سلام
داستان سايلنت هيل1،2،3
سايلنت هيل ، اسم يک شهر توريستي ، جايي در امريکاست. اين شهر تاريخچه اي سياه دارد و در سالهاي جنگ داخلي ، برده هاي زيادي در اين شهر اعدام شده اند.
سالها مکان هاي قديمي آن محل بازديد گردشگرها بوده ، ولي حالا شهر وضعيت ديگري پيدا کرده است. ديگر کسي در آن ساکن نيست و شهر به يک مکان جن زده بدل شده است.
اين اطلاعات اوايل شماره دوم به شما داده مي شود; اما دليل اين ماجراها چه بوده است؟ از شماره اول شروع مي کنيم. هري ، نقش اول ماجرا، دختر 7 ساله اش رادر يک تصادف گم مي کند و در سراسر بازي به دنبال اوست.
از طرفي يک پيرزن جادوگر به نام داليلا نيز به دنبال دختر هري مي گردد. در شماره سوم بازي متوجه مي شويم او وابسته به يگ گروه شيطان پرستي بوده که براي احضار خداي خود، سامائل ، اعتقاد به رسوم عجيبي دارند.
يکي از اين مراسم به دنيا آوردن فرزندي از يک مادر وابسته به اين فرقه است که طبق پيش بيني قرار بوده حامل روح سامائل باشد; ولي از بخت بد آنها مادر، 2دختر دوقلو به دنيا مي آورد.
شريل يکي از اين دخترهاست که پس از رها شدن در خيابان به عنوان فرزند خوانده هري بزرگ مي شود. اليسا دختر ديگر است که به خدمت داليلا در مي آيد. داليلا براي اين که نيمه ديگر روح او را که در بدن شريل است احضار کند، دست به شکنجه اليسا مي زند.
به همين علت اليسا که داراي روح شيطاني ساموئل و قدرت هاي تاريک اوست شهر را به مکاني نفرين شده تبديل مي کند. در پايان ماجراي شماره اول ، هري با موجودي که از ملاقات شريل و اليسا شکل مي گيرد مبارزه مي کند و پس از شکست دادن او نوزادي را مي يابد که در حقيقت همان روح واحد شريل و اليساست و در قالب يک نوزاد دوباره به دنيا آمده است.
اگر به جزييات بيشتر اين ماجرا علاقه داريد فايلي را که داگلاس در نيمه بازي سايلنت هيل 3به شما مي دهد، کامل بخوانيد.
اين دختر هدر ناميده مي شود و 17 سال ، بعد در سايلنت 3با سرنوشت او آشنا مي شويم. هدر همان قهرمان شماره سوم است که دوباره به وسيله اعضاي فرقه شيطان پرستان مورد تعقيب قرار مي گيرد. اين بار زني به نام کلاديا در جستجوي هدر است.
کلاديا تصميم دارد دوباره مراسم احضار سامائل را اجرا کند و براي اين کار به هدر احتياج دارد. همان طور که در پايان بازي ديده ايد، اين مراسم با شکست مواجه مي شود و هدر در پايان کلاديا را از ميان مي برد. اما شماره دوم داستاني کاملا مستقل دارد.
ما در شماره دوم بيشتر با تاريخچه شهر آشنا مي شويم و مکان هاي بيشتري را مي بينيم. اطلاعات کامل راجع به فرقه سامائل را مي توانيد در يک کتاب زير بازي Born From a Wish در سايلنت هيل 2 بيابيد.
درياچه شهر سايلنت هيل مکاني است که يک کشتي مسافربري با تمام مسافرانش در آن غرق شده اند و جسد آنها هيچ وقت پيدا نشده است. همچنين در زير زمين موزه شهر، سياهچال هايي پيدا مي کنيد که محل نگهداري و شکنجه برده ها زمان جنگ بوده است.
در آن زمان کساني به عنوان مامور اعدام برده ها وجود داشتند که صورت خود را با يک نوع ماسک هرمي شکل مي پوشانده اند. اين اطلاعات را مي توانيد از بريده روزنامه هايي که در موزه هستند به دست بياوريد.همچنين در سايلنت هيل 2به راز شهر پي مي بريم.
