تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 13 اولاول 12345612 ... آخرآخر
نمايش نتايج 11 به 20 از 129

نام تاپيک: رازِ شاگرد اول شدنِ شاگرد اولها چیست ؟؟؟ ( شاگرد اولها پاسخ بدهند )

  1. #11
    آخر فروم باز logos's Avatar
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    پست ها
    1,881

    پيش فرض

    زار خوب فهمیدنشون همون علاقه ی شدید و تمرکزِ بسیار زیادشون سر کلاس هست و این علاقه و کنجکاوی هم ارثی هست و هم اکتسابی در دورانِ کودکی .
    با این جمله خیلی موافق نیستم !! ادم می تونه به درسی علاقه نداشته باشه اما نمره واسش مهم باشه و اون درس و با تکرار یاد بگیره !!
    درسته علاقه به یک درس داشتن کمک می کنه به ادم تو یاد گیری بهتر اما شرط لازم نیست ، مثلا من از درس معارف و کلا دروسی حفظی بدم میومد اما چون کنکور واسم مهم بود اینقدر خوندم تا 100 زدم ! و می تونم بگم تنها چیزی که بهم کمک کرد تکرار مداوم بود به طوری که هر جمله رو کاملا می تونستم بگم کجای کتاب نوشته (مثله این حافظای قران ) شاید بگم هر کتاب بالای 20 بار خوندم در زمان کنکور
    پس اینو به جد می تونم بگم همه ادما (که هوش معمولی دارن) با فعالیت زیاد می تونن شاگرد اول بشن فقط تمرین تمرین تمرین تکرار تکرار تکرار
    لطفا بیشتر این قسمت رو توضیح بدین . چرا به ریاضیات علاقه داشتین ؟؟؟؟ این علاقه به نظر خودتون چظور در شما ایجاد شده بود ؟؟؟؟

    جزئیاتش رو شرح بدین لطفا که خیلی مهم هست برای محصلها و دانشجوها و معلمها و پدر و مادر ها و هر کسی که موضوعِ شاگرد اول بودن براش اهمیت داره
    نمی دونم احتمالا به خاطر اینکه از بچگی خانواده به ریاضیات توجه نشون می دادن و از قبل از مدرسه کتب بازی ریاضی و این چیزارو می خریدن برام
    یادم سال سوم دبستان یه کتاب قطوری داشتم نوشته پرویز شهریاری که اسمش فکر کنم بازی ریاضی بود (البته مال سن دبیرستان بود اما من می خوندم اونو ) کلا فکر کنم خانواده و نوع برخوردشون در کودکی باعث علاقه من به ریاضی شد
    این رو هم لطفا بازش کنین و جزئیاتش رو توضیح بدین . چطوری باید نوشت تو برگه ی امتحانی ؟؟؟؟





    نقل قول:
    خیلی ساده من یه درس رو که نه سر کلاس رفتم نه لای کتاب رو باز کرده بودم و حتی 5 نمرشم برنامه نویسی سی ان سی داشت و 3 نمره هم پروژه تونستم 18.5 بشم بالا ترین نمره کلاس !!! دقیقا به این دلیل که می دونستم اون درسو چه جوری بنویسم که استاد فکر کنه بلدم و همچنین چگونه جوابارو از طریق امداد های غیبی بدست بیارم !!!
    چیزهایی رو که نوشتین از کجا یاد گرفته بودین ؟

    معلم به نوشته نمره نمیده . به پاسخِ صحیح نمره میده .

    جزئیاتش رو لطفا بگین برایِ علاقمندان



    اگر معلم به کسی که فقط برگه رو پر کرده اما پرت و پلا زیاد نوشته نمره بده , معنیش اینه که وجدان کاریش خیلی کمه و برگه ها رو درست و با دقت نمیخونه .

