احتمالا درست خوندید.چون جرم خورشید به اندازه 100000 برابر مشتریه و مشتری 300 برابر زمینه!
احتمالا درست خوندید.چون جرم خورشید به اندازه 100000 برابر مشتریه و مشتری 300 برابر زمینه!
خورشید زرداستخورشید یه ستاره قرمزه که یعنی 6000 هزار درجه
سرنوشت خورشید
خورشید سرانجام به پایان سوخت هسته ای اش می رسد و حدود 5/4 میلیارد سال دیگر می میرد. البته داستان مرگ خورشید از یک سری وقایع تشکیل شده است که ابتدا خورشید را به غول سرخ، سپس به ریز نقش سفید، و در نهایت به یک ستاره ریز نقش سیاه تبدیل می کند. این فرآیند 5/3 میلیارد سال دیگر آغاز میشود؛ وقتی که هلیم در هسته خورشید شروع به همجوشی و تولید کربن میکند و خورشید شروع به انبساط میکند. پیش بینی وضع آب و هوای زمین در آن زمان داغ،
درخشان و مه آلود خواهد بود؛ زمانی که خورشید همچون غولی در آسمان بزرگ و بزرگتر می شود. زمانی که خورشید دو سومِ آسمان را پوشانده، دمای چند هزار درجه ای روی زمین مدت هاست که جوّ و اقیانوس هایش را تبخیر کرده است. سرانجام، لایه خارجی خورشید، عطارد، زهره، زمین و حتی مریخ را در کام خود فرو میبرد و با جذب حرارت از مرکزش 3000 بار درخشان تر میشود. در این زمان خورشید به یک ستاره غول پیکر تبدیل گشته است.
وقتی هلیم به پایان برسد هسته کربن – اکسیژن هم غیر فعال می شود و مرگ غول سرخ آغاز میشود. البته هسته، دو سومِ جرم ستاره را در بر دارد، هنوز داغ است و اطرافش را دو پوسته از مواد اصلی خورشید، یعنی هیدروژن و هلیم دست نخورده، فرا گرفته است. حاصل فعالیت این پوسته ها حرکت تَپ وار (pulsation) سطح خورشید است که هر تَپ حدود یک سال طول می کشد. وقتی سطح با هر تَپ منبسط و خشک میشود هیدروژن و هلیم رابه صورت ((بادی)) که با سرعت حدود 16 کیلومتر در ثانیه میوزد، در فضا منتشر می کند. این فرآیند چندین هزار سال طول می کشد تا هر دو پوسته در فضا پراکنده شوند و هسته کربن – اکسیژن چگال خورشید بی حفاظ و عریان باقی بماند. پوسته های فوران شده سحابی سیاره نمای در حال انبساطی را شکل می دهند. در طی 20000 سال بعد دمای سطحی هسته عریان شده از 11000 درجه به حدود 25000 درجه افزایش میابد. البته، اندازه اش خیلی بزرگتر از زمین نخواهد بود. پرتو فرابنفش تابش شده از هسته عریان، که سریع تر از گازهای سحابی حرکت میکند، به سحابی میرسد و آن را همچون حباب فلورسنت روشن میکند.
در همین حال، بادی پُر سرعت با جرم بسیار کم اما مقدار زیادی انرژی با سرعت حدود 1500 کیلومتر در ثانیه وزیدن می گیرد. این باد هم به شدت با سحابی تصادف می کند و ابرهای درخشان متعددی را شکل میدهد که با رنگ های قرمز،سبز و آبی که حاصل حرارت دیدن گازهای هیدروژن، اکسیژن و هلیم اند میدرخشند. در این زمان اندازه سحابی به هزار برابر اندازه منظومه شمسی ما رسیده است. این نمایش آسمانی شکل ها و رنگهای معرکه فقط حدود ده هزار سال ادامه می یابد.در سالهای بعد، بیرون ریزی گاز و انرژی از ستاره غول سرخ متوقف می شود و فقط هسته داغ باقی می ماند. این هسته، که در این مرحله ستاره ریز نقش سفید نامیده میشود، به تدریج سرد و سرانجام محو و تبدیل به کره ای تاریک و مرده از مواد می شود که ستاره ریز نقش سیاه نامیده می شود. این مرحله آخر سرد شدن آن قدر طولانی است که هنوز عمر عالم به جایی نرسیده است که ریز نقش سیاهی زده شده باشد. اما تصاویری که تلسکوپ فضایی هابل گرفته نشان می دهد که کهکشان راه شیری پر از ریز نقش سفید و ستاره های غول سرخ است.
