تبلیغات :
ماهان سرور
آکوستیک ، فوم شانه تخم مرغی ، پنل صداگیر ، یونولیت
دستگاه جوجه کشی حرفه ای
فروش آنلاین لباس کودک
خرید فالوور ایرانی
خرید فالوور اینستاگرام
خرید ممبر تلگرام

[ + افزودن آگهی متنی جدید ]




صفحه 2 از 2 اولاول 12
نمايش نتايج 11 به 14 از 14

نام تاپيک: مصرف هم زمان فلوكستين و ايمي پرامين؟

  1. #11
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    تو قلب نيروي برتر...
    پست ها
    697

    پيش فرض

    من از زمان مصرف ميل ج ن س ي م شديدا كاهش پيدا كرده آيا اين عوارض اين دارو هست؟

  2. #12
    Banned
    تاريخ عضويت
    Nov 2007
    محل سكونت
    هر کجا که نظری بدن اخر صف :دی
    پست ها
    695

    پيش فرض

    حرفتون درسته اما كو متخصص اعصاب و روان تو نت؟
    نه داداش عزیز تو نت نگفتم تو نت که همه متخصص هستن

    باید یه تلفنی به یه دکتر متخصص بزنه تا راهنماییش کنه...

  3. این کاربر از xxa بخاطر این مطلب مفید تشکر کرده است


  4. #13
    Banned
    تاريخ عضويت
    Jan 2007
    محل سكونت
    تو قلب نيروي برتر...
    پست ها
    697

    پيش فرض


    باید یه تلفنی به یه دکتر متخصص بزنه تا راهنماییش کنه...
    شما لطف كن شماره بده من ميزنگم

  5. #14
    Banned kiarash3500's Avatar
    تاريخ عضويت
    Oct 2006
    محل سكونت
    تو قلب خداي مهربون
    پست ها
    4,501

    پيش فرض

    میلاد جان ..دوست من سرخود دارو نخور عزیزم.....

    حتما حتما باید روانپزشک برات تجویز کنه.......

    تو نمیدونی من چی کشیدم از دارو سر خود خوردن وگرنه هزار سال فکر خوردن دارو سر خود رو نمیکردی....

    حالا که گفتم بزار قشنگ برات تعریف کنم...............

    حدود 1 سال پیش مثل شما بودم ..سر خود دارو های ضد افسردگی و روانپزشکی رو رویه مغذم امتحان میکردم....

    یه روز سیتالوپرام میخوردم...فرداش سرترالین...یه روز فلوکستین...یه روز لووکس...یه روز میرفتم تو کار هالوپریدول

    فقط بهت بگم نابود شدم

    یه شب که سرترالین خورده بودم خوابم نمیبرد اصلا کلا خوابم بهم خورده بود....

    گفتم بزار یه قرص بخورم خوابم بگیره شاید....رفتم تو کشوی قرصها ورداشتم هالوپریدول خوردم.....

    از شانس بد من هالوپریدوله تارخش مصرفش گذشته بود....هیچی خوردم رفتم بخابم....با خودم خدایا خودت بخیر کن

    شاید با هم تداخل داشته باشه...بعد از گذشت 1 ساعت .....

    یهو دنیا برام جهنم شد .....تپش قلب 1000000000000 در دقیقه.....

    احساس مرگ....احساس خفگی...احساس گر گرفتگی.....سر شدن بدن.......همین الا دارم مینویسم تنم لرزید یاد اونموقع افتادم...

    هیچی من اونشب دچار حملات عصبی ( پانیک ) شدم....حملات ترس و وحشت به دلیل خوردن سر خود دارو های اعصاب..

    حدود 5 ماه جهنم بود زندگی برام...هازر بودم 100000000000000000 تومن بدم زمان برگرده به قبل از خوردن اون قرص هالوپریدول

    5 ماه کابوس ...5 ماه وحشت در خواب....5 ماه من بهشمیگفتم زیر پای مغز خالی شدن مثلا خواب بودم یهو انگار برق مغزم میپرید از خواب میپریدم... وایی یادش بخیر وحشت در خواب...

    بزار تعریف کنم وحشت در خواب رو....ببین خوابی یهو خواب مببینی یه نفر داره میکشتت به دلیل اینکه مغز حالت طبیعیه خودش
    رو از دست داده فکر میکنی تو دنیایه واقعی داره اتفاق میفته یهو 1 متر میپری داد میزنی 3 شب میدویی تا برسی به افراد خونتون....

    میلاد ترو به 14 معصوم تو رو به هر چیزی یا کسی که تو زندگیت قبول داری قسمت مسدم نخوری قرص اعصاب سر خود...

    بخاطر من نخور....دوست ندارم کسی تجربه من رو تجربه کنه.....



    یه شب که سرترالین خورده بودم خوابم نمیبرد اصلا کلا خوابم بهم خورده بود...
    این دارو چیه؟

صفحه 2 از 2 اولاول 12

Thread Information

Users Browsing this Thread

هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)

User Tag List

قوانين ايجاد تاپيک در انجمن

  • شما نمی توانید تاپیک ایحاد کنید
  • شما نمی توانید پاسخی ارسال کنید
  • شما نمی توانید فایل پیوست کنید
  • شما نمی توانید پاسخ خود را ویرایش کنید
  •