    یه سری دروس به ویژه در دانشگاه رو میشه با زیبا نوشتن و پرکردن برگه حتی با چرت و پرت از معلم یا استاد نمره گرفت نمی گم همه اساتید اما خوب خیلی از اساتید رو می شه با روشهای مختلف گول زد تو برگه اینکه توضیح بدم دقیق نمی تونم چون واسه هر سوال و استاد نوع نگارشش فرق میکنه (البته همیشه جواب نمیده ها این بدرد کسی میخوره که معدل متوسط رو به بالا بدون زحمت می خواد )
    در مورد اون امنحانم چیزایی که نوشته بودم و سر جلسه از کتاب و جزوه و بغل دستی کش رفتم

    امدادِ غیبی یعنی چی ؟ این رو هم توضیح بدین لطفاً
    امداد غیبی یکی از مهمترین چیزاس و شامل انواع و اقسام تقلبات و رسوندن جواب از سایر همشاگردی ها و دوستان و اطرافیان میشه که خودش خیلی جای بحث و کار داره اما با این روش اگه زرنگ باشید معدل 20 هم میشه گرفت

    البته یه مسئله دیگه هم برنامه ریزی خوب هست ، من خودم تو مدت چند سالی که تدریس می کردم و اکثر شاگردام رتبه های خوب کنکور (2 و 3 رقمی) شدن ، مهمترین چیزی که باعث پیشرفتشون میشد برنامه ریزی دقیق و متناسب هر فردی بود که انجام میدادم ! اینکه از برنامه های اماده شده و کلی استفاده بشه کاملا غلط هست و هر فردی برای خودش باید برنامه بریزه و خودشو مقید به انجام اون بکنه

  2. 6 کاربر از logos بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  3. #12
    داره خودمونی میشه
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    محل سكونت
    رو کره ی خاکی!
    پست ها
    72

    پيش فرض

    سلام
    اولا خیلی ممنونم از دوستی که تاپیک رو وا کردن و از همه دوستانی که نظر دادن.... بحث خیلی جالب و خوبیه....
    ببینید دوستان برای موفق شدن و به عبارتی برای تک شدن چیزی که لازمه اینه که به خودتون ایمان داشته باشین یعنی خودتون رو باور کنید که می تونید اگه به این مرحله رسیدید همه ی سعی و تلاشاتون رو محور هدفتون قرار میگیره و بالطبع موفق میشید البته لازمه این نکته رو هم متذکر شم که ایمان و اعتماد به خود می بایستی عاقلانه باشه! چطور؟ مثلا من با شناختی (این شناخته خیلی مهمه یعنی درست خودتو بشناسی) که از خودم دارم میدونم که میتونم نفر اول باشم حالا تو کنکور، زندگی، کارو... و تنها لازمش سعی و تلاشه... همین خودباوری از لوازم وارد شدن به مسیره....
    زیاد داستان رو کش ندم... اگه کسی بخواد تاپ باشه حالا تو هر زمینه ای 3 مرحله داریم تا به هدف برسیم؛

    1. تعیین هدف
    (میخوای چندم شی اول، دوم، سوم،..... یا .... خدا بخیرکنه نری تو آسمونا!!!هههههه)
    2. درک و شناخت صحیح از توانایی های موجود
    (اگه اینو تو خودت میبینی که میتونی اول شی، به خودت اعتماد کن! تو میتونی تونستن که چه عرض کنم یعنی تو اولی)
    3. سعی، تلاش و ترسیم موفقیت
    (این مرحله تابع مرحله اول هست یعنی رابطه ی تناسب دارن با هم هرچقدر هدف عالی تر تلاش بیشتر... در این مرحله در مابین تلاشی برای کسب مطلوب دارید میبایستی موفقیت و پیروزی رو واس خودتون ترسیم کنید که همین مساله باعث میشه بتونید مسیر رو با قدرت مضاعف ادامه بدید.)

    موفق تر باشید!

  4. 8 کاربر از xUltimatex بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  5. #13
    حـــــرفـه ای mestry's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jul 2007
    محل سكونت
    بُردار یکّه ای در فضای n بُعدی
    پست ها
    1,609

    پيش فرض

    خیلی بحث خوب و مفیدیه.......
    ببینید دوستان برای موفق شدن و به عبارتی برای تک شدن چیزی که لازمه اینه که به خودتون ایمان داشته باشین یعنی خودتون رو باور کنید که می تونید اگه به این مرحله رسیدید همه ی سعی و تلاشاتون رو محور هدفتون قرار میگیره و بالطبع موفق میشید
    100% با این موافقم...ببارها برام اثبات شده، همیشه به خودم ایمان دارم و هیچوقت حاضر نیستم از دستش بدم.....تو زندگیم بعضی وقتا میگفتم منم د سطح معمولی هستم اما بعدش یه اتفاقی میفتاد که بهم ثابت میکرد یه تواناییی در من هست....

