و تاكنون بازيگران و مجريان زيادي به اين برنامه آمدهاند و سكان برنامه را به دست گرفتهاند. از مجري با سابقهاي مانند احترام برومند تا بازيگر مطرحي مانند مريلا زارعي. آنها به راديو هفت آمدهاند و مثلا قصهاي كوتاه را از روي متن خواندهاند، اما با همين حضور كوتاهشان نشان دادهاند كه راديو هفت براي آنها اهميت دارد. اين اهميت به دليل حضور آنها نيست بلكه به دليل مخاطباني است كه راديو هفت را با هدف انتخاب كرده و آن را تماشا ميكنند. درست زمانيكه راديو هفت در اوج بود، محمدرضا شهيديفر هم برنامه «پارك ملت» را روي آنتن شبكه يك سيما برد و اين امكان را براي منتقدان و كارشناسان رسانه بهوجود آورد كه اين دو برنامه را با هم مقايسه كنند اما اين نظر را نداشته باشند كه شاگرد از استاد سَر است.
يكي از ديالوگهاي سريال بوعلي سينا
همزماني پخش برنامههاي پارك ملت و راديو هفت اين نكته را يادآوري كرد كه دوره برنامههاي تاكشو با حضور يك مجري تمام شده است. برنامه پارك ملت يك برنامه گفتوگومحور صرف نيست. اين برنامه مانند مردم ايران سلام داراي چند بخش است. بنابراين ميتوان به آن نام مجله را داد، اما شهيديفر در پارك ملت اجراي همه بخشهاي اين مجله را خود به عهده گرفته و همين خودمحوري نگذاشته تا پارك ملت موفقيت دوبارهاي براي شهيديفر باشد.وقتي يك كار گروهي به سرانجام ميرسد، موفقتر از برنامههايي ميشود كه تكمحور پيش ميرود. در رسانههم براي اين موفقيت، استثنا وجود ندارد. مسلما هر فردي اعم از مجري، تهيهكننده، مشاور و... كه به برنامه ميآيد با خود ايدههايي را هم ميآورد كه ميتوانند در موفقيت برنامه دخيل باشند.
مردم ايران سلام و راديو هفت اگر در جذب مخاطب و رضايتمندي آنها موفق بوده و هستند به اين دليل است كه تهيهكنندگان آنها، درهاي اين برنامهها را به سوي همه آنهايي كه با علاقه به اين برنامهها وارد شدند و ايدهاي خلاقانهاي با خود آوردند، باز كردند. وقتي برنامهاي قائم به يك نفر ميشود نبايد توقع داشت كه بتواند همه مخاطبان را راضي كند.چون يك نفر فقط ميتواند نظر تعداد محدودي از مردم را با خود همراه كند.
دوربين خارج از تهران
شهيديفر در پارك ملت برخي از تجربههايي را كه در مردم ايران سلام داشت، دوباره تجربه كرد، مثلا در آن برنامه بخشي وجود داشت كه بازيگراني مانند مهران رجبي و بهروز بقايي با هم به سفري دور و دراز به يكي از ديدنيترين منطقه شمال ميرفتند. اين سفرنامه تصويري براي مخاطبان جذابيت ويژهايداشت.حالا هم شهيديفر در پارك ملت گاهي دوربين اين برنامه را از تهران خارج ميكند و سراغ آدمهاي خاصي ميرود كه در گوشه و كنار اين كشور به صورت ناشناخته زندگي ميكنند. در پارك ملت گاهي شهيديفر گزارشگر خود را همراه زوج جواني به پاركينگ «پروانه» ميفرستد؛ جمعه بازاري در دل تهران كه در پاركينگ طبقاتي سعدي داير ميشود و دستفروشان در آنجا علاوه بر اشياي قديمي و تزئيني به اصطلاح از شير مرغ تا جان آدميزاد هم ميفروشند البته با قيمتهاي مناسب.
تهيهكننده در اصل، صاحب همه برنامه است، او ميتواند در طراحي صحنه و تركيب رنگهاي آن اعمال نظر كند. شهيديفر در مردم ايران سلام از همه سليقه خود بهره برد و صحنه اين برنامه را به زيبايي آراست، اما در پارك ملت ترجيح داد در فضايي سفيد و بيرنگ روي صندلي بنشيند و برنامه را اجرا كند. اين سفيدي، هر چند نشان از پاكي دارد اما رنگي نيست كه مخاطب را ترغيب به تماشاي برنامه كند.
شهيديفر تجربه سالها برنامهسازي و مجريگري را در تلويزيون دارد، شايد او ميخواسته با پارك ملت طرحي نو در مجلههاي اجتماعي، هنري، فرهنگي و... تلويزيوني دراندازد.هميشه هم لازم نيست اين طرحهاي نو موفق باشند. بايد يك دوره آزمون و خطا را طي كرده تا راه خود را پيدا كنند، اما سوال اينجاست كه وقتي تهيهكننده و مجري راه خود را پيدا ميكنند و باعث ميشود كه برنامههاي ديگر هم از الگوي او پيروي كنند، چرا دوباره دست به آزمون و خطا ميزند؟!
همانطور كه گفتيم شايد براي ايجاد راه نو! اما حتي براي دستيافتن به قالب تازه براي برنامهاي جديد، لازم نيست همه آنچه از قبل ساخته شده را ويران كرد.گاهي ميتوان روي زيربناي محكم، عمارتي تازه و مدرن ساخت. مردم ايران سلام آنقدر پي محكمي داشت كه روي آن ميتوان عمارتهاي زيبا و جديد ساخت بدون اينكه نگران بود نكند مردم بگويند عمارت و پارك تازه هماني بود كه قبلا ساخته شده بود.
طاهره آشياني
گروه راديو و تلويزيون
منبع : روزنامه جام جم