این روزها در دنیای وب، تا آنجایی که به انیمیشن مربوط میشود حرف و سخن از فیلم جدید کمپانی دریم ورکز Dream Works ، یعنی کونگ فو پاندا Kung Fu Panda یا به عبارتی پاندای کونگ فو کار است. سایت cgsociety در مقاله ی نسبتا مفصلی به بررسی اجمالی بخشهایی از ساخت و ساز این فیلم شامل : فضا سازی، شخصیتها، متحرک سازی و کونگ فو! پرداخته است . ترجمه ی این مقاله را در دو بخش تقدیم شما میکنم :
کمپانی دریم ورکز Dream Works، با نمایش جدیدترین فیلم انیمیشنش، کونگ فو پاندا Kung Fu Panda ، تماشاچیان را به دیدن اثری لبریز از رنگ و طراحی و جلوه های تکنیکی میبرد. فیلمی که تولید آن از سال 2003 تا به امروز به طول انجامیده است، شخصیتهای متفاوتی را به تماشاچیان معرفی میکند: حیواناتی پشمالو یا پر دار و پوشیده در لباس که در تمام طول فیلم هرگز آنها را ساکن و بی حرکت نمیبینیم. آنها حرف میزنند، آموزش میبینند،رویا پردازی میکنند و در گستره ای از مکانهای مختلف میجنگند . ساختار فیلم از (لحاظ تکنیکی) شامل هرآنچه که دریم ورکز تا کنون انجام داده است میشد . با اینحال زمانیکه مدیر تولید ، فیلمنامه را به خانم مارکوس مناینن Markus Manninen ،سرپرست تیم جلوه های ویژه نشان داد، او خندید و گفت: موفق باشید!!!
مارکوس مناینن میگوید: “وقتی که ما شروع به صحبت در مورد فیلم کردیم، تنها کانسپت های اولیه ی داستان آماده بودند. با اینحال هرکس با نگاهی به این کانسپتها متوجه میشد که با پروژه ای مشکل و سرشار از پیچیدگی و گره سر و کار دارد. همه ( از مدیران استودیو) میپرسیدند: چطور میخواهید این فیلم را بسازید؟ چطور میخواهید روش هوشمندانه ای پیدا کنید که فیلم نه بر دوش پیچیدگیهایش، بلکه سوار بر داستان و احساس نهفته در آن به جلو برود؟
ساخت و ساز فیلم با مرحله ی previs ( پیش تجسم/ Pre-visualization) آغاز شد. مرحله ای که در آن اغلب نماهای فیلم، بخصوص نماهای پیچیده تر و مشکل تر، در نرم افزار های سه بعدی و بصورت ابتدایی و خام به تصویر کشیده میشوند. از این مرحله بعنوان یکی از خلاقانه ترین مراحل تولید یاد میشود. مرحله ای که در آن بهترین روش استفاده از فضا ، بعد و مکان برای ارائه ی هرچه بهتر داستان کشف میشود. بعلاوه در این مرحله است که بهترین راه حلها برای روایت دراماتیک داستان به شیوه ای منحصر به فرد و جذاب نیز پیدا میشوند. در واقع سبک و سیاق هنری فیلم در این مرحله شکل میگیرد.