    من به عنوان یه آدم نه چندان درس خون میگم که علاقه همراه با پشتکار معجزه میکنه....مثلا خودم دیوانه وار ریاضی رو دوست دارم و حتی تصمیم داشتم برای سال دیگه برم رشته ریاضی محض بخونم اما بخاطر بعضی مسائل منصرف شدم.....کلا دید من نسبت به درس با بقیه همکلاسیام خیلی فرق میکنه، من همیشه درس رو به خاطر خودش میخونم نه بخاطر کار و آینده، چیزی رو که دوست دارم میخونم، از طرفی چون تو خودم یه توانایی بالا حس میکنم، نظرم اینه که اگه ازش استفاده نکنم هم به خودم هم به خدام و هم به خانوادم خیانت کردم....لذتی رو که تو درس خوندن بهم دست میده نمیتونم توصیف کنم....دلیل من برای علاقه مندی به ریاضی اینه که این درس میتونه ذهن انسان رو در هر زمینه ای پرورش بده و از تواناییهاش کار بکشه، همچنین در ذاتم به این درس علاقه مندم.....

    برای درس خوندن بنظرم هرکس باید روش خودشو پیدا کنه و بهترین راهش تمرین کردن و امتحان انواع شیوه های درس خوندنه، حتما نباید به چیزی که میل شما میگه عمل کنید، عقلتون رو بر میلتون مسلط کنید و روش مناستون رو پیدا کنید.....مثلا من برای درس خودن در هفته روی هم رفته شاید 15 یا 17 ساعت بخونم (تقریا روزی 2 الی 3 ساعت) اما بهره ای که میبرم دو برابر بعضی کساییه که دارن روزی 6 الی 8 شاعت در س میخونن......تمرکز سر کلاس هم خیلی مهمه، خیلی بدم میاد وقتی سرکلاس یه نفر حواسمو پرت میکنه....

    در ضمن همیشه به خودم این باور رو تلقین میکنم که درس خوندن سخت نیست، چیزی که سختش میکنه اراده ضعیف من هست، این اراده رو من خیلی بهش ایمان دارم و اگه قویش کنید اثر اعجاب آورش رو میبینید.......تو امتحانایی که ازمون میگیرن همیشه به دوستام میگم امتحان آسون بود هرچند نمره کم بیارم، چون واقعا حس میکنم که سوال سخت نیست و اشتباه من بود که کم خوندم...

    الان هم دوباره درس خوندن رو شروع کردم و میخوام معدل امسالم (پیش دانشگاهی) بالای 19.5 بشه ! (به امید خدا)

    چیزی که به ذهنم میرسید رو نوشتم و امیدوارم بدرد دوستان هم بخوره....در ضمن تو پستای قبلی از تجربه دوستان هم بهر مند شدیم !

  6. 4 کاربر از mestry بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  7. #14
    اگه نباشه جاش خالی می مونه MosaferJade's Avatar
    تاريخ عضويت
    Feb 2011
    محل سكونت
    مگه فرق هم میکنه
    پست ها
    260