سايلنت هيل مکاني است که وقتي شخصي وارد آن مي شود همه گناهان و پشيماني هاي گذشته اش به صورت هيولاها و موجودات جهنمي به او حمله مي کنند. به اين ترتيب معلوم مي شود که چرا لارا که دختر کوچک و معصومي است مي تواند بدون ديدن هيولا در شهر رفت و آمد کند يا وقتي جيمز از کابوس هاي خود براي ديگران صحبت مي کند آنها حرفش را قبول نمي کنند.
شخصيت ديگر بازي ، مارياست که شبيه همسر مرده جيمز است. ماريا در حقيقت بزرگترين مجازات سايلنت هيل براي جيمز به شمار مي آيد. ماريا انسان نيست ، بلکه يک نوع توهم است (اگر دقت کنيد اين موضوع را در زير بازي Born from a wish متوجه خواهيد شد) به همين علت بسيار شبيه همسر جيمز است و مرتب در طول داستان جلوي چشم جيمز کشته مي شود تا خاطره مرگ همسرش را براي او زنده کند. همسري که خود جيمز قاتلش بوده است.
شيوه پايان بازي همان طور که مي دانيد به انتخاب شما بستگي دارد. البته اگر در شماره اول داستان جانبي دکتر کافمن و بيمارستان عجيب و غريبش را دنبال کنيد متوجه وجود داروي هاي توهم زاي عجيبي به نام کلادياي سفيد (به تشابه اسمي آن با شخصيت منفي شماره سوم توجه کنيد) خواهيد شد که ظاهرا دکتر کافمن روي بيماران خود استفاده مي کرده و شايد به اين معنا که باشد همه جريانات سايلنت هيل يک نوع توهم ناشي از داروست.
به هر حال ماجراهاي سايلنت هيل همچنان ادامه دارند و هر شماره همان قدر معماهاي گذشته را پاسخ مي دهد که نقاط مبهم جديد به آن اضافه مي کند.
مقاله از روزنامه جام جم
موفق باشيد...
نوشته شده توسط vahid1400 در فروم بازي دات
*********************************************
اينم داستان silent hill4
این شماره یه جورایی به شماره دوم مرتبط است که در ادامه دلیل آن را ذکر میکنم .
قهرمان این شماره مردی به نام هنری است که 2 سال پیش به آپارتمانی به بام South Ashfield آمده
و در واحد شماره 302 زندگی میکند و محل زندگی او فاصله بسیار کمی از شهر سایلنت هیل دارد .
حالا هنری چند شبی است که کابوسهای وحشتناکی میبیند . خواب میبیند که در خروجی اتاق او با قل و
زنجیر بسته شده و اتاقها پر از ارواح شده اند .
اما یک روز صبح که از خواب بلند میشود متوجه میشود که کابوسهای او حقیقت پیدا کرده و دیگر نمیتواند
از اتاق خود خارج شود . تنها یک سوراخ عجیب در دستشویی وجود دارد که شما با هر بار ورود به این
سوراخ به یکی از نقاط وحشتناک شهر سایلنت هیل میروید .
اما قضیه چیست ؟
قبل از شما پسری به نام والتر سولیوان به همراه مادرش در این آپارتمان و در اتاق 302 زندگی میکرده اند.
( یعنی اتاقی که هنری در آن زندگی میکند ) مادروالتر در اثر حادصه ای میمیرد و والتر که حال مادر خود
را از دست داده توسط گروهی ( احتمالا شیطان پرستی ) متوجه میشود که اگر 21 نفر را قربانی کند دوباره
مادر وی زنده خواهد شد . پس او نیز شروع میکند به قربانی کردن انسانها به امید اینکه مادرش زنده شود .
و این قربانیها از افراد مختلف ساختمانی هستند که والتر در آن زندگی میکند .
والتر 15 نفر را قربانی میکند که ناگهان راز قتلها فاش شده و پلیس والتر را دستگیر ميكنن و والتر خودش را در زندان با يه قاشق خفه ميكند
حال روح والتر در قالب یک بچه کوچک به این دنیا آمده تا 6 نفر دیگر را نیز قربانی کند تا مادرش زنده شود
اما این 6 قربانی دیگر چه کسانی هستند ؟
اولی زنی است که در مترو با آن آشنا میشویم . نفر دوم مردی است که در جنگل او را میبینیم .