فضا سازی
طراح تولید، رامون زیباچ Ramone Zibach و کارگردان هنری تنگ هنگ Tang Heng، بیشترین الهام (برای فضا سازی فیلم )را از دو فیلم Hero و Crouching Tiger, Hidden Dragon گرفتند. بعلاوه آثار هنری چینی و شرق دور نیز منابع الهام بسیار خوبی برای آنها بودند. زیباچ شیوه ی بخصوصی برای جاری ساختن حس لازم در رنگها و محیط برای کمک به روایت داستان بکار گرفت.او با خلق نوع خاصی از رنگ آمیزی و نورپردازی تئاتری و ترکیبی از شیوه های تکنیکی و هنری نورپردازی ، به تصاویر این فیلم جلوه ی تازه ای بخشید. برای او حس جاری در صحنه ها یکی از مهمترین نکات در ساخت و ساز فیلم Kung Fu Panda بود.بعنوان مثال در صحنه ای که نبرد میان تای لونگ Tai Lung و شیفو Shifu جریان دارد، نمایش ماهیت دو شخصیت مبارز، با کمک گرفتن از تفاوتهای دو فضاسازی داخلی و خارجی محل نبرد میسر میشود. نمای داخلی، خانه ای است اشرافی، با تم رنگی و نور سبز رنگی که از استخر داخل خانه و کفپوش خانه منشاء میگیرد، و نمای خارجی ، تم ترکیبی سبز-آبی مشخصی در زمینه ی افق دارد که حال و هوای دراماتیک صحنه را کامل میکند. در مورد فضای خانه داخلی ، زیباچ شیوه های خاصی را برای تحلیل ماهیت مکان بکار گرفت. کف خانه از سنگ یشم سبز پوشیده شده و از آن نوری متصاعد میشود. آرون اسمیت Aaron Smith ،سرپرست تیم جلوه های ویژه این سکانس، نورپردازی را به نحوی به کار گرفت که کاراکترها بطور متعادل نورپردازی شوند ولی تا حد امکان از تغییرات ناشی از رنگ نور در امان باشند. برای ساخت محیط بیرون از خانه از سیستم matte painting ( نقاشی روی شیشه در فیلمهای کلاسیک و نقاشی دیجیتالی در محیطهای نرم افزاری در فیلمهای امروزین) استفاده شد. هدف این بود که محیط خارج از خانه هرچه با شکوهتر و فاخر تر جلوه گر شود. مارکوس مناینن میگوید: matte painting به شیوه ی دیجیتالی به ما این اجازه را میداد که فضای گرداگرد صحنه را بصورت دلخواه نقاشی کنیم و دوربین را بدون دغدغه در اطراف به گردش درآوریم.
شخصیتها، لباسها
برای خلق شخصیتهایی پوشیده از خز یا پر به نحوی که حرکات پرها و موها با حرکات لباسهایی که شخصیتها به تن دارند هماهنگ باشد، دریم ورکز شیوه ی خاصی از شبیه سازی حرکات لباسها را ابداع کرد. درواقع این شیوه، نسخه ی تکامل یافته ی روشی بود که برای شخصیت گربه ی چکمه پوش در فیلم شرک استفاده شده بود. زمانی که حرکات مربوط به یک کاراکتر در یک پلان خاص توسط انیماتورها متحرک سازی میشد، تیم دیگری بطور همزمان حرکات و حالتهای لباسهای آن کاراکتر را بصورت خام و ساده آماده کرده بودند و آنرا در اختیار انیماتورها قرار میدادند و انیماتور ها از این نمونه بعنوان الگوی متحرک سازی پوشش کاراکترها استفاده میکردند. در این مرحله دقت میشد که کنش و واکنش بافت بدن کاراکتر( پر یا خز) هماهنگ با کنش و واکنش لباس او باشد و هردوی اینها نیز هماهنگ با نوع حرکات کاراکتر باشند. تا پیش از این،در مواردی مانند پرهای پرندگان، گاهی لازم بود که حرکات پرها تک به تک و فریم به فریم کنترل و بازبینی شود ، اما تیم D& R ( تحقیق و توسعه) ی پروژه ی کونگ فو پاندا، سیستم خاصی را برای این فیلم طراحی کردند که قسمت عمده ای از خطاهای مربوط به پرها یا موها را بصورت اتوماتیک اصلاح میکرد. در واقع مثلا پرهای شخصیت درنا، خودشان مراقب عملکرد خودشان بودند ! چنین چیزی تا پیش از این فیلم امکان پذیر نبود. عملکرد این سیستم بقدری خوب بود که آنرا نه تنها برای شخصیت های اصلی، که برای شخصیتهای فرعی نیز بکار گرفتند.
ترجمه و تخلیص: مهبد بذرافشان