    پيش فرض

    مثلا من از درس معارف و کلا دروسی حفظی بدم میومد
    دقیقا گپی خودمی
    من هم درسای عمومی رو شاید باورتون نشه ولی می افتادم (جغرافیا ، درسی که هیچ وقت از یادم نمیره) بخاطر همین جغرافی و به خاطر 0.25 نمره یک سال عقب افتادم . هنوزم باور نمیکنم که اون درس رو قبول شدم ( معلم بهم نمره داد)
    اما ریاضی : تو کلاس ریاضی مثل اینکه استاد (معلم) داره یه داستانی رو تعریف می کنه و من آخر این داستان رو پیش بینی می کردم
    ( مثل فیلهای ایرانی که الان آخرش معلومه چی میشه) بعضی مواقع می دونستم الان استاد می خواد چه سوالی رو می خواد بپرسه. با این وجود الان درس معادلات دیفرانسیل گرفتم اصلا نمیدونم چی هست ( ترم دوم رفتم سر کلاس خیلی خوب حالیم می شد ولی دیدم نمی تونم بردارم دیگه نرفتم سر کلاسش که کاش رفته بودم )اما می دونم پاس می شم چون هم استادش استاد خوبیه هم خیلی شیرین درس میده هم تو برنامه نویسی و تحلیل وطراحی الگوریتم به دردم می خوره وهم اینکه کلا با فورمولها حال می کنم
    ترم اول بود یه کتاب داشتیم به نام مبانی کامپیوتر و برنامه نویسی تو سه تا کلاس که جمعا 90 خورده ای دانشجو بودیم یکی از چهار نفری بودم که این کتاب رو پاس کردم ( شاید بخاطر علاقه شدیدم به برنامه نویسی)
    نظر شخصی خودم : فکر کنم اگه بفهمیم واسه چی این کتاب رو می خونیم به چه دردمون میخوره من فکر می کنم علاقمون بهش بیشتر میشه . من خودم کلا یه فورمولی که تو کلاس ( دوره دبیرستان) یاد می گرفتم می اومدم خونه دوتا فورمول دیگه ازش در می اوردم فضاهای دو بعدی و سه بعدی واسه خودم درست می کردم و . . . و کلا اینکه فکر می کردم به دردم می خوره . مثلا همین ریاضی یا فیزیک که می خونیم کاربردش چیه ؟ واقعا خیلیا نمیدونن
    چرا راه دور بریم خودمو بگم ، من اصلا تو دوره راهنمایی نمی دونستم این درس اجتمایی و علوم زیست و . . . به چه درد من می خوره . جالبتر از اون تو دوم ابتدایی روزای اول کلاسمون ( شاید باورتون نشه) بچه ها داشتن از رو کتاب می خوندن من مثل یه بی سواد اصلا نمی دونستم اینا این کلمات رو از کجا میارن . و بعد از سه چهار روز تازه فهمیدیم که بله ما یه روزی داشتیم همین کامات رو تک تک حرف به حرف و البته کج وکوله می نوشتیم
    خلاصه اینکه اگه علاقه این به درس ندارید هدفی که برای آینده دارید . برید روی هدفتون و از اونجا به این سمت بیاید . واقعا تحقیق کنید . که این درس کجای این راه لازمتون میشه ؟ اگه اینا رو درست فهمیدید مطمئن باشید از هفته بعد مطالبش رو کامل می فهمید . اگه هم دیدید نمی فهمید مطمئن مطمئن باشید اونی که بهش دل خوش کردید هدف شما نیست . یعنی خودتون قبول کردید که این هدف من نیست ( اون کجا و من کجا)
    سخن آخر هم اینکه : شیوه آموزشی هم ناقصه . اگه هر درسی که می خوانیم کنارش بفهمیم که به چه دردمون می خوره شاید هم ایران پیشرفت کنه و هم ما ( یکیش هم خود من )
    ای بابا جغرافی هم اومده واسه ما شده رشته

  8. 3 کاربر از MosaferJade بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  9. #15
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jun 2009
    محل سكونت
    قـــائم شــــهر
    پست ها
    4,772

    پيش فرض

    جالبه با بیشتر این بچه ها که صحبت میکنم میگن ما فقط سر کلاس گوش میدیم و دیگه نمیخونیم ولی من از 100 درصد تمرکز سر کلاس فقط 2 درصد تمرکز دارم و اصلا نمیتونم سر کلاس چیزی یاد بگیرم . ؟!

    هرکی این حرف رو به شما زده ، دروغ محض گفته ... !! شما فکر میکنی بچه های سمپاد ، علامه هلی و خیلی از مدرسه های دیگه که بچه هاشون مقام های المپیادی و علمی دارن ، فقط توی کلاس گوش میدن و خونه درس نمیخونن ؟

    معمولا توی هر امتحانی ، معلم 2-3 نمره سوالاتی میده که فقط دانش آموزانی که کاملا درس رو مو به مو خوندن و بلد هستند میتونن جواب بدن ، اونوقت این افرادی که شما میگید چیجوری میان میترکونن و 20 میگیرن ؟!