اما سرنوشتی کاملا متفاوت در انتظار ستاره هایی است که جرمشان بیش از 6 برابر جرم خورشید است. فرآیند مرگ آنها مشابه به ستاره مادر است، یعنی آنها در انفجار اَبَرنواَختر ناگهان می میرند. تنها تفاوت در آن چیزی است که از ستاره مرده بر جای می ماند. هسته ستاره هایی با جرم 6 تا 12 برابر جرم خورشید، پس از پرتاب بیشتر مواد لایه خارجی جوّشان به فضا، به ستاره نوترونی تبدیل می شود. ستاره نوترونی جسمی بسیار چگال و بسیار کوچک – با قطر چند کیلومتر – است که از بسته های بسیار به هم فشرده نوترون تشکیل شده است و هر قاشق چایخوری از آن صدها میلیون تُن وزن دارد. این ستاره خیلی سریع به دور خود می چرخد - حدود 1 تا 10 بار در هر ثانیه - چون قانون بقای اندازه حرکت زاویه ای آن را ملزم می کند که اندازه حرکت زاویه ای ستاره اصلی را حفظ کند. پس، چون قطر به شدت کاهش یافته، سرعت گردشی ستاره به شدت افزایش می یابد؛ درست مثل اسکیت بازی که هرچه دست های بازش را به بدنش نزدیک تر میکند سریعتر دور خودش می چرخد.
چرخش سریع ستاره نوترونی به همراه میدان مغناطیسی قوی اش آن را به یک ژنراتور قدرتمند الکتریکی تبدیل می کند که همچون تیرکمانی قادر است ذرات ریز اتمی را تا انرژی های چند میلیون ولت شتاب دهد و با سرعت تقریبا نصف سرعت نور در فضا پراکنده کند. وقتی این باد به گازهای سحابی اطراف می وزد الکترون ها و پوزیترون ها (پاد ماده الکترون) به دور خطوط میدان مغناطیسی می پیچند و انرژی از خود ساطع می کنند که شکل های درخشان و متغیری از نور در مرکز سحابی می سازند. این نور سپس گاز و غبار سازنده سحابی، که در آن زمان تا چند سال نوری گسترده شده است، را روشن می کند.جالب است بدانید که بر خلاف ستاره ای عادی، مواد خارج شده از ستاره نوترونی در همه جهت ها در فضا پراکنده نمی شوند و در عوض ، همگی در دو پرتو تابش الکترومغناطیس متمرکزند که به طور مداوم از قطب های ستاره ساطع می شوند و قسمتی هم به صورت بادی از استوای تَپ اختر می وزد. این خروجی انرژی همان است که ستاره نوترونی را درخشان نگه می دارد که به تدریج انرژی چرخشی اش را کاهش میدهد و در بازه زمینی حدود هزاران سال چرخش ستاره را کُند میکند. اگر زمین اتفاقی در امتداد تابش یکی از این دو پرتو باشد می توانیم ستاره نوترونی را به صورت نقطه نورانی دائمی در آسمان آشکار کنیم، در غیر این صورت نمی توانیم مگر اینکه میدان مغناطیسی اش با محور چرخشش هم خط نباشد. در این صورت دو پرتو دائم تابش الکترو مغناطیس مسیری دایره ای را در آسمان طی می کنند (درست مثل چراغ فانوس دریایی ). اگر پرتو تابش در مسیر خط دید ما قرار بگیرد میتوانیم آن را همچون تابشی کوتاه اما سروقت در طول موج رادیویی، مرئی و پرتو ایکس آشکار کنیم. این جرم ستاره تَپ اختر (pulsar) نامیده میشود. بسامد این تَپ ها آنقدر منظم است که وقتی تَپ اخترها در سال 1967 کشف شدند اخترشناسان تصور کردند این علائم را موجودات هوشمند فرازمینی ساخته و فرستاده اند و تَپ اخترها را LGM، مخفف آدم کوچولوهای سبز رنگ (Little Green Men) نامیدند.
