سبک : اکشن نقشآفرینی
پلتفرم : PC,Xbox 360
درجه سنی : بزرگسالان
امتیاز : 80/100
تاریخ انتشار : 2 اکتبر 2009
سازنده : Piranha Bytes
عرضه کننده :
Deep Silver
پیشزمینه: شرکت آلمانی Piranha Bytes آنچنان که باید و شاید در بخش بازیسازی فعال نیست چراکه سهم این شرکت در 12 سال فعالیت در بخش بازیهای کامپیوتری فقط به 4 یا 5 بازی ختم میشود که آنهم بیشتر به سری بازیهای Gothic مربوط میشود.
بازی اکشن و نقشآفرینی Risen هم یکی از دستآوردهای جدید این شرکت آلمانی است که میخواهد با آن نشان دهد اصل خوب ساختن بهتر از بیشتر ساختن است.
بد نیست بدانید که: فارانگا (Faranga)، سرزمینی خیالیای که بازی در آن اتفاق میافتد در حقیقت جزیرهی مدیترانهای است که در آن مناطق آب و هوایی گوناگونی وجود دارد و وجود همین آب و هوا باعث شده پوشش گیاهیای متنوعی در آن بوجود بیاید. این جزیره به خاطر خوش آب و هوا بودن به غیر از انسانها میزبان کلی موجود عجیب و غریب هم است که در طول بازی بارها و بارها آنها را زیارت میکنید.
اما این جزیره خوش آب و رنگ ظاهرا رازهایی را در خودش پنهان کرده، رازهایی مثل بودن چندین سیاه چاله و راههای زیر زمینی که کمتر کسی از آن خبر دارد. با این حال همان تعداد کمی که از این ماجرا خبر دارند قانونی نانوشته را به اجرا میگذارند، قانونی که به آنها این اجازه را میدهد تا نگذارند کسی از شهرشان و از این جزیره خارج شود تا مبادا خبر چنین رازهایی را برای کسی برملا کند.
تا اینجا به یک طرف قضیه اشاره کردیم اما واقعیت ماجرا این است که این داستان طرف دیگری هم دارد، جایی که شخصیت اصلی داستان و زنی به نام سارا با یک کشتی نهچندان بزرگ مشغول دریانوردی هستند. از بد ماجرا کشتی آنها دچار توفان شدیدی میشوند و در همین اوضاع به هم ریخته یکی از مسافران تایتانی غولآسا را در دریا میبیند. تا مسافران کشتی به خود بجنبند تایتان خودش را با کمک موجها به قایق میرساند و در یک چشم به هم زدند قایق را خورد و خمیر میکند. شخصیتهای بازی به ته اقیانوس فرستاده میشوند و بعداز به هوش آمدن خودشان را روی شنهای ساحل همان جزیرهای که ابتدای مطلب به آن اشاره کردیم پیدا میکنند.
چرا و چگونه بازی کنیم: گیمپلی ابتدایی بازی به خاطر اکشن کم و همچنین جستوجوهایی که به نظر میرسد ته ندارند مطمئنا حوصلهی شما را سر خواهند برد اما اگر طاقت بیاورید و این ساعتهای اولیهی بازی را سر بگذرانید بازی به روال عادی خود بر میگردد و کمکم اکشن آن جان میگیرد. با این حال خود این ساعات اولیهی بازی به خوبی به شما یاد میدهد که این بازی چگونه بازیای است و کنترل آن چگونه است.
ماجراجوییهای شما از مرداب شروع شده، در شهر ادامه پیدا میکند و به صومعه ختم میشود. شخصیتپردازیهای بازی متنوع و جالب هستند؛ نجیبزادهای که علاوه بر کلهشقیاش نگران اموالاش است، مادری که از گمشدن فرزندان خود در جزیره خبر میدهد و خادمی که از لو رفتن رازهایش هراسان است.
سیستم مبارزهای بازی به شما اجازهی حمله، دفاع و جا خالی دادن را میدهد. به همراه این سیستم مبارزهای شما میتوانید از انواع سلاحها مانند شمشیر، تیر و کمان و سلاحهایی از این قبیل استفاده کنید. با این حال شما مجبور نیستید در نقش یک مبارز وارد ماجرا شوید چراکه بازی برای شما نقشهای دیگری هم در نظر گرفته؛ بهطور مثال میتوانید بعداز یادگیری مقداری از علوم پایه، دانشمند شده و از قدرت گلولههای انفجاری برای کشتن دشمنانتان استفاده کنید. در ضمن تمام توانمندیهای بازی از همان ابتدا در دسترس نیستند و شما مجبورید با جمعکردن امتیازاتی آن را فعال کنید. نکتهی جالب اینجاست که بعداز گرفتن این امتیازات و ارتقاء دادن شخصیتتان نحوهی ایستادن و حتی در دست گرفتن شمشیر هم تغییر میکند و به شما این حس را منتقل میکند که شخصیتتان واقعا بهتر از قبل شده.
اما با همهی این تفاسیر مبارزههای درون بازی چیزی نیستند که بتوانند شما را راضی نگهدارند. علت این خوب نبودن مبارزهها نچسب بودن آنها است، در حین یک مبارزه این حسب به خوبی آنچه که در بازیهای هم نسل میبینیم به بازیکن منتقل نمیشود و همین مسئله کمی دلسرد کننده خواهد بود.
گرافیک بازی هم مانند مبارزههای آن است، نه چندان خوب و دلسردکننده. جزییات نه زیاد هستند و نه کامل و فقط شاید نوع رنگآمیزی محیط کمی به چشم بیاید.