    من خودم سال اول که بودم ، یکی از همین افراد بود که درسش خیلی خوب بود و مقام المپیادی هم داشت . مثلا ریاضی 20 میگرفت ، بهش میگفتم چند ساعت خوندی ؟ میگفت نیم ساعت ... شایدم 45 دقیقه !! فرداش میومد فیزیک 20 میشد ، بهش میگفتم چند ساعت خونی ؟ میگفت حدود یه ربع ... اصلا وقت نداشتم بخونم ...
    کم کم تا آخرای سال که بیشتر باهاش آشنا شدم ، فهمیدم که روزی حداقل 7-8 ساعت میخوندش !! حالا نمیدونم انگیزش از اینکه دروغ میگفت چی بود ... اتفاقا همین دروغ گفتن هاش باعث میشد که فکر کنم من چقدر خنگم و اون چقدر باهوشه و بهش حسادت کنم ... !!

    بجز تعداد انگشت شماری که نابغه هستند ، بقیه میخونن ... 5 ساعت ... 6 ساعت ... 7 ساعت ... واقعا میخونن ... و از این کارشون هم لذت میبرن ... !!


    +


    سعی کنید استاد ها و معلم هاتون رو بشناسین و عکس العمل هاشون رو پیش بینی کنین تا بتونین راحت نمره ای که دلتون میخواد رو ازشون بگیرید ...
    ما انواع استاد داریم ، عقده ای ، باحال ، بی سواد ، با سواد و ...
    مثلا استاد ریاضی ما دوست داره که سر کلاسش وقتی مسئله رو میگه ، بلافاصله با سرعت مافوق صوت حل کنیم و جواب رو بگیم ، خب ما هم این کار رو میکنیم ! یا مثلا استاد فیزیک اصلا دوست نداره کسی سر کلاسش صحبت کنه ! یا مثلا استاد زبان فارسی دوست داره که سر کلاسش وقتی سوال میکنیم صدامون بلند باشه ، فعال باشیم و ... حتی استادهایی هم داریم که سر کلاسشون میگن حق سوال کردن هم ندارین ! هرجور استادی داریم ... هر استادی هم اگه کاری که خوشش میاد رو انجام بدین سر کلاسش ، به شما علاقه مند میشه

    یادمه یکی از معلم هامون میگفت :
    یک دانش آموز هرچقدر خرخون باشه ، اگه نتونه با معلم ها ارتباط برقرار کنه موفق نمیشه ...

    به این جمله ایمان دارم !


    من خودم توسط معلم فیزیک سال دومم از فیزیک متنفر شدم ولی معلم بد دیفرانسیلم باعث شد بیشتر برم سمت دیفرانسیل و خودم یاد بگیرم
    من خودم از چند تا استاد هامون متنفر هستم !! یعنی حالم ازشون به هم میخوره شدید !
    اما اونها فکر میکنند که من چقدر دوستشون دارم که سر کلاسشون غیبت نمیکنم و حاظر جوابی میکنم ...
    شما باید به خاطر خودت و آیندت درس بخونی نه به خاطر چند تا استاد احمق !