اگر ستاره بیش از 12 برابر خورشید جرم داشته باشد، هسته فرو ریزش بر سر خودش را ادامه میدهد تا جایی که کِشش گرانشی آنقدر قوی میشود که هیچ چیز، حتی نور، نمیتواند از دامش بگریزد. این جسم سیاهچاله (black hole) نامیده میشود.چون سحابی سیاره نما (planetary nebulae) از لایه های خارجی جوّ ستاره شکل گرفته، پُر از اکسیژنی است که در عمر ستاره در مرکز آن تولید شده است. بنابراین، مقدار زیادی از انرژی تابش فرابنفش اَبَرنواَختر به نور مرئی سبزی تبدیل میشود – طول موج یون های اکسیژن – که چنان شدتی دارد که صدها میلیون سال نوری دورتر قابل آشکار سازی است.با اینکه انفجار اَبَر نواَختری در گروه کهکشان های راه شیری، همچون اَبَرنواَختر SN87 – که 167 هزار سال پیش در کهکشان اقماری ما و ابر بزرگ ماژلان، رخ داد و نورش نخستین بار در سال 1987 به ما رسید – را میتوان با چشم غیر مسلح دید، خود سحابی فقط با تلسکوپ دیده میشود و ما از موقعیت نور مرئی اَبَرنواَختر درمی یابیم که کجا دنبال آن بگردیم.روشی که با آن سحابی های دور دست، که انفجار اَبَرنواَختری شان بدون جلب توجه ما رخ میدهد،را آشکار می کنند شیوه فنّی بسیار هوشمندانه ای به نام تصویر برداری روی باند/خارج باند (on band/ off band) است که اخترشناسان رصدخانه های ملی اختر شناسی مرئی در توسان آریزونا آن را ابداع کردند. در این روش از کهکشان دور دست دو تصویر، یکی در باند تاریک طول موج حدود اکسیژن و دیگری خارج از این محدوده، می گیرند و در کامپیوتر روی هم می اندازند و برنامه کامپیوتری بین دو تصویر زیر و رو در رفت و آمد است. چون سحابی سیاره نما فقط در تصویر باند اکسیژن ظاهر میشود، روی صفحه کامپیوتر نقاط چشمک زنی دیده میشود. اخترشناسان با بهره گیری از این فن، بیشتر از 141 سحابی سیاره نما در کهکشان M86در خوشه سنبل یافته بودند.
خورشید نزدیکترین ستاره به مادر آسمان ما به جز ماه و هشت سیاره منظومه شمسی, خورشید ستاره ای است درست شبیه بقیه ستاره های آسمان. فقط نزدیکی آن به زمین است که برای اختر شناسان امکان بررسی ماهیت و رفتار ستاره ها را از نزدیک فراهم کرده است. آنها با فرستادن ماهواره هایی به فضا, برای انجام رصدهای متناوب و مکرر, به بررسی جزئیات سطح خارجی آن و همچنین ساختار درونی اش میپردازند. ستاره ما- که یک ستاره نسل دوم معمولی است- وزنی حدود دو هزار تریلیون تریلیون تن دارد که 75% هیدروژن و 25% هلیم و درصد کوچکی هم عناصر سنگین تر است. همه اتم های عناصر سنگین تر که سیارات را شکل دادند, در هسته ستاره مادر تولید شده اند که زمانی پس از انفجار بزرگ متولد شده و چند میلیون سال بعد هم در انفجاری نابود شده است.