نفر سوم را در زندان و نفر چهارم را هم در قسمت آپارتمانها میبینیم که هر کدام به طریقی کشته میشوند .
اما نفر پنجم دختر نظافت چی آپارتمان است که در اتاق بقلی شما یعنی 301 زندگی میکند و نفر ششم و
آخرین قربانی کسی نیست به جز خود شما یعنی هنری .
و شما در طول بازی سعی میکنید جان خود و پنج نفر دیگر را نجات دهید اما در پایان تنها موفق به نجات
جان خود و دختر نظافت چی که ایلین نام دارد میشوید . البته این یک نوع پایان است .
بازی کلا 4 نوع پایان دارد که در بدترین نوع آن هم ایلین و هم شما کشته میشوید و والتر به هدف خود
میرسد .
اما دلیل ربط این بازی به شماره 2 چیست ؟
من شخصا سه دلیل برای آن دارم :
اول اینکه صاحب این آپارتمانی که هنری در آن زندگی میکند شخصی است به اسم :فرانک ساندرلند
که از نظر فامیل با جیمز در سایلنت هیل 2 مشابه است .
دوم اینکه شما در سایلتت هیل 2 در قسمت آپارتمانها وقتی برای گرفتن یکی از سکه ها در زباله دانی
هستید تکه ای روزنامه پیدا میکنید که در آن نوشته : قتلهای سریالی 15 نفر توسط والتر سولیوان .
و سوم اینکه شما در آخرهای بازی سایلنت هیل 4 در اتاق مخفی که در اتاق شما وجود دارد و جنازه
والتر در آنجا آویزان است . در کنار جسد چاقوی بسیار بزرگی دیده میشود که از نظر ظاهری بسیار
مشابه چاقویی است که در سایلنت هیل 2 در دست آن موجود با ماسک هرمی شکل وجود دارد .
خوب این بود توضیح مختصری از داستانهای 4 شماره سایلنت هیل .
امیدوارم مورد توجهتون قرار گرفته باشه .
اين قسمت رو هم اقاي طه رسولي در تكميل داستان دوستمون نوشتند:
قبل از هنري يه نفر ديگه تو اين آپارتمان زندگي مي كرده كه به همين بلا دچار شده. اونم يه خبرنگار بوده (كه اسمش الان دقيقا يادم نيست) و اول بازي كه از ديد هنري داريم خواب مي بينيم در حقيقت روياهاي اون نفر قبلي رو مي بينيم (يادت باشه كه اول بازي عكس هنري رو تو اتاق مي بيني كه طرف نمي شناسش) كه خودش يكي از 21 قرباني والتر بوده. بيشتر نامه هايي رو كه وسط بازي دريافت مي كني از طرف همون آدمه.
داستان هم اينجوريه كه وقتي مادر والتر مي ميره والتر رو به همون پرورشگاهي مي برن كه ما هم خرابه هاشو مي بينيم و دو دفعه مي ريم توش. ولي اين يتيم خونه رو آدمايي اداره مي كردن (مال همون فرقه شيطان پرستي سامايل) كه همه اين بلاها از به خاطر اوناست. بچه ها رو شكنجه مي دن و وقتي هم مي ميرن از تو سوراخ كف اتاق ها جسداشونو مي ندازن پايين....
والتر شديدا به تعليمات اين گروه اعتقاد پيدا مي كنه و مي خواد به اونا عمل كنه و طيق يكي از مراسم اونا براي زنده كردن مادرش تصميم به قتل 21 نفر داره و حتي مي خواد كودكي خودشو هم بكشه! (اون بچه فقط خاطرات دوران كودكي والتره نه خودش)
والتر توسط پليس كشته نمي شه (طبق همون روزنامه در سايلنت هيل 2) بلكه خودشو تو زندان مي كشه (با يه قاشق)
نوشته شده توسط kain در فروم بازيدات
************************************************
از لحاظ داستاني قسمت سوم بازي در ادامه قسمت اول هست و قسمت 4 بازي در ادامه قسمت دوم بازي هست
و قسمت اول و دوم و همچنين سوم و چهارم هيچگونه ربطي بهم ندارن