    من هم درسای عمومی رو شاید باورتون نشه ولی می افتادم (جغرافیا ، درسی که هیچ وقت از یادم نمیره) بخاطر همین جغرافی و به خاطر 0.25 نمره یک سال عقب افتادم . هنوزم باور نمیکنم که اون درس رو قبول شدم ( معلم بهم نمره داد)
    اتفاقا امسال ما جفرافی داریم ! به نظر من یکی از فوق مزخرف ترین درسهایی هست که مجبورم بخونم !!
    توی یک درس 12 صفحه ای ، انقدر مطلب داره که گاهی اوقات آدم گیج میشه !! مثلا صفحه ی اول میگه آب و هوای معتدل ، آب و هوای مساعد ، آب و هوای خوب ، هوای خوب ، آب و رطوبت عالی ، آب فراوان و ...
    بعد توی برگه ی امتحان به جای آب و هوای خوب بنویسی آب و هوای مساعد استاد کلا نمره رو خط میزنه ، میگه کتاب چی گفته ؟ دقیقا باید همون رو بنویسی !! ( اکثر معلم های ادبیات ، زبان فارسی و جغرافیا و کلا این درس های حفظ کردنی که دیدم ، همشون میگفتن باید عین جمله رو توی پاسخ نامه بنویسی وگرنه نمره نمیگیری !! جواب رو مفهومی بنویسی نمره نمیدن چون خودشون همه رو حفظ کردن ... )
    به لطف این معلم ، امسال جغرافی سخت ترین درس ما شده ! طوری که برای هر درسش باید کلی وقت بزاریم تا بتونیم جواب هارو توی ذهنمون از هم تفکیک کنیم تا بلکه قاطی نکنیم ! مثلا توی پاسخ نامه بنویسی : ته نشین شدن مواد آبرفتی و رسوبات ، نمره نمیده ، میگه باید بنویسی : ته نشین شدن مواد آبرفتی و رسوبات در پای کوه ها !!

  10. 7 کاربر از Gam3r بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  11. #16
    كاربر فعال اتومبیل، متفرقه، سبک زندگی MOHAMMAD_ASEMOONI's Avatar
    تاريخ عضويت
    Sep 2007
    محل سكونت
    زمین پهناور خدا (أرضُ اللّٰه الواسعة)
    پست ها
    9,826

    پيش فرض

    سلام دوستان
    هميشه در همه جا عده اى بهتر از بقیه هستند و در کارشون موفق ترند .
    معلمها و استادان هم از این قانون مستثنی نیستند .

    بعضیاشون واقعاً مِصداقِ حکمتِ wrong man in wrong place هستند
    آدمِ اشتباه در جایِ اشتباه . یعنی صلاحیت معلم بودن ندارند و چه بسا خیلی سریع استعفا بدند یا اخراج بشند .

    طبقِ گفته ی دوستان در این تاپیک , توانائیِ معلم در تدریس خیلی تاثیر داره در پیشرفتِ دانش آموزان

    ==============================
    ==================== =========

    حالا من یک سوال دارم :

    آیا در مدارس , صندوق پیشنهادات و شکایات وجود داره ؟؟؟؟؟
    زمانِ ما که نبود . اگر الان هم نیست که واقعاً تاسف باره .

    شاگردان باید حقِ پیشنهاد و انتقاد در موردِ معلماشون داشته باشند .
    کلید این صندوقها فقط بابد دستِ مدیر و معاونِ آموزش و پرورشِ منطقه باشه نه دستِ مدیرِ مدرسه .
    چون مدیر مدرسه اگر امانتدار نباشه ممکنه برای حفظِ منافعِ خودش , شکایتها رو معدوم کنه تا به اداره نرسه .

    الان که موبایل و پیامک و ایمیل هم هست باید آموزش و پرورش شماره هایی رو برای دریافتِ ملاحظاتِ دانش آموزان و والدینشون اختصاص بده تا مستقیماً با همه در ارتباط باشه .

    شاید باورتون نشه اما ما یک معلم عربی داشتیم که خودش قبل از امتحان به بچه ها می گفت از کجای کتاب سوالها رو طرح کرده !!!!!

    تا همه نمره های خوب بگیرند و امتیازش بره بالا .
    سر کلاس همش فحش می داد و وقتی عصبانی میشد میگفت فلان فلانِ دنیا با شما آدمهایِ اشغال که توش زندگی میکنین .
    یکی از بچه ها که باباش باهاش دوست بود میگفت یه بسته ی کوچیک تو جیبش داره که تریاک توشه و به باباش گفته از زندگی خسته شده و بالاخره یه روز میخوردش و خودش رو خلاص میکنه .

    =========================

    ارزشیابیِ معلم از طریقِ مدیرِ مدرسه و نمره ی بچه ها ممکنه اشتباه هست چون امکان پارتی بازی و تقلبِ معلم هست .

    دانش آموزان باید مستقیماً با مدیر آموزش و پرورش در ارتباط باشند .
    Last edited by MOHAMMAD_ASEMOONI; 06-03-2011 at 14:44.