خورشید ما, در سن 5 میلیارد سالگی, فقط ستاره ای میانسال و معمولی است که بدون آن وجود نخواهیم داشت. شعاع کره خورشید 700 هزار کیلومتر است و زمین در فاصله 150 میلیون کیلومتری آن قرار دارد. تریلیون ها ستاره همچون خورشید ما در عالم وجود دارند و بسیاری از آنها منظومه ای در اطراف خود دارند و حتی میزبان حیات اند؛ هرچند ممکن است اینگونه حیات شباهتی به حیات شناخته شده روی زمین نداشته باشد.دما در مرکز خورشید 15 میلیون درجه و در سطحش فقط 5800 درجه کلوین است ( که البته باز هم برای تبخیر آهن کافی است !). قطر هسته اش فقط حدود 8000 کیلومتریا تقریبا 6/0 % قطر خورشید است. وقتی فوتون ها از هسته به طرف سطح حرکت میکنند اتم های سازنده جسم خورشید آنها را جذب و دوباره در جهت های اتفاقی بازتاب میکنند. این فرآیند در همه جای خورشید رخ میدهد آنچنان که از یک تا سه میلیون سال طول میکشد تا فوتون های نور از مرکز خورشید به سطحش برسند. سپس فقط 8 دقیقه طول میکشد تا همین فوتون ها به ما روی زمین برسند.افزون بر امواج صوتی شدید حاصل از انفجار در هسته خورشید, امواج گرانشی درونی قدرتمندی هم به دلیل جرم بسیار زیاد خورشید شکل میگیرند. این امواج درون و سطح خورشید را در آشوب دائمی نگه میدارند که نتیجه اش شدیدا بر زندگی روزمره ما روی زمین اثر میگذارد؛ مثل:1- شفق های قطبی2-طوفان های مغناطیسی که سیستم های نیرو را قطع و ارتباطات و مخابرات ما را مختل میکند.3-شراره های خورشید که بر فضا نوردان معلق در فضا اثر میگذارد.
![]()
جو خورشیدخورشید جوی از گازهای کم چگال دارد که نسبت به سطح مرئی اش تا 3 میلیون کیلومتر در فضا گسترده شده است. سطح مرئی خورشید که ما از آن نور دریافت میکنیم فقط حدود 450 کیلومتر ضخامت دارد و نورسپهر (photosphere) نام دارد. این سطح حرکت تَپ وار (pulsating) آشکار پذیری دارد که حاصل نیروهای دینامیکی درونی اش است- به عبارت دیگر تعادل نیروهای انفجارهای هسته ای در مرکز, Fp , و وزن مواد اطراف آن, Fw. وقتی مقداری ماده در هسته میسوزد Fpکاهش میابد پس نیروی Fwخورشید را منقبض میکند. این حالت بلافاصله دمای هسته را افزایش میدهد که نتیجه اش افزایش Fpاست که منجر به منبسط شدن خورشید میشود. ادامه این فرآیند باعث حرکت تَپ وار سطح خورشید میشود که از درون یک تلسکوپ به وضوح دیده میشود و سرعتش از مرتبه دقیقه است.
اختر شناسان سطح خورشید- مخصوصا خارجی ترین لایه جوّش که تاج (corona) نام دارد- را در زمان خورشید گرفتگی ها بررسی کرده اند اما درون خورشید معمایی به بزرگی یک سیاهچاله و به اندازه هر اختروشی اسرار آمیز بود تا اینکه رصد خانه خورشیدی و خورشید کره ای سوهو (SOHO) با گوش سپردن به اصوات خورشید, توانست پرده ابهام را از سطحش بردارد و نگاه مارا به اعماق درون خورشید بیندازد که تشکیل شده از هسته در مرکز، منطقه رادیواکتیو، منطقه همرفت، و سپس سطح خورشید.استوای خورشید، که رو به زمین میچرخد، هر 25 روز یکبار به دور خودش میچرخد اما قطب هایش که از دید ما مخفی اند، هر 35 روز یکبار میچرخند.ناسا برای بررسی عوارض سطحی نواحی قطبی خورشید در سال 1993, فضاپیمایی را به نام اولیسیسس (Ulysses) , به مداری مستقیم بر فراز قطب شمال خورشید فرستاد. این فضا پیما پس از 6 سال به سوی مشتری پرواز کرد و سپس دوباره در سال 2001 که تصور میشد فعالیت های خورشیدی در اوج خود باشند، برای ادامه کاوش هایش به سوی خورشید بازگشت.نوشته شیما نامی از سایت نجوم ایران
![]()
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)