بر توفان اعتنا نميکند
درخت غان
وقتي بر گِردش ميپيچد،
اما غريب ترين عطرش را
ميبخشد به نوازش لطيف باران
ميتويوتاما تسونو
بر توفان اعتنا نميکند
درخت غان
وقتي بر گِردش ميپيچد،
اما غريب ترين عطرش را
ميبخشد به نوازش لطيف باران
ميتويوتاما تسونو
صد شعر از صد شاعر ژاپني
نويسنده: فوجيو ارا نو سادايي ( تِيي كا)
مترجم: عليرضا سعادت
چاپ اول : 1385
اوگوراهياكونين ايششو مجموعه اي است شامل صد شعر از صد شاعر ژاپني كه در قالب واكا سروده شده است. امروزه به اين قالب شعري تانكا مي گويند.
اشعاري كه در اين مجموعه گردآوري شده است غالبا از انواع شعر عاشقانه مي باشد و مربوط به آغازين دوره هاي سرايش شعر در ژاپن تا حدود قرن هفدهم است.
اين اشعار به دست شاعر مشهور و منتقد ادبي قرن هفدهم در ژاپن فوجيوارانو سادايي ( تِيي كا) جمع آوري شده است. سادايي مجموعه ي ديگري از واكا نيز گردآوري نموده كه به نام هياكونين شوكا ( بهترين شعرهاي دوران ) منتشر شده است. البته در اين مجموعه بسياري از اشعار موجود در هياكونين ايششو تكرار شده است.
هياكونين ايششو محبوبيت بسياري در ميان مردم ژاپن دارد به گفته ي دونالد كيين اين مجموعه در بردارنده ي نمونه هايي از اساسي ترين گونه هاي شعر ژاپن است و برگزيده اي از مقبولترين اشعار از دوران تُكوگاوا* به شمار مي رود. تي كا (فوجيوارانو سادايي) به حق به عنوان داوري آگاه عمل نموده و با انتخابي دقيق و خردمندانه اين مجموعه را گردآوري كرده است كه مورد توجه بسياري از مردم ژاپن از دوران گذشته تا دوران معاصر مي باشد.
*دوره ي اِدو يا تُكوگاوا : بخشي از تاريخ ژاپن است كه از سال 1603 شروع شده و تا 1867 ميلادي ادامه مي يابد كه به نام پايه گذار آن اِدو يا تُكوگاوا شُگونات نام گذاري شده است . اين دوران با شروع دگرگوني "مي جي" پايان مي يابد و در همين دوره است كه دوران مدرن ژاپن تشكيل و آغاز مي شود. تأثير هياكونين ايششو در بين مردم ژاپن تا جايي است كه گونه اي از بازي با كارت را با اين اشعار ابداع نموده اند كه اوتاكارتا (كارتهاي شعر) ناميده مي شود. اين بازي به ويژه در سالهاي اخير طرفداران بسياري در ژاپن پيدا كرده است.
نمونه هايي از اشعار اين مجموعه:
هميشه اينگونه خواهد بود؟
كه تمامي روياها و آنچه در قلبم است
در دستان باد
چون گيسوان سياهم
گيج و سرگردان بماند!
خانم هُريكاوا تايكِن مُيين نُ
به ماه كه نگاه مي كنم
هزاران خاطره بر ذهنم مي گذرد
محزون و آرام مي شوم
و اين احساس غريب برايِ من تنها نيست
آي پاييز ، پاييز از راه رسيده اي انگار
او اِنو چي سا تو
منبع: kanoonweb.com
از آن گونه كه شبنم پيمان مي بندد
بر حياتي دوباره دادن به گياه
(تو پيمان بستي با من)
سالي دوباره گذشته است
و اكنون پاييز كه باز بر درگاه ايستاده است
فوجي وارا نو مُ تُ تُشي
مثل علف هاي دريايي
كه در ساحلِ دور ماتسوو
در آرامش غروبي مي سوزند و فرو مي ريزند
همه جانم شعله مي كشد
جامانده و چشم انتظار او كه هيچوقت نيامد
گون چو ناگون سادايي
وقتي از من بيزار مي شوي
آستين لباسم به اشك مي نشيند
در اين دردمنديِ سرد
دردآلوده تر از اين ويراني عشق
خوشنامي از دست رفته ي من است
ساگامي
در قطعه زميني خالي
گل هاي كم رنگ بنفش
خار پنبه
تو سنگ كرده اي دلت را، اما
كسي چه مي داند شايد روزي شكوفه بدهد
معلوم نیست هنوز
هنوز معلوم نیست که این پرنده
از کجا آمده است
بگذار باد و باران و شب فرونشیند
این صدا هم گم خواهد شد
باقی مانده در جيب مادر
سوزن،
نخ و يك دكمه
وسط دعا
فاصله بين مان را حس می كنم.
آيا اين باد است
يا كه مدت سكوت تو
كه می آورد اين سرما را
برگ ديگری را تماشا می كنم
كه از آسمان پاييزی افتاد.
بسيار ساكت و آرام
قدم برمي داري در تاريكي شب
من نه براي صدا
بلكه به خاطر رايحه اي كه
تو در آنجا بوده اي، برمي خيزم
وقتي كه باز كردي
نامه ام را
تعجب نكردي
كه قلبم بيرون افتاد؟
چه چيزي باعث شد
آن صنوبر بلرزد
بدون وزش باد؟
شايد آن هم پريشان شده
به خاطر گذشته
هم اکنون 1 کاربر در حال مشاهده این تاپیک میباشد. (0 کاربر عضو شده و 1 مهمان)