  12. 2 کاربر از MOHAMMAD_ASEMOONI بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  13. #17
    آخر فروم باز Mahdi_Co_1368's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    بندرانزلی
    پست ها
    1,024

    پيش فرض

    سلام به همگی

    من ترم 5 رشته ی مهندسی مکانیک هستم
    توی پی سی ورد زیاد علاقه ای به شرکت در مباحث عمومی ( همچون مباحث انجمن متفرقه ) ندارم و بیشتر توی انجمن های موبایل و سخت افزار فعالیت دارم...اما به صورت اتفاقی این تاپیک رو دیدم و کنجکاو شدم توی بحث شیرین تجزیه و تحلیل علم اندوزی شرکت کنم...
    ببینید ، توی کشور ما عوامل متعددی در شاگرد اول شدن یک دانشجو (دانش آموز) تاثیر داره .. من این عوامل رو به سه دسته تقسیم می کنم ؛

    1- محرک هایی که شخص در اون دخیل هست.
    2- عواملی که تحت تاثیر جریانات ناگهانی در محیط آموزشی رخ میده.
    3- سیاست های عده ای خاص ( اعم از دوست و دشمن ) که به عنوان هدیه یا توطعه ، به شخص وارد میشه.

    میدونم خیلی مبهم و مختصر بیان کردم...به روی چشم
    تا امشب این سه مورد رو براتون تشریح می کنم.


    راستی بنده داوطلبانه حاضرم موش آزمایشگاهی شما بشم
    در هر یک از 4 ترم گذشته ، شاگرد اول شدم...همین ماه پیش (بهمن) هم تونستم عضو انجمن دانشجویان استعداد های درخشان کشورم بشم.
    خوشحال میشم بتونم قدمی در راستای پیشبرد اهداف شما بردارم و بیشتر با هم آشنا بشیم.

  14. 7 کاربر از Mahdi_Co_1368 بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  15. #18
    پروفشنال Sayam's Avatar
    تاريخ عضويت
    Dec 2010
    پست ها
    734

    پيش فرض

    سلام علیکم.
    سه سال دبیرستان من زیاد بالا و پایین داشت... مثلا دوم دبیرستان با معدل 7 ننگی شد توی تاریخ زندگیم... و سال سوم هم با معدل 18 شاگرد اول کلاسمون شدم سال آینده هم با توکل به خدا میخام همه ی زورم رو برای کنکور 91 بزنم.
    ضمنا داستان درسیمو اینجا نوشتم، اگه دوست دارین برین بخونین
    کد:
    برای مشاهده محتوا ، لطفا وارد شوید یا ثبت نام کنید
    اما راز شاگرد اول شدن من عشق به تحصیل، انگیزه، تلاش آهنین و... بود
    من از بچگیم عاشق شغل شریف وکالت بودم... عاشق اینم که حق مظلوم رو از ظالم بگیرم... سوم انسانی که بودم خودم رو یک سرباز میدونستم... سربازی که باید به خوبی وظیفشو بدونه و انجام بده تا به هدفش برسه.... یادمه هر روز صبح به عشق وکالت از خواب بلند میشدم، شبها به عشق وکالت چشم هامو روی هم میزاشتم و وقتی خواب بودم رویاهامو می دیدم.... واقعا یادش به خیر!
    من یک دانش آموز خستگی ناپذیر بودم... به خاطر درسم حاضر بودم از هر جیزی بگذرم... از خوابم، از خودم، از همه چیم... شب هایی رو یادم میاد که اینقدر سرگرم درس میشدم که وقتی یه هو یه نیگا به ساعت مینداختم میدیدم چیزی تا ساعت 7 که باید میرفتم مدرسه نمونده بود...
    اون همه تلاش، آخرش حق من این نبود که این یه سال رو از زندگیم و از رویام عقب بیفتم..... افسوس!

