سلام
با تشکر از مطالب مفید دوست "بی باک بی بال " عزیز
عرض کنم که خیر بنده کیلیشه ای فکر نمی کنم و این قضیه ربطی به سیاست نداره . کلا ما مردمی کم حوصله و زیاده توقعی هستیم و این اخلاقیاتمون در سیاست و اقتصاد و ... هم وارد شده که محل بحثش اینجا نیست . البته دور از جون شما و خیلی از ایرانی های شریف
بهر جهت :
بدو بدو از ماشین پیاده می شیم می ریم نانوایی بربری . با شاطر ترکی صحبت می کنیم و می گیم که دوبله ارک کردیم . یکی بدون نوبت بده بریم . مردم هم که توصف هستند و اونهاییکه تو خیابون تو ترافیک ناشی از دوبله پارک کردن ما موندن و ... همه برند به جهنم . بعد تو ماشین از اینکه اینقدر زرنگیم و تونستیم نون بربری داغ رو بدون فوت وقت بگیریم لذت می بریم .
تو کوچه داریم می ریم همچی گاز موتور رو می گیریم و بوق می زنیم که انگار شاه قلی خان برگشته ! نری کنار لهت می کنم هــا !
کلا ما ایرانیهای بیچاره چون تفریح نداریم . نصف اعظم تفریحاتمون ولگردی تو خیابونه . بهش هم می گیم "بریم بیرون یه گشتی بزنیم و مردمو تماشا کنیم " . بعدشم تو همین ترافیک گیر می کنیم .
اصولا حق تقدم همیشه با ماست . اینجا جنگله . هر کی قویتره ، برنده تره . ضعیف هم پایماله ! گا بده یکم بریم جلوتر . افسر نبود از این چراغه رد شیم !
ما همگی کار ضروری داریم . همینکه کشور داره پیشرفت می کنه . کلا وقت نداریم ولی وقتی پشت میزمون می رسیم کلی وقت اضافی الکی زیاد می آریم ! وقت نداریم دنبال جای پارکینگ بگردیم . باید ماشین رو درست جلوی درب مغازه یا بازار پارک کنیم . حتی اگر 40 درصد خیابون هم گرفته بشه . ما از میله ها و جدول خیابون و علامت و زنجیر و ... رد می شیم . با موتور می ریم تو پارک و البته بعدشم در فضای سبزمون قلیونم می کشیم . اگر کسی ما رو نبینه از ورود ممنوع های فرعی زودتر می ریم تا مسافرامون زودتر برسند مقصد و زودتر مسافرکشی کنیم تا پول بیشتری کاسب شیم .
اگر تو خیابون کم عرض گیر کردیم و چندتا اتومبیل روبرومون بودند و خلاف جهت . ما ابدا کوتاه نمی آییم . معنی نداره که ! اینهمه زحمت کشیدیم تا اینجا اومدیم بعد دنده عقب بگیریم که چی بشه ! اینقدر صبر می کنیم تا بالاخره این جوجه فسقلی ها بزنن بچاک و گرنه حالشونو با "قفل فرمون " می گیریم !
تصادف که کردیم بجای اینکه زود راه مردم رو باز کنیم و با موبایل یک چندتا عکس از وضعیت بگیریم . و بعدم زنگ بزنیم به پلیس و بیمه و ... زود می ریم یقه طرف رو بگیریم و مردم هم که هیجان زیاد تو زندگی ندارند که ! اون طفلکی ها هم می آند تماشا . اصغر ... اصغر ...بیا یه فیلم گرفتم از کتک کاری ببین !
می خواد بپیچ بره تو پارکینگ سمت راستیمون اینقدر سر ماشین رو می چسبونیم به جلویی که نکنه یوقتی بیاد از جلوی ما رد بشه و ما چند ثانیه عقب بیافتیم !
عابر بی نوا داره از خط کشی رد می شه واسش نور بالا می زنیم یوقت این حماقت رو نکنه . من کلی پول لنت ترمز می دم !
خب کی جرات داره به ما چیزی بگه ! ما افسر پلیس هستیم . کلاه ایمنی سرمون نمی ذاریم که نذاریم ! کلا کلاه ایمنی "واجب کفایی " هست !
وقتی یکی می خواد قواعد رانندگی رو رعایت کنه یا ترسو هست ، یا تازه گواهینامه گرفته ، یا ندید بدید خارج رفتس و می خواد بگه من خارج بودم و این حرفا ، یا زنه ! یا پیرو پاتاله ، یا ... .
چسبیدیم به پشت اتوبوس . مسافای تاکسی دارن دود می خورن و مام بی خیال . نکنه کسی بیاد جلو بزنه .
خلاصه اینکه این فرهنگ رانندگی خیلی به مسائل مشابه دیگر در کشورمون مرتبط شده . جالب اینجاست که رانندگان متخلف ما وقتی به دنیای کشورهای پیشرفته قدم می ذارند . دیگه بدون دیدن افسر کمربند می بندند . برای بچه ها از فاصله 20 متری ترمز می کنند تا رد بشند . از معابر شهری با سرعت زیر 20 مایل می رانند ، .... ولی این هم از همون تظاهر هاست . چون که خجالت می کشند در جامعه ای که غالب مردم ملزم می دونند خودشون به قواعد احترام بذارند ، تخلف کنند ! در ایران همیشه روحیه ای هست که همه انتظار دارند بالاخره یکی اول برای کار خیر پیش قدم بشه تا مابقی تمایل پیدا کنند . و این میشه که موتورسیکلت 200 سی سی در ایران نباید داشت و واردات قطعات اسپورت خودرو ممنوعه



جواب بصورت نقل قول
خانو با خیال راحت نشسته راهنماشم خاموش نکرده آدم نمیدونه میخواد چیکار کنه نه راه میده نه خودش میره هی میخواستم برم چپ سبقت بگیرم از این بنز راهنماییو رانندگی ها پشت سرم بود نمیتونستم هرجی چراق میدام هرچی بوق میزدم انگار که نه انگار آخرشم بیخایل پلیس شدم و رفتم پلیسه هم اینهو ....... کشید کنار پشت سر من اومد