  16. 3 کاربر از Sayam بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  17. #19
    آخر فروم باز Scary Feelings's Avatar
    تاريخ عضويت
    May 2008
    محل سكونت
    دور از خودم تا جایی که امکان داره
    پست ها
    3,370

    پيش فرض

    شاگرد اولا خیلی فکر میکنن باید حتما نمرشون 20 شه عینه این بچه ها میشینن میخونن دیگه خدایش شاگرد اول کلاس سر کلاس که میشینه خنگِ خنگ! فرداش میای, میبینی آقا رفته 200بار خونده درسه رو

  18. 3 کاربر از Scary Feelings بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


  19. #20
    حـــــرفـه ای ALt3rnA's Avatar
    تاريخ عضويت
    Jun 2005
    محل سكونت
    Politziea
    پست ها
    4,748

    پيش فرض

    در اینکه باید خوند هیچ شکی نیست .
    اما به عنوان یه سمپادی میگم حتی بین ما هم کسایی که بیشتر از روزی 3-4 ساعت بخونن خیلی خیلی کم هستش !
    اما چجوری اینا درسشون اینقدر خوبه ؟ من بدون رو در بایسی از همه چه کسایی که درسشون خوبه چه نیست میپرسم وضع مطالعشونو
    متوجه شدم برای اینکه درست خوب باشه باید سر کلاس درسو بفهمی + باید درس های قبلی واقعا یادت باشه . حالا یه عده هستن حافظشون واقعا عجیبه ! مثلا دوست من که حافظه ی تصویری داره و همه ی فرمولایی رو که یه بار هم بخونه سریع یادش میاد . یا اینکه مثل خود من مرورشون خیلی زیاده . شما نباید فکر کنید مطالعه درس حتما باید درست حسابی و 2-3 ساعته باشه ! ابدا ! شما اگه یه ربع و فقط یه ربع درسی رو که بتون میدن همون روز بخونید و آخر هفته نیم ساعت یه مرور کلی از تمام درسا کنید حتی یک ساعت هم نمیشه اما من تضمین میکنم این 45 دقیقه ارزشش از 10 ساعت هم بیشتره اگه جور دیگه درس بخونید
    میگید نه امتحان کنید ! من اولین بار این کار رو برای درس شیمی کردم . شیمی من واقعا ضعیف بود همه ی بچه ها هم یادشونه توی تاپیک کنکور ازشون میپرسیدم میشه شیمی رو پایین زد یا نه . اما من یه روز دقیقا همینطور مرور رو شروع کردم . معلم 3 هفته بعد امتحان گرفت و من شدم 92 درصد در حالی که فقط 1 نفر 100 زده بود و 92 هم دیگه نداشتیم . حالا درصد امتحان قبلی من چند بود ؟ 30 درصد : دی
    این قضیه مال سال دومه ! این روش کاملا برای همه ی درسا صادقه . فقط اینکه برای عربی و فیزیک و حسابان شما نیاز به تمرین زیاد هم دارید . من برخلاف بقیه توصیه میکنم تشریحی کار کنید . من برای فیزیک قبلا میشد که 150 تا تست بزنم اما بازم تو آزمون 50 درصد بزنم . اما بعدش تصمیم گرفتم فقط تشریحی کار کنم و جالب اینجاست که دیگه زیر 80 نزدم فیزیکو

    بعضی درسا هم هستن که یه عده توش خیلی قویا و این دیگه بدلیل علاقه ی زیاده ! مثلا کسایی که حافظ قرآن هستن یا قاری ان معمولا عربیشون عالیه و با اینکه هیچی نمیخونن همیشه نمره کامل میگیرن .
    من درس ریاضیم عالی ترین درسمه اونم برای علاقه ی زیادمه که باعث شده مطالعه ی جانبی زیاد داشته باشم . مثلا شما وقتی سوالای المپیاد ریاضی که بعضیاشون 2-3 صفحه راه حل دارن رو کار کنید به سخت ترین سوالا و تستای علامت دار و خارج از کتاب و ... این کتابای بیرون میخندید

    این تجربه ی من بود به هر حال چیزیم هست که ازش مطمئن هستم . من کم کم از سال اول شروع کردم به تحقیق در مورد روشهای مطالعه و برای همین هم هست که کم و بیش بچه های کنکور سال های قبل منو یادشونه که ازشون سوال میپرسیدم .

  20. 6 کاربر از ALt3rnA بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند


Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •